پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

گام های معلق سینمای بی مخاطب ۲


در روزهای میانی جشنواره امسال خبری منتشر شد كه در هیاهوی اخبار فجر بیست و سوم چندان به چشم نیامد آغاز یك تحول بزرگ در سیستم پخش فیلم های ایرانی كه در یكی دو سال آینده, تبعات زیادی برای سینمای ایران در پی خواهد داشت

•اصلاحات سینمایی؛ یك گام دیگر

روزی كه سیف الله داد وارد ساختمان میدان بهارستان شد تا اولین سینماگری باشد كه طعم حضور در پست معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را می چشد، خیلی از معضلات اهالی سینما را می دانست و با هدف رفع تدریجی همین مشكلات هم كارش را آغاز كرد. مسئله پخش یكی از همین مسائل بود كه گلایه هایی همیشگی و یكسان را به همراه داشت. هرچند این طرح میان طرح های بلندپروازانه داد چندان مهم جلوه نكرد و اجرایی شدنش تا سه سال پس از حضور او در این پست طول كشید اما به هرحال، حاصل سال پایانی حضور او به عنوان معاون سینمایی بود.در طرحی كه معاونت سینمایی در نیمه دوم آخرین سال دهه هفتاد اجرایی كرد، تهیه كنندگان این امكان را یافتند تا با وجود همه آن شیوه های قبلی، در صورت تمایل، خود اقدام به پخش فیلم هایی كه ساخته اند كنند. با این كه ابتدا به نظر می رسید اتفاقی از این دست نمی تواند چندان موقعیت دفاتر پخش را به خطر اندازد، اما اكران های موفق چند فیلم با این شیوه سبب شد دیگران هم جرات خطر كردن را بپذیرند. طرح برداشتن انحصار از پخش فیلم ها، در ادامه سیاست های اصلاحی معاونت داد و در سال های بعد با این هدف ارزیابی شد كه بدنه سینما خود با خود درگیر باشد و از واسطه هایی چون ارشاد یا نهادهای دیگر دوری كند. در شكل تازه اكران كه از سال ۷۹ آغاز شد، از كارهای دو تهیه كننده به عنوان نمونه های موفق می توان نام برد. برادران مدرسی كه در صحرافیلم با پخش موفق فیلم «عینك دودی» آغازگر این راه بودند، در سال های بعد هم فیلم های پرفروش شان همچون «دختر شیرینی فروش»، «كلاه قرمزی و سروناز» و «خوابگاه دختران» را خود پخش كردند و یدالله شهیدی هم اكران موفق دو فیلم «شام آخر» و «دختر ایرونی» را در آریان فیلم در كارنامه خود ثبت كرد. دیگرانی هم بودند كه از این شكل اكران استفاده كردند. بنی اعتماد پس از همان مشكلات پیش آمده برای «زیر پوست شهر» مستند جذابش «روزگار ما» را با همراهی جهانگیر كوثری اكران كرد، خانه فیلم مخملباف، «پنج عصر» سمیرا مخملباف را پخش كرد و حسن توكل نیا هم در شكلی مناسب به عرضه «كاغذ بی خط» ناصر تقوایی پرداخت هرچند به دلیل عدم عضویت در باندهای شكل گرفته، فیلم تقوایی تا حدی قربانی این شكل پخش هم شد. حالا چهار سال از آغاز این راه می گذرد و در شرایطی كه تهیه كنندگان بیشتری به رغم آگاهی از دردسرهای فراوان این راه ترجیح می دهند فیلم هایشان را خود پخش كنند، خبر می رسد كه بار دیگر قرار است همه چیز به شكل اولیه بازگردد؛ همان الگویی كه بیست سال به شكل یك سنت درآمده بود و حالا قرار بر اجرایش حتی در شكلی بسته تر از آن بیست سال است.

•تلاش برای حرفه ای شدن یا دخالت

خبر تاسیس موسسه پخش «فیلمیران» در نگاه اول، خبر خوبی است. همراهی چند موسسه قدرتمند با هم و سعی در اكران مناسب فیلم هایی كه شاید در شكل عادی نتوانند چندهفته ای بیشتر بر پرده دوام آورند، پیگیران این سینما را امیدوار می كند. فیلمیران متشكل از چهار دفتر است. میلاد فیلم كه متعلق به رسول صدرعاملی است و سال گذشته اكران ناموفق «برگ برنده» را در كارنامه اش داشت و امسال هم قرار است فیلم «دیشب باباتو دیدم آیدا» را به نمایش بگذارد، آفتاب نگاران كه توسط محمدرضا تخت كشیان پس از خروج از سازمان سینمایی سوره اداره می شود و امسال فیلم هایی چون «ماهی ها عاشق می شوند» و «ما همه خوبیم» را در نوبت اكران دارد، سیران فیلم كه دفتری تازه تاسیس است كه سال قبل «رستگاری در هشت و بیست دقیقه» را تولید كرده و امسال اكران این فیلم را همزمان با تولید پروژه پر بازیگر «ستاره ها» دنبال می كند و رسانه فیلمسازان كه فیلم های امسال غلامرضا موسوی و علی سرتیپی همچون «گل یخ» و «آكواریوم» را برای پخش آماده دارد. این شكل ظاهری ماجرا اما، با حرف های مشاور معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شكل دیگری به خود می گیرد: «معاونت سینمایی به منظور تخصصی تر شدن پخش فیلم ها و خارج شدن آن از حالت سنتی این كار را انجام داده است. پس از فیلمیران، چند دفتر دیگر هم با این شرایط آغاز به كار می كنند كه پیش تر به شكل موردی خود فیلم هایشان را پخش می كردند و فرصت اینكه به شكل حرفه ای و تخصصی تمام عناصر و عوامل لازم را به كار گیرند تا یك پخش موفق داشته باشند، نداشتند و حالا با پیوستن شان به هم و توان و انرژی تازه ای كه می گذارند، امید می رود كه به شكلی تخصصی فعالیت كنند.» این جملات دكتر حسین نژاد، نشان از خواست معاونت سینمایی برای ادغام دفاتر پخش و بعد، اجرای طرح قدیمی پخش فیلم ها از مجراهای مشخص می دهد. اتفاقی كه مشخص نیست باید روی آن نام تلاش برای حرفه ای شدن بیشتر گذاشت، یا دخالت دولتی در عرصه های تخصصی تر سینما. تصمیم معاونت سینمایی البته می تواند وجه دیگری هم داشته باشد. در یكی دوسال اخیر مسئله پخش وارد حیطه های تازه ای شد. از یكسو تلویزیون به برخوردش با سینما در زمینه عدم پخش تیزر فیلم ها ادامه می دهد و از سوی دیگر در عرصه تبلیغات محیطی و شهری نهاد دیگری چون یكی از سازمان های زیرمجموعه شهرداری هم وارد كارزار شد و اعلام كرد كه باید تبلیغات و طرح های فیلم ها، از زیر نظر آنها هم بگذرد. این جدا از مشكلات فراوان برخورد رودرروی تهیه كنندگان با صاحبان سینما در شكل تازه اكران بود كه سینماداران را صاحب این قدرت می كرد كه بتوانند هر فیلمی را برای سالن هایشان انتخاب كنند یا آن را پس زنند. این دایره ارتباط با سینمادار و سرگروه های قدرتمندی چون حوزه هنری، در كنار آن بحث مربوط به ممیزی تبلیغات، در كنار گرفتن مجوزهای اصلی از ارشاد كه بدون اصلاحیه خوردن تقریباً ناممكن می نمود، همه تهیه كنندگان مستقل را به نوعی سرخوردگی از اكران مستقل می رساند. در شكل انتخاب فیلم توسط سینمادار هم، معضل دیگری وجود داشت و آن خطر باندبازی و خارج بودن از گروه های قدرتمند پخش بود كه می توانست با هر ترفندی، فیلم را در كمتر از یك ماه، از اكران خارج و فیلم دیگری را جایگزین كند. به این ترتیب قرارگرفتن انحصار پخش در دستان چند دفتر پخش قدرتمند این امكان را فراهم می كند تا برخی از این مراحل شكل قانونمندتری به خود بگیرد و لابی های كنونی، كمتر از قبل شود، هرچند به هرحال شكلی از حضور دولت در دل مناسبات سینمایی است.

•بی نیاز از مخاطب

شنیده می شود كه معاونت سینمایی برای دفاتر پخش تازه تاسیس كه به نوعی الگوی كمپانی های پخش فیلم آمریكایی را مدنظر دارند، تسهیلاتی چون وام و اعتبارهای مالی در نظر گرفته است. به این ترتیب حتی اگر همه این تلاش ها، سعی برای رسیدن به سینمایی حرفه ای تر تلقی شود، باز هم بازوی حمایتی دولت كه در این سال ها ضامن وام های تعلق گرفته به بخش تولید بوده، حضور گسترده تری در بدنه سینما خواهد داشت. تزریق كمك هزینه به بخش اكران، كه باید در واقع سینما را روی پای خودش نگاه دارد، سینمای ایران را بیش از هرزمان دیگری از وجود مخاطب بی نیاز می كند. با این وصف، آنچه تصویر پیش روی ما را شكل می دهد، سالن هایی بی مشتری است كه در مقاطعی كوتاه، فیلم های حمایتی روی پرده می برند و سینمایی كه می تواند حتی سقف تولیدش را به ۳۰۰ فیلم بی مخاطب هم برساند. در این تصویر، تماشاگر بالقوه ما در خانه با سینمای خانگی و تكنولوژی روز كه او را بی نیاز به سالن های تاریك می كند، سر خواهد كرد و آن روز، بی شك یك گام به نابودی سینمای ایران نزدیك تر شده ایم.