دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

کرم صورتی


کرم صورتی

شاید هیچ کس تا حالا آن سوراخ کوچک روی خاکهای باغچه را ندیده باشد . حتی پدر که هر روز به باغچه آب می دهد ! این سوراخ کوچک ، خانه کرم خاکی صورتی است که لابه لای ریشهٔ گلها زندگی می کند …

شاید هیچ کس تا حالا آن سوراخ کوچک روی خاکهای باغچه را ندیده باشد . حتی پدر که هر روز به باغچه آب می دهد ! این سوراخ کوچک ، خانه کرم خاکی صورتی است که لابه لای ریشهٔ گلها زندگی می کند .

هر بار که پدر باغچه را آب می دهد ، آب وارد خانهٔ‌ کرم صورتی می شود و کرم صورتی از خانه اش بیرون می آید و لب باغچه می نشیند و آنقدر منتظر می ماند تا آبها از خانه اش خارج شوند !

دیشب که باران شدیدی بارید ، کرم صورتی در رختخوابش خوابیده بود ، از خواب پرید و دید که خانه اش پر از آب و رختخوابش هم خیس شده است . کرم صورتی با سرعت از خانه اش خارج شد تا توی آب خفه نشود .

کرم صورتی رفت و لب حوض کوچک حیاط نشست . چشمش به ماهی ها افتاد که بدون حرکت توی آب خوابیده بودند و کرم صورتی با خودش فکر کرد که : ماهیها هیچ وقت از خیس شدن و باران باریدن ناراحت نمی شوند و با خودش گفت :

چه دنیای متفاوت و رنگارنگی ! ماهی اگر در خاک باشد می میرد و من اگر در آب باشم می میرم !