جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
مجله ویستا

آئینه دل


آئینه دل

خدای من!
گناهان با تن پوش خواری سراپایم را پوشانده و دوری از تو دلم را میرانده است.
ای نهایت آرزو!
سوگند به عزتت كه بخشنده ای جز تو برای گناهانم نمی یابم و برای شكستگی و درماندگیم …

خدای من!

گناهان با تن پوش خواری سراپایم را پوشانده و دوری از تو دلم را میرانده است.

ای نهایت آرزو!

سوگند به عزتت كه بخشنده ای جز تو برای گناهانم نمی یابم و برای شكستگی و درماندگیم جز مهربانیت پیوندی نمی یابم.

ای برترین مطلوب!

من اینك با بالهای تواضع به بارگاهت بازگشته ام و پیشانی خشوع و خواری بر درگاهت نهاده ام. اگر از در رحمت خویش برانیم، به كدامین در پناهنده شوم و اگر از قله رأفتت فرو افتم، به كدامین دامنه بگریزم؟!

صد افسوس از خجلت و رسوایی ام و هزار فغان از توشه اندكم،

ای بخشنده و بر هم آورنده و پیوند دهنده استخوان های شكسته، میان من و خودت را پیوند ده و گناهانم را ببخشای، رازهای رسوا كننده ام را بپوشان و نهیب آتش سوزانی كه خود برپا كرده ام، با باران رحمتت فرو بنشان.