چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آخرین خنده های رایت در هم شکسته


آخرین خنده های رایت در هم شکسته

درباره ریچارد رایت و موسیقی فیلم

آنهایی که کنسرت آنپلاگد دیوید گیلمور را شنیده یا دیده اند، می دانند در یکی از شب ها (یا احتمال چند شب از برنامه)، گیلمور و گروهش قطعه یی را اجرا می کردند که در آن ریچارد رایت به عنوان مهمان و خواننده روی صحنه می رفت. جذابیت و اهمیت این قطعه آرام و مسحورکننده جدای نوع تنظیم و نوع به کارگیری آکوردها و ملودی اصلی آواز، به تکنوازی گیتاری مربوط می شود که گیلمور به شکلی جادویی و مانند همیشه متفاوت آن را اجرا کرده. این قطعه که Breakthorugh نام دارد، در واقع آخرین قطعه از آلبوم دوم (آخرین آلبوم سولو) ریچارد رایت چینی شکسته است. قطعه یی که در آلبوم شاند اکانر خواننده آن است و در آن به این شکل تکنوازی گیتار وجود ندارد. آنهایی که قبلاً این آهنگ را شنیده بودند، در لحظه یی که گیلمور شروع به تکنوازی می کند بی شک حسابی سورپرایز شده اند به خصوص که اجرای گیلمور یکی از بهترین های اوست. باز می توان تاکید کرد که ترکیب جادویی گیلمور- رایت، در واقع همان موسیقی اصیل و تکرارناشدنی پینک فلوید را همواره خلق کرده است.

آلبوم چینی شکسته رایت، جاه طلبانه ترین آلبوم اوست. با اینکه دو آلبوم سولو بیشتر ندارد، اما ذهن و گوش مخاطبان تقریباً به کارهای رایت عادت کرده بود ولی رایت در این آلبوم به شکلی متفاوت و اصیل، سعی کرده اصوات دیگری را تولید کند و حتی از صدای گیتار و سازهای دیگر هم به شکلی غیرمرسوم تر استفاده کرده است. رایت این آلبوم را برای همسرش تهیه کرد که در آن موقع به شدت افسرده شده بود. به نوعی آلبوم رایت در ستایش این نوع حس است. جالب اینکه رایت سعی نکرده با قطعه هایی اصطلاحاً شاد، به همسرش کمک کند، بلکه بیشتر او را تایید کرده است یک جورهایی «تا بوده همین بوده». این آلبوم غمخوارانه و مهجور، در سال ۱۹۹۶ در انگلستان و ۱۹۹۷ در امریکا پخش شد. رایت به همراه آنتونی مور کار ساخت این آلبوم را انجام داده اند. مور به عنوان یک موزیسین تجربی در انگلستان شهرت دارد و بعد از شکل گیری دوباره پینک فلوید، به عنوان ترانه سرا با گروه همکاری کرد و جالب اینکه مور در آلبوم چینی شکسته سازی نزده و اسم او تنها به عنوان آهنگساز در فهرست وجود دارد. سه گیتاریست در این آلبوم با رایت همکاری کرده اند که تیم رنویک (گیتاریست کنسرت پالس) سرشناس تر است و بخش اصلی سولوهای این آلبوم را هم او نواخته است.

یک ویژگی بسیار مهم درباره آلبوم های سولوی رایت، واترز و گیلمور این است که به هیچ وجه هیچ کدام از این سه نفر، کارهای خودشان در پینک فلوید را تکرار نکردند و با نوآوری های خاص خودشان، آلبوم های متفاوتی را خلق کردند. رایت در چینی شکسته، بیشتر سعی کرده فضای سازی متفاوت تری با کیبورد و سینتی سایزر را تجربه کند. حتی اصواتی را هم که تولید کرده، سر و شکل و بعد دیگری دارند و کار رایت را به نوعی به آلبوم های تجربی نزدیک کرده است. آلبوم چینی شکسته، با آن فضای انتزاعی و غیررایجش، اجرایی است مینی مال که در آن اصوات با ریتمی کند و به شکلی نامتعارف تر نسبت به کارهای قبلی رایت شنیده می شوند. فضاسازی های رایت در این آلبوم به قدری متفاوت و بدیع است که بیشتر از همیشه علاقه او به این نوع موسیقی را می توان درک کرد.

علاقه به این مدل فضاسازی در رایت آنقدر زیاد بود که خیلی دلش می خواست از آن در موسیقی فیلم استفاده کند. پینک فلوید تقریباً ۴ بار برای فیلم های موسیقی ساخته و حتی راجر واترز زمانی عنوان کرده بود که خیلی مشتاق است برای شاهکار کوبریک، «۲۰۰۱؛ یک ادیسه فضایی» موسیقی بسازد. در سال ۱۹۶۸ و به خاطر علاقه و پیشنهاد رایت، گروه اولین موسیقی فیلم خودش را ساخت. فیلم انجمن که تحت تاثیر سینمای آنتونیونی، نخستین فیلمی است که گروه برای آن موسیقی ساخته. رایت و گیلمور و دیالوگ های کیبورد و گیتار، بخش اصلی فضا و ساختار این آلبوم را تشکیل می دهند، آلبومی که تاکنون نسخه خوبی از آن منتشر نشده. فضاسازی های رایت، پایه و اساس کار را تشکیل می دهد.

اگر این آلبوم را گوش داده باشید، به راحتی می توانید رد آهنگ هایی که پینک فلوید در آلبوم های معروف بعدی اش اجرا کرده را پیدا کنید. پینک فلوید بعد از تجربه شیرین فیلم انجمن و تا قبل از آلبوم موفق و بی همتای «نیمه تاریک ماه» به سراغ موسیقی فیلم رفت. با داشتن حق مالکیت آلبوم، پینک فلوید برای باربه شرودر موسیقی فیلم ساخت. دو آلبوم «بیشتر» و «گمشده در ابرها» که از بهترین های گروه است، در واقع قطعاتی هستند که گروه برای دو فیلم «بیشتر» و «دره» ساخته اند. در فیلم دوم، اجراهای پیانو رایت و سولوهای حالا اندکی خشن تر شده گیلمور، ساختمان اصلی قطعات را شکل می دهد. و اما قله زابریسکی آنتونیونی فقید، دیگر تجربه گروه در کار ساخت موسیقی برای فیلم است.

در این فیلم رایت قطعه یی را با پیانو اجرا کرده که در زمان آنتونیونی از آن ایراد گرفت که غمگین است و او را یاد کلیسا می اندازد. این قطعه در فیلم استفاده نشد اما الهام بخش رایت برای خلق قطعه «ما و آنها» در آلبوم «نیمه تاریک ماه» شد. رایت در همه نقاط عطف گروه نقش تاثیرگذاری داشت. یکی از تاثیرهای مهم او به زمان جدایی سید برت برمی گردد که اول گیلمور را به گروه آورد و دوم اینکه با همین کار موسیقی فیلم و آهنگسازی هایش مسیر اصلی پینک فلوید را مشخص کرد، بیخود نیست که او را یک مغز متفکر می دانند و باز بی خود نیست که گیلمور در اکثر مواقع و تا آنجایی که توانسته از او استفاده کرده. تاثیرگذاری دیگر رایت، دقیقاً به بعد از آلبوم نیمه تاریک ماه برمی گردد. با اینکه به مانند کارهای دیگر پینک فلوید، کل گروه در خلق موسیقی نقش داشته اند، اما بدیهی است که فضاسازی و ملودی های رایت در همان شروع آلبوم، الهام بخش گروه به خصوص گیلمور برای اجرای سولوهای درخشانش بوده. و در نهایت آلبومی خلق شد که بعد از موفقیت نیمه تاریک ماه موفقیتی دیگر برای گروه ثبت شد. در آن زمان خیلی ها فکر می کردند کار گروه تمام است،اما دیگر آلبوم سولوی رایت، Wet Dream نام دارد که در سال ۱۹۷۸ منتشر شد. از آنجایی که این آلبوم در زمانی که پینک فلوید هنوز گروه فعالی بود منتشر شد، تقریباً یک دهه مهجور ماند و اوایل دهه ۹۰ بود که با پخش مجدد سی دی های آن، طرفداران خاص خودش را پیدا کرد.

کار رایت و اسنویی وایت گیتاریست، در این آلبوم آرام، بی شباهت با کارهای ابتدایی پینک فلوید نیست و حتی می توان به معنی پینک فلویدی اش، آن را یک آلبوم کامل رایتی دانست. اسنویی وایت به عنوان گیتاریست در اواخر دهه ۷۰ و در کنسرت ها معمولاً همراه گروه بوده است. بعد از آن هم راجر واترز در کنسرت های خودش از این گیتاریست بارها استفاده کرده است. یکی از معروف ترین قطعات اجرا شده در این آلبوم توسط رایت فقید و وایت، Against The Odds نام دارد که شهرتی جدای آلبوم دارد. باز پیانو و گیتار آکوستیک، ساختمان اصلی این قطعه را تشکیل می دهد و در کل آلبوم رایت خیلی کم از افکت های کیبورد استفاده کرده و اصلاً سعی کرده آلبومی پیانو (آرام) را خلق کند. آخرین اجرای رایت فقید به کنسرت دیوید گیلمور در لهستان مربوط می شود، جدای ارزش های اجرایی، این کنسرت این اهمیت را دارد که آخرین خنده های رایت فرسوده و درهم شکسته را به خود دیده است؛خنده هایی که هربار ما را یاد «کاش اینجا بودی» می اندازد.

محمد باغبانی



همچنین مشاهده کنید