جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
ایرانیان در قرآن
۱) «هَاأَنتُمْ هَؤُلَاء تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَمِنکُم مَّن یَبْخَلُ وَمَن یَبْخَلْ فَإِنَّمَا یَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِیُّ وَأَنتُمُ الْفُقَرَاء وَإِن تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَیْرَکُمْ ثُمَّ لَا یَکُونُوا أَمْثَالَکُمْ » محمد: ۳۸ آگاه باشید! شما اشخاصی هستید که دعوت میشوید تا در راه خدا انفاق کنید. برخی از شماها بخل میورزید. هرکس بخل بورزد، به خود بخل کرده و خداوند بینیاز است و شما همه نیازمندید، و هرگاه سرپیچی کنید، خداوند گروه دیگری را جای شما میآورد. پس آنها مانند شما نخواهند بود و سخاوتمندانه در راه خدا انفاق میکنند.
این آیه، که آخرین آیه سوره «محمد» است، پیش از این در آیاتی به امتحان شدن مؤمنان به جهاد و ایستادگی در برابر دشمن و تن ندادن به صلح ذلّتبار و اطاعت از خدا و رسول خدا (ص) اشاره شده است. همچنین در آن آیات، از شدت علاقه مسلمانان به مال دنیا سخن به میان آمده و بیان شده است که اگر خدا بخواهد مال شما را بگیرد، حقد و کینه خود را آشکار کرده، از آزمایش الهی نمیتوانید سالم بیرون بیایید. پس از این مطالب، میفرماید: شما را دعوت میکنیم که انفاق کنید، ولی شما بخل میورزید و اگر شما اعراض کردید، خداوند گروه دیگری را جایگزین شما خواهد نمود که مانند شما نخواهند بود.
در این آیه، تصریح شده است که آنها مثل شما نخواهند بود؛ یعنی به هنگام دعوت به جهاد سستی نمیکنند و در برابر دشمن تسلیم صلح ذلّتبار نمیشوند و از انفاق در راه خدا دریغ نمیورزند و مطیع خدا و رسول او هستند.
قرطبی از مفسّران بزرگ اهل سنّت (م ۶۷۱ق) در تفسیرش از ابوموسی اشعری نقل کرده است: «هنگامی که این آیه نازل شد، رسول خدا خوشحال گردید و فرمود: این آیه نزد من از همه دنیا محبوبتر است.»۱
مفسّران در تعیین این گروه با فضیلت و ارزشمند احتمالاتی ذکر کردهاند. بعضی ایرانیان را تنها احتمال آیه، و بعضی آنان را به عنوان یکی از احتمالات آیه دانستهاند.۲ مفسّرانی همچون طبری، طبرسی، فخر رازی، قرطبی، زمخشری، ابن کثیر، سیوطی، آلوسی، المراغی و طباطبائی در ذیل این آیه، حدیثی را با اختلاف اندکی از رسول خدا نقل کردهاند:
ابوهریره نقل میکند: هنگامی که رسول خدا آیه شریفه «و ان تَتولّو» را خواندند، حضّار عرض کردند: یا رسولاللّه، کسانی که اگر ما اعراض نمودیم خدا آنها را جایگزین ما کرده و آنان نیز مثل ما نخواهند بود، کیانند؟ «فَضَربَ رسولُ اللّه ۹علی فَخِذِ سلمانِ الفارسی ثُمَّ قال: هذا و قومُهُ، لَو کانَ الدّینُ مُعَلَّقا بالثُّرَیّا لنالَهُ رجالٌ منَ الفُرْس؛»۳ رسول خدا دست بر ران سلمان فارسی زد و فرمود: این و طایفهاش هستند (سپس اضافه فرمودند:) اگر دین خد آویزه ستاره ثریّا باشد، حتما مردانی از فارس به آن خواهند رسید.
در نقل ابونعیم چنین آمده است: بیشترین بهره اسلام از آنِ ایرانیان است و اگر اسلام در ستاره ثریا باشد، مردانی از ایران آن را به دست میآورند.۴همچنین این حدیث با تعبیرات دیگری مثل ّ«لَو کانَ الدّینُ مَناطا بالثُّری»، ّ«لو کانَ البِرُّ مَنوطا بالثُّرَی»، ّ«لَو کانَ الدّینُ بالثُّری» و «وَ اِنّ الایمانَ لَو کانَ مُعَلّقا بِالعَرش» نیز آمده است.
هنگامی که رسول خدا آیه شریفه «و ان تَتولّو» را خواندند، حضّار عرض کردند: یا رسولاللّه، کسانی که اگر ما اعراض نمودیم خدا آنها را جایگزین ما کرده و آنان نیز مثل ما نخواهند بود، کیانند؟
«فَضَربَ رسولُ اللّه علی فَخِذِ سلمانِ الفارسی ثُمَّ قال: هذا و قومُهُ، لَو کانَ الدّینُ مُعَلَّقا بالثُّرَیّا لنالَهُ رجالٌ منَ الفُرْس» رسول خدا دست بر ران سلمان فارسی زد و فرمود: این و طایفهاش هستند (سپس اضافه فرمودند:) اگر دین خد آویزه ستاره ثریّا باشد، حتما مردانی از فارس به آن خواهند رسید
۲) «وَ آخرینَ مِنهُم لَمّا یَلحَقُوا بِهِمْ وَ هوالعَزیزُ الحکیم» (جمعه: ۳و همچنین او) رسول است بر گروهی که هنوز به آنها ملحق نشدهاند و او عزیز و حکیم است.
در آیات قبل، خداوند به فلسفه بعثت رسول گرامی در تعلیم و تربیت و پرورش و تزکیه انسانها اشاره میکند که این برکات، هم شامل اعراب معاصر رسول خدا میشود و هم شامل انسانهای دیگری که بعدا جزو پیروان آن حضرت خواهند شد.
مفسّران یکی از احتمالات آیه را ایرانیان دانسته و در ذیل آن، این روایت را نقل کردهاند: «از ابوهریره روایت شده است که ما نزد رسول خدا بودیم که سوره "جمعه" نازل شد، آن حضرت شروع به تلاوت کردند و پس از خواندن آیه "و آخرینَ مِنهم لَمّا یَلحقوا..." مردی سؤال کرد: یا رسولاللّه، اینها چه کسانی هستند؟ حضرت پاسخ نداد تا اینکه سه بار سؤال کرد. ابوهریره میگوید: سلمان هم در میان ما بود. حضرت دست مبارک خویش را بر شانه سلمان گذاشت فرمود: اگر ایمان در ثریّا باشد، حتما مردانی از اینان به آن میرسند.»۵
۳) «یا ایُّها الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِه فَسَوفَ یَأتِیَ اللّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَهُ اَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمنین اَعِزَّةٍ عَلَی الکافِرینَ یُجاهدونَ فی سبیلاللّهِ و لا یَخافُونَ لَومَةَ لائِمٍ ذلکَ فضلُ اللّهِ یؤتیهِ مَن یَشاء واللّهُ واسِعٌ علیمٌ» (مائده: ۵۴) ای کسانی که ایمان آوردهاید، هرکس از شما از آیین خود برگردد (به خدا زیانی نمیرساند) خداوند جمعیتی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند و در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند. آنها در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراس ندارند. این فضل خداست که به هر که بخواهد )و شایسته ببیند) میدهد و فضل خدا وسیع و خداوند داناست.
در این آیهشریفه، برای آن قوم مشخصات و صفاتی ذکر شده که عبارتند از:
۱) خداوند آنها را دوست دارد و آنها نیز خدا را دوست دارند.
۲) در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کفّار عزیز و ناسازگارند.
۳) با جان و مال در راه خدا مجاهده و تلاش میکنند.
۴) در راه خدا و اجرای احکام اسلام، از ملامت و سرزنش احدی ترس به خود راه نمیدهند.
در ذیل این آیه نیز بسیاری از مفسّران و محدّثان بزرگ اسلامی همچون زمخشری، بیضاوی، فخر رازی، آلوسی، رشید رضا، طبرسی، قرطبی و علّامه طباطبائی با نقل روایتی، آیه را در مورد ایرانیان دانسته و نقل کردهاند: «وقتی آیه مبارکه "فسوف یأتی اللّه" نازل شد، از رسول خدا درباره آن قوم سؤال شد. حضرت دست بر شانه سلمان زد و فرمود: ایشان و منسوبان او هستند و سپس فرمود: اگر ایمان از ثریّا آویزان بود، مردانی از فرزند فارس به او دست مییافتند.»۶
۴) «الاّ تنفُروا یُعَذِّبکُم عذابا اَلیما و یَسْتَبدِل قوما غَیرَکُم ولا تضُرُّوهُ شَیئا واللّهُ علی کلِّ شیءٍ قدیر» (توبه: ۳۸) اگر به سوی میدان جهاد حرکت نکنید، خداوند شما را مجازات دردناکی میکند و گروه دیگری غیر از شما را به جای شما قرار میدهد و هیچ زیانی به او نمیرسانید، و خداوند بر هر چیزی تواناست.
آیه پیشین در مذمّت از مسلمانان است که چرا وقتی فرمان جهاد داده میشود، سستی به خرج میدهید؛ چرا زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهید؟ طبق روایات شأن نزول، این آیات در مورد جنگ «تبوک» نازل گردیدهاند. در روایات اسلامی آمده است که پیامبر معمولا مقاصد جنگی و هدفهای نظامی خود را پیش از شروع جنگ برای مسلمانان روشن نمیساخت تا اسرار نظامی اسلام به دست دشمنان نیفتد، ولی در مورد «تبوک»، چون مسأله شکل دیگری داشت، قبلا با صراحت اعلام نمود که ما به مبارزه با رومیان میرویم؛ زیرا مبارزه با امپراتوری روم شرقی همانند جنگ با مشرکان مکّه و یا یهود خیبر کار سادهای نبود و میبیست مسلمانان برای این درگیری بزرگ کاملا آماده شوند و خودسازی کنند. علاوه بر این، فاصله میان مدینه و سرزمین رومیان بسیار بود. از همه گذشته، فصل تابستان و گرما و فصل برداشت غلات و میوهها بود. همه این موارد دست به دست هم داده بودند و رفتن به سوی میدان جنگ را فوقالعاده بر مسلمانان مشکل میساختند، تا آنجا که بعضی در اجابت دعوت پیامبر تردید و دودلی نشان دادند. آیات مزبور نازل شدند و با لحنی قاطع و کوبنده به مسلمانان هشدار دادند و آنها را آماده این نبرد بزرگ ساختند.۷
بسیاری از مفسّران یکی از احتمالات در تعیین مصداق این قوم را ایرانیان دانستهاند.۸
۵) «ان یَشَأ یُذهِبکُم ایُّهَا النّاسُ و یأتِ بِآخَرینَ وَ کانَ اللّهُ علی ذلکَ قدیر» (نساء: )۱۳۳ ای مردم، اگر او بخواهد شما را از بین میبرد و افراد دیگری به جای شما میآورد و خدا بر این کار تواناست.
آیه در سیاق برخی آیات در بینیازی خدا از طاعت مردم و عدم زیان از مخالفت مردم است؛ زیرا آنچه در آسمان و زمین است مِلک اوست. سپس میفرماید: برای خدا هیچ مانعی ندارد که شما را از بین ببرد و جمعیتی آمادهتر و مصمّمتر جانشین شما کند و خداوند بر این کار توانایی دارد.
شیخ طوسی، طبرسی، میبدی، زمخشری، قرطبی، آلوسی، فیض کاشانی، طبری و دیگر مفسّران از رسول خدا نقل کردهاند: «وقتی این آیه نازل شد، رسول خدا دست خود را به پشت سلمان زد و فرمود، آن جمعیت قوم این مرد، یعنی مردم عجم و فارس هستند.»۹
داشتن روحیه حقپذیری و نداشتن عصبیّت جاهلی، خود حقیقتی است که آیه دیگر آن را متذکّر شده است: «وَ لَو نَزَّلنا علی بعضِ الاَعجَمینَ فَقَرأهُ عَلَیهِم ما کانوا بِه مُؤمنین» (شعراء: ۱۹۸ - ۱۹۷) هرگاه ما آن (قرآن) را بر بعضی از عجم (غیر عرب)ها نازل میکردیم و او آن را بر ایشان(عرب) میخواند، به آن ایمان نمیآوردند. در حدیثی از امام جعفر صادق (ع)در ذیل این آیه آمده است: «اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب به آن ایمان نمیآورد، ولی قرآن بر عرب نازل شد و عجم به آن ایمان آورد و این فضیلتی است برای عجم.»
۶) «فَاِن یَکفُر بِها هؤلاءِ فَقَد وَکَّلنا بِها قوما لَیسوا بِها بکافرین» (انعام: ۸۹اگر مشرکان مکّه ) به کتاب و حکم و نبوّت کفر بورزند، کسان دیگری را نگهبان آن میسازیم که نسبت به آن کافر نیستند.
این آیه پس از نام بردن از هجده پیامبر و برنامه هدایتی آنها از حکم و داوری و رسالت آمده است، و در اینکه مشارٌالیه «هولاء» کیست و مراد از «قوم» چه کسانیاند، مفسّران احتمالاتی دادهاند: یکی از احتمالات این است که آیه در مقام تسلّای رسول خدا و تطییب نفس آن حضرت است که کفر و استکبار و عداوت قومش موجب حزن و اندوه و سستی آن حضرت در دعوت نشود؛ زیرا به قومی مأموریت داده شده است که از هدایت الهی پیروی کنند و فرامین روشن و نورانی پیامبران را بپذیرند، و آنها نه تنها آن را میپذیرند، بلکه آن را محافظت و نگهبانی میکنند؛ مردمانی که در راه کفر گام برنمیدارند و در برابر حق تسلیمند.
در اینکه منظور از قوم در آیه شریفه فرشتگان باشند - چنانکه در بعضی از تفاسیر اهل سنّت آمده - چنین احتمالی از اطلاق «قوم» بعید است. علاوه اینکه آیه در مقام تسلّای پیامبر در کفر قومش میباشد و ایمان فرشتگان چگونه میتواند تسلّای آن حضرت در کفر قومش باشد؟ پس منظور از «قوم» انسانهاییاند که با قبول اسلام، همه توانشان را در خدمت اسلام درخواهند آورد، و طبق نظر مفسّران، یکی از احتمالات در این آیه ایرانیان هستند.۱۰
این آیات بجز آیه اخیر، همگی از آیات سورههای مدنیاند و در اواسط یا اواخر سالهای هجرت رسول خدا ۹به مدینه نازل شدهاند۱۲ و قطعا منظور از این آیات اقوامی نیستند که در زمان پیامبر مسلمان شدند، اما آیه اخیر ( ۸۹سوره انعام) گرچه از آیات سورههای مکّی است و احتمال دارد که منظور از «قوم» در این آیه، مردم مدینه باشند که بعدا مسلمان شدند، ولی با توجه به اینکه بعضی از قرآن بعضی دیگر را تفسیر میکند («اِنَّ القُرآنَ یُفَسِّرُ بَعضُهُ بعض») و یا به فرموده امیرمؤمنان : «،اِنَّ القُرآنَ یُصَدِّقُ بَعضُهُ بعض»۱۱به احتمال قوی، منظور همه این آیات یک چیز است: این آیات از قومی خبر میدهند که در آینده نزدیک، مسلمان میشوند و مثل اعراب مسلمان نخواهند بود، و طبق روایات یاد شده، آن قوم ایرانیان هستند. این روایات با تعبیرات متفاوتی از رسول خدا نقل شدهاند که در بعضی آمده است: «لو کان الایمان» و در بعضی دیگر: «لو کان الدین»، و در یکی: «لو کان العلم» و در دیگری: «لو کان الاسلام»، و در برخی: «لو کان الخیر» یا ّ«لو کان البر» که همه اینها حکایت از حقیقتجویی و حقپذیری و دانشجویی و فضیلتخواهی ایرانیان دارند. همچنین دلالت دارند بر اینکه آنها به دور از عصبیّت جاهلی و حمیّت قومی، حقیقت را در هر جا بیابند، میپذیرند و به سوی هر عمل خیر و نیکی میشتابند.
داشتن روحیه حقپذیری و نداشتن عصبیّت جاهلی، خود حقیقتی است که آیه دیگر آن را متذکّر شده است: «وَ لَو نَزَّلنا علی بعضِ الاَعجَمینَ فَقَرأهُ عَلَیهِم ما کانوا بِه مُؤمنین» (شعراء: ۱۹۸ - ۱۹۷)هرگاه ما آن (قرآن) را بر بعضی از عجم (غیر عرب)ها نازل میکردیم و او آن را بر ایشان(عرب) میخواند، به آن ایمان نمیآوردند.
در حدیثی از امام جعفر صادق (ع)در ذیل این آیه آمده است: «اگر قرآن بر عجم نازل شده بود، عرب به آن ایمان نمیآورد، ولی قرآن بر عرب نازل شد و عجم به آن ایمان آورد و این فضیلتی است برای عجم.۱۲»
همچنین امام رضا (ع)در روایتی از فاصله گرفتن تدریجی بسیاری از بستگان رسول خدا (قریش، بنیعباس و حتی برخی از بنیهاشم و علویان به خاطر منازعات سیاسی) از اسلام و نزدیک شدن فرزندان عجم به اسلام خبر داد: «خداوند تبارک و تعالی از وقتی که پیامبر قبض روح شد تا به امروز، بر فرزندان عجم به این دین منّت میگذارد و آن را از بستگان پیغمبر میگرداند. پس به آنها میبخشد و از اینها دریغ میدارد.»۱۳
روایات فراوانی در حقپذیری، دانشجویی، دینداری، جهاد و فداکاری ایرانیان در برابر حقیقتی که آن را باور کردهاند وارد شده است که به نقل یک روایت جامع بسنده میشود: در روایتی، رسول خدا، سلمان فارسی را مخاطب قرار داده، فرمود: ای سلمان، اگر دین در ثرّیا باشد، جمعی از اهل فارس آن را به دست میآورند. سپس چند خصلت از فضایل آنان را بیان کرد: «آنان از سنّت من پیروی میکنند، به دنبال آثار من بوده، از آن متابعت مینمایند، و آنان بر من بسیار صلوات میفرستند.» اکنون این ویژگی شعار شیعه است. سپس به سلمان دستور داد که سه دسته را دوست بدارد: «مجاهدان در راه خدا، سنگرنشینان و حافظان مرزهای اسلامی، و جنگجویانی را که در میدان جنگ با دشمن به نبرد مشغولند.»۱۴
آیات و روایات یادشده در بیان ویژگیهای ایرانیان، همگی از این حکایت دارند: قومی که خبر از اسلام او داده شده، ایمانش واقعی و اظهاراتش خالصانه است، نه ساختگی و ریاکارانه و پوششی بر آیین شرکآلود اجداد و گذشتگانشان باشد.
سید ابوالحسن حسینی ادیانی
شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان
۱. احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۹ص .۶۰۷۸
۲. تفسیر طبری، ج ۲۶ص / ۴۲تفسیر ابن کثیر، ج ۶ص / ۳۲۰روح المعانی، ج ۲۶ص / ۸۲مجمعالبیان، ج ۹ص / ۱۰۸المیزان، ج ۱۸ص / ۲۵۰واحدی نیشابوری، الوسیط، ج ۴ص / ۱۳۰تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، ج ۶ص / ۱۳۹الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج ۳ص / ۲۴۸ابن جوزی، زاد المسیر فی علم التفسیر، ج ۷ص / ۱۵۷الجامع لاحکام القرآن، ج ۹ص / ۶۰۷۸تفسیر البیضاوی، ج ۴ص / ۱۲۵روضالجنان و روحالجنان، ج ۷ص / ۳۱۴کشفالاسرار و عدّة الابرار، ج ۹ص / ۱۹۸کشاف، ج ۴ص / ۳۳۱الدرّ المنثور، ج ۶ص / ۶۷تفسیر المراغی، ج ۲۷ص / ۷۹تفسیر کنزالحقائق و بحرالغرائب، ج ۱۲ص / ۲۵۳تفسیر گازر، ج ۹ص / ۱۲۲تاریخ اصفهان، ج ۱و۲و ۳و / ۴الصافی، ج ۵ص / ۳۲التبیان، ج ۹ص / ۱۰۹التفسیر الکبیر، ج ۲۷و ۲۸ص / ۷۶مستدرک حاکم، ج ۲ص /۴۵۸سننترمذی، ج ۵ص /۳۸۳نورالثقلین،ج ۵ص.۴۶
۳. فُرْسْ (forc) کلمهای است عربی که مورّخان اسلامی و عربزبانان بر ایرانیان اطلاق کردهاند؛ همانگونه که «عجم» را نیز در مورد ایشان به کار بردهاند... (غلامحسین مصاحب، دائرةالمعارف فارسی، ج ۲ص ۱۸۷۶واژه «فُرس».)
۴. ابونعیم، تاریخ اصفهان، ج ۱ص / ۴تقی هندی، کنزالعمّال، ج ۱۲ص ۹۰ح .۳۴۱۲۶
۵. صحیح بخاری، ج ۶ص / ۱۸۹صحیح مسلم، ج ۴ص ۱۹۷۳و / ۲۵۴۶سنن ترمذی، ج ۵۶. ص ۴۱۳و / ۴۱۴ دةالقاری، ج ۱۹ص / ۲۳۵فتح الباری، ج ۸ص / ۴۹۲مجمعالبیان، ج ۶ص / ۹۶زاد المسیر فی علم التفسیر، ج ۸ص / ۲۰الجواهر الحسان فی تفسیر القرآن، ج ۳ص / ۳۶۴رَوحِالجِنان و رُوحالجَنان، ج ۱۹ص / ۱۹۴کشفالاسرار و عدةالابرار، ج ۱۰ص / ۹۹کشاف، ج ۴ص / ۵۳۰تفسیر المراغی، ج ۲۸ص / ۹۶تفسیر طبری، ج ۲۸ص / ۶۲تفسیر ابن کثیر، ج ۷ص / ۷الجامع لاحکام القرآن، ج ۱۸ص / ۹۳تاریخ اصفهان، ج ۱ص / ۲الدرالمنثور، ج ۶ص / ۲۱۵تفسیر الصافی، ج ۵ص / ۱۷۲تفسیر فی ظلال القرآن، جزء ۲۸ص / ۹۶تفسیر گازر، ج ۱۰ص / ۸۶۷تفسیر کنزالدّقائق و بحر الغرائب، ج ۱۳ص .۲۴۷
۶. تفسیر البیضاوی، ج ۲ص / ۱۳۲کشفالاسرار و عدّة الابرار، ج ۳ص / ۱۴۷کشاف، ج ۱ص / ۶۴۶تفسیرالکبیر، ج ۱۲ص ۹و / ۲۰روحالمعانی، ج ۶ص / ۱۶۳المنار، ج ۶ص / ۴۳۶نورالثقلین، ج ۱ص / ۶۳۲مجمعالبیان، ج ۲ص / ۱۲۲الجامع لاحکام القرآن، ج ۸ص / ۹۳المیزان، ج ۵ص .۳۸۸
۷. جامعالبیان، ج ۹و ۱۰ص / ۹۳روحالمعانی، ج ۱۰- ۱۲ص / ۸۵تفسیرالکبیر، ج ۱۶ص / ۵۹مجمعالبیان، ج ۵و ۶ص / ۳۱تفسیر قرطبی، ج ۵ص .۲۹۷۹
۸. تفسیر البیضاوی، ج ۳ص / ۸۲تفسیر غرائب القرآن، ج ۳ص / ۴۷کشفالاسرار و عدّةالابرار، ج ۴ص / ۱۳۱تفسیر الکشاف، ج ۲ص / ۲۷۱الجامع لاحکام القرآن، ج ۵ص / ۲۹۷۹المنار، ج ۱۰ص / ۴۲۵مجمعالبیان، ج ۵ص / ۳۱تفسیر نمونه، ج ۷ص .۴۱۷
۹. مجمعالبیان، ج ۳ص / ۱۲۲التبیان، ج ۳ص / ۳۵۲کشّاف، ج ۱ص / ۵۷۴الجامع لاحکام القرآن، ج ۳ص / ۹۷۹تفسیرالصافی، ج ۱ص / ۴۰۳المیزان، ج ۵ص / ۱۰۴تفسیر روحالمعانی، ج ۵ص / ۱۴۸جامعالبیان، ج ۵و ۶ص / ۲۰۵تفسیر غرائب القرآن، ج ۲ص / ۵۱۲کشف الاسرار و عدّة الابرار، ج ۲ص .۷۲۰
۱۰. کشّاف، ج ۲ص / ۴۳کشفالاسرار و عدّة الابرار، ج ۳ص / ۴۱۸تفسیر البیضاوی، ج ۲ص / ۱۷۱روحالمعانی، ج ۷ص / ۱۸۷المنار، ج ۷ص .۵۹۴
۱۱. سید محمدباقر حجتی، پژوهشی در تاریخ قرآن کریم، ص ۳۹۹و .۴۰۱
۱۲. نهجالبلاغه، خطبه .۱۸
۱۳. تفسیر القمی، ج ۲ص / ۱۲۴تفسیر شریف لاهیجی، ج ۳ص / ۳۹۷تفسیر نورالثقلین، ج ۴ص /۱۶۵تفسیرالصافی، ج ۲ص / ۲۲۶المیزان، ج ۱۵ص .۳۳۲
۱۴. بحارالانوار، ج ص .۳۰۴ ۴۸
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست