جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

آیا منبع درآمد باشگاه ها باید مشخص باشد


آیا منبع درآمد باشگاه ها باید مشخص باشد

در فوتبال انگلستان و در سراسر اروپا رابطه تنگاتنگی بین ورزش و موفقیت های مالی وجود دارد آنچه مسلم است آنکه بی سرمایه هیچ کاری پیش نمی رود اما نباید با سرمایه, تمام ارزش های ورزش را که باعث نزدیکی مردم دنیا به هم می شود, با حاشیه برانیم و ورزش و فوتبال را به یک پدیده صرفاً تجاری که از بازیکنان و مربیان و هواداران برای رسیدن به اهداف شرکتی خود استفاده می کند, بنگریم

بسیاری بر این باورند که منبع درآمد باشگاه‌های حاضر در لیگ برتر فوتبال انگلستان باید روشن و شفاف باشد. برخی دیگر نیز بر این باور هستند که شفافیت منبع درآمد باشگاه‌ها توقعات بازیکنان را بالا می‌برد.

روزنامه گاردین این مطلب را به بحث گذاشته و نظرات موافقان و مخالفان را بازتاب داده است. کوین گوردون، استیو مک کلارن و مدیر برنامه‌های تئووالکات از موافقان این طرح محسوب می‌شوند.

در فوتبال ایالات متحده هر چند که آن کشور سابقه فوتبال چندانی ندارد اما لیگ نیمه‌حرفه‌ای و بابرنامه‌ای دارد و همچنین به‌دلیل مسائل حاکم بر آن کشور منبع و یا منابع باشگاه‌های ورزشی همچون شرکت‌های دولتی شفاف هستند.

چلسی به‌عنوان مثال ۲ سال پیاپی در لیگ برتر فوتبال انگلستان قهرمان شده و از طرفی یکی از ثروتمندترین افراد روی کره‌خاکی به‌نام رومن آبراموویچ، سرمایه عظیم خود را که برگرفته از صنعت نفت روسیه است در باشگاه خرج می‌کند.

از سوی دیگر در حال حاضر نمی‌توان صرفاً باشگاه چلسی را مورد ارزیابی قرار داد؛ زیرا قبل از این، سایر باشگاه‌ها نیز قهرمان شدند و باید آنها نیز از نظر وضعیت مالی شفاف باشند.

پیش از هر چیز باید جایزه‌های تیم قهرمان حذف شود؛ زیرا در دنیای امروز، فوتبال تنها و تنها برای پول نیست و سایر جنبه‌های زندگی انسانی در جایگاهی بالاتر از پول قرار گرفته است. از سوئی دیگر مبلغ پرداختی به تیم برنده آنچنان ناچیز است که نمی‌توان روی آن حساب ویژه‌ای باز کرد. به هر حال با پیروزی و قهرمانی هر تیم، سهام باشگاه افزایش می‌یابد و بالطبع سرمایه باشگاه با فزونی روبرو می‌شود.

از طرفی هر باشگاه از پخش تلویزیونی خود مبالغ زیادی به‌دست می‌آورد. تبلیغ بر روی پیراهن و تبلیغات کنار زمین، خود سهم عمده‌ای از سرمایه باشگاه‌ها را تشکیل می‌دهد. در فوتبال آمریکا همه ۲۰ باشگاه حاضر در لیگ ملی آن کشور، از حقوق یکسانی برای پخش تلویزیونی برخوردارند. در فوتبال انگلستان نقل و انتقال بازیکن و یا مربی چیزی نزدیک به ۷۵ درصد سرمایه را تشکیل می‌دهد. از سوی دیگر در فوتبال انگلستان مربیانی نظیر خوزه مورینیو پرتغالی، آرسن ونگر فرانسوی و سرآلکس فرگوسن اسکاتلندی حضور دارند. قدر مسلم لیگ برتر فوتبال انگلستان بیشتر یک اسم است، زیرا در آن مربیان و بازیکنان گروهی از کشورهای مختلف حضور دارند.

برترین مربیان حاضر در لیگ انگلستان می‌گویند: ”قرارداد بالای شما مؤید پیروزی شما نیست، اگر شما واقعاً مربی خوب و بزرگی هستید، باید این را در زمین مسابقه و مقابل حریفان نشان دهید“.

در انگلستان هر باشگاهی کلوپ هواداران دارد که از هر یک از اعضاء برای عضویت، مبلغی دریافت می‌شود و به عوض از تسهیلاتی نظیر امتیاز خرید بلیت مسابقات و همچنین حضور در مراسمی که با شرکت بازیکنان برگزار می‌شود، برخوردار می‌شوند. وجود کلوپ هواداران باعث می‌شود هر یک از باشگاه‌ها بتوانند به درستی تعداد هوادار خود را بشناسند. همچنین برخی از اعضاء فعال و باسابقه کلوپ، امکان حضور در برخی جلسات تصمیم‌گیری باشگاه را به‌عنوان نماینده هواداران دارند تا در جلسات، نقطه‌نظرات هواداران نیز مدنظر تصمیم‌گیرندگان قرار گیرد.

از طرفی اکثر باشگاه‌های مطرح اروپا نظیر بارسلونا، رئال‌مادرید و .... صرفاً طرفدارانی از کشور خود ندارند و از حمایت هواداران سایر کشورهای اروپائی و حتی جهان نیز برخوردارند. همچنین از آنجا که اکثر این باشگاه‌ها در لیگ قهرمانان اروپا بازی می‌کنند، آن مسابقات را نه تنها شهروندان اروپائی که بدون اغراق تمامی مردم جهان نظاره‌گر هستند و تبلیغات قبل، بین ۲ نیمه و حتی پس از پایان مسابقه و تبلیغات محیطی کنار زمین، تبلیغ محصولات اروپائی نیست که تبلیغ محصولات خارج از اروپا نیز در آن دیده می‌شود.

اگر منبع و یا منابع درآمد باشگاه شفاف باشد، برخی فسادهای حاکم بر باشگاه‌ها کمتر می‌شود. شاید اگر روزی درآمد باشگاه‌ها شفاف باشد، همه به فوتبال، فوتبالی که در آن روح جوانمردی موج می‌زند، روی آورند.

دیدگاه دیگری که وجود دارد آن است که لزومی ندارد باشگاه‌ها به معرفی و شفاف‌سازی منابع درآمد خود بپردازند. دکتر ”بیل جرارد“ از صاحبنظران در زمینه مدیریت ورزشی و تجارت بر این باور است: اگر منابع و سرمایه باشگاه مشخص باشد، سطح توقعات هواداران و بازیکنان بالا و بالاتر می‌رود. هواداران در آن صورت خواستار به خدمت گرفتن بازیکنان بهتر و بهتر می‌شوند و با هر شکست و ناکامی تیم، کل مجموعه مدیران باشگاه را متهم می‌کنند. از سوی دیگر بازیکنان نیز درخواست افزایش دستمزد را ارائه می‌کنند و به‌هنگام انتقال به باشگاهی تازه با علم به سرمایه باشگاه رقم پیشنهادی را بالا می‌برند، در حالی‌که به هیچ‌وجه ارزش آن مقدار را ندارند.

برخی به دنبال کسب درآمد از محل تبلیغات هستند اما این نباید باشگاه را در افزایش سرمایه کمک کند. باشگاه‌ها باید خود به دنبال کسب درآمد باشند.

تبلیغات باید جزئی کوچک و کم‌مقدار از سرمایه باشگاه را تشکیل دهد. به واقع اگر هیچ‌یک از تلویزیون‌ها حتی تلویزیون رسمی برخی باشگاه‌ها، رقابت‌ها را پخش نکنند، هیچ‌یک از دوستداران و تماشاچیان در منازل خود نمی‌توانند مسابقات را ببیند و تنها همان چند ده هزار نفر حاضر در ورزشگاه شاهد بازی خواهند بود. پس مسلم است با این تفکر، باشگاه باید به تلویزیون‌ها برای پخش مسابقات پول بدهد نه اینکه تلویزیون به باشگاه پول بدهد. قرار دادن جایزه مالی به تیم برنده اصلاً شایسته نیست، زیرا یک بازیکن گل پیروزی را به ثمر رسانده، در حالی‌که جایزه به باشگاه تعلق می‌گیرد.

هر چند پیروزی یک تیم محصول کار تیمی است و یک بازیکن به تنهائی نمی‌تواند در زمین کاری انجام دهد اما به هر حال باید سهم بیشتری به بازیکن تعلق گیرد. در اکثر کشورها باشگاه‌ها ماند یک شرکت محسوب می‌شوند و تمامی شرکت‌های فعال موظف به اعلام وضعیت مالی و اعلام سود و زیان در پایان هر سال هستند. اگر سود و زیان باشگاه‌ها اعلام شود، ممکن است یک باشگاه که متحمل زیان شده، هواداران خود را از دست بدهد از طرفی باعث آن می‌شود برخی باشگاه‌ها برای افزایش محبوبیت از طرفدار و هوادار در صورت وضعیت به مالی خود دست به تقلب بزنند و چه‌بسا در این بین یک باشگاه ورشکسته شود و بهترین بازیکنان حاضر در آن باشگاه‌، راهی جز ترک فوتبال و اعلام بازنشستگی نداشته باشند.

در فوتبال انگلستان و در سراسر اروپا رابطه تنگاتنگی بین ورزش و موفقیت‌های مالی وجود دارد. آنچه مسلم است آنکه بی‌سرمایه هیچ کاری پیش نمی‌رود اما نباید با سرمایه، تمام ارزش‌های ورزش را که باعث نزدیکی مردم دنیا به‌هم می‌شود، با حاشیه برانیم و ورزش و فوتبال را به یک پدیده صرفاً تجاری که از بازیکنان و مربیان و هواداران برای رسیدن به اهداف شرکتی خود استفاده می‌کند، بنگریم.

منبع: گاردین

مترجم: علیرضا قدردوست نخ‌چی



همچنین مشاهده کنید