جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نامی به عمر جهان ۱


نگاهی به جغرافیای تاریخی خلیج فارس

خلیج فارس - به عنوان شعبه ای بزرگ از اقیانوس هند - كه بر سر راه كلیه خطوط دریایی در مشرق عدن واقع شده است و در مقام محل و معبر مبادله كالا و تجارت میان شرق و غرب؛ نه تنها از زمان های دور صحنه رقابت و كشمكش های ملل ذینفع و متجاوزان و استعمارگران بوده است بلكه همیشه و بیش از هر دریای دیگری مورد توجه علمای معرفه الارض و باستان شناسان و مورخان و جغرافیانویسان قرار داشته است. شاید این جستار باز نمود كیفیت پیدایش خلیج فارس را برنتابید، اما همین قدر می توان گفت كه در روزگاران بسیار دوری كه «تمام سرزمین مقدس ایران و عراق و عربستان را اقیانوس گسترده ای فراگرفته بود، یك فشار تحت الارضی در عصر هیوسن طبقات زمین را بالاآورده و فلات را فرو برده و خلیج فارس را ایجاد كرده است.»۱به رغم این كه نخستین جغرافیانویسان مسلمان - سده سوم تا ششم ه.ق - بالطبع در افق علمی بسیار محدودی حركت می كردند و از یافته های آزمایشگاهی و فسیل شناسی در تبیین نظریه های زمین شناسی خود بی بهره بودند، اما با این همه نظریه دانشمند بزرگ ابوریحان بیرونی درباره «چگونگی پیدایش خشكی ها و دریاها؛ و به عبارتی بیرون آمدن خشكی ها از دریاها و یافته های فسیل شناسی» به اصول دانش پیشرفته زمین شناسی و مبانی علمی جغرافیا بسیار نزدیك است. بیرونی گوید: «با گذشت زمان دریا به خشكی و خشكی به دریا تبدیل می شود و اگر این كار پیش از بودن مردمان در جهان بوده باشد دانسته نیست و اگر پس از آن بوده باشد گزارشی از آن برجای نمانده است... این بیابان عربستان كه می بینیم نخست دریا بوده و سپس پر شده است و نشانه های آن هنگام كندن چاه ها و حوض ها آشكار می شود، چه در آن چینه هایی از خاك، ریگ و قلوه سنگ دیده می شود و نیز پاره های سفال، شیشه و استخوان به دست می آید كه ممكن نیست كسی آن را به عمد در زیر خاك پنهان كرده باشد. همچنین سنگ هایی بیرون می آید كه چون آنها را بشكند، صدف ها، حلزون ها و چیزهایی كه گوش ماهی نامیده می شود به نظر می رسد... و این گونه چیزها در باب الابواب بر كناره دریای خزر هست. و البته برای تبدیل دریا به خشكی وقت معین و تاریخی به یاد كسی نیست.»۲اوضاع و احوال خلیج فارس در ادوار پیش از میلاد به درستی دانسته نیست و مدرك مدون و قاطعی كه منشاء قضاوتی دقیق قرار گیرد به دست نیست. این كه آیا در آن دوران فنیقی ها در مناطق مسكونی خلیج فارس مستقر بوده اند یا نه؛ پاسخ محكمه پسندی ندارد. ولی قدر مسلم این كه از چهار هزار سال ق.م تجارت دریایی میان اقوام ساكن این منطقه جریان داشته است. بابلی ها كه به اعتبار گفته تورات (- كتاب یوشع) نیروی دریایی عظیمی داشته اند و همیشه به خلیج فارس توجهی خاص نشان می دادند. اكثر مورخان یونانی - از جمله هرودوت - معتقدند كه بابلی ها وسائل مورد نیاز خود را كه از عربستان و هندوستان تهیه می كردند از طریق خلیج فارس حمل می كردند. به لحاظ موقعیت سوق الجیشی نیز بابل در حوالی خلیج فارس در كنار دجله و فرات قرار گرفته بود و سه دریای فارس، هند و اسود را به هم مرتبط می ساخت. با وجود اینها پیش از همه احتمالاً پای فنیقیان به خلیج فارس باز شده است كه در مركز عالم متمدن عهود باستان می زیستند و در كشتی های خود از بیبلوس۳ و صور و صیدا رموز دریانوردی و همچنین آداب خط و كتابت را به نقاطی از عالم بردند كه یكی دو هزار سال بعد قلمرو گسترده مسیحیت و اسلام گشت. حتی بر آنچه هرودوت می نویسد: «فارسیان دانشمند مدعی هستند كه وقتی فنیقی ها از دریای اریتره (سرخ) به سواحل مدیترانه شرقی مهاجرت كردند و در سرزمینی كه امروز در آن می زیند ساكن شدند بی درنگ به بحرپیمایی های طویل دست زدند»۴ می توان احتمال داد كه فنیقی ها شرقی تر از آن بوده اند كه تاكنون پنداشته ایم. «بسیاری از مولفان پنداشته اند كه بحرین وطن اصلی فنیقی های دریانورد بازرگان مدیترانه ای بوده است كه به مثابه ارابه تمدن های باستانی بودند. این پندار مبتنی است بر شباهت عجیب گورهای بی شماری كه در بزرگترین جزیره بحرین دیده می شود با مقابر فنیقیان. باستان شناسان متعدد سال هاست كه در این باره مشغول مطالعه اند ولی هنوز تعبیر واحد و قاطعی از آنها دیده نشده است. اما به هر جهت آن چه مسلم می نماید این است كه فنیقیان پیش از استقرار در سواحل مدیترانه در خلیج فارس مستعمراتی داشته اند.۵

چنین قومی دست كم ضمن راه های تجارتی خود آشنایی هایی با خلیج فارس داشته است؛ به خصوص اگر در نظر داشته باشیم كه بزرگترین لشكركشی های سرداران بزرگ تاریخ در آن زمان به استعانت دریانوردان فنیقی امكان می پذیرفته است. لشكركشی اسكندر به این سوی جهان فصل تازه ای است. اسكندر در بازگشت از فتح هند به یك دسته از سربازان خود به سركردگی نئارخوس ماموریت داد كه در مصب رود سند به كشتی بنشیند و به كمك دریانوردان قبرسی، فنیقی و مصری همراه خویش در ساحل عمان و خلیج فارس تا آنجا كه می تواند پیش براند.»۶ نئارخوس كه دوست زمان كودكی اسكندر بود در حدود سال های ۳۲۵ ق.م سفر اكتشافی خود را آغاز كرد و طول خلیج فارس از سند تا فرات را پیمود. این دریانوردی اكتشافی بسیار مهم، ۱۴۶ روز ادامه داشته و نئارخوس در ۲۴ فوریه ۳۲۵ ق.م در حاشیه رودخانه اهواز (كارون؟) لنگر انداخته و به سپاه اسكندر پیوسته است. به عقیده استرابون - كه به تفصیل از حركت نئارخوس صحبت كرده - مهمترین دستاورد این سفر نظامی - اكتشافی؛ اتصال اروپا به مناطق دوردست شرق و به ویژه هندوستان و چین بوده است.۷ در این كه میان هندوستان و نواحی مسكونی خلیج فارس - جزایر و شهرهای ساحلی - و حوزه اروندرود، از روزگاران دور ارتباط برقرار بوده است؛ شكی نیست. در سال ۳-۱۹۲۲م، مسترماكیMr. E. Macky؛ در جریان حفاری های جزیره كیش؛ مهر منقوشی یافت كه از هر حیث، با مهرهایی كه توسط سرجان مارشال Sir.j Marshal در شمال هندوستان كشف شده، مشابه است. از این مانستگی قابل تامل دانسته می آید كه نه فقط رابطه منظمی بین دو مكان مزبور وجود داشته؛ بلكه تمدن مشتركی نیز در این دو جا جاری و حاكم بوده است، كه چندین هزار سال، بر ادواری كه ما از آن مطلعیم، اقدم است... به نظر دكتر تئودور بنت، Dr. T. Bent ملاحان و بحرپیمایان جسوری كه در آن روزگاران در توسعه تجارت می كوشیده اند از نژاد فنیقی بوده اند، اما برای اثبات این ادعا دلیل مستندی به دست نیست. هرودوت گوید: «فنیقی ها مدعی اند كه از نواحی خلیج فارس آمده اند ولی مدركی برای اثبات مدعای فوق موجود نیست... با این همه هم هرودوت و هم استرابون تاكید می كنند كه در این نواحی مراكز مهم تجارتی وجود داشته است و فنیقی ها در سواحل خلیج فارس آمد و شد داشته اند.»۸

•فتوحات اسلامی در جزایر خلیج فارس

با وجود جایگاه مهم جغرافیایی خلیج فارس و جزایر آن؛ نزدیكی به شبه جزیره عربستان (پایگاه و خاستگاه اولیه اسلام)؛ و سرعت گسترش اسلام و دامنه وسیع فتوحات، چنین به نظر می رسد كه مسلمانان، نیرو و برنامه ریزی خیلی جدی و دقیقی به منظور فتح شهرهای ساحلی و جزایر خلیج فارس خرج نكرده اند و فی الواقع هدف اصلی و نوك تیز پیكان یورش مسلمانان متوجه مناطق مركزی، غربی و به ویژه صفحات شمالی ایران - علی الخصوص شمال قزوین - بوده است. آنجا كه جنگاوران كوهستان های دیلم در برابر تهاجم مسلمانان به شدت مقاومت می كردند... اما این طور هم نیست كه سپاه فاتحان از كنار كرانه ها و كناره ها و جزایر خلیج فارس به سادگی گذشته باشند. بلاذری در بخش [فتح] «حوزه های فارس و كرمان»؛ از تسخیر جزیره ابركاوان (قشم) و توج - در زمان خلیفه دوم - سخن گفته است: «گویند زمانی كه علاء خضرمی از جانب عمربن خطاب ولایت بحرین را داشت، هرثمه بن عرفجه بارقی از قوم ازد را بفرستاد و او جزیره ای را در فروسوی فارس فتح كرد سپس عمر به علاء نامه نوشت و فرمان داد كه هرثمه را به یاری عتبه بن فرقد سلمی فرستد و علاء چنان كرد كه وی فرموده بود، پس از آن عمر؛ عثمان بن ابی العاص ثقفی را ولایت بحرین و عمان داد. عثمان در آن دیار به هر سوی بتاخت و اهل آنجای را به اطاعت خویش در آورد. سپس برادر خود حكم بن ابی العاص را با سپاهی عظیم از قوم های عبدالقیس و ازد و تمیم و بنوناجیه و دیگر قبایل از راه دریا به سوی فارس فرستاد. حكم جزیره ابركاوان را فتح كرد، بعد به سوی توج تاخت.»۹

این فتوحات در سال ۱۹ه. به وقوع پیوسته است.

•جزیره ابركاوان كجاست

ابوالقاسم محمدبن حوقل بغدادی، سیاح و جغرافیدان عرب كه به سال ۳۷۶ ه.ق كتاب ارزشمند صوره الارض را نوشته است، در توضیح موقعیت خلیج فارس [كه متعاقباً از آن یاد خواهیم كرد] از سه جزیره خارك، لافت و اورال نام برده و در هر مورد شرحی و وصفی ارائه داده است. ابن حوقل جزایر فوق را مسكونی و دارای آب شیرین و حیوانات شیرده دانسته است.۱۰ این جزیره ابركاوان كه بلاذری از فتح آن به دست حكم ابن ابی العاص سخن گفته، همان جزیره لافت مورد اشاره و نظر ابن حوقل است كه اینك به قشم (كشم) شهرت یافته است و سندش هم این قول یاقوت ذیل لافت است كه گوید: «همان جزیره كاوان است و من در دریای فارس سفر كردم و نامی از جزیره لافت نشنیدم.»۱۱

در كتاب مجهول المولف: حدود العالم من المشرق الی المغرب كه تقریباً ۳ قرن پیش از معجم البلدان یاقوت و در حدود سال ۳۷۲ ه- (یعنی همزمان با تالیف سفرنامه ابن حوقل) تحریر شده، ضمن ضبط اسامی جزایر مشهور عالم از جزیره لافت نیز سخن رفته است: «دهم جزیره لافت است و اندر وی شهری خرم است مر او را لافت خوانند و اندرو كشت و بذر است و نعمت بسیار و آب های خوش و از همه جهان به بازرگانی به آنجا روند و این جزیره برابر پاریس است.»۱۲گی. لسترنج نام «طویله» را هم بر این اسامی افزوده است، وی گوید: «جزیره بزرگی كه در قسمت تنگ خلیج فارس واقع است و امروز كشم نامیده می شود و آن را جزیره «طویله» هم می گفتند، ظاهراً باید همان جزیره ای باشد كه در كتب ما در قرون وسطی به اسامی مختلف جزیره بنی (ابن) كوان ابركافان و ابركمان ذكر شده است و شاید این اختلاف تسمیه ناشی از اختلاف نسخ باشد و یاقوت گوید جزیره مزبور به نام لافت نیز معروف بوده است.»۱۳لسترنج شهر «توج» یا «توز» را مكانی ناپیدا دانسته است ك احتمالاً در آغاز قرن ششم ویران شده است. «توج شهری تجارتی بود پارچه های كتانی آنجا كه به رنگ های مختلف تهیه می شدند و گلابتون دوزی می شد، معروف بود. رودخانه شاپور كه از نزدیك شهر می گذشت غالباً رودخانه توج نامیده می شد و عضدالدوله دیلمی طایفه ای از اعراب را از شام كوچانیده در آنجا مقام داده بود. توج در آغاز قرن ششم ه- ویران شد و تاكنون محل آن پیدا نشده ولی گویند آن شهر در ساحل رودخانه شاپور یا نزدیك آن در زمینی پست به فاصله دوازده فرسخی جنابه و در ساحل دریا و چهار فرسخی معبری كه از دریز آغاز می شد، واقع بوده است. توج از نقاط مشهور دوره فتوحات اسلام است و تاریخ بنای مسجد آن به همان دوره می رسیده است. ولی در زمان حمدالله مستوفی با خاك یكسان بوده است.»۱۴

•خلیج فارس در یك نگاه

بررسی و بازنمود اوضاع و احوال اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خلیج فارس و جزایر آن پس از اسلام تا برهه تجاوز پرتغالی ها و تشریح وضعیت آن از عصر صفویه تا امروز به عنوان دو مقوله ممتاز، از حوصله این جستار بیرون است و ما قلمرو سخن خود را به تبیین جایگاه دریای فارس در متون مطمئن و كهن جغرافیای اسلامی، محدود می نماییم و سمت و سوی بحث را در جهت اثبات حقانیت نام و عنوان خلیج فارس (در مقابل ادعای مطرود و مردود هنبازی و همسانی خلیج فارس و خلیج عربی) و حق قطعی و مسلم حاكمیت ایران بر این دریا و جزایر ایرانی آن امتداد می دهیم.به تحقیق تمام متون قدیمی جغرافی جهان از نقشه های هكاتایوس و بطلمیوس، تا آثار جغرافیدانان و جهانگردان مسیحی و مسلمانان شعبه ای بزرگ از اقیانوس هند را كه از جنوب ایران به موازات بحر احمر، تا قلب دنیای قدیم پیش رفته است خلیج یا دریای فارس خوانده اند.

الف- موقعیت

خلیج فارس مانند دالانی است كه بین ۲۴ دقیقه ۳۰ درجه عرض شمالی و ۴۸ دقیقه ۵۰ درجه طول شرقی واقع شده، حدود آن از شمال و شمال خاوری، سواحل ایران، از خاور خلیج عمان از جنوب و باختر شبه جزیره عربستان است. رودخانه های دجله و فرات، كارون و كرخه كه از جبال ارمنستان و تركیه سرچشمه گرفته اند، به انضمام رودخانه های جراحی، هندیان و رودهای كوچك دیگر به این دریا می ریزند. گودی خلیج نسبت به موقعیت آن فرق می كند. این عمق در دهانه خلیج ۷۰ تا ۹۰ متر است و هر قدر به طرف بالای خلیج روید كمتر شود و به مسافت ۹۰ كیلومتری تا دهانه شط به ۳۰ متر رسد. در صیدگاه های مروارید عمق خلیج كمتر از ۳۶ متر است. برای خالی نبودن عریضه این را هم اضافه كنیم كه مساحت خلیج فارس ۹۷ هزار مایل مربع است و طول آن از سواحل عمان تا رأس دریا در حدود ۵۰ مایل و عرض آن كم وبیش بین ۲۹ تا ۱۸۰ مایل (تنگه هرمز) است.