دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
نگاهی به مدیران دوره های مختلف بنیاد سینمایی فارابی
![نگاهی به مدیران دوره های مختلف بنیاد سینمایی فارابی](/web/imgs/16/143/lldhz1.jpeg)
● نگاهی به ریشههای فرهنگی انقلاب
انقلاب ۵۷ در ایران اگرچه یک دگردیسی و تحول بنیادین ساختار سیاسی بهحساب میآید، اما به اعتقاد بانیان و حامیان آن، بیش از هرچیز یک انقلاب فرهنگی است که صفت اسلامیاش بهخصوص، فلسفه و آرمان فرهنگی آن را بازنمایی میکند. بدیهی است یک انقلاب سیاسی که از عقبه فرهنگی ریشه داری برخوردار است، بیش از هرچیز به نهادهای فرهنگی و هنری جامعه خود اهتمام میورزد تا هم پایههای معرفتی و ایدئولوژیکی خود را مستحکم سازد و هم در فرم و محتوای آن تغییرات بنیادی ایجاد کند تا متناسب با مانیفست و آرمانهای انقلابی شود. بدونشک در میان انواع شاخههای هنر، «سینما» بیش از هنرهای دیگر آماج این تغییر و تحولات قرار خواهد گرفت. سینمای ایران بعد از انقلاب تحت تأثیر فضای سیاسی آن دوره دچار قبض و بسطهای متعددی شد و فراز و نشیبهای زیادی را طی کرد. لذا انتخاب یک مدیر فرهنگی اهمیت کمتری از گزینش یک مدیر سیاسی نداشت. اگرچه نهادهای متولی فرهنگ مثل وزارت آموزش و پرورش ، وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد نهادهای رسمی و مرجع فرهنگ و هنر کشور بودند، اما در کنار آن نهادهای میانه و واسطهای هم تأسیس شدند تا بتوانند فرآیند بسط انقلاب در حوزه فرهنگ و هنر را تسریع بخشند و متحول سازند. قطعا در میان نهادها و مراکز فرهنگی، بنیاد سینمایی فارابی بهعنوان بازوی اجرایی معاونت سینمایی وزارت ارشاد جایگاه ویژهای داشت که هنوز نیز سایه آن از سر سینمای ایران کم نشده است. این مرکز بنا شد تا با برانداختن بنیاد هنر رژیم گذشته، طرحی نو دراندازد؛ لذا تغییر و تحولات آن صرفا به ساحتهای درون سازمانی محدود نمیشد و تأثیرات عمیق و پردامنهای بر بدنه سینمای ایران میگذاشت. بر همین اساس در بررسی تاریخ سینمای ایران بعد از انقلاب نمیتوان نقش این بنیاد را در تحول یا توقف هنر هفتم نادیده گرفت.
● شکلگیری بنیاد سینمایی فارابی
براساس ماده یک اساسنامه بنیاد سینمایی فارابی این بنیاد نهادی غیردولتی، غیرانتفاعی و عامالمنفعه است که در زمینه امور سینمایی کشور فعالیت میکند. این بنیاد در واقع قایممقام باشگاه سینمایی فارابی سابق ـ مصوب شورای عالی فرهنگ و هنر سابق ـ است که در حال حاضر با نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان یکی از بازوهای اجرایی سیاستها و جهتگیریهای فرهنگی ـ هنری امور سینمایی کشور عمل میکند. این بنیاد همچنین در فرهنگ نوین سینمایی ایران نقش هماهنگکننده دارد و در زمینه تولید و توزیع فیلم در داخل و خارج از کشور فعالیت میکند. کمک به خودکفایی سینمای ایران و رفع مشکلات اقتصادی ، فرهنگی و هنری تولید فیلم از وظایف این بنیاد است. بنیاد سینمایی فارابی نتیجه عملی قعطنامهای است که در تیر ماه سال ۱۳۵۹ در سمینار بررسی مسایل سینمای ایران صادر شد؛ قطعنامهای که که بیش از هرچیز ساماندهی وضعیت اقتصادی سینمای ایران را مورد توجه قرار میداد. این بنیاد درشهریور ماه سال ۱۳۶۲ دایر شد که بعد از دوران برزخی سینمای ایران بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۲ به ثبات مدیریت و حضور جدی سینماگران ایرانی در عرصههای جهانی کمک کرد. این بنیاد فارابی درواقع امتداد باشگاه فارابی بود که در سال ۱۳۶۵ با هدف گسترش فرهنگ سینمایی از طریق کلوپهای نمایش فیلم تأسیس شده و مأموریت اصلی بنیاد سینمایی فارابی حمایت از صنعت سینمای ایران بود و قصد داشت بنا بهگفته سیدمحمد بهشتی، نخستین مدیر عامل آن، سینمای ایران را دریک برنامه چهار تا پنج ساله به خودکفایی برساند. براساس برآوردهای موجود، سینمای کشور در آن سالها دستکم به صدوپنجاه فیلم نیاز داشت که البته بهدلیل محدودیت ورود فیلمهای خارجی و کاهش سطح تولیدات داخلی، عملا فیلمهای اکران دوم داخلی و خارجی بودند که این خلا را پر میکردند. اما با فعالتر شدن بنیاد و گسترش دامنه نفوذ آن، تولیدات بخش داخلی نیز رونق بیشتری گرفت و در کالبد بیجان سینمای ایران روحی تازه دمیده شد. یکی از مهمترین وظایف بنیاد فارابی که مسئولان امر در آن سالها بر آن تأکید میکردند، نقش حمایتی و هدایتی این نهاد بود که ظاهرا این نقش همچنان پر رنگ است؛ اگرچه از ابتدا قرار و تصور بر این نبود که این بنیاد تا امروز پابرجا بماند. بنیاد تشکیل شده بود تا رسالت فرهنگی خود را در دوران انتقالی سینمای ایران از دوره «فیلمفارسیسازی» به دوره «سینمای انقلاب» به انجام برساند. در واقع قرار بود با شکلگیری و ثبات سینمای ایران، خود بنیاد منحل شود اما برخی بحرانهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی در دهه شصت شدت گرفت که باعث شد تا این اتفاق به تأخیر بیفتد. البته این تأخیر در عمل به گسترش و قدرتمند شدن این نهاد انجامید و چه بسا تأثیرگذاری آن از خود وزارت ارشاد هم بیشتر شد. به همین دلیل خیلیها به موجودیت این بنیاد انتقاد شدید داشتند و آن را نوعی موازیکاری در کنار معاونت سینمایی میدانستند. این انتقاد مدتی پیش نیز در لایحه تشکیل سازمان نظام سینمایی خانه سینما مطرح و بر انحلال آن تأکید شد. از زمان بهشتی در دهه شصت تا زمان شاهحسینی در دهه هشتاد، بنیاد سینمایی فارابی دچار نوسانات زیادی در سطح مدیریت خود شد که شاید یکی از مهمترین شاخصها و فاکتورهای داوری مدیریت حاکم بر آن را میتوان از طریق نوع آثار سینمایی که در هر دوره مدیریتی تولید شد ، تعریف کرد. با وجود این، در هر اثر سینمایی که در ایران تولید میشود میتوان ردپای بنیاد فارابی و تأثیرات فرهنگی آن را دید؛ هر چند که البته لایههای کمرنگی از این رد پا موجود باشد.
● معمار سینمای نوین ایران
بسیاری از منتقدان و سینماگران، سید محمد بهشتی را «معمار سینمای نوین ایران» میدانند که البته این توصیف بیارتباط با رشته تحصیلی وی - که معماری است - هم نیست. اگر مقاومت و تلاش بهشتی نبود، شاید سینمای بعد از انقلاب سر و شکل نوین خود را نمییافت یا بسیار کمرونق و بیچراغ بود. برخی روش او را «رودررویی بیواسطه» نامیدند که موجب شد تا توان و استعداد گروهی از فیلمسازان که در سردرگمی بهسر میبردند را محک بزند. فیلمسازانی مثل ابراهیم حاتمیکیا، رسول ملاقلیپور، علیرضا رییسیان، مسعود جعفری جوزانی و کیانوش عیاری از جمله این افراد بودند. بسیاری از نخستین فیلمهای تولید شده در شرایط نوین سینمای ایران با سرمایه بنیاد سینمایی فارابی ساخته شدند و کسانی مثل کیومرث پوراحمد، علی طالبی، مرضیه برومند، منوچهر عسگرینسب و علی ژکان نخستین اثر خود را از همین طریق به ثبت رساندند. جلب، حمایت و هدایت فیلمسازان جوان با در اختیار قرار دادن امکانات فنی، مالی و فرهنگی و معرفی آثار آنها در جشنوارههای داخلی و خارجی یکی از مهمترین روشهایی بود که فارابی در جهت رسیدن سینمای جمهوری اسلامی ایران بهوضعیت آرمانی دنبال میکرد. طبیعی بود که با توجه به جوان بودن انقلاب اسلامی و کمتجربگی در مدیریت فرهنگی جامعه، نخستین دهه از دوره نوین سینمای ایران دارای شرایط گلخانهای باشد تا بتواند بنیه اقتصادی و فرهنگی خود را تقویت کند. البته انتظار میرفت با اتمام این دوره، سینمای ایران به شرایط طبیعی خود برگردد؛ اما گویی امروز شرایط گلخانهای به سیاست گلچین کردن تغییر یافته است و در دوره اخیر شاهد حمایت این بنیاد از اشخاص و فیلمهای خاصی بودیم. اساسا فارابی تشکیل شده بود تا از بدنه سینمای ایران حمایت کند. براساس ماده ۱ - ۵ فارابی، با کمکهای مادی، ارشادی، مشاورهای، اهرمهای کمکی برای تولید فیلمهای درخور جمهوری اسلامی را در اختیار گرفته و با توجه به توان تخصصی، تجهیزاتی و مالی، حضور کامل و مؤثر در سینمای ایران پیدا میکند. بحث یارانهای دولت به کمک فرهنگ شتافت و بنیاد سینمایی فارابی، برای نظام مبتنی بر سوبسید، رشد یافت. این حمایت البته به معنی دولتی شدن سینمای ایران نبود، اما سیاستهای کنونی حاکم بر بنیاد به دولتی شدن سینمای ایران دامن میزند و بهدلیل حمایت از برخی پروژههای خاص مورد نقد جدی است. در واقع بعد از دوره نخست بنیاد سینمایی فارابی که دوره شکلگیری و تثبیت بود، مدیریت این نهاد فرهنگی در دورههای بعد بیش از آنکه در دامن فرهنگ ببالد و حرکت کند، بیشتر تحتالشعاع سیاست قرار گرفت و همواره در نسبت با آن دچار قبض و بسط تئوریک و پروبلماتیک مدیریتی شد و در واقع کارکرد واقعی خود را از دست داد یا دستکم ضعیف شد. کافی است که به آثاری که در سینمای جنگ دهه شصت و هفتاد تولید شد نگاهی اجمالی بیندازید و آنها را با آثار دفاع مقدسی در زمان کنونی مقایسه کنید که بهنظر آقای شاهحسینی، شاخص مدیریت کنونی سینمای ایران است. جالب اینکه مسعود فراستی نویسنده و منتقد سینما در اظهارنظری «اخراجیها» را بهترین اثر سینمایی بعد از انقلاب معرفی کرد، در حالیکه فیلمهای «بلمی به سوی ساحل» (۱۳۶۵) ساخته شادروان رسول ملاقلیپور، «دو چشم بیسو» (۱۳۶۲) محسن مخملباف و «دیدهبان» (۱۳۶۵) ابراهیم حاتمیکیا که نقطه عطفی بود در سینمای دفاع مقدس همه و همه در سالهایی ساخته شدند که ایران درگیر جنگی نابرابر بود. فیلمهای «مادیان» (۱۳۶۴) علی ژکان، «رابطه» (۱۳۶۵) پوران درخشنده، «آن سوی آتش» کیانوش عیاری، «گلهای داوودی» (۱۳۶۳) رسول صدرعاملی و «جادههای سرد» (۱۳۶۴) مسعود جعفری جوزانی توانستند در فستیوال برلین به نمایش درآیند. یکی از مهمترین وظایف بنیاد سینمایی فارابی حمایت و معرفی آثار برجسته سینمای ایران در جشنوارههای بینالمللی است در حالیکه در سالهای اخیر یکی از کمرنگترین دوران حضور سینمای ایران در عرصه جهانی بود بهطوری که بسیاری از افراد دیگر از درخشش سینمای ایران در این جشنوارهها ناامید شدند. البته دلیل عمده این اتفاق را باید در نگرش مدیران وقت به ماهیت جشنوارههای خارجی دانست که با نوعی بدبینی سیاسی آمیخته است و لذا اهتمام چندانی به آن نمیشود. بنیاد سینمایی فارابی از بهشتی تا شاهحسینی مدیران زیادی به خود دیده است. محمدمهدی عسگرپور، سیفا... داد، محمد رجبی، محمد مهدی حیدریان و علیرضا رضا داد از جمله این افرادند. این مدیران نیز هرکدام در فارابی یکی از چالشبرانگیزترین دوران زندگی حرفهای خود را تجربه کردهاند و حتی کسی مثل رضا داد از این سمت استعفا داد.
● فارابی و دوران افول با مدیریت مجید شاه حسینی
سکان این کشتی پرتلاطم اکنون بهدست دکتر شاه حسینی است. مجید شاه حسینی، متولد ۱۳۴۶، در رشته پزشکی به تحصیل پرداخته است. او نویسندگی و کارگردانی مجموعههایی چون «سینما سرزمین موعود» و «ققنوس» را در پرونده کاریاش دارد و همچنین نگارش متن برخی قسمتهای برنامه «روایت فتح» را بر عهده داشته است. عضویت در هیئت امنای مؤسسه رسانههای تصویری، عضویت در هیئت مدیره انجمن سینما جوان و مشاور و ناظرکیفی مجموعههای سینما یک و سینما ماوراء از دیگر سمتهای شاهحسینی بوده است.
آنچه بیش از همه در نقد بنیاد سینمایی فارابی برجسته مینماید یکی مدیر محوری و دیگری سیاستزدگی حاکم بر آن است. بدین معنی که این بنیاد بهعنوان یکی از نهادهای متولی سینما در کشور بیش از هرچیز باید به سویه سینمایی و هنری بودن خود پایبند باشد و به ابزاری صرف در خدمت تفکر و جناح سیاسی خاصی تبدیل نشود تا سینمای ایران در تلاطم امواج سینمایی دچار سردرگمی نشود و تکلیف خود را با حاکمیت فارغ از جناحبندیهای سیاسی بداند. مدیر محوری نیز به واسطه همین رویکرد شکل میگیرد و مدیران فرهنگی هنری معمولا براساس سلایق و علایق شخصی خود سیاستگذاری و تصمیمگیری میکنند. این مسئله در ارتباط با همه دورههای مدیریتی بنیاد فارابی صدق میکند. حتی بسیاری از کسانی که دوران بهشتی را دوران طلایی بنیاد فارابی میدانند هم معتقدند او براساس دیدگاه شخصی خودش و سلیقه فردی آنجا را هدایت میکرد و چیزی بهعنوان یک نظام مدیریتی کارآمد وجود نداشت. قانونمحوری و لزوم داشتن یک اساسنامه روشن که بدون ملاحظات سیاسی و جناحی، همه خانواده سینمای ایران را تحت حمایت خود قرار دهد و دستکم فرصت برابری برای بروز خلاقیتها و نوآوریها در عرصه فیلمسازی فراهم کند، مهمترین رسالتی است که فارابی باید آن را همچون یک مانیفست حرفهای پی بگیرد. کافی است تا نگاهی به سطح تولیدات سینمای ایران در سالهای اخیر و درجه کیفی آنها بیندازید که در کنار اقتصاد ضعیف این سینما، چشمانداز امیدبخشی در افق سینمای ایران قرار نمیدهد.
سید رضا صائمی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست