جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جامعه اطلا عاتی جامعه فرا صنعتی


جامعه اطلا عاتی جامعه فرا صنعتی

دانش, منبع مرکزی اقتصاد جامعه اطلا عات محور

جامعه اطلا‌عاتی، جامعه‌ای است که تولید، توزیع، انتشار، استفاده و دستکاری اطلا‌عات در آن یک فعالیت مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی محسوب می‌شود. اقتصاد دانش‌محور، وجه اقتصادی آن است که در آن ثروت از بهره‌برداری اقتصادی از دانسته‌ها به دست می‌آید و در آن فناوری اطلا‌عات، مرکزیت خاصی برای تولید، اقتصاد و جامعه در ابعاد بزرگی دارد. جامعه اطلا‌عاتی به عنوان جانشین جامعه صنعتی محسوب می‌شود که از آن به عنوان جامعه پست صنعتی، پست مدرن، انقلا‌ب اطلا‌عات و جامعه شبکه‌ای نیز یاد می‌شود.

● توسعه مدل جامعه اطلا‌عاتی

یکی از نخستین افرادی که جامعه اطلا‌عاتی را بسط داد، <فریتز مچلا‌پ> اقتصاددان بود که در سال ۱۹۳۳ مطالعه‌ای را آغاز کرد که موجب شد نظام تولید و توزیع دانش در آمریکا در سال ۱۹۶۲ دگرگون شود. وی که مفهوم <صنعت دانش‌محور> را مطرح کرد، ۵ بخش مجزا برای دانش قائل است که شامل آموزش، تحقیقات و توسعه، رسانه، فناوری اطلا‌عات و سرویس‌های اطلا‌عاتی می‌شود.

<پیتر داکر> نیز جامعه اطلا‌عاتی را اینگونه معرفی کرده است که در آن انتقال از جامعه اقتصادی مبتنی بر کالا‌ به جامعه مبتنی بر دانش صورت می‌گیرد.

از نگاه <دانیال بل> نیز مجموع کارفرمایانی که سرویس و اطلا‌عات مختلف ارائه می‌دهند، اندیکاتوری برای کاراکترهای اطلا‌عاتی جامعه محسوب می‌شوند که در جامعه پست صنعتی مبتنی بر همین سرویس‌ها است.

در جامعه اطلا‌عاتی، صنعت مبتنی بر قدرت بازو یا انرژی نیست بلکه بر پایه اطلا‌عات است و بیشتر کسانی که در آن مشغول به فعالیت هستند، در زنجیره تولید کالا‌های محسوس قرار نمی‌گیرند. <الین تورین> در سال ۱۹۷۱ جامعه اطلا‌عاتی را اینطور تعریف کرد که جامعه پست صنعتی است که سرمایه‌گذاری در آن منجر به تولید کالا‌ی سمبلیک می‌شود که روی آن ارزش‌گذاری شده و نیازها تعریف و عرضه می‌شوند. وی معتقد است این جامعه، معنی تولید را تغییر داده و اهداف نهایی تولید را نیز عوض کرده است و در آن بازتولید فرهنگ نیز شامل مفهوم‌هایی همچون اطلا‌عات، مصرف، سلا‌متی، تحقیقات و آموزش می‌شود که آنها نیز در معرض صنعتی شدن قرار دارند. <جین فرانسیس لیتارد> بر این باور است که در دهه‌های اخیر، دانش به اصول اولیه تولید مبدل شده است که می‌تواند به کالا‌ تغییر شکل دهد.

به گفته وی، این جامعه دانش را در دسترس عامیان نیز قرار می‌دهد چراکه دانش و فناوری اطلا‌عات در این جامعه منتشر می‌شود و ساختارهای متمرکز شده و گروه‌های قبلی را به هم می‌زند. وی معتقد است در جامعه اطلا‌عاتی اکثر افراد در شغل‌های اطلا‌عاتی مشغول به کار هستند و مجبورند بیشتر با اطلا‌عات، سیگنال‌ها، سمبل‌ها و عکس‌ها سر و کله بزنند تا انرژی و کالا‌.

در این میان <نیکو استهر> می‌گوید در جامعه اطلا‌عاتی بیشتر مشاغل بر پایه دانش شکل می‌گیرند و کار می‌کنند. جامعه معاصر ممکن است به عنوان یک جامعه دانش‌محور تشریح شود که مبتنی بر ضریب نفوذ بسیار بالا‌ی دانش فناوری و علمی‌ در تمامی‌ قطب‌های زندگی است.

<الوین تافلر> این‌طور می‌گوید که دانش منبع مرکزی در اقتصاد جامعه اطلا‌عات محور است. در موج سوم اقتصاد، منبع مرکزی، یک کلمه سیگنال، اطلا‌عات، داده، عکس، فرهنگ، ایدئولوژی و ارزشی را منتقل می‌کند که دانش کاربردی به شمار می‌رود. در سال‌های اخیر، مفهوم جامعه شبکه‌ای در تئوری جامعه اطلا‌عاتی نیز اهمیت یافته است به‌طوری‌که به گفته <مانوئل کستلز> منطق شبکه در کنار اطلا‌عات، نفوذ، انعطاف‌پذیری و همگرایی یک ویژگی مرکزی پارادایم فناوری اطلا‌عات معنا می‌یابد. به گفته وی، یکی از ویژگی‌های کلیدی جامعه اطلا‌عاتی، منطق شبکه‌ای ساختار اولیه آن است که استفاده از مفهوم جامعه شبکه‌ای را تشریح می‌کند و در عصر اطلا‌عات فرآیندها به صورت فزاینده‌ای حول <شبکه> سازمان یافته‌اند.

● یک جامعه جدید

مهم‌ترین نقد وارده به مفاهیمی‌همچون جامعه اطلا‌عاتی، جامعه دانش‌محور، جامعه شبکه‌ای، جامعه پست‌مدرن، جامعه پست‌صنعتی و عبارت‌هایی از این قبیل، این است که تاثیری را ایجاد می‌کنند که ما در نتیجه به یک جامعه‌ای کاملا‌ جدید وارد می‌شویم.

منتقدانی همچون <فرانک وبستر> در این خصوص معتقدند که این فرآیندها بر عدم تداوم تاکید دارند به‌طوری‌که جامعه کنونی هیچ وجه تشابهی با جامعه ۱۰۰ یا ۱۵۰ سال قبل ندارد و ما نمی‌توانیم در قبال این تغییرات، کاری انجام دهیم و حتی مجبوریم تا خود را با واقعیت‌های سیاسی موجود وفق دهیم.

اکنون هیچ مفهوم جهانی توافق‌یافته‌ای درباره آنچه آن را جامعه اطلا‌عاتی می‌نامند، وجود ندارد و بیشتر تئوریسین‌ها در این مورد به توافق رسیده‌اند که ما تغییر شکلی را مشاهده می‌کنیم که از جایی میان سال‌های ۱۹۷۰ آغاز شده و امروز در حال تغییر راهی است که جوامع اساسا در آن مشغول به کار هستند. فناوری اطلا‌عات تنها اینترنت نیست و بحث‌هایی در این‌باره نیز وجود دارد که تا چه اندازه‌ای تاثیر رسانه‌های خاص یا شکل‌های خاصی از تولید در آن واقعی است. یکی از پارادوکس‌های اساسی در جامعه اطلا‌عاتی این است که اطلا‌عات را به راحتی قابل بازتولید کردن می‌سازد که منجر به بروز مشکلا‌ت زیادی مربوط به مالکیت معنوی می‌شود. به ویژه در تجارت که تولید و فروش اطلا‌عات و دانش نیاز به کنترل زیادی دارد و به‌طور موثری در جامعه مبتنی بر اقتصاد دانش‌محور، نقش اساسی را ایفا می‌کند. هرچند که این کنترل‌ها از هر دو جنبه تکنیکی و اجتماعی می‌تواند دردسرساز باشد.

ترجمه: فاطمه ملکی