سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
من تو را دوست دارم, تو اما
انتخاب همسر، انتخابی مادامالعمر است و با این انتخاب قرار است مرد و زن مدتی طولانی در کنار هم بمانند. در کنار هم ماندن، منوط به شرایطی است که یکی از آنها داشتن سلامت روان دوطرف است...
حالا اگر فردی دچار اختلالهای روانی بود، حق ازدواج دارد یا نه؟ و اگر حق ازدواج دارد چه مشکلهایی پیشروی او و همسرش وجود خواهد داشت؟
در عقدنامه بندی وجود دارد که در آن اشاره شده چنانچه یکی از طرفین به بیماری صعبالعلاجی مبتلا باشد و آن را پنهان کند و این مساله بهوسیله مراجع ذیصلاح و روانشناسان تایید شود، طلاق راحت و بدون هیچ قید و شرطی امکانپذیر است ولی جدایی همیشه تبعاتی دارد پس با کمی آگاهی و دقت در انتخاب، میتوان یا مانع از چنین ازدواجی شد یا به کمک پزشکان و مشاوران، آن را در مسیر درستی هدایت کرد بنابراین لازم است همه افراد قبل از ازدواج از نظر روانی بررسی شوند.
بیماریهای روانشناختی به چند گروه طبقهبندی میشوند. اصولا اختلالهای شخصیتی، غیرقابل?درمان یا کمتر قابلدرماناند و تا پایان عمر با فرد باقی میمانند. بیماریهای اسکیزوفرنی، پارانویا، دوقطبی، شخصیتهای مرزی و... جزو اختلالهایی هستند که مبتلایان به آنها حتما باید مداوم تحتنظر روانپزشک باشند زیرا هرگز بهبود نمییابند اما برخی دیگر از اختلالهای روانی گذرا و قابلدرمان هستند؛ مثل اختلالهای افسردگی، اضطرابی، وسواسی و... تفاوت این اختلالها با گروه اول در این است که مبتلایان به آنها معمولا آزاری برای دیگران ندارند و در روند زندگی اختلال چندانی ایجاد نمیکنند و با درمان، بیماری کنترل میشود البته در دسته دوم نیز باید به شدت علایم بیماری توجه داشت.
● پیامدهای ازدواج با مبتلایان به گروه اول بیماریهای اعصاب و روان
متاسفانه برخی خانوادهها با اینکه به بیماری فرزندانشان واقف هستند، آن را پنهان میکنند تا شاید با ازدواج، فرزندشان بهبود یابد اما این تصور کاملا غلط است. ازدواج حتی در شرایطی که همه چیز طبق روال عادی باشد، دغدغههای خاص خود را دارد، چه رسد به اینکه اختلال روانی یکی از طرفین بر آن افزوده شود. این مساله موضوع را بسیار بغرنجتر خواهدکرد. فرض کنید پسر یا دختر مبتلا به اختلال دوقطبی است و در اوج شادی و لذت، ناگهان گریه میکند. این تغییر خلق غیرعادی و ناگهانی باعث تعجب همسر و اطرافیان میشود و همه آن را غیرعادی تلقی میکنند. گاهی خانواده اسکیزوفرنی، پارانویا، توهم و هذیان یا وسواس آسیب و گزند را یک اختلال ساده میپندارند و هنگام ازدواج آن را لاپوشانی میکنند. حتی خود عروس یا داماد نیز به دلیل عشق و علاقه ابتدای آشنایی از این مشکل چشمپوشی میکنند و سیاست صبر و تحمل را در پیش میگیرد. مثال دیگر درباره شک و تردید مرد یا زن است. مثلا وقتی مردی همسرش را بیش از حد کنترل میکند، شاید این کار در ابتدای امر به دوستداشتن زیاد تلقی شود ولی در درازمدت مشکلهای عدیدهای به وجود میآورد. با چنین بیمارانی زندگی کردن کاری بس دشوار است و بیشتر اوقات تبعات سنگینی دارد. ازدواج این گروه بیماران، صحیح نیست زیرا ظرفیت تحمل انسانها با گذشت زمان و عادی شدن ارتباط، کمتر میشود و میزان عشق و خواستن فعلی، در آیندهای نهچندان دور تغییر خواهدکرد. از سوی دیگر، رفتار چنین بیمارانی کاملا غیرقابل پیشبینی است و ممکن است گرفتاریهای بسیاری ایجاد شود. ازدواج با این بیماران اصلا پیشنهاد نمیشود مگر در مواقعی خاص که بیماری کاملا مهار و قابلکنترل باشد و خود بیمار بپذیرد هر چند وقت یکبار به پزشک مراجعه و همکاری کند. البته همسر نیز باید کاملا از این مساله آگاه و در روند درمان سهیم باشد.
● پیامدهای ازدواج با مبتلایان به گروه دوم بیماریهای اعصاب و روان
گروه دوم دچار اختلالهای ساده و گذرا هستند. اختلال افسردگی که امروزه از آن به عنوان سرماخوردگی روانی نیز یاد میشود، موانع چندانی در زندگی پدید نمیآورد. یک فرد افسرده خلق پایینی دارد که با مصرف دارو یا تغییر بعضی شرایط میتوان آن را درمان کرد. اختلالهای وسواسی و اضطرابی نیز مانند افسردگی جزو موانع ازدواج نیستند ولی قابلتعمق و تفکراند. شاید زندگی با یک فرد وسواسی، دشوارتر از زندگی با یک بیمار افسرده باشد.
این گروه از افراد میتوانند ازدواج کنند ولی باید نوع بیماری، شدت آن و مدت زمان ابتلا مشخص شود. زندگی با یک فرد دچار وسواس فکری و عملی با زندگی با یک فرد مبتلا به وسواس شک و تردید کاملا متفاوت است بنابراین قبل ازدواج حتما باید همه شرایط بررسی شوند و زوج در مورد این موضوع آگاهی داشته باشند که بیماریهای روانشناختی ممکن است از طریق ارث به فرزندان منتقل شود. اختلالهای روانی افراد در جلسههای مشاوره قبل ازدواج به راحتی قابلشناسایی است. روانشناس هرگز از لحاظ قانونی، شرعی، اخلاقی و روانشناختی نمیتواند کسی را از ازدواج منع کند و تنها کاری که انجام میدهد آگاهی دادن به طرفین است تا مشکلها را بشناسند و در مسیری درست گام بردارند. حتی گاهی افراد مشکلهای شخصیتی پنهان دارند و تستهای روانشناختی این مشکلها را نشان میدهد.
● پیامدهای ازدواج با مبتلایان به بیماریهای جنسی
افرادی که دچار مشکلهای جنسی هستند هم حق ازدواج دارند. مشکلهای جنسی به شکل سردمزاجی و... است. البته بیماران ترانس که از هویت خود ناراضی هستند، قادر به ازدواج نیستند ولی بقیه ممنوعیتی ندارند اما آنها نیز بعد از ورود به زندگی مشترک دچار مشکل خواهندشد. افراد سردمزاج ممکن است بعد از ازدواج اصلا رابطه زناشویی برقرار نکنند. چنین وصلتهایی بدون رضایتمندی خواهد بود. افرادی با این مشکلات حق تشکیل خانواده دارند ولی قبل از اقدام به این کار باید درمان شوند. زندگی با این گروه دشواریهای روانی، رفتاری، هیجانی و عاطفی زیادی دارد که ایستایی در زندگی به وجود میآورد و خواه ناخواه به درگیری میانجامد و دوام زندگی را به مخاطره میاندازد. غیر از بیماران ترانس سایر اختلالهای جنسی قابلدرمان است.
دکتر پرویز رزاقی
روانشناس و مشاور خانواده، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست