جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

قلابی مطبوع


قلابی مطبوع

درباره رمان «ظرافت جوجه تیغی» نوشته موریل باربری ترجمه مرتضی کلانتریان

رمان «ظرافت جوجه تیغی» نوشته موریل باربری با ترجمه مرتضی کلانتریان به تازگی از طرف نشر آگاه منتشر شده است. این رمان عامه پسند موفقیت خارق العاده در سراسر اروپا داشته است اما امریکایی ها همان طور که رغبتی به دیدن فیلم های ساخته شده در کشورهای دیگر ندارند درباره ادبیات خارجی هم اصلاً کنجکاو نیستند. در سال ۲۰۰۸ تنها نزدیک به سه درصد از کتاب های داستانی منتشر شده در امریکا از آثار نویسندگان خارجی غیرانگلیسی زبان است. حتی رمان «ظرافت جوجه تیغی» نوشته موریل باربری نویسنده فرانسوی که پیش از انتشار در امریکا در صدر فهرست پرفروش ترین رمان ها در فرانسه، آلمان و حتی کشورهایی مثل ژاپن و کره جنوبی بود در امریکا فقط ۷۱ هزار نسخه فروخت که شمارگان پایینی برای یک رمان موفق به شمار می آید. با این وجود این فروش هم برای کمپانی «اروپا ادیشن» که کتاب های نویسندگان شاخص اروپایی را در امریکا منتشر و در کتابفروشی های مستقل سراسر کشور عرضه می کند موفقیت بزرگی بود.

این کمپانی نشر را یک زوج ایتالیایی تاسیس کرده اند که معتقدند رمان هایی از این دست می توانند ادبیات ترجمه را از گتو در امریکا بیرون بیاورند. موفقیت بیشتر رمان، توجه منتقدان معتبرترین روزنامه ها و مجله هایی در امریکا بود که رمان «ظرافت جوجه تیغی» را نمونه درخشانی از ذائقه ادبی اروپایی دانستند. خوانندگان امریکایی نگرانند که رمان های اروپایی بیش از حد پیچیده و ملال آور باشد اما «ظرافت جوجه تیغی» برخلاف ظاهرش سادگی یک قصه پریان کودکان را دارد. اگر آلن دو باتن را فیلسوف بدانیم آن وقت می توانیم بعد از خواندن «ظرافت جوجه تیغی» هم آن را به عنوان رمانی پر از اندیشه های غامض و دور از ذهن به دیگران معرفی کنیم والا خواندن صد صفحه آخر؛ وقتی دست موریل باربری برایمان رو می شود (شکی هم باقی نماند) مشقت بار خواهد بود. رمان این نویسنده فرانسوی همان کاری را با مضمون هایی از قبیل نبوغ، ظرافت طبع، سلیقه تربیت شده و نازک طبعی امریکایی می کند که یک جعبه موزیکال با نغمه شناخته شده یی از موسیقی کلاسیک.

آن را ساده می کند، آنقدر ساده که هر جور خواننده یی با خودش فکر کند؛ «آه پس بی خود فکر می کردم از بعضی چیزها سردرنمی آورم.» بعد بزکشان می کند و لایه ورنی رویشان می کشد و آخر سر آنها را در مسیر یک داستان خنده آور و فانتزی چیزی در حدود ارزان ترین جنس فیلم های لطیف هالیوودی می چیند. این رمان که اروپایی ها برایش سر و دست شکسته اند از ایده های جذاب و نکته سنجی بی بهره نیست اما وقتی می بینیم این همه قرار است چه داستانی را به خوردمان بدهد دلزده می شویم. همان طور که کرایان جیمس منتقد امریکایی هم به طعنه این رمان را جزء ژانر فرعی کتاب هایی می داند که خواننده را با مضمون های روشنفکرانه راضی می کند.

داستان حول دو شخصیت اصلی رنه میشل زنی که ۲۷ سال سرایدار یک آپارتمان اشرافی در پاریس بوده و پامولا دختر ۱۲ ساله یکی از خانواده های ساکن این آپارتمان پیش می رود. هشت واحد آپارتمان در تملک خانواده های ثروتمند و بورژوایی است که عموماً مشاغل بالای دولتی را در اختیار دارند. رنه ظاهراً درست شبیه هزاران زن سرایدار دیگر در خانه های اشرافی پاریس است، چنان که خودش می گوید گربه دارد، آشپری می کند و صدای تلویزیون موقع پخش مهمل ترین برنامه ها بلند است. اما اینها همه صحنه سازی است تا کسی وارد حریم زندگی اش نشود. رنه واقعی، زنی است هنردوست. خودآموخته یی است که لذت ها و خوشی هایش را از دیگران پنهان می کند. این خانم میانسال وقتش را به خواندن رمان های لئو تولستوی، رساله های ادموند هوسرل و کانت، تماشای فیلم های یاسوجیرو اوزو کارگردان معروف و کلاسیک ژاپنی و گوش دادن به موسیقی گوستاو مالر می گذراند اما زندگی پنهانی اش را برای هیچ کس آشکار نمی کند. عنوان رمان؛ «ظرافت جوجه تیغی » اشاره به منش زندگی رنه است که پشت حصار ظاهر معمولی که برای خود ساخته، ظرافت نامعمول و سطح بالایی را از خود بروز می دهد. این رازی است که رنه با هیچ کس در میان نمی گذارد. حتی تنها معاشرش، مانوئلا زن پرتغالی الاصلی که در یکی از خانه های آپارتمان کار می کند از سلیقه فرهیخته و سختگیرانه میزبان نشست های عصرگاهی اش خبر ندارد. دیگر شخصیت اصلی رمان، پامولای ۱۲ ساله، در طبقه پنجم آپارتمان با پدر و مادر و خواهر بزرگ ترش که از نظر پامولا اسنوبی نفرت انگیز است زندگی می کند. شخصیت پامولا، نوجوان عاصی، باهوش و بیزار از تقلب و دورویی، یادآور شخصیت های جی دی سلینجر نویسنده برجسته امریکایی است. پامولا دل خوشی از خانواده اش ندارد. آنها را متظاهر، افاده یی و توخالی می داند.

زندگی برایش بی معنا است. به همین خاطر تصمیم گرفته در روز ۱۶ ژوئن وقتی پا به ۱۳سالگی می گذارد خودسوزی کند و خانه را به آتش بکشد. رمان از طریق ارائه موازی تک گویی های رنه میشل و یادداشت های پامولا پیش می رود. این دو ذهن درخشان آپارتمان هیچ برخورد و ارتباطی با یکدیگر ندارند تا وقتی که یکی از ساکنان ساختمان می میرد و برای اولین بار ساکن جدیدی، یک ژاپنی پولدار و روشنفکر به جمع ساکنان اضافه می شود. این ژاپنی؛ کاکور اوزو خیلی زود نظر اهالی دیگر ساختمان را به خود جلب می کند. اوزو در یکی از نخستین گفت وگوهایش با رنه متوجه ذوق و طبع ظریف او می شود و این کشف را با پامولا در میان می گذارد. آنها تصمیم می گیرند به زندگی رنه راه یابند. با تحمل دردسرهای فراوان سرانجام رفت وآمدهایی بین اوزو و رنه صورت می گیرد. رنه از پیله تنهایی خود بیرون می آید، پامولا فکر خودکشی را از سر بیرون می کند اما درست وقتی به نظر می ر سد عشقی میان رنه و اوزو به وجود آمده، سرایدار متفکر به سبک رولان بارت سرراه کامیونی قرار می گیرد و جان می دهد.

در صحنه یی از رمان، کاکورو اوزو که مجموعه تمام محاسن از قبیل سخاوت، فرهیختگی، خوش برخوردی است رنه را برای گفت وگو و شام به منزلش دعوت می کند. وقتی تعجب و خجالت رنه را می بیند اضافه می کند؛«شما همسایه من هستید. بنابراین هیچ چیز غیرطبیعی در این دعوت وجود ندارد.» رنه تصحیح می کند؛ «من سرایدار این خانه هستم.» و اوزو می گوید؛ «می توان در آن واحد دو عنوان را دارا بود.» این جمله بیانگر مضمون کلی و اصلی این رمان است؛ فارغ از رتبه بندی های اجتماعی، درآمد و جایگاه می توان دوستی های خوب و ماندگاری پیدا کرد. عنوان اولیه ما تعیین کننده همه چیز زندگی مان نیست. موریل باربری برای اثبات این مدعا (یا سرگرم کردن ما) سرایدار ۵۷ساله یی را می سازد که از تمام خانم های تحصیلکرده و پولداری که در خانه های بالای سرش زندگی می کنند، دقیق تر و ظریف تر است. سلیقه هنری اش جز با نخبه گراترین آثار ارضا نمی شود.

اوزو ژاپنی هم که از سرزمینی دوردست، غریبه با فرهنگی نامتعارف نسبت به اشرافی گری فرانسوی به صحنه آمده است، از خوش شانسی نه تهدیدکننده است و نه مشکل زا، او اتفاقاً از همه بیشتر شیفته هنر و فرهنگ غربی است، رفتارش مثل نجیب زاده هاست و بی نهایت منصف و مهربان است. برایش هم اصلاً مهم نیست که معاشرانش یک دختر پرمدعای ۱۲ساله و از خانه فراری باشد و پیرزنی که طرز کار سیفون توالت اعیانی او را نمی داند. در « ظرافت جوجه تیغی» صاحبان طبع های بلند و استعدادهای حقیقی وجود همدیگر را در آپارتمان بو می کشند و همدیگر را پیدا می کنند. و بعد از آن دیگر نه مشکلی برجای می ماند و نه دردی، حتی نشانه های عشق بین سرایدار و ژاپنی ثروتمند کم کم ظاهر می شود، افسوس که کامیونی از خیابان می گذرد.

«ظرافت جوجه تیغی» از فصل های کوتاهی تشکیل شده که بسیاری شان شبیه یک یادداشت یا مقاله همه فهم فلسفی هستند. مثل یادداشت هایی درباره حرکت مردم که پامولا می نویسد. موریل باربری مثل هر نویسنده موفق امروزی مواد و مصالح بسیاری برای رمان خود گرد آورده است. بسیاری از این فصول کوتاه خواندنی و جذاب هستند اما پیوستگی یا خط داستانی خاصی را ایجاد نمی کنند. در واقع بیشتر از آنکه نوشته های یک دختر بااستعداد ۱۲ ساله باشند به یادداشت های مطبوعاتی یک آدم خوش ذوق شبیه اند که اندکی از فلسفه و زیبایی شناسی می داند و جهان پیرامون خود را با دقت زیر نظر دارد.

مشکل اصلی وقتی بروز می کند که از اواسط رمان خط داستانی برجسته می شود؛ خط داستانی که فقیر و آبکی است. آن وقت است که نکته سنجی ها، فضل فروشی به نظر می آید. تقریباً تمام بحران هایی که در ابتدای رمان طرح می شود بی جواب می ماند. ایده خودکشی پامولا نه درست طرح می شود و نه بر اساس انگیزه یی منطقی برطرف می شود، این همه را می توان به عنوان خیالبافی یک نوجوان ۱۲ساله پذیرفت، اما وقتی که اثر یکی از مهم ترین پایه ها و فرض هایش را بر مبنای آن ایجاد نکرده باشد.

رمان «ظرافت جوجه تیغی» در نسبت با جریانی در سنت رمان فرانسوی قرار می گیرد که شاخص ترین جلوه اش رمان هفت جلدی مارسل پروست «در جست وجوی زمان از دست رفته» است. در این جریان شخصیت هایی پرداخت می شوند که حساسیت های ویژه هنری و فکری شان آنها را از دیگران متمایز می کند. در این رمان موریل باربری از دستاورد عظیم معنوی رمان پروست و سنتی که تا ناتالی ساروت ادامه دارد استفاده می کند تا چیزی بسازد که خوشایند همگان باشد. ظرافت و سلیقه هنری به لباس کیچ درمی آید. تبار نکته سنجی های رمان موریل باربری را می توان به عنوان نمونه هایی از رمان کیچ شناسایی کرد.

دومین رمان موریل باربری نمونه یی از ادبیات عامه پسندی است که ساده اندیشانه تولید نشده است. درست است که مضمون اصلی این رمان بسیار محافظه کارانه است اما کشف این نکته برای کمتر خواننده یی (دست کم خواننده پیگیر ادبیات) دشوار است. بنابراین می توان تصور کرد در یک نظام فروش و نشر استاندارد و جهانی این رمان به عنوان یک اثر متفاوت و عمیق به خواننده معرفی نمی شود بلکه درست در جای خود قرار می گیرد. این رمان برای هنردوستان و خوانندگان آماتور حاوی پیشنهادهایی برای لذت بردن از فلسفه، ادبیات و موسیقی است. مهارت موریل باربری در تلفیق ایده های فلسفی با امور روزمره و برجسته سازی جست وجوی زیبایی شناسی در زندگی روزمره به هرحال خوشایند و جذاب است. همچنین بسیاری از موقعیت ها و دیالوگ های داستان طنز ظریفی دارند. از آن جمله معاشرت های عصرگاهی مانوئلا و رنه یا برخوردهای پامولا و خواهرش یا اتفاقاتی که در مدرسه برای این دختر می افتد. قرار است از روی این رمان فیلمی ساخته شود. مطمئن باشید مهم ترین دغدغه کارگردان پررنگ کردن خط روایی این رمان در نسخه سینمایی است؛ جایی که لازم است کمی برای آشنا شدن اوزو و رنه مشکلاتی پیش پایشان باشد یا اینکه برای تبدیل تاملات فلسفی دختر خانم و پیرزن راه نمایشی تری پیدا شود.

امیرحسین خورشیدفر