جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ستاره های این نسل دوام ندارند


ستاره های این نسل دوام ندارند

رپ ایرانی در گفت وگو با دکتر ذکایی استاد دانشگاه علامه طباطبایی

برای بررسی خرده فرهنگ موسیقی زیرزمینی جوانان ویژگی‌هایش، دلایل فراگیر شدنش و... به سراغ دکتر ذکایی پژوهشگر مسائل اجتماعی و مطالعات جوانان و استاد دانشگاه علامه طباطبایی رفتم.

او از ویژگی‌های این نسل، واقعی بودن این موسیقی، معشوق ستیزی‌اش، کم رنگ شدن مرزهای جنسیتی، مضامین ترانه‌های این خرده فرهنگ می‌گوید:

چرا موسیقی رپ که موسیقی اعتراضی سیاه پوستان آمریکا است، وقتی به کشور ما می‌رسد به خلق ترانه‌هایی سبک می‌رسد و دچار استحاله می‌شود؟

این موضوع یک علت تاریخی و دلایل غیرتاریخی دارد. به طور کلی باید گفت کمتر پیش آمده است که پدیده‌ای فرهنگی برآمده از محصولات فرهنگی عامه‌پسند بدون تغییر و استحاله در فضا و فرهنگ کشور ما استفاده شود. نهادهای مربوط به فرهنگ عامه‌پسند، محتویات و مولفه‌های عامه‌پسند همچون موسیقی رپ یا گونه‌های متفاوت‌تر موسیقی هم از این اصل خارج نیستند. اگر مروری بر خرده فرهنگ جوانان در ایران داشته باشیم، می‌بینیم که عموما اشکال و شبحی از صورتی که در متن و میدانی دیگر معنا دارد، هویت‌بخش و دارای عناصر مشخص است به ایران وارد می‌شود و تنها جنبه وارداتی بودن و مصرفی بودن آن اهمیت می‌یابد.

در دوره‌های دیگر هم اگر نگاهی تاریخی داشته باشیم، متوجه می‌شویم در ورود فرهنگ پانک، بیتل و خرده فرهنگ‌ها و پوشش‌ها در سال‌های پس از انقلاب چنین اتفاقی رخ داده است و البته باید به زمینه‌های مدرن جامعه هم توجه کرد، چرا که در دوره حاضر شاهد انطباق عناصر فرهنگ جهانی جوانان با شرایط محلی هستیم و این فرهنگ مرزبندی‌های خیلی سیالی پیدا کرده است. این اتفاق به واسطه تکنولوژی، تحرک اجتماعی و کوچک شدن جهان اتفاق افتاده است. از طرف دیگر شرایط محلی هم بر شکل، کاربرد، نگرش و استفاده از آن تاثیر گذاشته است.

بنابراین دیگر نمی‌توان از خرده فرهنگ‌ها انتظار انعطاف‌ناپذیری و ثابت بودن داشت و این عناصر بیشتر از غرب به شرق منتقل می‌شود و هرجا می‌روند نشانی از فرهنگ و فضاهای محلی را هم به خود می‌گیرند و موسیقی رپ و هیپ هاپ هم از این قاعده مستثنا نیستند و خرده فرهنگ موسیقی زیرزمینی جوانان ایران هم تحت تاثیر چنین فرآیندی شکل گرفته است.

در جامعه ما نشانه‌ها و تحولاتی که به عنوان فرهنگ جدید جوانان شناخته می‌شود همان چیزی است که در غرب با عنوان نسل ایکس شناخته می‌شود و در جامعه ما مولفه‌ها و نشانه‌های این نسل بیش از آنکه برگرفته از شرایط ساختاری باشد، از شرایط فرهنگی تاثیر می‌پذیرد.

از ویژگی‌های این نسل می‌توان به بی‌قراری، گریزان بودن از شکست، واکنش‌های خیلی دفعی و غیرمنتظره، به دنبال لذت و هیجان بی‌واسطه بودن، کمتر سیاسی بودن، کمرنگ شدن تعهد، تخلیه هیجان و احساسات به صورت مفرط، میل به خودابرازی، گریز از دغدغه‌ها و نگرانی‌ها و ترس از قرار گرفتن در زندگی روزمره و ازدواج را نام برد.

اما مهم‌ترین ویژگی این نسل فردیت و فردگرایی است. این نسل از رابطه، دوستی و تعهد درک دیگری دارند و این ویژگی‌ها و خصوصیت‌ها که با فرهنگ جهانی جوانان پیوند خورده است و نشانه‌هایی از آن در جامعه ظاهر شده است روی ذائقه‌های موسیقی جوانان هم تاثیرگذاشته است. در این فضا باید موسیقی زیرزمینی جوانان را درک کرد و مضمون و زمینه‌های تحول آن را بررسی کرد.

اگر بخواهید ویژگی‌های شاخص خرده فرهنگ موسیقی زیرزمینی جوانان را نام ببرید و زمینه‌های تحول آن را بررسی کنید، به چه چیزهایی اشاره می‌کنید؟

در روند ۱۰ ساله‌ای که این موسیقی بیشتر شناخته شده است و رواج یافته به نظر می‌رسد مضامینی به صورت بارز به چشم می‌خورد و این به شکلی فاصله از سلیقه‌ها، امیال و انتظارات و کدهای فرهنگی جامعه را نمایش می‌دهد و کدهای ارتباطی جوانان را نشان می‌دهد، به عنوان مثال تم غالب در بسیاری از این موسیقی‌های زیرزمینی عشق است. آن هم شکلی استحاله شده از درک و فهم عشق را می‌توان در این ترانه‌ها دید، آن هم ناپایداری در عشق است.

در این ترانه‌ها عشق ثبات و پایداری وجود ندارد. مجنون دچار تغییر شده است و اگر تا پیش از این مجنون با سماجت و اصرار در پی پاسخ مثبت و بودن با معشوق بود، حال می‌بینیم میل به گریز و بی‌قراری دارد و تغییر در کدهای ارتباطی باعث شده است انتظار و صبوری در عشق جای خود را به بیرون کشیدن از رابطه و تعهد و نفرین کردن و نفرت از عشق بدهد.

طیفی از این ترانه‌ها را وقتی مرور می‌کنیم، شبیه نفرین‌نامه است و بیشتر شبیه ترانه‌های ضد عاشقی است و تجویز و تاکید بر تعهدناپذیری و کندن از هرگونه وابستگی و تعهد دارد. وقتی نگاه می‌کنیم در تقابل با سنت و عرف که پیگیری عاشق و رنج و محنت در صورت دست نیافتن به معشوق را توصیه می‌کند، نگاهی مادی و زمینی را به عشق تجویز می‌کند.

تغییر دیگر در مضامین این ترانه‌ها تغییر ارزش‌های جنسیتی است. اگر مرد در فرهنگ ایرانی خصوصیاتی همچون حمایت از زن را و نمایش غیرت را دارد، در کدهای جدید ارتباطی این ترانه‌ها مرزهای جنسیتی کمرنگ شده‌اند و مرد‌ها هم این حق را به خود می‌دهند که از غیرت دست بشویند و استمرار و تداوم در جست‌وجوی عشق بودن را فروگذار کنند و البته هنوز در طیفی از ترانه‌های جریان‌های موسیقی زیرزمینی که با خرده‌فرهنگ‌های محلی پیوند خورده است، جلوه‌هایی از غیرت به معنای رادیکال و افراطی آن و میل به تصاحب معشوق و انتقام گرفتن از رقیب به چشم می‌خورد.

اما در عین حال از سوی دیگر کم‌اهمیت بودن سرمایه‌گذاری کردن در رابطه‌های عاشقانه و مقابله به مثل کردن را می‌توان در صورت‌هایی دید که در نسخه فرهنگی که ارزش‌های جنسیتی را کمرنگ می‌کند.

در مضمون این ترانه‌ها می‌توان نشانه‌هایی از واقع‌گرایی و مصلحت‌گرایی واقع‌بینانه را جست‌وجو کرد. استفاده از واژه‌های زمینی و ملموس برای خط داستانی و روایت این ترانه‌ها در حول محور مسائل روز و تجربه‌های عینی افراد در تقابل با نگاه انتزاعی در فضای موسیقی ازدیگر ویژگی‌های ترانه‌ها است.

این موضوع این سخن گفتن از تجربیات روزانه و واقع‌بینانه بودن در مقابل نگاهی که به عشق در ترانه‌های پاپ دیده می‌شد، چقدر در محبوبیت این افراد تاثیر دارد؟

این ملموس بودن زبان در مقایسه با زبان استعاری موسیقی پاپ در جلب طیفی از مخاطبان نوجوان و جوان موثر بوده است. این ساده‌سازی بخشی از تغییر بزرگی است که در کدهای ارتباطی نسل جدید اتفاق افتاده است. روابط از ابهام خارج شده‌اند و صریح بودن، رک بودن، جسور بودن، گاه حتی پیش پا افتاده بودن و سادگی از دلایل محبوبیت این ترانه‌ها است. بخشی از این موضوع متاثر از تمایزجویی و تفاوت‌جویی نسل جدید است که ایجاد جاذبه کرده است و باعث شده طرفدار پیدا کند.

هنرمندان این موسیقی‌ها با علم به این تغییرات و تفاوت‌ها دست به تولید می‌زنند و این اتفاق نیروی محرکه‌ای برای تغییر فضای فرهنگی شده است و مصرف افراطی این ژانر، موسیقی را هدایت می‌کند و باعث می‌شود دست به تولید محصولاتی بزنند و سلیقه‌ها را تغییر می‌دهد و استفاده از تکه‌کلام‌های این افراد در زندگی روزمره و همگانی کردن نمادها، نشانه‌ها و اصلاحات این ترانه‌ها حمایت از موثربودن این ترانه‌ها دارد.

خوانندگان زیرزمینی از حمایت صنعت رسانه‌سازی برخوردار نیستند، با این حال می‌بینیم که در فضای مجازی صدها هزار طرفدار دارند. آیا می‌توان گفت اینها ستاره‌های نسل جدید هستند؟

به نظر من تعریف ستاره و قهرمان در نسل جدید تغییر کرده است. اگر در گذشته ستاره‌ها ابدی بودند، الهام بخش و تاثیرگذار بودند و چند نسل را به هم پیوند می‌دادند، در حال حاضر دوام و بقای ستاره‌ها به خاطر تکثر سلیقه‌ها و تنوع ذائقه‌ها کم دوام‌تر شده است. هنوز می‌توان از شهرت، محبوبیت و بازار فرهنگی اقتصادی که چهره‌های مشهور به آن دامن می‌زنند سخن گفت، اما این موضوع در قیاس با مشاهیر موسیقی پاپ نسل گذشته آشکارا تغییر کرده است و البته این به خاطر قدرت رسانه‌ها برای تولید، همگانی کردن و در دسترس قرار دادن تولیدات موسیقیایی است. شرایط دریافت ارتباطی جوانان دچار تغییر شده است، موسیقی هم از این قاعده مستثنی نیست و بعید است این چهره‌ها بتوانند در دراز مدت محبوبیت خود را حفظ کنند و بیشتر به صورت تب ظاهر می‌شوند.

اگر بخواهید یک تقسیم‌بندی از مضامین این ترانه‌ها داشته باشید، علاوه بر مضامین معشوق‌ستیزانه دیگر به چه چیزهایی می‌شود اشاره کرد؟

البته این ترانه‌ها متن و زمینه اجتماعی را بازتاب می‌دهند، اما این موضوع دلایل چندگانه دارد. یکی از دلایل این امر جاذبه بازار و بازاریابی است، اما در عین حال متن زندگی روزمره و تحولات اجتماعی فرهنگی در گزینش مضامین این موسیقی‌ها بی‌تاثیر نیست. حتی گاه می‌بینیم که برخی از این ترانه‌ها به دلیل حضور برش‌ها و مضامین مذهبی در زندگی این نسل مضامین مذهبی دارند.

از سوی دیگر پرداختن به فقر و بی عدالتی در برخی دیگر از این ترانه‌ها بازتاب دهنده شرایط یاس‌آلودی است که طیفی از این جوانان در گذار به بزرگسالی و رسیدن به استقلال طی می‌کنند، بنابراین طبیعی است که نگاه واقع‌گرایانه‌ای که این موسیقی دنبال می‌کند و پیوند با متن زندگی روزمره برای اثرگذار بودن و جذب مخاطب دستمایه روایت‌های متفاوتی می‌شود.



همچنین مشاهده کنید