پنجشنبه, ۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 23 January, 2025
ورزش به مثابه مقوله ای فرهنگی
بدون شک ورزش و تربیت بدنی در جوامع امروزی دارای کارکردهای اجتماعی و فرهنگی فراوانی است و باید در حوزه پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی توجه ویژهای به آن مبذول شود. ورزش و تربیت بدنی پس از پیشرفت سریع در دهههای اخیر به جایگاهی رفیع و جهانی دست یافت. دانشمندان و مدیران ورزش، بویژه گزارشگران و نویسندگان ورزشی، به تقدیم و تکریم این پدیده پرداختند و بشر را در فراغت شیرین خویش به تماشای اسطورههای ورزشی در استادیوم یا از طریق تلویزیون واداشتند، به طوری که پیشرفت ورزشی و ارتقا در جدول جهانی ورزش، شاخص عمدهای از پیشرفت فرهنگی و اجتماعی در تمدن جدید و عامل تعیین کنندهای در رشد اقتصادی و صنعتی به شمار رفت.
پیشگامان پرشورتر ورزش آن را «وجدان جمعی بشر» ، «شکل مدرن پیکارهای اقتصادی و سیاسی» یا «تجلی و تعالی شخصیت انسان برتر» یا به گفته پییر دو کوبرتن «فروزانترین شعله مشتعل قلب انسانها» مینامند. ویلکرسون و دودر، کارکردهای اجتماعی ورزش در جامعه را در مقولههای زیر طبقهبندی کردهاند:
۱) کاهش هیجانات
۲) اثبات هویت
۳) کنترل اجتماعی
۴) اجتماعی شدن
۵) عامل تغییر
۶) بیداری و آگاهی جمعی
۷) احساس موفقیت
در عین حال، در رویکرد جامعهشناسی ورزش، فرهنگ به معنای تایلوری همه ساختارهای ورزش و تربیت بدنی را فرا میگیرد و در تعریف کروبری، فرهنگ شامل همه سازوکارهای رفتاری در ورزش میشود. در این نگرش، ورزش به منزله مقولهای فرهنگی، شیوهای تربیتی و جزئی از شخصیت انسانی و یک ضرورت تام اجتماعی است. از طرفی ورزش همه حیطههای رشد و یادگیری و پرورش استعدادهای آدمی را در برمیگیرد و از طرف دیگر، آیینه اجتماع بوده و با سایر ساختارها و نهادهای اجتماعی ارتباطی متقابل دارد و در بعدی عمیقتر جزئی از فرهنگ انسانی و به منزله یکی از وجوه تمایز انسان از سایر موجودات تلقی میشود.
گاهی در میادین و مجامع ورزشی، با دخالت دستهای سوء تجاری و سیاسی نقشهای اصلی ورزش و ارتباط مستقیم آن با فرهنگ کمرنگ میشود و به جای آن برد و باختها، جوایز، پول و شهرت کاذب در درجه نخست اهمیت قرار میگیرد. این رویکرد غالب، دستاندرکاران، بازیکنان، تماشاگران و رسانههای ورزشی را نیز تحتالشعاع قرار میدهد، به طوری که حتی در محیطهای علمی و دانشگاهی ورزش نیز با تأثیرپذیری از جریان تک بعدی ورزش چنین روندی رایج میشود و نگرش تک بعدی و غیر فرهنگی به ورزش در برنامههای آموزشی و پژوهشی این رشته وارد میشود.
● علل عدم گرایش پژوهشگران به انجام پژوهشهای اجتماعی در ورزش
بهرغم گستره و فراگیری ورزش و تربیت بدنی در جامعه، امروزه پژوهشهای اجتماعی در حوزه جامعهشناختی و فرهنگی ورزش بسیار اندک و انگشت شمار است.
از یک طرف، جهتگیری پژوهشگران دانش اجتماعی به سمت مباحث نظری و آکادمیک صرف، موجب عدم توجه به مسائل عینی جامعه از جمله پدیده فراگیر ورزش و تربیت بدنی میشود. کندال بلانچارد، مردمشناس معروف در کتاب مفصل و عمیق «مردمشناسی ورزش»بر این نظر تأکید دارد: «لازم است که پژوهشهای داخلی جامعهشناسی ورزش از حاشیه به متن آیند ... به همین منظور، باید گفتمان عمومی جامعه نسبت به جامعهشناسی ورزش تغییر یابد. برای رسیدن به این هدف، لازم است که جامعهشناسی و فرهنگشناسی را به عنوان یک کل بیشتر در معرض کوششهای اجتماع برای اندیشیدن به آزردگیها و رنجهایش قرار دهیم». بلانچارد همچنین خاطر نشان میکند که «جامعهشناس، باید هم شهروند باشد هم جامعهشناس و این دقیقاً باید روحیهای باشد که مردمشناسی و جامعهشناسی معاصر را به پیش براند».
از طرف دیگر، بسیاری از پژوهشگران علوم ورزشی بر این اعتقاد هستند که پژوهش اجتماعی ورزش کاری بیفایده است؛ چرا که تأثیری بر عملکرد ورزشکاران ندارد یا برخی از فارغ التحصیلان کارآمد دانشگاهها و مؤسسات آموزشی تربیت بدنی و علوم ورزشی به این باور نرسیدهاند که توانایی انجام مطالعات و تحقیقات اجتماعی ورزش را دارند. شک و تردید کارشناسان علوم دیگر درباره دشوار بودن عینیگرایی در این گونه تحقیقات و نیز تسلط پارهای از مفاهیم پیرامون ورزش که این پدیده را صرفاً یک سرگرمی و بازی میدانند نیز از جمله مشکلات بر سر راه پیشرفت مطالعات اجتماعی و فرهنگی ورزش به شمار میروند.
در ایران به دلیل کمبود تحقیقات و مطالعات در زمینه جامعه شناسی ورزش، این حوزه علمی ناشناخته مانده است. این در حالی است که چنانچه مبانی اجتماعی و فرهنگی ورزش و تربیت بدنی و کارکردهای گسترده آن در ساختار جامعه و نهادهای اصلی به خوبی شناخته شده و تبیین نشود، جهتگیری و اهداف اجتماعی ورزش و تربیت بدنی با ابهامات فراوانی مواجه خواهد شد.
● وظایف جامعهشناسی در حوزه ورزش
از بسـیـاری جـهـات، جامعهشناسی ورزش نوع خـاصـی از جامعهشناسی کاربردی است. مطالعه ورزش از دیدگاه بین نهادی، میان فرهنگی یا مقایسهای، همواره دلایل علمی و عملی خود را داراست. به عبارت دیگر، جامعهشناسی ورزش میتواند به روشنگری و همچنین معماری جامعه کمک کند و در هـر دو مـورد دارای پیامدهای عملی باشد.
با توجه به مسائل مطرح شده و به منظور تغییر نگرش جامعه ورزشی به جامعهشناسی ورزش، نقشهایی را نیز باید جامعهشناسان ورزش بر عهده گیرند:
۱) لازم است کنشگران علوم اجتماعی، مشارکت عملی بیشتری در جامعه ورزشی داشته باشند تا با شناخت مشکلات واقعی ورزشکاران، تماشاگران، مربیان و دست اندرکاران ورزش، برای حل آنها از طریق پژوهشهای اجتماعی و فرهنگی همت گمارند.
۲) لازم است جامعهشناسان توجه دقیقتری به حوزه جامعهشناسی ورزش داشته و برخی از اولویتهای پژوهشی خود را در این جهت سوق دهند.
۳) لازم است نهادها، دستگاهها و مؤسسات فرهنگی، اجتماعی و ورزشی بخشی از بودجههای مطالعاتی و پژوهشی خود را به موضوع جامعهشناسی ورزش و تربیت بدنی اختصاص دهند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست