دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

خیز آرام غولها


خیز آرام غولها

سال ۲۰۰۷ با همگرایی چین و هند و چشم انداز قرن آسیایی آغاز شد

زمانی جیمز ولفن سون، رئیس پیشین بانك جهانی، جهان غرب راخطاب قرارداده وبا لحن آمیخته به هشدارگفته بود: ملل غرب باید خودرا برای سلطه آینده چین وهند كه بارشد سریع اقتصادی خود جایگزین قدرت های فعلی جهان خواهند شد، آماده كنند. ملت های ثروتمند باید تادیرنشده برای آنچه كه ناگزیر به عنوان موتور اقتصاد جهان ظهور خواهدكرد، چاره اندیشی كنند. او درعین حال با اظهار تأسف از این كه كشورهای ثروتمند از درك واقعیت رشد این دو مركز قدرت آسیا عاجزند، تأكید می كرد كه:

اتفاق می افتد توجه ندارند. آنچه ناظران رابه این پیشگویی بی پروا وادار كردگزارش بانك جهانی بود گزارشی كه حكایت ازآن داشت كه در۲۵ سال آینده یعنی بین سال های ۲۰۳۰ تا ۲۰۴۰ چین باپشت سرگذاشتن آمریكا به محور اقتصاد جهان تبدیل خواهد شد.

برپایه این گزارش چین دوتریلیونی امروز ، درسال ۲۰۵۰ به مرز ۴۸‎/۶ تریلیون خواهد رسید ودرهمان حال تولید ناخالص داخلی زیر یك تریلیونی كنونی هند بالغ بر۲۷ تریلیون خواهد شد. به عبارت دیگر دراین مدت اقتصاداین دوكشور ۲۲ برابر می شود درحالی كه میزان رشد كشورهای ثروتمند كنونی تنها ۲‎/۵ برابر خواهدشد.

سخن مدیر بانك جهانی امروزدرآغاز سال ۲۰۰۷حرف مشترك عموم تحلیلگران اقتصادی- سیاسی جهان است برآوردهایی كه تاكنون از سمت وسوی تحولات جهان درسال جدید شده است بردونقطه آسیا به عنوان كانون های اصلی تغییر ، نشان گذاری كرده است. صدای این جهش وتحول بزرگ را بیش از همه مردان اقتصادی و دیپلمات های غرب دریافته اند. درآخرین روزهای سال ۲۰۰۶ و در ایامی كه ماشین دیپلماسی آمریكا وغرب درباتلاق بحران های خاورمیانه گیرافتاده است پكن و دهلی با رفع۸ بخشی از اختلافها ، خیزآرام اما بلند خود را به سمت كسب جایگاه ها وفرصت های اقتصادی وسیاسی برداشتند.

دیپلماسی این دوقدرت آسیایی بركنار از هیاهوی سیاسی بوش و نومحافظه كاران دراین روزها پایه توافق های مهمی رابرای تجارت ومبادله نهادند كه به تعبیر ولفن سون آثار واقعی آن بعدها آشكار خواهد شد.دراین مدت چندین اجلاس مهم وپرسود اقتصادی و دیپلماتیك درشبه قاره و خاوردور برگزار شد كه همگی پیام واحد داشتند. پیام روشن این حركت ها این بود كه سران چین وهند با سرعت مناقشات و موانع روابط خارجی خویش را ازمیان برمی دارند تا با اراده ای نیرومندتردرجاده رقابت اقتصادی پیش تازند.

از این رو هوجین تائو رئیس جمهوری چین، در اجلاس سران كشورهای عضو آپك درویتنام حاضر شد، او پس از دیدار با رهبران آمریكا ، روسیه و ژاپن سفر ۱۲ روزه خود به چهاركشور ویتنام، لائوس ، هند وپاكستان را آغاز كرد. یعنی چهار كشوری كه از مهم ترین دوستان و همسایگان چین به حساب می آیند. رهبر چین دراین سفرها جمعاً ۵۴ سند همكاری در زمینه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی و تجاری امضا كرد. اما مهم ترین بخش سفرهای هوجین تائو دیدار از هند بود سفری كه بیش از همه پیام یك اتفاق را درگوش ها می نواخت . نه تنها محافل سیاسی دو كشور هند وچین این دیدار را مهم و با ارزش تلقی كردند كه همه محافل بین المللی در نزدیكی این دو قدرت نشانه های یك همگرایی جهانی را جست وجو می كنند. نوشته حاضر برهمین اساس با نگاهی تاریخی وتحقیقی سیر همگرایی این دو قدرت آسیایی را مورد ارزیابی قرار می دهد .

● تكیه برنمادهای دوستی و الفت

نكته جالب درگام تازه ای كه رهبران پكن ودهلی برای همگرایی برداشته اند تكیه بر سمبل ها ونمادهای تاریخی و فرهنگی است.

چین و هند كه همسایه دیواربه دیوارهم بوده و بزرگترین مرزهارا باهم دارند ، دیواربلندی به نام رشته كوه های غول آسای هیمالیا ، ارتباط آسان و مستقیم بین مردم دوكشور رادشوارساخته است. ولی باوجود این مانع طبیعی ،دوفرهنگ وتمدن بزرگ آسیایی فرصت های تعامل ودادوستد را ازنگاه دورنداشته اند . چنان كه نفوذ آیین بودا به عنوان یك آیین هندی درچین نمونه ای از تعامل فرهنگی میان دوكشور درطول قرن های متمادی است .

با آن كه زبان های چینی وهندی ازنظرنوشتاری وگفتاری هیچ شباهتی به هم نداشته ودوحوزه زبانی وفرهنگی كاملاً متفاوتی را تشكیل می دهند، اما رهبران دوكشور درك مشتركی ازگذشته تاریخی وآینده پیش روی خویش دارند. مشتركات انسانی واحساسات درونی وبن مایه های فرهنگی وهنری ریشه دار آنان ازیكسو وپدیده همجواری جغرافیایی و تحولات بین المللی ازسوی دیگر، زمینه های قدرتمندی را برای تعامل فرهنگی دوملت فراهم كرده است.

ازهمین روست كه دردورجدید روابط، آنها نگاه ویژه ای به احیای میراث و ارزش های فرهنگی وتمدنی خویش دارند، در این راستا چینی ها به میراث ادبی خویش اعم از،داستانها وافسانه های كهن، شعر وادبیات فولكلور، هنر فاخر نقاشی ومینیاتور، مجسمه ها و پیكره های زیبای موجود در معابد خویش نگاه دوخته اند و هندی ها به عرفان وفلسفه زندگی،گنجینه ادیان ومذاهب هندی ومعابد و فرهنگ مدارا مند وتسامح جوی خویش می بالند.

دراین مرحله میراث فرهنگی ازآن جهت توجه رجال سیاسی هندوچین را جلب كردكه این مشتركات فرهنگی و ارزش های انسانی حقایق قابل لمسی هستند كه به باور آنها جوامع بشری را ازهمگرایی به صلح ودوستی به سمت واگرایی عداوت ونیستی سوق می دهد.

در سفر هوجین تائو به هند رهبران دوكشور به این موضوع اشاره و تأكید كردند كه: ایجادروابط عمیق میان دو كشور تنها از طریق حل مشكلات تاریخی مرزی وتوسعه روابط دیپلماتیك امكان پذیر نیست، بلكه واردكردن این ایده در ذهن و قلب مردم دوكشور از راه مبادلات فرهنگی وتعمیق دوستی و برادری میان دوملت است كه زمینه روابط مستحكم و پایدار، ازنوع روابطی كه مانك « شوان زانگ» پانزده قرن پیش به وجود آورد را ایجاد نماید.

● فرصتهای پیش رو

۱) جمعیت بی شماری كه تاكنون ازنظربرخی اقتصاد دانان وجامعه شناسان، پاشنه آشیل چین و هند تلقی می شد، امروزه به فرصت بزرگی تبدیل شده كه جهان برروی منابع انسانی این دوكشور، هم به عنوان بازار بزرگ مصرف و هم عامل رشد وتعالی حساب بازكرده است. تا جایی كه تكنولوژی چین و نرم افزار تولید هند، به عنوان موتورمحركه اقتصاد و فناوری اطلاع رسانی جهان امروزمطرح شده است. جمعیت چین وهند بالغ بر ۲‎/۴ میلیارد نفر یا یك سوم جمعیت جهان است،حال برقراری همكاری گسترده اقتصادی میان این دو درواقع به معنای ایجاد صلح ودوستی میان یك سوم جمعیت جهان است .

۲) ایده های دوكشور درزمینه تبدیل به قدرت برتر آینده به محیطی مناسب و توأم با صلح وثبات نیاز دارد ،دراین راستا دولت چین به عادی سازی روابط با همسایگان و حل منازعات مرزی مبادرت كرده است. چینی ها از طریق سازمان همكاری های شانگهای همه اختلاف های مرزی وسرزمینی خود را با اغلب همسایگان حل وفصل كرده اند.دراین میان تنها معضل مرزی كه تاكنون حل نشده مانده و از اهمیت ویژه ای هم برخوردار است، اختلاف های مرزی با هند است. اگرچه حجم این اختلاف ها به حدی است كه حل آنها به زودی امكان پذیرنیست، ولی نیازهای كلان اقتصادی دوكشور موجب شده كه پكن و دهلی گسترش همكاری های تجاری واقتصادی را منوط به حل مشكلات مرزی نكنند.

دراین سو هند هم پس از سال ها سیاست درون گرایی ، به سمت آزادسازی بازار وتوجه ویژه به همكاری های اقتصادی منطقه ای حركت می كند. لذا مردان دهلی نیز به جای روی آوردن به سیاست های رقابتی، با تغییر رویه گذشته برای دستیابی به پیشرفت و رشد اقتصادی به تعامل وهمكاری سازنده بارقیب درحال رشد خود همت گماشته اند.

۳) بازشدن یخ های سنگین ناشی از چندین دهه روابط ستیزه جویانه ، این امیدرا برای هردوملت ایجادكرده كه درقرن بیست ویكم بتوانند از راه گسترش مبادلات تجاری فرهنگی، خود را به وضع مناسب تری دركنار سه ضلع بزرگترین قدرت اقتصادی جهان هزاره سوم قرار دهند.

با این محاسبات است كه آنها تصمیم گرفته اند خاطرات تلخ به جای مانده ازدوران غمبارگذشته را پشت سرگذاشته و به سمت آینده ای بدون كدورت وتضاد گام بردارند.

● چالش های مسیر همگرایی دوقدرت آسیایی

۱) گرایش های روزافزون هند به همكاری با آمریكا به ویژه امضای قرارداد هسته ای ، یكی ازچالش های اصلی روابط میان چین وهند است. اگرچه هند اعلام كرده كه داشتن رابطه خوب با آمریكا ، لزوماً به معنای نادیده گرفتن چین نیست ، ولی تصور اولیه چین این است كه دهلی نو با امضای این قرارداد و بازكردن پای آمریكا به منطقه، درصدد ایفای نقش بازدارندگی درمقابل چین است. درواقع به همان اندازه كه هند از «وضعیت هراس» نسبت به همسایه شمالی در رنج است، رهبران چین نیز نسبت به گسترش روابط هند وآمریكا نگران هستند.

درحال حاضر اگرچه مبادلات تجاری آمریكا باچین بیش از ۲۸۵ میلیارد دلاراست ، ولی دولت بوش توسعه روابط باهند را ازاولویت های سیاست خارجی خود قرارداده كه این سیاست درهمكاری هسته ای هند وآمریكا تبلوریافته است، و درسوی دیگر این معادله تنش، هند ازهمكاری های فراگیر تسلیحاتی چین وپاكستان درهراس به سر می برد.

۲) همكاری های استراتژیك چین وپاكستان به عنوان دشمن درجه یك هند بویژه كمك پكن به برنامه هسته ای و موشكی اسلام آباد، از دیگر موانع احساس امنیت هند نسبت به چین وگسترش روابط میان دو كشور است. باتوجه به این حساسیت ها بودكه هوجین تائو درسفراخیرش به هند وپاكستان به جای جانبداری درمسأله كشمیر، به همكاری های اقتصادی با هر دو كشور ابراز علاقه نمود.

۳) رقابت های منفی مهار نشده تجاری به ویژه درزمینه منابع انرژی، وتلاش برای دخالت درامورداخلی یكدیگر، از رسوبات چالش های دوهمسایه ودو غول بالقوه بزرگ اقتصادی آسیا است. وزیر دفاع هند درسال ۱۹۹۸ پكن را تهدید شماره یك هند خواند و نخست وزیر وقت هند درتوجیه آزمایش هسته ای كشورش در نامه ای به رئیس جمهور آمریكا ، موقعیت چین دركنار وضع هسته ای پاكستان كه به كمك چین توسعه یافته را دلیل این اقدام قلمداد كرد. در این راستا بود كه هندی ها حتی راه اندازی ریل راه آهن عظیم تبت توسط چین را به منزله اخطاری به این كشور تلقی می كردند. نمود دیگر آن، حمایت هند از مهاجران و استقلال طلبان تبتی و دولت در تبعید دالای لاما و تقویت قدرت دریایی هند دراقیانوس هند بود كه، هركدام می تواند به عنوان ترمز و بازدارنده در توسعه روابط دو كشور عمل كند .

حتی درسفر اخیر هوجین تائو به دهلی نو بیش از یكهزار نفر از مانك های بودایی طرفدار دالای لاما ، تظاهرات گسترده ای علیه رهبر چین به راه انداختند. آنان می گفتند كه درسال ۱۹۵۴ كه نهضت استقلال طلبی مردم تبت توسط ارتش سرخ چین سركوب شد ، هوجین تائو فرماندارآن روز تبت عملیات سركوب مردم را رهبری می كرد.

علی محمد سابقی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.