دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
توسعه یافتگی,اوتوپیای قرن حاضر
امروزه در زبان رایج سیاست، ملل جهان را به دو دسته تقسیم می كنند: توسعه یافته و توسعه نیافته. به راستی این توسعه چیست كه می تواند معیار تقسیم بندی قرار بگیرد؟ علت طرح این سؤال چیست؟
انسان موجودی آرمان طلب و مطلق گراست و همواره زندگی خود را به گونه ای تنظیم می كند كه به آرمانهای مشخصی ختم شود. قضاوت و ارزیابی او در امور نیز به معیار و میزان و نظام ارزشی خاصی برمی گردد كه از آرمان خویش كسب كرده است. آرمان دورنمایی است كه انسان در فراسوی حیات خویش تصور و تجسم می كند و آنگاه راه زندگی خویش را به گونه ای انتخاب می كند كه به آن آرمان متصور برسد.
اما در اینكه این آرمان ها چگونه انتخاب می شوند نیز سخن بسیاراست.
اجمالا، شناخت انسان از جهان و خویشتن در مجموع منتهی به بینشی كلی می شود كه آرمانها از آن نتیجه می شوند. این بینش كلی (كه شامل شناخت انسان از جهان و خویشتن است) پشتوانه همه اعمال و رفتار و سخنان انسان قرار می گیرد. ارزش گذاری انسان بر روی پدیده های اطراف خویش نیز از همین بینش كلی و آرمان های زاییده از آن نتیجه می شود. چرا ملل جهان را به مسلمان و غیر مسلمان یا مستقل و غیر مستقل، استعمارزده واستعمارگر، آزاد و غیر آزاد و تقسیم نكنیم؟ اگر ما كشورهای جهان را به مسلمان و غیر مسلمان تقسیم كنیم، این تقسیم بندی حكایت از نظام ارزشی خاصی دارد كه از مكتب، یعنی نظام اعتقادی خاصی بر آمده است. با تقسیم بندی جهان به كشورهای مسلمان و غیر مسلمان، همه درمی یابند كه این تقسیم بندی از جایی كه به اعتلای اسلام و مجد و عظمت مسلمانان اعتقاد داشته برآمده است. این سنّت پسندیده كه در آغاز هر كار تحقیقی و پژوهشی نخست به تعریف شاخص ها می پردازند، از همین جا برآمده كه این تعریف های اولیه، راهبر انسان به سوی نظام ارزشی و میزانی است كه با آن به پدیده های اطراف خویش نظر می كند و درباره آنان به داوری و قضاوت می نشیند. بنابراین قبل از اینكه ما هر تقسیم بندی یا طریقی را بپذیریم باید به پشتوانه آن نظر كنیم و ببینیم كه آیا با نظام اعتقادی (مكتب) ما انطباق دارد یا خیر.
حال دیگرباره به سؤال اولیه خویش بازگردیم: چرا ملل جهان را توسعه یافته و توسعه نیافته تقسیم می كنند؟ آن آرمان اعتقادی كه در پشت این تقسیم بندی نهفته است چیست و چرا معیارهای دیگری برای تقسیم بندی انتخاب نكرده اند؟ این تقسیم بندی نشان می دهد كه در فرا راه اندیشه و خواسته های انسان امروز آرمان توسعه یافتگی قرار گرفته است كه به مثابه سرزمین افسانه ای و پر راز و رمز و پر جاذبه ای انسانها را به جانب خویش می كشد و معیار این توسعه یافتگی آنچنان كه خواهیم دید درآمد سرانه و مصرف است. با معیار توسعه، انسانها دو دسته بیشتر نیستند: فقیر و ثروتمند؛ و میزان فقر و غنا نیزمصرف است. البته فقر آنچنان كه خواهد آمد- در اسلام مذموم است و مسلماً جامعه آرمانی مسلمانان، جامعه فقیری نیست. اما این نه بدان معناست كه ما ضرورتاً ناچار باشیم آرمان توسعه یافتگی را بپذیریم، چرا كه با پذیرفتن این آرمان، جست و جوی ثروت و تكاثر برای ما اصالت خواهد یافت و ابعاد روحانی و معنوی وجود آدمی تحت الشعاع این آرمان به فساد و تباهی خواهد گرایید. ادراك كامل این مطلب از یك طرف به شناخت حقیقت وجود آدمی و دریافت سنّتهای تاریخی و از طرف دیگر به معنای حقیقی فقر برمی گردد. بدین ترتیب بحث ما پیش از آنكه وارد در فصول دیگری بشود باید به دو سؤال در حدّ امكان جواب دهد:
ـ نقش آرمانها (ایده آل ها) در ساختن انسان، جامعه، و تاریخ چیست؟
ـ معنای حقیقی فقر در اسلام چیست؟
چرا انتخاب توسعه اقتصادی به عنوان آرمان (ایده آل)، اصالت روح بشر را تحت الشعاع می گیرد و وجود معنوی او را به فساد و تباهی می كشاند؟
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست