پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

قصه همیشگی


قصه همیشگی

نگاهی به نمایش ”بدل” نوشته ”هدایت هاشمی” و کارگردانی ”هادی عامل”

تخت حوضی مهم‌ترین شیوه نمایش کمدی ایرانی است که علیرغم در برداشتن محدودیت‌های کلی، در جزئیات آزادی بسیار زیادی به نمایشگران می‌دهد.

در واقع یک بستر کلی در مورد این نوع نمایش وجود دارد که ساختاری آکادمیک و علمی به معنای مرسوم ندارد، اما همین ویژگی که موضوعات را محدود کرده، ابزاری را در اختیار گروه نمایشی قرار داده که به واسطه استفاده از جزئیات و ظرفیت‌های مربوط به آن تقریباً نامحدود است. به همین دلیل شیوه برخورد با نمایش ایرانی همچون بسیاری از شیوه‌های دیگر نمایش شرقی بررسی جایگاه و چینش جزئیات در بستر روایت موضوعی است.

بسیاری از کمدی‌های ایرانی را می‌توان به لحاظ داستان و موضوع در یک گروه قرار داد. بدین معنا که یک داستان آشنا می‌تواند محمل پرداخت چندین نمایش کمدی ایرانی قرار بگیرد. اما میزان موفقیت نمایش‌هایی با موضوع و داستان مشترک کاملاً وابسته به جزئیات پرداخت و تمرکز و مهارت گروه در بهره‌گیری از ظرفیت‌های کمدی است. همانگونه که ذکر شد آزادی‌هایی که کمدی ایرانی در اختیار گروه قرار می‌دهد، تفاوت میان نتیجه کمدی‌های مختلف را آشکار می‌کند. به این معنا که هرگاه گروهی بتواند بهتر و بیشتر از این آزادی بهره بگیرد، چند گام به موفقیت و دستیابی به هدف در اثرش نزدیک‌تر شده است.

هادی عامل پیشتر توانسته بود مهارت و توانایی‌هایش در تولید نمایش‌های کمدی ایرانی را به اثبات برساند؛ شاید یکی از مهمترین معیارها در سنجش میزان موفقیت نمایش کمدی ایرانی میزان جلب تماشاگر باشد.

بر این اساس می‌توان گفت که عامل در آثار پیشین‌اش موفق بوده است. اما نمایش جدید او نتوانسته در جذب مخاطب توفیق چندانی داشته باشد. باید پذیرفت که آمار تماشاگران در صورت کمبود به صورت مضاعف باعث کاهش مخاطب می‌شود و برعکس مخاطب زیاد به صورت تصاعدی بر آمار تماشاگران یک نمایش می‌افزاید. یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت کمدی هم طبعاً تعداد زیاد تماشاگران است که نه تنها در نتیجه، بلکه در جریان و روند اجرا بسیار تأثیرگذار نشان می‌دهد.

روح و ماهیت نمایش کمدی ایرانی به صورت مستقیم در ارتباط زنده نمایش و تماشاگر معنا پیدا می‌کند شرکت مخاطب در نمایش، افزایش واکنش به کمدی، خندیدن و تکثیر حس و صدای آن در سالن و... مهم‌ترین عواملی هستند که موتور کمدی و به ویژه کمدی ایرانی را به حرکت وامی‌دارند. سابقه دارد که بداهه‌پردازی در تخت حوضی در صورت استقبال و مشارکت مخاطب حتی چندین و چند دقیقه بر زمان اجرای یک اثر افزوده است. نکته مهم این است که تعداد تماشاگر و حس آزادی و مشارکت تماشاگر در میان انبوه تماشاگر خنده و شادی کمیک و واکنش نسبت به کمدی را به میزان قابل توجهی در میان تماشاگران تقویت می‌کند. خنده یک تماشاگر به تماشاگران اطراف او و هر لحظه به میزان بیشتر تکثیر می‌شود و همین واکنش تأثیر خود را بر صحنه و اجرا انتقال می‌دهد و آزادی هنرمندان خالق کمدی را در تقویت انرژی کمدی و حتی استفاده مناسب از بداهه افزایش می‌دهد. برعکس تماشاگران اندک از واکنش مطلوب نشان دادن نسبت به مولفه کمیک در فضایی باز و وسیع احساس هراس می‌کند، این محدودیت واکنش‌های آنان را کنترل می‌کند و طبیعتاً وقتی که بازیگر در تلاش برای خنداندن مخاطب، خود را ناموفق می‌بیند، اعتماد به نفس و آزادی عمل‌اش را از دست می‌دهد.

در واقع تئاتر کمدی و تعداد تماشاگران با هم ارتباط کاملاً نزدیک و تنگاتنگی دارند و همانقدر که همدیگر را تقویت می‌کنند، می‌توانند در جهت معکوس هم عمل کنند.

”روح و ماهیت نمایش کمدی ایرانی به صورت مستقیم در ارتباط زنده نمایش و تماشاگر معنا پیدا می‌کند شرکت مخاطب در نمایش، افزایش واکنش به کمدی، خندیدن و تکثیر حس و صدای آن در سالن و... مهم‌ترین عواملی هستند که موتور کمدی و به ویژه کمدی ایرانی را به حرکت وامی‌دارند.“

مهم‌ترین ویژگی نمایش "بدل" در مقایسه دیگر نمایش‌های "هادی عامل" در همین نکته نهفته است. عامل این بار کمدی جذاب و مخاطب پسندی را تولید نکرده است، بنابراین تماشاگران کمتری را به تماشاخانه سنگلج می‌آورد و چون این تعداد اندک تماشاگر در برقراری ارتباط با نمایش چندان مشارکتی ندارند، تأثیر منفی خلوت آن‌ها کار گروه را هم به گونه‌ای منفی تحت تأثیر قرار می‌دهد.

قصه همان، قصه همیشگی حاکمی است که سیاه موقتاً در لباس او ظاهر می‌شود؛ اینجا انتظام که مأمور امنیتی مال مردم خوری است، نقشه قتل حاکم را کشیده و گروهی از مطرب‌ها که تازه وارد شهر شده‌اند لباس حکومت می‌پوشند و انگشتر شاه مرحوم را در دست می‌کنند و وارد سیستم حکومت می‌شوند تا داد مظلوم را از داروغه و انتظام ظالم بگیرند.

این قصه بستر اصلی و اولیه را در اختیار نمایش قرار می‌دهد، اما در مراحل بعد گروه اجرایی می‌بایست برای ظرفیت‌هایی که این خط داستانی در اختیار قرار می‌دهد، جزئیات آشنا و ناآشنای دیگر را بنا کنند. معمولاً کمدی‌های ایرانی نقد اجتماعی و سیاسی را به عنوان بهترین رویکرد در مواجه با چنین داستان‌هایی مورد پرداخت قرار می‌دهند و بدین ترتیب سخنی را مطرح می‌کنند که به زندگی روز جامعه مخاطبان دامن می‌زند و با تجربیات گذشته و امروز آن‌ها مشترک است. همین رویکرد لذت کشف شرایط مشترک را برای مخاطب به وجود می‌آورد و تماشاگر را به خنده وامی‌دارد.

ترفند دیگر در اینگونه نمایش‌ها آن است که از آزادی کمدی ایرانی ناشی می‌شود. در واقع قواعد و قوانین تخت حوضی این اجازه را به گروه اجرایی می‌دهد که زمان و مکان و فضا در داستان را هر لحظه که بخواهند با دنیای مخاطبان انطباق دهند. گروه اجرایی حتی می‌توانند قواعد را بر هم ریخته و از شکستن قاعده به نفع خلق کمدی استفاده کنند.

نمایش‌ هادی عامل بیش از آنکه به پرداخت جزئیات اهمیت بدهد، در خدمت انطباق شرایط نمایش و قصه آن با جامعه امروز مخاطبانش بوده است. در واقع نمایش به جای جزئیات بیشتر کلیتی از شیوه نمایشی و داستان آشنا را به اجرا گذاشته و به همین دلیل ارتباط کلی هم با مخاطبش پیدا می‌کند. در واقع "بدل" نمی‌تواند هر لحظه با استفاده از جزئیات تازه و برداشت آن زندگی روز جامعه مخاطبانش بر توانایی‌ها و تأثیرات کمدی‌اش بیفزاید. بنابراین از گفتار یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های کمدی ایرانی کمتر از میزان مورد انتظار در این نمایش استفاده شده است.

تخت حوضی معمولاً بر بستر یک قصه اصلی قرار می‌گیرد و به بهانه این قصه مدام از قابلیت‌های کمیک گفتار استفاده می‌کند و از آنجا که هدف نهایی آن جلب مشارکت مخاطب با به خنده واداشتن اوست، سعی می‌کند تا از گفتار به نفع این هدف استفاده کند. اما کمدی هادی عامل بیشتر متکی بر قصه قدیمی و روایت و اجرای این قصه بوده است تا رهایی از بند قواعد کلی آن و پرداختن به جزئیات!

موقعیت‌ها هم چندان که باید در "بدل" فرصت پردازش مفید پیدا نکرده‌اند. موقعیت‌های کمیک همچون گفتار، بیش از آنکه از بند قواعد رها شوند، متکی و مقید به کلیت داستان بوده‌اند. البته هر جا که از موقعیت‌های آشنا و تکراری فاصله گرفته شده و در اندک مواردی که تکرار به عنوان یک ترفند مورد استفاده قرار گرفته، کارکردهای لازم به دست آمده و نمایش موفق نشان داده است.

در کنار همه اینها باید اعتراف کرد که مجموعه بازیگران نمایش حضور موفق و مؤثری در اجرا دارند.

بازیگران هیچگاه از روایت و اجرا فاصله نمی‌گیرد و عقب نمی‌مانند. اما باید گفت که فرصت بیشتری برای آن‌ها فراهم نشده است تا توانمندی‌های بیشتری را ارائه کنند. از طرف دیگر باید تأکید کرد که تعداد اندک تماشاگر (دست کم در مورد اجرایی که من دیدم) بر کار بازیگران هم تأثیر منفی داشته است.

مهدی نصیری