یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

مورینیو چلسی با واقعیت هافوتبال بازی می كند


مورینیو چلسی با واقعیت هافوتبال بازی می كند

من تنها در زندگی یك آرزو داشتم و آن اینكه در عالم مربیگری موفق باشم و علاقه زیادی به ثروت و ماشین ندارم و نداشته ام در رقابت های لیگ برتر فوتبال انگلستان و یا لیگ قهرمانان اروپا پس از هرگل كه به ثمر می رسد و یا تیمش دریافت می كند شاید عجیب ترین حركات از او سر بزند

هنگامی كه ۱۸ سال داشتم هدیه تولدم یك ماشین بود و با آن ماشین به دانشگاه می رفتم و از اتوبوس استفاده نمی كردم. پدرم یك فوتبالیست بود و من نیز مخارج روزانه ام را از او می گرفتم. زندگی خیلی خوبی داشتم. علاقه زیادی هم به تغییر و تحول نداشتم. آدمی هم نبودم كه علاقه و اشتیاقی به تغییر زندگی داشته باشم. چندی پیش یكی از دوستان پرتغالی ام از من پرسید اكنون با این همه پولی كه در اختیار داری چه كار می كنی؟

به آرزوهایت رسیده ای؟ به او تنها یك جواب دادم:«من تنها در زندگی یك آرزو داشتم و آن اینكه در عالم مربیگری موفق باشم و علاقه زیادی به ثروت و ماشین ندارم و نداشته ام در رقابت های لیگ برتر فوتبال انگلستان و یا لیگ قهرمانان اروپا پس از هرگل كه به ثمر می رسد و یا تیمش دریافت می كند شاید عجیب ترین حركات از او سر بزند.این بار «خوزه مورینیو» پرتغالی كه همه دوست دارند جای او باشند و مغرور و پرامید به رقابت های پیش رو بنگرند مصاحبه ای با روزنامه تلگراف انجام داده است.

وی در این مصاحبه از عدم پیشرفتش در كسوت یك بازیكن و علاقه اش به مربیگری و رابطه اش با ونگر، فرگوسن و آبراموویچ می گوید. وی به حضور و عدم موفقیت آندری شوچنكو اشاره دارد و اینكه جهان یك مهاجم با یك مدافع كاملاً متفاوت و بعضاً متعارض است.او از تمایل به حضور در لالیگا می گوید و اینكه برای او فوتبال ایتالیا همچون سفر به یك كشورناشناخته است. مشروح مصاحبه خوزه مورینیو سرمربی پرتغالی تیم چلسی در پی می آید:

● آیا شكست شما در گذشته به عنوان بازیكن باعث شد كه به مربیگری روی بیاوری؟

▪ من بازیكن خیلی مطرح و خوبی نبودم اما می توانستم بهتر باشم. نتوانستم بیشتر از آن پیشرفت كنم زیرا در آن زمان نیاز چندانی به فوتبال نداشتم. هنگامی كه ۱۸ سال داشتم هدیه تولدم یك ماشین بود و با آن ماشین به دانشگاه می رفتم و از اتوبوس استفاده نمی كردم. پدرم یك فوتبالیست بود و من نیز مخارج روزانه ام را از او می گرفتم. زندگی خیلی خوبی داشتم. علاقه زیادی هم به تغییر و تحول نداشتم. آدمی هم نبودم كه علاقه و اشتیاقی به تغییر زندگی داشته باشم. چندی پیش یكی از دوستان پرتغالی ام از من پرسید اكنون با این همه پولی كه در اختیار داری چه كار می كنی؟ به آرزوهایت رسیده ای؟ به او تنها یك جواب دادم:«من تنها در زندگی یك آرزو داشتم و آن اینكه در عالم مربیگری موفق باشم و علاقه زیادی به ثروت و ماشین ندارم و نداشته ام.»

● این اشتیاق برای مربیگری را از كجا به دست آوردی؟

▪ هنگامی كه یك بازیكن بودم نادان و كند ذهن نبودم. خیلی زود فهمیدم كه در این كار (بازیگری) نمی توانم پیشرفت چندانی بكنم. زمانی كه دستیار بودم این احساس را داشتم كه می توانم به عنوان مربی موفق باشم. با گذشت زمان كم كم به این نتیجه رسیدم كه هیچ مشكلی برای مربیگری ندارم.

● آیا از نظر روحی یا جسمی خسته نیستی؟

▪ نه نه، اصلاً. فوتبال هرگز مرا خسته و پیر نمی كند. رابطه ای بین فوتبال و موی سپید وجود ندارد. از فوتبال خیلی لذت می برم. چیزی كه روزی به دنبال دست یافتن به آن هستم تنها یك روز مرخصی است. برای من وضعیت خیلی خوب است. نمی گویم كه از زندگی با استرس خوشم می آید. من زندگی ام را همین طور كه هست دوست دارم. از مسابقات بزرگ لذت می برم. از چیزی كه بدم می آید چند ساعت قبل از بازی است كه هیچ كار خاصی نمی توانم انجام دهم. بازیكنان با هم صحبت می كنند و می خندند اما من تنها باید آنها را تماشا كنم. من فوتبال را یك ورزش با استرس نمی دانم. من اصلاً عصبانی و ناراحت نمی شوم. تنها به این فكر می كنم از چه كسی استفاده كنم، اگر ببرند

و ببازند چه می شود؟ علاقه دارم كه شرایط را به بهترین نحو ممكن ارزیابی كنم و پس از آن تصمیم بگیرم. برای مسابقه نیز سعی می كنم از روی حركات بازیكنان آمادگی آنها را برای رویارویی با حریف ارزیابی كنم. همچنین شب پس از بازی نیز اصلاً خوابم نمی برد.

● حضور در چلسی استرس دارد؟

▪ شاید برخی مرا مسبب برخی ناكامی ها می دانند این خودش استرس دارد.

● نظرت راجع به آینده چیست؟

▪ این نخستین باری است كه نزدیك به ۳ سال در یك باشگاه حضور دارم. در بنفیكا چند ماهی حضور داشتم، در پورتو نیز نزدیك به ۵/۲ سال. این دفعه مسأله فرق می كند. در چلسی اهداف باشگاه خیلی با جاهای دیگر فرق می كند از پورتو به آن دلیل جدا شدم تا بتوانم در كارم پیشرفت كنم و هم اكنون نمی دانم كجا بیشتر و بهتر از چلسی می توانستم موفق باشم. در اینجا مسؤولیت و توقعات زیاد است و درگیری و كشمكش نیز زیاد است. به نظر من لیگ برتر فوتبال انگلستان بهترین لیگ در جهان است. شاید شما بگویید لیگ ایتالیا و یا اسپانیا بهتر است اما در آنجاها رقابت زیادی وجود ندارد.

● اما در آنجاها باشگاه های بزرگ و مطرح زیادی حضور دارند، نظیر میلان و یا رئال مادرید.

▪ آنها می توانند باشگاه های بزرگتری داشته باشند. باشگاه هایی كه نزدیك به ۱۰۰ سال قدمت دارند. مردم تنها به دنبال آن هستند كه دریابند سرمایه باشگاه چقدر است و چقدر برای بازیكن خرج می كنند. ما مقابل رئال با نزدیك به ۴۰هزار تماشاگر به میدان رفتیم اما هنگامی كه به رئال رسیدیم ۱۰۰ هزار هوادار چلسی در ورزشگاه حضور داشتند. این باشگاهی است كه تا آن زمان هیچ رقابت اروپایی را نبرده بود اما در مقابل مادرید باشگاهی با قدمتی نزدیك به یك قرن به میدان می رفت.

● فصل گذشته چرا حرف از رفتن زدی؟

▪ تقریباً به اكثر چیزهایی كه می خواستم رسیده بودم. به این نتیجه رسیده بودم كه باشگاه ایده آل وجود ندارد، كشور ایده آل وجود ندارد و مربی ایده آل نیز وجود ندارد. اما حضور در چلسی انگیزه های زیادی می دهد و در عین حال بسیار جذاب است كه مرا برای ماندن تشویق كرد. من اصلاً حتی یك درصد هم ریاكاری در كارم نیست كه این در فوتبال از ضعف های من است. زیرا كه در این ورزش باید كمی ریاكار باشید.

● فكر می كنی اگر ریاكاری كنی مربی بهتری خواهی بود؟

▪ بله، زیرا كه به شخصیت و محبوبیت خودم اهمیت می دهم و تلاش هایی را برای حفظ آن به كار خواهم بست. استفاده از واژگان و ادبیات من در كنفرانس های مطبوعاتی متفاوت خواهد بود. در آن صورت آن چیزی را كه فكر می كنم بر زبان نمی آورم و كمی محتاطانه صحبت خواهم كرد. همچنین دیگر مربی ای نخواهم بود تا برخی مرا دوست داشته باشند و برخی نیز از من متنفر باشند بلكه مربی ای خواهم بود كه همه من را دوست خواهند داشت.

● فكر نمی كنی «رومن آبراموویچ» و «پیتر كنیون» كار كردن با تو را یك مشكل اساسی بدانند؟

▪ نه، اصلاً اینچنین فكر نمی كنم.

● از حالات دراماتیك خوشتان می آید؟ مانند قیافه و حالتی كه پس از برد پورتو در لیگ قهرمانان اروپا گرفتی؟

▪ زیاد اهمیتی نمی دهم كه مردم چه فكر می كنند و چه می گویند اما پس از پیروزی در جام یوفا- حتی با پورتو- نیز گریه كردم. هنگامی كه به بارسلونا یك گل زدیم از خوشحالی در پوستم نمی گنجیدم و نمی دانستم باید چه كار كنم، هنگامی كه به منچستر گل زدیم هیچ كاری انجام ندادم اصلاً با گل نزدن فرق نداشت. واكنش ها بستگی به شرایط دارد و اینكه در درون من چه چیزهایی می گذرد و در كل آدم احساسی و واكنشی هستم چه به عنوان یك بازیكن، یك انسان و یا یك مربی.

● به نظر می رسد از كنفرانس های مطبوعاتی بیشتر برای پیغام دادن به رقیبان، مربیان و یا داوران استفاده می كنی؟

▪ این خیلی طبیعی است. به وسیله كنفرانس های مطبوعاتی قبل و بعد از مسابقات به حریفانتان پیغام می دهید. من به طور مستقیم روی تیم تأثیر نمی گذارم. به عنوان مثال هنگامی كه پیش از بازی مقابل منچستریونایتد می گوییم به آنجا می رویم تا پیروز شویم اما به هنگام بازگشت نتیجه چیز دیگری است این خود مثبت است زیرا كه با این كار باعث آن می شویم تا هر ۲ تیم بازی خیلی خوب و قابل قبولی را به نمایش بگذارند.

● دوست داری منچستر این پیغام را همواره در ذهن داشته باشد؟

▪ بله و آنها این كار را به خوبی انجام می دهند. قدرت و تأثیر من روی «سرآلكس» صفر مطلق است. من با این كار فشار و استرس را از اردوی تیم می گیرم و به منچستر منتقل می كنم.

● شما روی «رافائل بنیتز» تأثیرگذار هستی زیرا كه او هم مثل تو فكر می كند!

▪ نه، نه اصلاً. رقابت های ما و لیورپول همواره نزدیك به هم است تنها یك استثناء وجود دارد و آن برد ۴ بر یك مقابل آنهاست در بقیه حالات اكثراً تساوی بوده است. زمانی ما آنها را در لیگ برتر شكست داده بودیم، آنها هم ما را در مرحله حذفی شكست داده بودند. من به عنوان مربی احترام زیادی برای آنها قایل هستم و مطمئن هستم آنها نیز به من احترام می گذارند. زمانی با آنها مشكل داشتیم اما مشكلاتمان را حل و فصل كردیم. شاید در آینده نیز با آنها مشكل پیدا كنیم اگر چنین باشد آنها را مجدداً حل می كنم؛ چرا كه برای آنها احترام قایل هستم.

● آیا نسبت به منچستر و آرسنال به دلیل وسعت باشگاه و نحوه فوتبال آنها حسادت نمی كنی؟ به خاطر در اختیارداشتن مهاجمان؟

▪ فصل گذشته ما مهاجمان خوبی داشتیم اما به ما گفتند كه تیم چندان تهاجمی بازی نمی كند. اما فصل جاری اینها را در اختیار نداریم.

● اما آنها سابقه درخشانی به دلیل فوتبال زیبایی كه بازی می كنند دارند.

▪ محصولات خود را نیز خیلی راحت می فروشند.

● همه می گویند كه زیبا و جذاب بازی می كنند...

▪ آیا واقعاً اینچنین است؟

● شما اما تیم پرقدرتی هستید...

▪ این را قبول ندارم. ما تیمی هستیم كه با واقعیات زندگی می كنیم برخلاف آرسنال. به همین دلیل است كه آنها نمی توانند بولتون را شكست دهند و ما در ۳ بازی بدون دریافت حتی یك گل آنها را شكست می دهیم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید