سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

خلاقیت, مهارت موفق ها


خلاقیت, مهارت موفق ها

حواشی خلاقیت خیلی زیاد است و این حواشی تا آن جا پیش رفته که علمی به نام «خلاقیت شناسی» هم بوجود آمده است

سلام دوستان عزیز و همراهان همیشگی دست به کار! (به سبک برنامه‌های خنک تلویزیون بخوانید لطفا) درست است که چند هفته‌ای غیبت داشتیم اما با دست پر برگشتیم خدمت‌تان. امروز قرار است به سومین بخش از موضوع «خلاقیت» بپردازیم. اول فکر می‌کردیم چنته این کلمه ریزمیزه را در یک مقاله می‌ریزیم روی دایره!! اما هرچه جلوتر رفتیم دیدیم نخیر، کار یکی دو مطلب نیست و ما سخت در اشتباه بودیم. بحث دفعه قبل را تا آن‌جا پیش بردیم که با خصوصیات آدم‌های بسیار خلاق یا همان ابر خلاق‌ها آشنا شدیم و فهمیدیم آن‌ها چه جور موجوداتی هستند تا اگر احتمالا روزی با یکی از این آدم‌ها برخورد کردیم، به راحتی بتوانیم هویت و ذات اصلی او را که در پس چهره مهربانش پنهان کرده است، بر ملا کنیم!! اما باور کنید این کار به همین راحتی‌ها هم نیست؛ تا آن‌جا که اصلا برای شناسایی این‌جور موجودات خلاق، علمی وجود دارد به نام «خلاقیت شناسی» علم خلاقیت شناسی یک حوزه علمی جدید با محتوای میان رشته‌ای و چند رشته‌ای می‌باشد. به زبان ساده در علم خلاقیت شناسی، فرآیندها و پدیده‌های خلاقیت و نوآوری در کلیه حوزه‌های علوم، فناوری، هنر و ادبیات، افراد و اجتماع بررسی می‌شود. به عبارتی خلاقیت‌ها و نوآوری‌های علمی، خلاقیت‌ها و نوآوری‌های فناورانه، خلاقیت‌ها و نوآوری‌های سازمانی، خلاقیت‌ها و نوآوری‌های هنری و ادبی از جنبه‌های مختلف در این علم، مورد بررسی و مطالعه قرار می‌گیرند. با استفاده از این علم و نتایج حاصل از آن، دانشمندان به مسائل عجیب و غریبی پی برده‌اند.

● اصول اولیه خلاقیت

خلاقیت هم مثل تمام امور دیگر برای خودش اصولی دارد و هر فکر عجیب و غریبی را نمی‌شود اسمش را گذاشت خلاقیت! همه تصور می‌کنند یک فکر جدید، همان خلاقیت است، اما باید بدانید گرچه نو بودن شرط لازم خلاقیت است، اما کافی نیست.

▪ اصل اول: زمانی یک تفکر را می‌توان بخشی از یک فرآیند خلاقیت به شمار آورد که تا اندازه‌ای با واقعیت مطابقت داشته یا اصولا واقعی باشد. بنابر این مثلا نصب کردن دوش حمام روی اگزوز خودرو پدرتان، خلاقیت به حساب نمی‌آید!

▪ اصل دوم: خلاقیت باید گره‌ای بگشاید یا با وضعیتی تناسب داشته باشد و یا مقصود معینی را برآورده سازد. خلاصه‌اش این‌که اگر فکر خلاقانه شما دردی را دوا نکند، به قول بچه محل‌ها سوسول بازی است نه فکر خلاق!

▪ اصل سوم: خلاقیت واقعی مشروط به ادامه تفکر ابتکاری، ارزیابی و تفسیر و رشد آن است. به عبارتی فکر خلاقانه دائم در حال رشد و کامل شدن است تا روز به روز نتیجه بهتری دهد و نواقص‌اش برطرف شود.

● خلاق یا باهوش؛ مسئله این است

خیلی اوقات ما خیلی چیزها را با هم قاطی می‌کنیم، یعنی اشتباه می‌گیریم. یکی از این خیلی چیزها، «هوش» و «خلاقیت» هستند. بعضی‌ها فکر می‌کنند همه باهوش‌ها، خلاق است. البته خدا پدر این بعضی‌ها را بیامرزد، چون بعضی‌های دیگر معتقدند هوش همان خلاقیت است! اما باید خدمت‌تان عرض کنم در بررسی‌هایی که از افراد خلاق صورت گرفته، این نتیجه بدست آمده اگر چه داشتن حد معینی از هوش لازم است ولی شرط کافی نیست و لزوما افراد باهوش خلاق نیستند. در حالی که افراد با هوش متوسط می‌توانند افراد خلاق برجسته‌ای باشند. در واقع این مسئله دلیل دیگری است بر آن‌که خلاقیت بیشتر امری اکتسابی است تا فطری و می‌توان با آموزش‌هایی این توانایی را در خود افزایش داد. این‌جاست که شاعر می‌فرماید: «در نومیدی بسی امید است!!!» اما داشتن تعریف دقیقی از هوش هم لازم است. عموما دانشمندان توانایی‌های هوشی را به پنج دسته تقسیم می‌کنند: شناخت، حافظه، تفکر همگرا، تفکر واگرا و ارزشیابی. شناخت (راه‌های پنج‌گانه و برای بعضی‌ها شش‌گانه) و حافظه که معرف حضورتان است. ارزشیابی‌ هم چیزی است مایه‌های قضاوت و انتخاب! اما دو واژه باقی ماند که چندان آشنا نیست؛ تفکر همگرا و تفکر واگرا. توضیح آن‌که ما در تفکر واگرا، در جهات متفاوت تفکر می‌کنیم، گاهی به تفحص می‌پردازیم و گاهی در جستجوی تنوع هستیم. یعنی یک جورهایی ذهن‌مان آزاد است تا به هر طرف سرک بکشد. در حالی که در تفکر همگرا اطلاعات به یک جواب درست یا به بهترین جواب شناخته شده و قراردادی منتهی می‌شود. یعنی ما می‌دانیم و برای‌مان مشخص است با استفاده از فرآیند تفکرمان، به چه چیزی می‌خواهیم برسیم. واضح است که یکی از توانایی‌های تفکر واگرا، پاسخ‌هایی گوناگون است که پس از آن تولید می‌شود. این‌جاست که مبحث انعطاف‌پذیری در تفکر پیش می‌آید که از مباحث اصلی خلاقیت به شمار می‌آید. در واقع چیزی که ما را در راه تبدیل شدن به انسانی با تفکر خلاقانه کمک می‌کند، تقویت همین تفکر واگراست.

● ابزارها

برخی فاکتورهای تعیین‌کننده برای دستیابی به تفکر خلاق وجود دارد که ما اسم آن‌ها را گذاشته‌ایم «ابزارهای نوآوری». این ویژگی‌ها و فاکتورها مانند ابزارهایی مفید، به ما کمک می‌کند تا به تفکر خلاق برسیم.

سعی کنید این فاکتورها را به بیش از بیش در خودتان تقویت کنید:

اراده، اعتماد به نفس، شبیه سازی (در ذهن‌تان همواره دنبال نمونه‌های مشابه باشید)، استمداد از دیگران، تغییر، فعالیت‌های جنبی و...

نویسنده: محمدمهدی اعتمادی