یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

چای سرد برای مرگ


چای سرد برای مرگ

نگاهی به مجموعه شعر «چای در غروب جمعه سرد می شود» اثر احمدرضا احمدی

احمدرضا احمدی در سال ۱۳۱۹ در کرمان متولد شد. اما کار شاعری او در دهه چهل آغاز شد. از مهم ترین کتاب های او می توان به «طرح» ۱۳۴۱، «روزنامه شیشه یی» ۴۳، «وقت خوب مصایب» ۴۷، «من فقط سفیدی اسب را گریستم»۵۰، «ما روی زمین هستیم»۵۲، «نثرهای یومیه» ۵۹، «هزارپله به دریا مانده است» ۶۴، «قافیه در باد گم می شود»۷۰، «همه آن سال ها» ۷۱، «لکه یی از عمر بر دیوار بود»۷۲، «ویرانه های دل را به باد می سپارم» ۷۳، «از نگاه تو در زیرآسمان لاجوردی» ۷۶، «عاشقی بود که صبحگاه دیر به مسافرخانه آمده بود» ۷۸، «هزار اقاقیا در چشمان تو هیچ بود» ۷۹ اشاره کرد.

نشر ثالث از سری مجموعه شعرهای معاصر که منتشر کرده است در فصل آغازین سال جاری مجموعه شعری از احمدرضا احمدی شاعر نام آشنای معاصر روانه بازار کرده با نام «چای در غروب جمعه سرد می شود». این مجموعه شعر که حاوی آثار اخیر احمدی است از لحاظ چگونگی ساختار و فرم چندان تفاوتی با دیگر کتاب شعرهای سال های پیش شاعر ندارد. شعرهای احمدی در زبان نثرگونه همچنان جریان دارد و در برقراری ارتباط با مخاطب خود به ساده ترین شکل رخ می نماید.

اما آنچه موجب می شود تا نگاه خواننده به سوی کتاب جلب شود و از لذت های آن سود جوید، مفاهیم و محتوایی است که شاعر با پرداخت خوب و متفاوت به آنها توانسته در وجود خود جوهره شعر را نمایان سازد. آثار احمدرضا احمدی در سال های گذشته معناگرا و محتوامحور بوده اند و کمتر به سمت بدنه شعر حرکت داشته اند. شاید مجموعه شعر «چای در...» سرچشمه این نوع آثار باشد که از قضا امروزه در جریان شعر جدی ما امری لازم است. اما برای پرداختن به چگونگی «چای در...» می باید روی چند مفهوم اساسی در شعرهای این مجموعه تمرکز داشت.

۱) شاعر جوان دهه چهل که پر از انرژی و شور و شوق شعر و زندگی بوده این روزها در لابه لای خطوط شعرهایش مفهوم مرگ بیش از حد خودش جولان می دهد و به او نزدیک شده است. اگر دقتی ظریف به نام خود کتاب داشته باشیم بی شک متوجه می شویم که سرد شدن چای روی میز در غروب جمعه یادآور ذهنی است که بیش از هر چیز به مرگ فکر می کند و واژه ها را در آن سوی مفهوم مرگ جست وجو می کند. حال باید گفت که اشکال مفهوم مرگ در آثار احمدی متفاوت است. شاید همین مساله موجب شده تا برخورد خواننده با شعرهای این کتاب جذاب شود.

گاهی که نفس به یغمای تن می رود/ می پندارم که مرگ در دو قدمی م/ بیرون از اتاق پرسه می زند.

در اینگونه سطور می توان اندیشه یی را که در بالا به آن اشاره شد درک کرد. این اندیشه گاه با وارد کردن مستقیم کلمه « مرگ » در شعر بیان می شود و گاه با به تصویر کشیدن ذهنیتی که در خود این مفهوم را دارد.

۲) مفهوم دیگر در شعرهای کتاب « چای در... » گذشته و خاطره هایی است که برای شاعر ارزشمند است. گذشته در این شعرها یا به صورت گذشته یی شخصی شکل گرفته یا به عنوان گذشته انسانی تجلی می یابد. در هر دو صورت خواننده درمی یابد که شاعر روحش درگیر تاریخ است و این درگیری خواننده را به فضاهای گوناگون می کشاند. گذشته های شخصی مفاهیمی هستند که بازتاب دهنده زندگی گذشته شاعر هستند. این مفاهیم برای مخاطب جدی می تواند به منزله کشف قسمتی از پیشینه مولف باشد. به تصویر کشیدن روزهای پاییزی که طلاها به مس تبدیل می شدند و دختران دم بخت چای و صبحانه را ناتمام رها می کردند تا به کوچه ها بیایند و خبر مس شدن طلاها را به اهالی کوچه ها بدهند، نوستالژی شاعری که سعی می کند تا زندگی پر زرق و برق امروزی را بگذارد و به همان دنیای ساده روزگار گذشته خود برگردد. به یاد از دست رفتن عشق های دلپذیر در آن روزگار افتادن، برای احمدرضا احمدی امروز همان عشقی است که می باید به دنبالش باشد. هر چه در شعرهایی با این نوع مفاهیم نظر کنیم کمتر آن مفهوم مرگ را خواهیم دید و این شاید نشانگر خستگی روح شاعر از زندگی امروز است. اما گذشته انسانی وجه دیگری از مفهوم گذشته در شعرهای احمدی است. او با استفاده از واژه های نمادینی مثل سیب، گندم، آدم، حوا و... به مخاطبش نشان می دهد که این روزها اندیشه اش رجعتی به ریشه های زندگی انسان از آغاز دارد. گرچه پرداخت به این مساله به طور معمول برای مخاطب جدی شعر تکراری و کلیشه وار است ولی بررسی این مساله در اندیشه شاعری باتجربه همچون احمدرضا احمدی می تواند جذاب و دلنشین باشد.

مجموعه شعر « چای در... » از احمدرضا احمدی را باید مطالعه کرد تا با روند و چگونگی اندیشه شاعرانه او همراه شد. کتاب به دلیل تنوع محتوایی می تواند برای مخاطب جدی شعر امروز مهم و خواندنی باشد.

علیرضا فراهانی



همچنین مشاهده کنید