شنبه, ۳۰ تیر, ۱۴۰۳ / 20 July, 2024
مجله ویستا

زلزله چند ضلعی نامنتظم


اگر مدیریت شرایط بحرانی زلزله با مدنظر قرار دادن آموزه های دینی و با توجه به رویکردها و وجوهی که بدانها اشاره شد سامان یابد و در میدان عمل هم کامیابی داشته باشد, مدیریت زلزله را می توان تند شدهٔ یک فیلم از زندگی پر مهر و عطوفت و ایثار و نظم و نوعدوستی جامعهٔ دینی در شرایط عادی دانست

ارادهٔ انسانها در وقوع زلزله نقشی ندارد، اما تدبیر همه جانبه نگر آنها پیش، حین و پس از وقوع زلزله می تواند در کاهش رنجها و آسیبها و سرعت بخشیدن به بازگشت اوضاع به شرایط طبیعی بسیار مؤثر باشد. نگاه و تربیت دینی که پدیده های طبیعی را از نشانه هایی خدا و فرصتی برای کاربست خرد و اندیشه و پارسائی می داند انسان را از دایرهٔ محدودنگری و سطحی نگری بیرون می آورد و به او کلان نگری می آموزد. در پرتو چنین نگاهی موارد زیر را به عنوان مهمترین وجوه زلزله می توان برشمرد و ضرورت بازنگری در اساسنامه، شرح وظایف و ترکیب اعضای ستادهای حوادث غیرمترقبه را بر اساس آن به مسؤولان گوشزد کرد: وجه علمی ( زمین شناسی و دیگر علوم وابسته)، وجه معرفتی، وجه عاطفی و روانی، وجه شرعی و آداب و آیین دینی، وجه سیاسی داخلی، وجه سیاسی خارجی، وجه ارتباطی و اطلاع رسانی، وجه حقوقی، وجه اجتماعی، وجه اقتصادی و بازرگانی، وجه تاریخی، وجه مرتبط با محیط زیست، وجه مرتبط با فرهنگ عمومی، وجه عمرانی و حمل و نقل جاده ای، وجه بهداشتی و درمانی و وجه مدیریتی.

و یریکم آیاته فأیَ آیات الله تنکرون ـ أفلم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم کانوا اکثر منهم و اشد قوه و آثاراً فی الارض فما أغنی عنهم ماکانوا یکسبون (غافر ۸۱ و ۸۲)

و ( خداوند) نشانه های خویش را به شما می نمایاند، پس کدام نشانه های خدا را انکار می کنید؟ آیا در زمین سیر نمی کنند تا سرانجام پیشینیان را بنگرند که شمارشان بیشتر از ایشان بود و توانمندی و آثار آنها در زمین بیشتر، پس آن چه به دست آورده بودند آنها را به کار نیامد.

زلزلهٔ بم در کنار ویرانیهای بزرگی که از خود باقی گذاشت، زمینه ساز مباحث زیادی در جامعه شد. زلزله خیز بودن ایران و انتظار همراه با نگرانی و اضطراب وقوع زلزله در تهران سبب شده است بحث از این پدیده رنگ کهنگی به خود نگیرد و به ویژه با توجه به زلزله اخیر بلده و مرزن آباد, بحث زلزله همچنان یک مساله روز باشد. مباحث مطرح شده، گوناگونی وجوه و ابعاد حوادثی از این دست را نشان می دهد و با صدایی رسا ما را به ضرورت خروج از یک سویه نگری و گرایش به همه جانبه نگری در حوادثی مشابه فرامی خواند. زلزله، مستقل از ارادهٔ انسانها به وقوع می پیوندد و ظاهراٌ هیچ راهی برای بازدارندگی نسبت به آن وجود ندارد، اما این امکان برای انسانها وجود دارد که پیش و پس از زلزله با توان و تدبیر خود از آفات آن بکاهند و حتی از این تهدید، فرصتی برای کمال مادی و معنوی جامعه بشریت بسازند. قرآن پدیده ها و حوادث طبیعی را از نشانه های خدا برای خردمندان و متفکران و پارسایان و اهل یقین می داند: یونس، ۶؛ زمر،۴۲؛ بقره، ۱۶۴؛ رعد، ۳و۴؛ نحل ۱۱تا ۱۳ و ۶۷؛ روم، ۲۰ تا ۲۵؛ جاثیه ۳ تا ۵؛ انعام ۹۷ تا ۹۹. به عنوان مثال:

ألم تر أن الله أنزل من السماء ماءاً فسلکه ینابیع فی الارض ثم یخرج به زرعاً مختلفاً ألوانه ثم یهیج فتراه مصفرا ثم یجعله حطاماً إن فی ذلک لذکری لاولی الالباب. ( زمر، ۲۱ )

آیا ندیدی که خداوند از آسمان آب فرو فرستاد و آن را در چمشه ها در زمین جاری ساخت، سپس با آن گیاهانی با رنگهای گوناگون بیرون می آورد ثم (این گیاهان) خشک می شود پس آن را زرد می بینی سپس خداوند آن را خاشاک قرار می دهد، براستی در این امر یادآوری (و تذکری) برای صاحبان خرد است.

انسان مؤمن دین باور و تربیت یافته قرآن و مکتب پیامبر و اهل بیت علیهم السلام در مواجهه با پدیده های طبیعی، خرد و دانائی و اندیشه خویش را به کار می گیرد تا راه به سوی خالق بپوید. انسان مؤمن با درکی درست از عالم هستی چه آن گاه که در جهانِ شاداب و سرسبز, تنوع رنگ گیاهان را می بیند و چه آن گاه که رنگ زرد خشکی و ویرانی بر آن افشانده می شود نگاه خود را به جهان اطراف در پرتو باور خود به خالق هستی معنی می بخشد و هیچ آن و صحنه ای را مستقل از اراده حضرت حق در نظر نمی گیرد. مؤمن بهار و خزان دنیا را از ناحیه خدا می داند, پس نه زیبایی بهار او را از خدا غافل می کند و نه بی رنگی خزان او را از زانو در می آورد. چنین نگاهی به حوادث طبیعی از جمله زلزله درکی عمیق و جامع به آدمی می دهد و او را از محدودنگری رهایی می بخشد. همه جانبه نگری امری بایسته و اجتناب ناپذیر برای تبیین درست و مواجههٔ شایسته با هر پدیده ای است و امروزه کمتر حادثه ای است که بتوان تنها از منظری خاص بدان نگریست و درکی مناسب از آن ارائه داد.

درک مناسب و شایسته در گرو تعدد نگاهها و زاویه های بررسی است و مطالعات چندرشته ای و میان رشته ای نیز در چنین فضایی و بر اساس چنین درکی صورت بسته است. اما به نظر می رسد همه جانبه نگری و جامع نگری نیز تنها در پرتو دین و آموزه های دینی به دست می آید. نگاه جامع و همه جانبه نگر لاجرم باید نگاهی از بالا باشد. کسی می تواند همه ابعاد یک پدیده را ببیند که خود در افق هم سطح با آن پدیده نیایستاده باشد. خرد و دانائی و فناوری می تواند تا حدی این توانائی را به انسان بدهد ولی تنها خرد و دانائی مبتنی بر, متصل به و سیراب از آموزه های وحیانی است است که آدمی را در اتصال با مبد أ هستی قرار می دهد و امکان نگاهی فرادست را به او می دهد. بنابراین اگر بخواهیم نسبت به پدیده هایی مانند زلزله درکی درست و همه جانبه داشته باشیم باید از پوسته نگاه محدود مادی و محسوس برون آییم و این حادثه و حوادث مشابه را ـ آنگونه که قرآن به ما می آموزد ـ از نشانه های خدا و فرصتی برای کاربست خرد و اندیشه بدانیم. تدابیر ما برای کاهش آفات و آسیبهای زلزله و حوادث مشابه, متناسب با درک ما از چیستی و ابعاد این حوادث است. اگر زلزله را تنها یک کنش و واکنش درون زمین و ویرانیهای ناشی از آن و اشک و آه زلزله زدگان بدانیم تدابیر ما محدود به این جنبه ها خواهد بود و اگر ابعاد دیگری نیز برای آن در نظر بگیریم ناگزیر برای آنها نیز باید چاره اندیشی کنیم.

در نگاهی مقدماتی، به نظر می رسد برای تدبیر شایستهٔ پدیدهٔ زلزله باید وجوه و ابعاد زیر را در نظر گرفت و هر نوع برنامه ریزی و مدیریت را با توجه به این ابعاد سامان داد:

۱. وجه علمی (زمین شناسی) ـ رایج ترین و انکارناپذیرترین وجه زلزله، وجه طبیعی آن و وقوع آن بر اساس محاسبات زمین شناسی و جغرافیایی و اقلیمی و آب و هوایی است که مؤسسات علمی ویژه ژئوفیزیک و زلزله شناسی متولی آن هستند و شکی نیست که دستاوردهای مطالعات و تحقیقات و اظهارنظرهای کارشناسی آنها پیش، حین و پس از وقوع زلزله افزون بر بهره های علمی نقش مؤثری در مدیریت بحران و شکل دادن به افکار عمومی دارد.

۲. وجه معرفتی ـ نگاه متعارف به زلزله، نگاه به این پدیده به عنوان یک بلای طبیعی است. در اینگونه موارد همواره پرسشهایی بنیادی در ذهن مردم خلجان می کند؛ مانند: وقوع این ویرانی ها و ویرانگری ها و کشته شدن کودکان و کهنسالان چگونه با رأفت و رحمت خداوند سازگار است؟ آیا زلزله نتیجهٔ اعمال زشت انسانها و مجازات آنهاست؟ در این صورت مجازاتِ یکسان انسانهایی که گناهانی متفاوت دارند و یا گناهکار نیستند چه توجیهی دارد؟ آیا زلزله میدان آزمایش انسانهاست؟ در این صورت آیا روشهای مناسبت تری برای آزمایش انسانها وجود ندارد؟ آیا دعای مردم یا دعای انسانهای وارسته و پرهیزکار می تواند از وقوع چنین حوادثی جلوگیری نماید؟ وقوع زلزله به عنوان مجازات با آموزه هایی که گفته می شود عذاب امت پیامبر را نفی می کند چگونه سازگار است؟ زلزله خشم طبیعت است یا قهر خدا یا تجلی رفتار انسانها؟ پاسخ عالمانه و منطقی به اینگونه پرسشها می تواند فراتر از توجیه معرفتی چند و چون وقوع یک زلزله، درک درستی را از نظام هستی و جایگاه خدا و انسان در آن بر پایهٔ اندیشهٔ اسلامی القاء نماید. شاید مردم در شرایط طبیعی انگیزهٔ کمتری برای کنجکاوی و تلاش برای درک پاسخ این پرسشها داشته باشند ، ولی فضای متأثر از زلزله فرصتی مناسب برای پرداختن به این گونه مباحث فراهم می آورد. روشن است که بهترین شکل امدادرسانی صاحبان اندیشه در شرایط زلزله تلاش برای پاسخگویی به اینگونه پرسشهاست.

۳. وجه عاطفی و روانی ـ در شرایط زلزله چه خانواده های عزادار و چه دیگر همشهریان و هموطنان و ابنای بشر بسان افراد طوفان زده بیش از دیگر شرایط به یاد خدا هستند و به تضرع و استغاثه روی می آورند. قرآن در موارد متعددی به این موضوع اشاره کرده است. (یونس, ۱۲؛ روم , ۳۳؛ زمر ۸ و ۴۹ و دیگر موارد). به عنوان نمونه:

و اذا مس الانسان الضر دعانا لجنبه او قاعدا او قائما فلما کشفنا عنه ضره مر کان لم یدعنا الی ضر مسه کذلک زین للمسرفین ماکانوا یعملون(یونس, ۱۲)

و هنگامی که به انسان زیان و سختی رسد ما فرا می خواند، چه به پهلو باشد و چه نشسته و چه ایستاده، پس هنگامی که سختی و زیان را از او دور کردیم، به راه خود می رود چنان که گوئی ما را هرگز برای سختی که به او رسیده بود نخوانده است، اینگونه برای مسرفان آنچه انجام می دهند آراسته می شود.

و إذا أنعمنا علی الإنسان أعرض و نئا بجانبه و اذا مسه الشر فذو دعاء عریض (فصلت, ۵۱)

و آنگاه که به انسان نعمت دادیم روی برگردانید و دور شد و آن گاه که بدو شر رسید, پس دارای دعای گسترده ( و یا بر زبان آورده شده ) است.

روح لطیف شدهٔ انسانها و روحیهٔ برانگیختهٔ شدهٔ انسانها برای تعاون و نوعدوستی در چنین شرایطی نمونه هایی به یاد ماندنی از ایثار و از خودگذشتگی به نمایش می گذارد. شناخت دقیق این روحیه و عوامل اثرگذار بر آن و جهت دادن به آن می تواند ضمن کمک مؤثر به مدیریت اوضاع به هم ریخته و بحران ناشی از زلزله و تسلی دادن به حادثه دیدگان، انسانها را به لزوم توجه همیشگی به مبدأ هستی و زوال پذیری دنیای مادی و انس با دعا و دوام و پایایی روحیهٔ نوعدوستی، ایثار و عاطفه سوق دهد. روحانیان، روانشناسان و روانکاوان توان انجام چنین وظیفهٔ سنگینی را دارند.

۴. وجه شرعی و آداب و آیین دینی ـ یکی دیگر از وجوه مبتلابه در شرایط زلزله، بروز پاره ای پرسشها در بارهٔ پاره ای مسائل شرعی است که یا ویژهٔ شرایط بحرانی زلزله است و یا احکام شرعی شناخته شده ای است که دوام و بقای آن در شرایط زلزله محل تردید قرار می گیرد. برخی از این احکام شرعی نیازمند آموزش عمومی است و انجام برخی دیگر نیازمند فراهم آوردن و پیش بینی های لازم پیش از وقوع زلزله. به عنوان مثال وجوب خواندن نماز آیات و غسل میت و کفن و دفن کشته ها نیازمند آموزش عمومی است ولی شاید تیمم بدل از غسل اموات کار آسانی نباشد و تنها روحانیان و افراد آموزش دیده توان انجام آن را داشته باشند و لذا پیش بینی های لازم در این زمینه باید به عمل آمده باشد. نمونه هایی از پرسشهای فقهی نیز که معمولاً در این شرایط برای مردم و امدادرسانان پیش می آید و در آموزشهای عمومی و یا اختصاص امدادرسانان باید مورد نظر قرار گیرد چنین است: جواز یا عدم جواز تماس با نامحرمان برای نجات آسیب دیدگان، حکم اشیای یافته شدهٔ مجهول المالک، وظیفهٔ زنانی که امکان فراهم آوردن پوشش مناسب را در حین وقوع زلزله نمی یابند و مثلاً برای حفظ جان خود بدون پوشش مناسب از منزل خارج شده اند، تکلیف نمازهای یومیهٔ آسیب دیدگان یا خانوادهٔ آنها که مشغول نجات اعضای خانوادهٔ خود هستند، جواز یا عدم جواز تصرف در اموال مردم برای امدادرسانی و نمونه های دیگر.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.