سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا

چرا به آمار اقتصادی هند نمی توان اعتماد کرد


چرا به آمار اقتصادی هند نمی توان اعتماد کرد

در نگاه افکار عمومی, هند کشور تناقضات است ما به عکس های همیشگی از زاغه ها در کنار برج ها و تیترهای روزنامه در مورد سوء تغذیه در کنار اخبار گردهمایی های بورس سهام عادت کرده ایم

در نگاه افکار عمومی، هند کشور تناقضات است. ما به عکس‌های همیشگی از زاغه‌ها در کنار برج‌ها و تیترهای روزنامه در مورد

سوء تغذیه در کنار اخبار گردهمایی‌های بورس سهام عادت کرده‌ایم. در عین حال در مورد وضعیت حقیقی اقتصاد هند بسیار کم می‌دانیم و این تا حدودی به علت آمارهای ناروشن و مبهم است. اتکاناپذیری آمار و اطلاعات در هند عاملی مهم است که سبب می‌شود شکل گیری سیاست‌های تحکیم ارتباط میان توسعه، کاهش فقر و رشد با تاخیر روبه‌رو‌ شود.

برای نمونه، بر پایه آمار رسمی دولت هند، ۳۷ درصد از جمعیت هند فقیر هستند. اما بانک جهانی همین آمار را ۴۲ درصد می‌دهد و آمارها از بخش‌های دیگر دولتی بین ۲۷ درصد تا ۸۰ درصد را حکایت می‌کنند. برای یافتن علت این اختلاف آمار، باید به پاسخی که به این دو پرسش می‌دهیم، توجه کنیم: برای زنده ماندن چه چیزی لازم است و چقدر هزینه دارد؟ همان طور که دیدگاه درباره میزان کالری مورد نیاز برای زنده ماندن متفاوت است، راه‌های پذیرفته شده متفاوتی نیز برای قیمت‌گذاری بر روی عبارت «همین‌قدر کافی است» وجود دارد.

با وجود تفاوت در تخمین میزان فقر، سیاست‌گذاران مجبورند که یکی را انتخاب نمایند. آمار ۳۷ درصد فقر، در شبکه تامین اجتماعی و فدرالیسم مالی پذیرفته شده است. تا پاییز ۲۰۱۱ برای محدود کردن شمار افرادی که می‌توانند زیر خط فقر و در نتیجه تحت پوشش برنامه‌های ضد فقر ملی و دولتی قرار بگیرند، از آمارهای رسمی استفاده می‌شد. رییس کمیسیون برنامه‌ریزی و وزیر توسعه شهری (که به ترتیب مسوول‌ شمارش افراد فقیر و شناسایی آنها هستند) به صورت مشترک در تلاشند که این روند را تغییر دهند؛ ولی معلوم نیست چه چیزی جایگزین آن خواهد شد.

اینکه تضاد طبقاتی در حال رشد است یا نه، نیز محل مناقشه است. نابرابری مصرف میان فقیر و غنی در حال زیاد شدن است، اما به ندرت بتوان گفت این فاصله چقدر است. برای نمونه، آمار درآمد بسیاری از ثروتمندان کمتر از واقعیت گزارش می‌شود؛ اما چقدر کمتر، معلوم نیست. بیشتر داده‌های نابرابری ثروت برگرفته از آمارهای دارایی و بدهی است که هر ده سال انجام می‌گیرد و آخرین آنها در اوایل سال ۲۰۰۰ انجام شده است. تحلیلی چالش‌برانگیز از برابری مالی، مسکن و طلا- کالاهایی که در دسترس قشر مرفه است- جهشی در ثروت در سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ را که میزان آن از کل تولید ناخالص داخلی هند بیشتر بوده است، نشان می‌دهد.

در عین حال ابعاد اقتصاد پنهان و غیررسمی، تلاش برای ردیابی آمار افراد شاغل را دشوار کرده است. از هر ۵ کارگر شهری ۴ نفر- که در مجموع سه چهارم درآمد کشور را تولید می‌کنند- به صورت غیررسمی استخدام شده‌اند. این به آن معنا است که کار آنها در آمارهای رسمی تولید، نوآوری‌ها، رشد طبقاتی و بقیه آمارهای اندازه گیری پیشرفت به حساب نمی‌آید. می‌توان به برخی از داستان پردازی‌ها نیز در این زمینه اشاره کرد؛ مثلا اینکه سه چهارم کارگران خود اشتغال در مناطق شهری، در کسب و کارهای یک نفره یا شرکت‌های خانوادگی و فاقد نیروی کار استخدامی هستند، اما باز هم تصویری روشن از آمار هندی‌های شاغل و اینکه در کجا کار می‌کنند، همچنان در دسترس نیست.

در مورد آمار مهاجرت، دو بانک اطلاعاتی نسبتا جامع کشور- پیمایش نمونه آماری کشوری از افراد طبقه متوسط با تحصیلات متوسط را نشان می‌دهد که به دنبال فرصت‌های ازدواج و درآمدزایی، در حال مهاجرت هستند. اما آمار افراد و جزئیات مهاجرت‌های فصلی و کوتاه مدت را که در آن افراد به صورت موقت محل کار خود را تغییر می‌دهند و دوباره به وطن خود بازمی‌گردند، شامل نمی شود. برآوردهای تقریبی از صنایعی که مهاجرین را استخدام می‌کنند- صنایعی که خود نیز معمولا غیررسمی و تا حدودی ناشفاف هستند، نشان می‌دهد که ۱۰۰ میلیون هندیِ دیگر «در حال مهاجرت» وجود دارد. مطالعات خرد سازمان‌های غیردولتی و موسسات دانشگاهی درباره مهاجرت نشان می‌دهد که این ارقام با رشد در ارتباطات، ترابری و ساخت و ساز رو به افزایش است. اینها غالبا افرادی با کمترین تحصیلات و فقیرترین افراد طبقه پایین جامعه‌اند که کار پاره وقت و موقت دور از خانه، کاری طاقت فرسا اما راه‌حلی ممکن برای نجات ایشان از فقر است.

در مجموع، نبود ارقام روشن و درست، زیربنای لازم را برای گفت‌وگو‌های سازنده درباره چگونگی بررسی مسائل و چالش‌های اجتماعی و اقتصادی هند، از بین می‌برد. ارقام و آمار نامطمئن باعث سودجویی‌هایی برای پیش بینی آینده هند گردیده است. برای نمونه، به همان راحتی که می‌توان گفت که یک موج خروشان تمام قایق‌ها را بلند خواهد کرد، می‌توان گفت که هند در حال غرق شدن است. اما در این وضعیت، طراحی سیاست‌های موثر غیر ممکن می‌شود. آمار مشکلات وسیع هند روشن است، اما بحث و جدل بر سر داده‌های تفصیلی نه چندان مناسب، توان حل و فصل امور را هدر می‌دهد.

عدم اعلام آمار و ارقام یکسان از سوی دولتمردان هندی، بیش از پیش تحلیل مسائل اقتصادی هند را دشوار کرده است. نه تنها آمار مهاجرت، شاغلان در مشاغل مختلف و آمار افراد زیر خط فقر، بلکه آمار بیسوادی در بزرگسالان، کودکان کار، تعداد و نوع مشاغل خانگی و بسیاری دیگر از آمارهای اقتصادی گزارش شده توسط دولت ضد و نقیض هستند و در بسیاری از موارد با سرشماری سازمان‌های غیردولتی و موسسات دانشگاهی مغایرت دارند. نبود آماری دقیق از یک سو باعث انکار وضع موجود و از سوی دیگر مانع اتخاذ تصمیماتی کاربردی و موثر برای حل مسائل و مشکلات اقتصادی می‌شود. هند و چین بنا بر باور برخی از متفکرین و اقتصاددانان همچون پراناب بردان، استاد دانشگاه برکلی، در آینده‌ای نه چندان دور ممکن است تبدیل به غول اقتصادی گردند. اما تنها داشتن رشد تولید ناخالص ملی بالا تضمین کننده چنین پیشرفتی نیست و حل مشکلاتی همچون فقر، بیکاری و تضاد طبقاتی در هند از بنیادی‌ترین ملزومات پیشرفت خواهد بود که بدون داشتن آمار و ارقام مشخص و روشن اقتصادی امکان‌پذیر نیست.

نویسنده: جسیکا سدون

مترجم: نرگس سادات موسوی

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته مطالعات هند، دانشگاه تهران

منبع: Business Week