شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
آیین نمایشی در یک پارکینگ
نمایش "آناباسی" الهام گرفته از یک داستان باستانی کشور ایتالیا است. دستهای از یک ارتش شکست خورده سعی دارند به شهر خود بازگردند و سر دسته آنها تمام تلاش خود را دارد که این دسته چهار نفره را زنده به سرزمین خود بازگرداند.
برای ایجاد تلاقی و رویارویی در این داستان باستانی طبق یک کهن الگو نیاز به حضور نیروی مخالفی است که این نیروی مخالف هم میتواند همان نیروی مطلق شر باشد که در مقابل یک ایستادگی و تلاش از جانب سردسته قد علم میکند. این خلاصه داستان نشانگر یک قالب ابتدایی از قصههای باستانی کشوری است که میتوان ریشههای مشترک آن را با کهن الگوهای داستانی دیگر کشورها پیدا کرد. این جمله را از آن جهت گفتم که ما در داستان نمایش نباید به دنبال نکته خاصی باشیم چه بسا که تماشاگر این نمایش آیینی یا ترکیبی و نه تئاتر خیابانی به سرعت پی به این موضوع میبرد. همین مسئله هم بعضاً عامل عدم ارتباط بعضی مخاطبان با اثر و ترک محیط اجرای این نمایش میشود. اما از نقطه نظر شیوه اجرایی این نمایش آیینی یا به تعبیری نمایش ترکیبی، قابل تفسیر و بحث است.
برای شروع صحبت، بهتر آن است که از توضیح دو واژهای استفاده کنم که برای معرفی اثر از آنها بهره بردم. دو واژهای که معانی متفاوتی دارد ولی گزینش هر یک از آنها مستلزم رعایت جانب احتیاط از سوی نگارنده است. نمایش به شکلی مشخص نشانگر آیین خاصی نیست، بلکه از ابزارهای روایتگری یک نمایش آیینی استفاده میکند. در اینجا هم از موسیقی، آواز و حرکت به عنوان ابزارهای اولیه انتقال معنا به شکلی نمایشی استفاده میشود البته نه برای منظوری خاص همانند آنچه که یونیان باستان یا بومیان غربی استرالیا انجام میدادند بلکه برای روایت داستانی کهن. از سوی دیگر در این نمایش شکل استفاده از این ابزارهای نمایشی هم تقلید از حرکات و آواهای حیوانات نیست، بلکه از منطق و زیبایی شناسی خاص خود بهره میبرد و از این رو میتوان نام نمایشهای التقاطی یا ترکیبی را روی آن نهاد.
آنچه در ورای تحلیل فرمی اثر و پیدا کردن عنوانی برای نمایش قابل اهمیت است، صحبت از شکلگیری فضای یک نمایش آیینی است که مشخصاً کارگردان به دنبال آن است.
نمایش "آناباسی" با حضور بازیگر نیروی شر بر روی صحنه آغاز میشود که گذشته از حرکت موزون از نشانهای آشنا (پرچم قرمز) برای نشان دادن شخصیت خود استفاده میکند. در اینجا حرکت نیروی شر یک حرکت موزون ناب است که به محض رویارویی با دسته ارتش با صفبندی مشخص (سردسته در وسط و چهار عضو دیگر به شکل مربع او را احاطه کردهاند) میتوان آن را فهمید. واژه "حرکات موزون ناب" بیانگر نوع حرکتی است که در آن داستانی برای توصیف وجود ندارد و حرکت نیازی ندارد خودش را با شخصیتها، حرکات، دورهها و موقعیتها تطبیق دهد. پس دسته ارتش که نشانه مشخص آنها برای بازگشت از جنگ صورت و بدنی گل آلود است، به کمک ابزار موسیقیایی که متصل به آنها و در واقع عنصر نمایشی تخاصم آنهاست در مقابل نیروی شر که "حرکت موزون ناب" عنصر نمایشی تقابل اوست قرار میگیرد. در واقع در اینجا ابزار نمایشی خود در ذات مقابله شرکت میکنند. حرکت در مقابل موسیقی و کلام. گذشته از این در بعضی از لحظات نمایش یک ژست میتواند نشانگر عکس العمل نیروی شر شود. پس هر ریتم و ضرباهنگی عکسالعمل مشخصی را در قالب یک ژست مشخص به همراه دارد. در واقع در نمایش "آناباسی" حرکات موزون و ژست نیروی شر تنها نشانگر چیرگی یا غلبه است و در انتخاب فرم، تابع نوع عکسالعملی است که از طرف مقابل صادر میشود.
آنچه در ورای تحلیل فرمی اثر و پیدا کردن عنوانی برای نمایش قابل اهمیت است، صحبت از شکلگیری فضای یک نمایش آیینی است که مشخصاً کارگردان به دنبال آن است. همانطور که اشاره شد گذشته از عناصر نمایشی اثر که عناصر ذاتی نمایشهای آیینی است، المانهای اولیه نمایشی نیز در اثر دیده میشود. المانهایی مانند صورتک، بیرق، رنگ قرمز و حتی ابزارهای موسیقایی همانند طبل و سنج و بهرهگیری کارگردان از آنها همه در راستای فضاسازی یک نمایش آیینی است. اما در اینجا بر خلاف نمایشهای آیینی اولیه، تماشاگران مشارکت و حضوری برای ایجاد یک فضای گرم ندارند. فضایی که خواست یک نمایش آیینی است. نحوه قرارگیری تماشاگران مطابق خواست کارگردان به صورت طولی در دو طرف محیط اجرای نمایش است. فضایی که ظاهراً در عرض باید بسته میبود. طراحی حرکت و میزانسن برای دسته پنج نفره ارتش در حالی در اثر مشهود است که در طرف مقابل بازیگر نیروی مخالف، فضای حرکتی آزادی دارد. ارتباط مستقیم با تماشاگر هم از آزادی عمل بازیگر نیروی مخالف شکل میگیرد. زمانی که بازیگر این نقش از فضای پشت تماشاگران برای مخفی شدن بهره میبرد در واقع فضای یک نمایش آیینی را میشکند.
دلیل این ادعا نوع میزانسن و حرکات گروه پنج نفره است که به سرپرستی یک سرگروه به سمت نمایشهای آیینی سوق پیدا میکند. شعای حرکتی این گروه پنج نفره در طول فضا مرتب عوض میشود و به شکل آغاز حرکت از نقطه ابتدایی و رسیدن به نقطه پایانی مفهوم تخاصم و نبرد با نیرویی مخالف را نشان میدهد؛ اما نوع حرکت آنها با نگاهی زیباییشناسانه با ساختن اشکالی در فضا و به هم ریختن این اشکال هندسی هنگام تهاجم نیروی مخالف معنا پیدا میکند. این طراحی میزانسن و شکل حرکت اگرچه مسلماً در راستای نشان دادن آیین خاصی نیست، اما با توجه به المانها نمایشی مورد استفاده میتواند نمایانگر یک مفهوم آیینی باشد. در واقع تعارضهای ذهنی تماشاگر هم از همین نقطه آغاز میشود. آیا وی تماشاگر یک نمایش آیینی است؟ آیا او در شکل دادن به فضا دخیل است؟ آیا آزادی حرکت بازیگر نقش نیروی مخالف در راستای دخیل کردن مخاطب همانند نمایشهای خیابانی است؟ و سوالاتی از این دست که مشخصاً فقدان زبان مشترک دلیلی برای انفصال از این فضا توسط تماشاگران ایرانی نیست، زیرا حسب اتفاق زبان نمایش، زبانی بینالمللی است.
محسن حسنزاده
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران مجلس شورای اسلامی حجاب مجلس دولت دولت سیزدهم رئیسی رئیس جمهور گشت ارشاد سیدابراهیم رئیسی جمهوری اسلامی ایران پاکستان
تهران شهرداری تهران قتل هواشناسی سیل پلیس کنکور وزارت بهداشت سلامت زنان سازمان سنجش پایتخت
قیمت دلار خودرو قیمت خودرو بازار خودرو دلار بانک مرکزی قیمت طلا سایپا مسکن ارز ایران خودرو تورم
سینمای ایران سریال سینما تلویزیون سریال پایتخت کیومرث پوراحمد موسیقی رهبر انقلاب قرآن کریم فیلم ترانه علیدوستی کتاب
کنکور ۱۴۰۳ اینترنت عبدالرسول پورعباس
اسرائیل رژیم صهیونیستی آمریکا فلسطین غزه جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال جام حذفی آلومینیوم اراک تیم ملی فوتسال ایران بازی فوتسال تراکتور باشگاه پرسپولیس بارسلونا لیورپول
هوش مصنوعی گوگل نخبگان سامسونگ مدیران خودرو اپل فناوری آیفون ناسا بنیاد ملی نخبگان ربات دانش بنیان
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا افسردگی آلزایمر