سه شنبه, ۱۲ تیر, ۱۴۰۳ / 2 July, 2024
دشمنی با امام کاظم علیه السلام
![دشمنی با امام کاظم علیه السلام](/web/imgs/16/96/k3hml1.jpeg)
بردباری و گذشت امام کاظم علیه السلام، بی مانند و سرمشق دیگران بود. لقب «کاظم » به دنباله نام آن گرامی، حاکی از همین خصلت وی و نشانه شهرت ایشان به کظم غیظ و گذشت و بردباری اوست.
در روزگاری که عباسیان، در سراسر بلاد اسلامی خفقان ایجاد کرده بودند و اموال مردم را به عنوان بیت المال میگرفتند و صرف عیش و نوش میکردند و بر اثر حیف و میل آنان، فقر عمومی بیداد میکرد، مردم اغلب بی فرهنگ و فقیر بودند و تبلیغات ضد علوی عباسیان نیز، اذهان ساده لوحان را میآلود، گهگاه، برخی از سر نادانی، بر امام کاظم(علیه السلام) برمیآشفتند، اما آن بزرگوار، با اخلاق عالی خویش، بر آشفتهها را تسکین میداد و با ادب و متانت خویش، آنها را تادیب میکرد.
مردی از اولاد خلیفه دوم در مدینه میزیست که امام کاظم علیه السلام را آزار میداد و گاهی به ایشان با دشنام، توهین میکرد.
برخی از یاران امام کاظم علیه السلام، پیشنهاد میکردند که او را تادیب کنند؛ اما امام شدیداً ایشان را از این کار باز میداشت.
روزی امام کاظم علیه السلام بر مرکب سوار شده و به مزرعه آن مرد رفتند و او را در مزرعه یافتند و همچنان سواره وارد مزرعه شدند. او فریاد زد که زراعت مرا پایمال نکن! حضرت اعتنایی به گفته او نکردند و همچنان سواره نزد او رفتند (۱) و چون کنار او رسیدند، از مرکب پیاده شدند و با گشادهرویی و بزرگواری از او پرسیدند:
چقدر برای این مزرعه خرج کردهای؟
گفت: صد دینار .
فرمود: چقدر امید سود داری؟
گفت: غیب نمیدانم.
فرمود: گفتم چقدر امیدوار هستی؟
گفت: امید دویست دینار سود دارم.
حضرت سیصد دینار به او مرحمت فرمودند و فرمودند زراعت هم از آن خودت، خدا به تو آنچه به آن امید داری خواهد رسانید. آن شخص برخاست و سر آن گرامی را بوسید و از او خواست که از گناهان و جسارتهای وی در گذرد. امام تبسمی فرمودند و بازگشتند ... .
روز بعد، آن مرد در مسجد نشسته بود که امام کاظم(علیه السلام) وارد شدند.
آن مرد تا نگاهش به امام افتاد گفت:
«الله اعلم حیث یجعل رسالته»؛ خدا بهتر میداند که رسالت خویش را به چه کسانی بدهد. (کنایه از آن که امام موسی بن جعفر به راستی شایستگی امامت دارند.)
دوستانش با شگفتی پرسیدند، داستان چیست، قبلا از او بد میگفتی؟
او دو باره امام را دعا کرد و دوستانش با او به ستیزه برخاستند...
امام با یارانی از خود که قصد قتل او را داشتند فرمود: کدام بهتر است، نیت شما یا این که من با رفتار خویش او را به راه آوردم؟ (۲)
پینوشتها:
۱- این کار چون برای اصلاح و به راه آوردن آن شخص انجام میشده در نظر امام جایز بلکه لازم بوده است.
۲- تاریخ بغداد، ج ۱۳، ص ۲۸/ ارشاد مفید، ص ۲۷۸ .
منبع:
کتاب پیشوای هفتم، تحریریه موسسه اصول دین قم .
مسعود پزشکیان سعید جلیلی انتخابات ریاست جمهوری انتخابات انتخابات ریاست جمهوری 1403 پزشکیان ایران جلیلی انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ مناظره مجلس شورای اسلامی
آتش سوزی تهران قتل هواشناسی خانواده آموزش و پرورش شهرداری تهران سازمان هواشناسی سلامت پلیس محیط زیست وزارت آموزش و پرورش
دولت سیزدهم خودرو همراه اول قیمت دلار قیمت طلا بازار سرمایه قیمت خودرو بازار خودرو دلار حقوق بازنشستگان بورس قیمت سکه
چکامه چمن ماه بازیگر علیرضا قربانی سینما دفاع مقدس سینمای ایران کنسرت روز مباهله ماه محرم تلویزیون رسانه ملی کتاب
دانشگاه تهران دانش بنیان ماهواره دانشگاه آزاد اسلامی باتری وزیر علوم
رژیم صهیونیستی روسیه آمریکا اسرائیل غزه فلسطین ترکیه جو بایدن جنگ غزه دونالد ترامپ لبنان چین
یورو 2024 پرسپولیس استقلال فوتبال فرانسه باشگاه استقلال لیگ برتر باشگاه پرسپولیس نقل و انتقالات علیرضا بیرانوند بازی لیگ برتر ایران
نمایشگاه الکامپ سامسونگ شیائومی هوش مصنوعی ربات اپل ایرانسل گوگل وزیر ارتباطات عیسی زارع پور
دیابت ورزش عینک آفتابی آلزایمر قند خون عشق بارداری