سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اعتراض در سکوهای قرمز


اعتراض در سکوهای قرمز

بررسی حال و هوای سکوهای استادیوم های فوتبال کشورمان در این روزها

وقتی وارد استادیوم می‌شوید احتمالا به عنوان یک هوادار فوتبال متوجه مستطیل سبز رنگی می‌شوید که بناست چشمان شما را به جمال ۲۲ بازیکن احتمالا محبوب یا منفورتان روشن کند! اما می‌خواهیم در این نگاره از شما خواهش کنیم چشمان‌تان را کمی به اطراف و اکناف بگردانید تا با نمایه‌ای مهیج‌تر روبه‌رو شوید. نمایه‌ای که نامش «سکو»ست! سکوها تشکیل شده است از تعدادی هوادار ۲پا که درست شبیه شما هستند و عموما به یکی از اهداف تشویق تیم مورد علاقه، فحاشی به تیم مقابل، خود نمایی که اصطلاحا تماشاگرنما نامی‌ده می‌شوند و یا خوش‌گذرانی به طریقه مجاز یا غیرمجاز راهی استادیوم می‌شوند و سکونشین می‌شوند. اما جریان حاکم بر سکوهایی که روی آن‌ها می‌نشینید و ۹۰ دقیقه دویدن ۲۲ بازیکن به دنبال یک توپ را تماشا می‌کنید، آن‌قدر مهم است که می‌خواهیم نظرتان را به این‌ جریان ۲۲۰ ولت(!) جلب نماییم. بخوانید...

● حال و هوای اجتماعی

سکوها در میان همهمه داغی‌های اجتماعی!

سکوها در فوتبال به عنوان یک پدیده فراگیر و جهان‌شمول اجتماعی بیش از هر چیز از بطن تحولات روز اجتماع متأثر هستند. در کشور ما سکوهای فوتبال و هواداران در طول تاریخ نشان داده‌اند تا چه اندازه هویت‌شان را از تحولات و التهابات اجتماعی گرفته‌اند. آذرماه سال ۷۶ زمانی که تیم ملی فوتبال ما به سبب موفقیت تاریخی‌اش در مقابل استرالیا و صعود حماسی به جام‌جهانی فوتبال، شادی را به جامعه هدیه کرد، بارزترین نوع جامعه‌پذیری فوتبال و تاثیر متقابلش بر اجتماع را شاهد بودیم. جامعه وقت کشورمان با آن پیروزی حماسی به انسجام جالب توجهی رسید که به اذعان بسیاری از کارشناسان سیاسی و اجتماعی به نوبه خود بی‌نظیر بود. دهه ۶۰ زمانی که جنگ ۸ ساله بر کشور تحمیل شده بود، جو حاکم بر سکوهای استادیوم‌ها، عموما همراه بود با همدلی اجتماعی! به نحوی که تماشاچیان فوتبال برای عشق ورزیدن به فوتبال و یکدیگر راهی استادیوم‌ها می‌شدند تا دقایقی به تماشای لذتی به نام «فوتبال» بنشینند. در آن زمان عشق و علاقه و هواداری تماشاگران به تیم‌ها رنگ و بویی غیرتی داشت و این بدون شک متاثر از فضای حاکم بر جامعه آن روزها بود. اما اکنون و در دهه ۹۰ که نسل کنونی با انبانی از هیجانات، فشارها، خواسته‌ها و نیازهای اجتماعی پا به سکوی استادیوم‌ها می‌گذارد، بدون شک تحت تاثیر فضای جامعه به بروز و ظهور رفتارهایی که شاهدش هستیم، می‌پردازد. البته گاهی نیز این تحولات از روی سکوها به درون جامعه کشیده می‌شود.

● حال و هوای فرهنگی

ذوق‌زدگی فرهنگی و فوتبالی که تباه شد!

ذوق‌زدگی فرهنگی و بالیدن به فرهنگ و تمدن ۲۵۰۰ ساله ایرانی یکی از چالش‌هایی است که همواره گریبان‌مان را در شیون مختلف گرفته است. شعار نام آشنای «تماشاگران ما بهترین تماشاگران دنیا هستند...» را بی‌شک شنیده‌اید! شعاری که به معنای واقعی کلمه برای سیاست‌مداران ما به بازیچه و ملعبه دستی برای فرار از حقیقت مبدل شده است. این‌که ما داعیه این را داشته باشیم که هواداران و سکونشینان استادیوم‌های فوتبال ما از حیث فرهنگی و اخلاقی در بالاترین سطح فوتبال دنیا هستند دروغ بزرگی است که شاید به سبب مصالح فوتبال کشور از سوی دست‌های پشت پرده مطرح می‌شود، اما به واقع همگان می‌دانند که این مصلحت‌اندیشی به بیراهه‌ای‌ می‌رود که نتیجه‌اش تباهی فوتبال است. مهندسی فرهنگی سکوها به ما می‌گوید که جوانان سکونشین استادیوم‌های فوتبال ناخواسته گرفتار هجمه‌ای از زشتی‌های فرهنگی و یا به عبارتی ناخالصی‌های فرهنگی هستند که بر روان و تفکر آن‌ها تاثیرات مخرب دارد. روزگاری شعار هواداران استادیوم‌نشین اشعاری از قبیل: «توپ، تانک، فشفشه، این توپ باید گل بشه...» یا «تیم ما قهرمان می‌شه، خدا می‌دونه حقشه...» بود اما اکنون چه بر سر وضعیت فرهنگی سکوها آمده است که اشعار به گونه‌ رنگ عوض کرده‌اند که سیمای ملی از باز کردن پیچ بلندگوی صدای تماشاچیان می‌هراسد! هراسی که از زیبایی تماشای فوتبال از جعبه جادویی هم کاسته است. بدون شک این اتفاق متاثر از رویه غلطی است که از غفلت ‌مدیران فرهنگی کشورمان به وجود آمده است. حال این‌که تا چه اندازه مدیران ورزش به بحث فرهنگ‌سازی در استادیوم‌ها توجه کرده‌اند، مقوله‌ای است که بیان آن در این مجال نمی‌گنجد.

● حال و هوای سیاسی

خط قرمزهایی برای ورزش، که باید فهمی‌ده شود!

اتفاقات اخیر باشگاه پرسپولیس و اعتراض هواداران این تیم به عملکرد سرخ‌پوشان پایتخت در فصل جدید لیگ‌برتر فوتبال، بدون شک بیش از آن‌که ورزشی و فوتبالی باشد، سیاسی است! ماجرای حضور کفاشیان‌ها، سعیدلوها و علی آبادی‌ها در راس هرم ورزش و به خصوص فوتبال کشورمان، ماجرایی است که ریشه در بسیاری از تحولات سیاسی چند سال اخیر کشورمان دارد. تحولاتی که اگر بخواهیم خارج از خط قرمزهای معمول و متداول و از زاویه نگاهی کاملا ورزشی به آن بنگریم، بدون شک ما را با حقایقی شگفت‌انگیز رو به رو می‌کند.

ناکامی‌های کفاشیان‌ در راس فوتبال کشورمان و فدراسیونی که ۲ سال، تمام ناکامی‌های ممکن را به دست آورد اما به هیچ وجه از سوی مدیران بالادست مورد مواخذه قرار نگرفت، سبب شد تا افکار عمومی نسبت به قضیه ورود سیاست به عرصه ورزش و فوتبال مشکوک شوند. تا آن‌جا که این شک بلایی شد به جان فوتبال! به واقع فوتبال کشورمان بیش از هر زمان دیگری این روزها سیاست‌زده شده است. مقاومت عادل فردوسی‌پور و برنامه نود در برابر انتقال تیم نفت تهران به اراک یکی از شاخص‌ترین نمونه‌های جنگ نابرابر فوتبال و سیاست بود که نهایتا با فشار افکار عمومی این جنگ به سود فوتبال و ورزش تمام شد. حال در ماجرای اعتراض سکونشینان سرخ‌پوش به عملکرد تیم‌شان و شعار ۷۰ هزارنفری آن‌ها و تشویق علی دایی، ملموس است که این جریان نه به سبب محبوبیت دایی بلکه به دلیل مقابله با جریان دست‌های پشت پرده شکل گرفته است. هواداران پرسپولیس از شیوه بر سر کار آمدن حمید استیلی و ماندگاری حبیب کاشانی بر سر پست‌اش ناراحتند و این خود عاملی شده است تا آن‌ها دایی را به عنوان نماد اعتراض‌شان تشویق کنند.

نویسنده: مرتضی اخوان



همچنین مشاهده کنید