پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
اقتصاد آموزش به چه سوالاتی پاسخ می دهد
اقتصاد آموزش E(E ducation economics or the economics of education)n مطالعه موضوعات اقتصادی مرتبط با آموزش است، که شامل تقاضای آموزش، مالیه آموزش و تدارک و عرضه (provision) آموزش میشود.
کارهای اولیه تحقیقاتی که در مورد پیامدهای فردی رابطه بین تحصیلات و بازار کار انجام گرفت، منجر به رشد سریع رشته اقتصاد آموزش شد. یکی از کارهای مهمیکه تصمیم گیری و عملکرد بخش آموزش و موسسات آموزشی را مورد توجه قرار داد توسط اریک هانوشِک انجام گرفت. این حوزه از تحقیق برای محققان جوان تازگی داشت. تحقیق هانوشِک بعدها منجر به چاپ کتاب راهنمای چهار جلدی اقتصاد آموزش شد.
● تقاضا برای آموزش
الف- رویکرد اقتصاد بازار آزاد
مدل غالب برای تبیین تقاضای آموزش مبتنی بر تیوری سرمایه انسانی است. ایده اصلی این است که آموزش نوعی سرمایه گذاری برای کسب مهارت ها و دانشهایی است که درآمد آتی فرد را افزایش خواهد داد. به علاوه، آموزش ممکن است دارای منفعتهای بلند مدتی همچون درک زیبایی و شناسایی قدر و اهمیت موضوعات ادبی و هنری باشد، که گاهی از این وضعیت تحت عنوان سرمایه فرهنگی یاد میشود. البته همه افراد با هدف کسب درآمد بیشتر به دنبال آموزش نمیروند بلکه افراد ثروتمند به منظور کسب وجهه اجتماعی ممکن است به دنبال اخذ مدرک تحصیلی بالاتر بروند.
طبق رویکرد سرمایه انسانی، یک افزایش در ذخیره و حجم سرمایه انسانی میتواند پیشرفت تکنولوژیکی را به همراه داشته باشد. چرا که استخدام افراد دارای مهارت دانشی و به کار گیری مهارتهای آنان میتواند به افزایش بهره وری تولید منجر شود. این افراد دارای قدرت درک بیشتر در مورد فرآیند تولید و نیز چگونگی عملکرد و به کار گیری ماشین آلات و ابزارهای تولید هستند.
از سال ۱۹۵۸ برخی تلاشهای علمیدر جهت محاسبه نرخ بازگشت ناشی از افزایش سالهای تحصیل صورت گرفته است. به این معنی که یک سال افزایش در متوسط سالهای تحصیل افراد چند درصد درآمد آنان یا درآمد ملی را افزایش میدهد. مطالعات دیگر تفاوت در دسترسی به آموزش بین زن و مرد و اثر آن بر رشد اقتصادی را نشان میدهد، به طوری که در کشورهایی که برابری آموزشی بیشتری بین زن و مرد وجود دارد توسعه بیشتری نیز رخ داده است.
البته باید توجه داشت که آموزش تنها عامل توضیح دهنده رشد اقتصادی جوامع نیست. به عنوان مثال طی سالهای ۱۹۱۵ تا ۲۰۰۵ میلادی تنها ۱۴ درصد از رشد بهره وری نیروی کار مربوط به آموزش بوده است. در نبود مستندات و مدارک قوی تر در مورد رابطه آموزش رسمیو بهره وری، برخی از اقتصاد دانان معتقدند که در دنیای امروز بسیاری از مهارت ها و قابلیتهای فردی از طریق یادگیری خارج از نظام آموزشی سنتی و موسسات آموزشی رسمی(مثل مدرسه و دانشگاه) به دست میآید.
ب- رویکردهای انتقادی
اگرچه مارکس و انگلس مطالب زیادی در مورد آموزش و کارکردهای اجتماعی آن ننوشتند اما پیروان آنها با استفاده از مفاهیم و روش مارکس و انگلس آموزش را به عنوان وسیله ای برای بازتولید جامعه کاپیتالیستی تئوریزه کردند. الگوی کلاسیکی مارکسیسم آموزش را به مثابه خدمتگزاری که علاقه به سرمایه را تبلیغ میکند و نیز به عنوان ابزاری که دانش آموزان و شهروندان را برای کار در سازمانهای اجتماعی آماده مینماید نگاه میکردند. مارکس و انگلس دریافتند که آموزش و اوقات فراغت(زمان آزادfree time) دو وسیله اساسی برای پیشرفت فردی و به وجود آورنده یک انسان چند وجهی و چند ظرفیتی هستند. بنابر این، برای آنان آموزش چیزی بیش از بخشی از زندگی کاری فرد است.
● تامین مالی و عرضه آموزش
در اغلب کشورها تامین مالی و تدارک آموزش مدرسه ای و ابتدایی توسط دولت انجام میگیرد. در مقطع آموزش عالی نیز تدارک امکانات و تامین مالی دولت نقش عمده و اساسی دارد. در مورد تامین مالی آموزش (حداقل در مقطع ابتدایی) توسط دولت توافق زیادی وجود دارد. موافقان حمایت دولتی از آموزش بحث میکنند که فر اهم آوری دولتی آموزش باعث افزایش برابری فرصت و نیز افزایش پیوستگی اجتماعی میشود. در عوض مخالفان آموزش دولتی از آلترناتیوهای دیگری مثل کوپن تحصیلی (vouchers) طرفداری میکنند.
● تابع تولید آموزش
تابع تولید آموزش عبارت است از کاربرد مفهوم اقتصادی تابع تولید در حوزه آموزش. تابع تولید آموزش مرتبط با تعداد زیادی ورودی ها و دادههای آموزشی و متغیر(از جمله امکانات مدرسه، شرایط خانوادگی، گروه همسالان، همسایگان وغیره) است که بر روی فرآیند یادگیری دانش آموزان تاثیر میگذارند و منجر به ایجاد ستاندههایی از جمله موفقیت در بازار کار، ورود به دانشگاه، نرخ فارغالتحصیلی بیشتر و نمرههای بالاتر آزمونهای استاندارد میشوند.
تحقیق بنیادینی که ایده ایجاد تابع تولید آموزش را فراهم آورد مربوط به مطالعه جیمز کلمن جامعه شناس بود. گزارش کلمن که در سال ۱۹۶۶ انتشار یافت نتیجه گرفته بود که متغیرهای مربوط به مدرسه تاثیر نهایی کمتری بر پیشرفت تحصیلی دانش آموز نسبت به متغیرهایی همچون خانواده و دوستان دارد. مطالعات بعدی که توسط افرادی از جمله اریک هانوشک، ریچارد مورنان و دیگر اقتصاددانان انجام گرفت ساختار تابع تولید آموزش را با توجه به پیامدهای یادگیری دانش آموزان پایه ریزی کرد.
بسیاری از تحقیقات انجام گرفته در سالهای اخیر که تعداد رو به افزایشی از آنها نیز توسط اقتصاددانان انجام گرفته نتایج متناقضی در مورد تاثیر امکانات مدرسه بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مثلا در مورد رابطه بین اندازه کلاس و پیشرفت تحصیلی) را نشان میدهد و همین نتایج تناقض آمیز منجر به مباحث و مجادلات زیادی شده است. این سوال اساسی که آیا تامین وجوه و بودجه بیشتر برای مدارس و نوع نظام تامین مالی آموزش احتمالا منجر به پیشرفت بیشتری میشود، حتی وارد مباحث قانونگذاران و نیز رای دادگاه ها هم شده است. اقتصاد آموزش تصمیمات مربوط به فراگیری و کسب آموزش و تبعات و آثار فردی و اجتماعی و اقتصادی آموزش را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. به عنوان نمونه، بررسی راهکارهای بهبود کارآیی، برابری و کیفیت آموزش و تعیین فرآیندهای اصلاحی برای گسترش آموزش موثر؛ افزایش آگاهی نسبت به پیامدها و نتایج آموزش و فهم بیشتر نسبت به چگونگی تقویت ارتباط نظام آموزشی و بازار کار. اقتصاد آموزش بررسی شش موضوع اصلی زیر را در برمیگیرد:
۱-تحلیل اقتصادی مداخله در آموزش
۲-مالیه و هزینه ها در آموزش
۳-مشارکت و همکاری بخش عمومی- بخش خصوصی در آموزش
۴-مدیریت موسسه آموزشی
۵-ارزیابی آثار و تبعات آموزش
۶-کیفیت آموزش
در مبحث ارزیابی آموزشی، دو معیار اصلی ارزیابی یعنی کارآیی و برابری مورد توجه قرار میگیرد. با در نظر گرفتن این دو معیار؛ عملکرد بازار، دولت و شبکه ها در جهت تخصیص منابع به آموزش، تجزیه و تحلیل میشود. همچنین از طریق این دو معیار میتوان نقش و سهم مطلوب بخش دولتی و خصوصی را در تمهید و تدارک آموزش مشخص کرد. در اقتصاد آموزش به عنوان نمونه، پاسخ به پرسشهای زیر مورد توجه قرار میگیرد:
آیا آموزش بر افزایش رشد اقتصادی تاثیر دارد؟
آیا بودجه موسسه آموزشی در درون آن سازمان، به نحو بهینه ای تخصیص داده میشود؟
آیا شهریههای تحصیلی برای فراگیری آموزش(چه در دانشگاه و چه در مدارس) به طور منصفانه ای تعیین شده است؟
آیا پرداختهای بیشتر به معلمان و مدرسان، جذب و نگهداشت آنان را افزایش میدهد؟
آیا پرداخت مبتنی بر عملکرد، کیفیت کاری معلمان و مدرسان را افزایش میدهد؟
آیا انتخابهای والدین دانش آموزان و رقابت بین موسسات آموزشی منجر به ارتقای استانداردهای آموزشی میشود؟
آیا این توجیه اقتصادی دارد که به خانوادههای فقیر کمک کنیم تا فرزندان خود را به مدرسه بفرستند؟
آیا کلاسهایی با تعداد دانش آموز کمتر منجر به ارتقای یادگیری دانش آموزان میشود؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست