جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بازی خانه


بازی خانه

خیلی زودتر از چیزی که تصور کنیم, بازی که تمام دنیای کودکانه است, تغییر کرد بازی های گروهی توی کوچه پس کوچه ها با کمترین امکانات, جای خود را داد به بازی های کامپیوتری و اسباب بازی های هزار رنگ و گران قیمت, بچه ها را منزوی تر و خانه نشین کرد

انگار همین دیروز بود که غرق می‌شدیم در دنیای خیال‌انگیز اسباب‌بازی‌ها و جان می‌گرفتیم در دنیای بازی‌های کودکانمان. پدر می‌شدیم، مادر می‌شدیم، دکتر می‌شدیم و فروشندگی را تجربه می‌کردیم. در کنار هم بودیم و با هم. غم‌ها و شادی‌های کودکانه‌مان را با هم تقسیم می‌کردیم، بی‌هیچ غرضی و چشم‌داشتی. مهربانی را بر سفره‌های خاله‌بازی‌مان می‌نهادیم و رقابت را در بازی‌های دسته‌جمعی‌مان با گذشت و مهربانی یکی و صداقت را معنا می‌کردیم.

اما بعدها کم‌کم بدون آنکه خودمان بدانیم چه شد، بچه‌هایمان غرق شدند در دنیای متفاوت از دنیای ما. غرق شند و جادو شند در جعبه جادوئی و قصه‌های بی‌ریای مادربزرگ‌ها جان گرفتند در قاب شیشه‌ای و همین جام جهان نمای شیشه‌ای شد تمام دنیا و تمام تخیلات بچه‌هایمان. دخترهایمان به‌جای خاله‌بازی و تمرین کودکانه زندگی، غرق شدند در رویای باربی‌ها و سیندرلاها و پسرهای بازیگوش و پرجنب و جوش کوچه‌های دیروز تبدیل شدند به بچه‌های گوشه‌گیر و منزوی و عصبی، خیره شده به صفحه کامپیوتر.

خیلی زودتر از چیزی که تصور کنیم، بازی که تمام دنیای کودکانه است، تغییر کرد. بازی‌های گروهی توی کوچه پس‌کوچه‌ها با کمترین امکانات، جای خود را داد به بازی‌های کامپیوتری و اسباب‌بازی‌های هزار رنگ و گران‌قیمت، بچه‌ها را منزوی‌تر و خانه‌نشین کرد. خلأ بزرگی به‌وجود آمد. خلائی که هر چند سال‌ها ندیده گرفته شد اما چند سالی است که خودی نشان داده و بسیاری را به تکاپو انداخته، تا راه چاره‌ای پیدا شود.

تا بچه‌ها را از کنج اتاق‌ها و پای میز کامپیوتر به میدان بازی‌های گروهی کشاند. یکی از این تلاش‌ها، کار جدید معاونت فرهنگی ـ هنری شهرداری منطقه ۳ تهران است در فرهنگسرای کودک، تأسیس و راه‌اندازی مکانی به نام ”بازی‌خانه“. برای بازی گروهی بچه‌ها، که خبری از کامپیوتر و پلی‌استیشن و کارتون‌های جذاب نباشد. فقط بچه‌ها باشند و بچه‌ها و تجربه در کنار هم بودن و با هم بازی کردن، بدون واسطه‌های مزاحم.

خانم شجاعی مدیر فرهنگسرای کودک در افتتاحیه اتاق بازی یا همان بازی‌خانه با اشاره به مأموریت و وظیفه فرهنگسرای کودک می‌گوید: با توجه به اهمیت پرورشی و تربیتی بازی، به‌ویژه بازی‌های هدفمند، راه‌اندازی مکانی برای بازی آزاد کودکان که در آن کودک از یک‌سو به بازی‌های سنتی متعلق به فرهنگ بومی و از سوی دیگر ابزارهای نوین بازی دسترسی داشته باشد را ضروری تشخیص دادیم و به‌همین جهت اقدام به راه‌اندازی ”بازی‌خانه“ کردیم.

بازی‌خانه شامل یک اطاق بزرگ است با کف‌پوش مخصوص و چندین نوع اسباب‌بازی. ساعت کار بازی خانه فعلاً ۵ تا ۸ بعدازظهر است غیر از پنج‌شنبه و جمعه که از ۱۰ صبح است تا ۸ بعدازظهر. هر چند ساعت کاری و امکانات موجود هنوز به سطح کاملاً ایده‌آل نرسیده اما برای شروع راه، حرکت قابل توجهی است. راه‌اندازی مکان‌هائی برای تجدید خاطره‌های شیرین و به یاد ماندنی بازی‌های گروهی.

فرهنگسرای کودک واقع شده در خیابان شریعتی، روبه‌روی سه‌راه شهید کلاهدوز یا همان دولت، خیابان امامزاده.

کودکی را همه تجربه کرده‌ایم، با آن زیسته‌ایم، از لذت‌ها و شادمانی‌های آن‌ها خندیده و از ناکامی‌های کوچک و کودکانه آن گریه سر داده‌ایم.

اگر دقایقی چشم‌هایمان را ببندیم، تصاویر زیبای آن روزگاران به روشنی خواهیم دید. در کودکی، سراسر عشق بودیم و مهربانی، صفا بودیم و صمیمیت، یکرنگی بودیم و صداقت. بعدها که نوجوان شدیم، در هوای بزرگی، کودکیمان را انکار کردیم. وقتی تازه شمع ۱۲ سالگی را فوت کرده بودیم، خود را ۱۳ ساله معرفی می‌کردیم و زمانی‌که هنوز کیک تولد ۱۵ سالگی تمام نشده بود، دم از ۱۶ سالگی می‌زدیم.

بعد پا به دوره پرشور و انرژی جوانی نهادیم و همه ما با کمی تأخیر یا شتاب اسیر گرفتاری‌ها و مشغله‌های گونه‌گون بزرگسالی شدیم. دیگر سودای بزرگ شدن در سر نداریم! شاید بعضی از ما، به پیرانه‌سری بیندیشیم.

اما در هر سنی که باشیم، جمعیت روزافزون موهای سپیدمان هر تعداد که باشد، یک دوست شیرین زبان و بامزه داریم با یک شور شیرین، یک نشاط پنهان، یک انرژی متراکم نهفته از جنس یک موجود زنده، موجودی که قلب دارد، عشق دارد، زیباست و دوست داشتنی و هر از گاه ما را قلقلک می‌دهد. همان کودک درونمان را می‌گویم. همانی‌که بسیاری از ما، آن را در کودکی جا گذاشته‌ایم. کمی به عقب برگردیم، کودک درونتان را با کودک‌تان همبازی کنید دنیا شیرین‌تر می‌شود، شک نکنید...

سارا طاهرخانی

(گزارشی از افتتاح ”بازی‌خانه“ در فرهنگسرای کودک)