سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

احیای میراث علمی مسلمانان


احیای میراث علمی مسلمانان

گفت و گو با سیّداحمد حسینی اشکوری

جناب آقای حسینی اشکوری، عمری را در کتاب‏شناسی، نسخه‏شناسی و احیای متون کهن اسلامی گذرانده ‏است و تجارب گران‏سنگی در این زمینه دارد. در این گفت‏وگو، نخست تقاضا کردیم از زندگانی علمی و فرهنگی خودشان بگویند و تجارب خویش را در اختیار دیگران قرار دهند؛ آن‏گاه به گفت‏وگو دربارة مراکزی که به احیای متون می‏پردازند، از جمله مرکز احیای میراث اسلامی پرداختیم. با توجه به مسافرت‏های داخلی و خارجی ایشان و آشنایی با کارهای خارج از کشور، نکات مفیدی در این زمینه بیان شد. مهم‏ترین نکتة این گفت‏وگو، نقادی ایشان از وضعیت تصحیح و چاپ دست‏نوشته‏های اسلامی است.

▪ خواهشمند است برای آشنایی خوانندگان, مختصری از زندگی خود را بیان فرمایید.

ـ این جانب سید احمد, فرزند حاج سید علی حسینی اشکوری، در نجف اشرف, شب سیزدهم ربیع‏الاول ۱۳۵۰ق پا به عرصة وجود گذاشتم. در خاندانی علمی و دینی پرورش یافتم که در استغنای طبع و بزرگ‏منشی معروف‏اند. پس از گذراندن روزگار کودکی و فراگیری خواندن و نوشتن، به درس‏های حوزوی پرداختم و تا نزدیک سال ق تحصیل علوم دینی را در محضر مدرسین و علمای بزرگ حوزه ادامه دادم. در این سال, به کار تحقیق و تصحیح متون و کتاب‏شناسی و فهرست نسخه‏های خطی روی آوردم.

کتاب‏های فراوانی از آثار نویسندگان معروف شرق و غرب, به عربی و فارسی و آن چه به این دو زبان ترجمه شده خوانده‏ام، و کم و بیش اطّلاع جنبی که در حوزه‏های ما کاوش در آن‏ها مرسوم نبود یا کم‏تر انجام می‏شده یافته‏ام و امروزه حتی کتاب‏های داستان و رمان و سفرنامه و امثال این موضوعات, بخشی از کتابخانة شخصی مرا که حدود هفده هزار جلد می‏شود، اشغال می‏کند.

در سفرهایی به انگلستان, ایتالیا, پاکستان, یمن, سوریه, لبنان و حجاز با شخصیت‏های علمی و مراکز تحقیقی, نشست‏ها و بحث‏های فراوان داشته‏ام. در دورة سفر, از کتابخانه‏های مهم مخصوصاً از بخش‏های نسخه‏های خطی کتابخانه غلفت نورزیده‏ام و از آن‏ها بهره‏ها برده‏ام.

به بیش‏تر شهرهای ایران و عراق سفر کرده‏ام و مجموعاً نسخه‏های خطی بیش از ۱۰۵ کتابخانه را با دقت بررسی نموده, بیش‏تر آن‏ها را فهرست کرده‏ام. این فهرست جداگانه به فارسی تنظیم شده یا در موسوعة دلیل المخطوطات به عربی تدوین شده و پاره‏ای از آن‏ها به چاپ رسیده است.

بنابراین تحصیلات جناب‏عالی در رشته‏های اسلامی در حوزة علمیه بوده است. دربارة تخصص خود در این رشته‏ها بفرمایید.

تحصیلات علمی را تا مرز مرحلة خارج در حوزة نجف اشرف گذراندم. چون میل داشتم در رشته‏ای کار کنم که چهل سال پیش کم‏تر بدان می‏پرداختند و به نظر لازم می‏آمد، از ادامة تحصیل بازماندم؛ ولی از محضر علمای بزرگ و استادان دانشور و مطالعه و بهره‏بری از کتاب‏های مهم علمی همواره برخوردار بوده‏ام.

در ادبیات عرب کار کرده‏ام و بیش‏تر نگارش‏هایم به این زبان است؛ چون زبان قرآن و سنت و یگانه زبان بین‏المللی دانش‏های اسلامی است. من معتقدم هر دانشمند و محققی باید با این زبان آشنا باشد تا بتواند با جهان علم و دانش در تماس مستقیم باشد. سال‏های متمادی است که با نسخه‏‏های خطی سر و کار دارم و در احوال و آثار دانشمندان شیعه, یادداشت‏های فراوانی برداشته‏ام. دوستان, مرا با لطف خود متخصص در این دو رشته می‏دانند.

▪ تاکنون چه پژوهش‏هایی را به ثمر رسانده‏اید؛ اعم از تحقیقات شخصی یا کارهایی که شما مدیریت کرده‏اید؟

ـ از حدود سال ۱۳۸۰ق، به کار تحقیق و احیای متون علمی و میراث فرهنگی دانشمندان بزرگ اسلامی پرداخته‏ام و بیش از سی عنوان از این متون, تا به حال در عراق, ایران و لبنان چاپ شده است. این کتاب‏ها گاهی تک جلدی و بیش‏تر آن‏ها دوره‏های چند جلدی است. کتاب‏های مجمع البحرین در شش جلد، امل الآمل در دو جلد، فقه القران قطب رواندی در دو جلد، ریاض العلماء در هفت جلد، الذخیرة شریف مرتضی، تکملة امل الآمل صدر, تعلیقة امل الآمل افندی، تتمیم امل الآمل قزوینی، تبصرة المتعلمین علامة حلی، نهج الایمان ابن جبر، رجال کشی و ضیافة الاخوان آقا رضی قزوینی از جملة آن‏هاست.

۳۵ کتاب از نگارش‏هایم چاپ شده و از آن‏هاست: فهرست نسخه‏های خطی کتابخانه آیت الله مرعشی در ۲۷ جلد، تراجم الرجال در چهار جلد، مؤلفات الزیدیة در سه جلد، التراث العربی در شش جلد، اجازات العلامة المجلسی و تلامذة العلامة المجلسی.

دو کار گسترده در دست تألیف دارم؛ به اضافة کارهای پراکندة دیگر که از پروردگار متعال توفیق به پایان رساندن آن‏ها را ‏خواستارم.

جناب‏عالی دارای کارنامة پژوهشی حجیم و غنی هستید و تجربه‏های گران‏بها در این عرصه دارید؛ لطفاً دربارة ویژگی‏های یک محقق برجسته و موفق بفرمایید.

در روزگار ما واژة «تحقیق» به دو معنا به کار می‏رود:

۱) کاوش گسترده در مسائلی مخصوص یا موضوعی خاص؛ مترادف این واژه در فارسی «پژوهش» است. با توجه به این تعریف, سال‏ها کوشش و تلاش می‏طلبد تا بتوان شخصی را «محقق» نامید و او را صاحب نظر در آن مسائل و موضوع دانست.

۲) کار در متون علمی تألیف دانشمندان گذشته؛ به گونه‏ای که متنی عرضه شود خالی از تحریف‏ها و نادرستی‏هایی که به جهت بی سوادی, کم سوادی یا کم دقتی کاتبان بدان متن راه‏یافته و بدین سبب, معنای آن مبهم و مختل شده و خوانندة کتاب را سرگردان کرده است. محقق, متن را با چند نسخه برابر می‏کند و عبارت‏های درست و نادرست را از یک‏دیگر جدا می‏سازد و منابع مؤلف را نشان می‏دهد و اگر توضیحی لازم باشد, در پانوشت صفحه‏ها توضیحات لازم را می‏آورد. تحقیق به این معنا در کشورهای عربی به کار می‏رفته و به کشور ما راه یافته است.

محقق برجسته و موفق کسی است که پرتلاش، بردبار، باذوق, فهمیده, بی ادعا و از شتاب‏زدگی به‏دور باشد. باید عالم به موضوع کتاب، دانا به اصطلاحات و واژه‏های مخصوص به کار رفته در آن، عارف به انواع خطوط قدیم، آشنا با روش‏های املایی گوناگون و کوشا در انتخاب نسخه‏های صحیح‏تر برای مقابله و تصحیح متن باشد.

▪ جناب‏عالی وضعیت موجود پژوهش را چگونه ارزیابی می‏کنید؛ چه قدر با وضعیت مطلوب فاصله داریم؟

ـ دنیای امروز ما دنیای شتاب و ماده است؛ همه می‏خواهند با سرعت, بهره‏های مادی بیش‏تر برند. تأنی در کارها و چشم‏پوشی از منافع مادی کم‏تر به چشم می‏خورد؛ بلکه در جامعه, آدم با ‏تأنی را عقب افتاده می‏دانند و آن را عضوی غیر مفید می‏پندارند. این اندیشه‏ای است ناسازگار با روش تحقیقی صحیح و مفید.

از سوی دیگر، با این‏که مراکز پژوهشی و تحقیقی در کشور ما, در سال‏های اخیر، فراوان تأسیس شده و در هر گوشه و کنار از این‏گونه مراکز و مؤسسات به چشم می‏خورد, ولی روند علمی آن‏ها نسبت به تعدادشان بسیار اندک است. شاید یکی از علت‏ها این باشد که سرپرستان بیش‏تر مراکز, خود در کارهای مطلوب استاد نیستند و افرادی که استخدام می‏کنند, تخصص و بعضاً اصلاً اطّلاعی از روش‏های تحقیقی ندارند تا بتوانند کاری مثبت و درست انجام دهند؛ به گفتة خودشان برای کمک زندگی تلاش می‏کنند, نه هدف علمی.

اگر کسی با عقیده وارد این میدان شود و در نهاد خود بر این باور باشد که علم و دانش, نیاز به کوشش فراوان دارد و باید این نیاز را به اندازة توانش تأمین کند تا سطح علمی دین و کشور را ارتقا دهد, می‏تواند بدون چشم‏داشت مادی و شتاب‏زدگی نابه‏جا, وارد جرگة محققین راستین شود و کارهای پر بار انجام دهد. مراکزی نشان دارم که پس از چند سال گذشت از تأسیس آن‏ها و صرف هزینه‏های کلان، مشورت‏خواهی می‏کنند و راه و روش کار را می‏پرسند! این مراکز فقط دکورند. وضعیت مطلوب تحقیقی با این شرایط فراهم می‏شود: سرپرست آگاه، عقیده به کار، احساس وظیفه، انتخاب روش صحیح، آگاهی از دانش‏های لازم، ‏دور ماندن از اهداف مادی و شهرت‏طلبی.

▪ وضع فعلی نگه‏داری نسخه‏های خطی به نظر شما چگونه است؟ و چه طرح‏هایی باید در این زمینه انجام گیرد؟

ـ در پنجاه سال اخیر, کتابخانه‏های بسیاری در مراکز علمی و شهرهای مختلف ایران تأسیس شده است. تعدادی از این کتابخانه‏ها به گردآوری نسخه‏های خطی اهتمام ورزیده, توانسته‏اند با گذشت زمان, ده‏ها هزار نسخه فراهم آورند. این حرکت، حرکت مبارکی است برای حفظ میراث‏ اندیشمندان اسلامی و پژوهش‏گران و مؤلفان عصرهای گذشته.

گردآوری این مجموعه‏ها سبب شد که عامة مردم توجه خاصی به نسخة خطی داشته باشند و تا اندازه‏ای قدر و منزلت آن را بشناسند و لااقل آن را یکی از کالاهای عتیقه بدانند که باید حفظ و حراست شود. دیگر، نسخه‏ها را به عنوان این‏که دارای اسماء الهی و آیات قرآنی است، در چاه‏های آب, رودخانه‏ها, مساجد و خرابه‏ها نمی‏افکنند و در دست‏رس کودکان نمی‏گذارند و از آسیب موش و موریان و سوسک به‏دور می‏دارند. اگر نسخه‏ای یا کتابخانه‏ای را به فروش گذارند, قیمت‏ها بسیار بالا و خواسته‏ها کلان است. اما با تمام این مراتب، از کتاب خطی آن‏طور که باید و شاید نگه‏داری نمی‏شود. بسیاری از کتابخانه‏ها را دیده‏ام که بخش خطی آن‏ها را در انبارهای ضایعات قرار داده‏اند یا در قفسه‏هایی نامناسب, صندوق لباس و... ! در یکی از مدارس علمی مازندران کتابخانه‏ای عمومی با قرائت‏خانه‏ای زیبا و مخزن کتاب‏های چاپی با قفسه‏های چوبی جالب، تأسیس شده است؛ ولی نسخه‏های خطی و کتاب‏های چاپ سنگی در غرفة جداگانه به صورتی غیرمرتب و گردگرفته نگه‏داری می‏شود. گویا به نظر مؤسس، این بخش زاید است و استحقاق عنایت بیش‏تر ندارد. بنیان‏گذار نیز هنگام تجدید بنای مدرسه، دستور داده‏اند مقداری از نسخه‏های خطی دفن شود و چنین کرده‏اند!

حال و احوال نسخه‏های خطی کشورمان چنین است و من در خانه‏ها و کتابخانه‏های مدارس و بعضی از مسجدها که دارای نسخه و کتاب می‏باشند, چیزها دیده‏ام که اگر جداً فکری برای حفظ و نگه‏داری آن‏ها نشود, بسیاری از میراث‏ ارزشمندمان از بین می‏رود و محصولی جز حسرت نخواهیم داشت. در این زمینه, مهم‏ترین بایسته‏هایی که به نظر می‏آید و پیشنهاد می‏شود, از این قرارند:

۱) مبالغ بیش‏تری برای خرید نسخه‏ها هزینه شود؛ گرچه فروشنده قیمت را گران تعیین کند؛

۲) نسخة خطی هر چه باشد, باید خرید, گرچه به‏نظر بی ارزش بیاید؛

۳) باید به ترمیم و بازسازی نسخه‏های آسیب دیده اهتمام ورزید؛

۴) تمام نسخه‏ها عکس‏برداری شود تا مراجعه‏کنندگان از عکس‏ها استفاده کنند؛

۵)محیط مخزن خطی‏ها باید هوا و شرایط مناسبی داشته باشد تا از فرسودگی جلوگیری شود؛

۶) کتاب برای بهره‏گیری است؛ باید با محققان و نیازمندان همکاری کرد.

جناب‏عالی مسئولیت مرکز احیای میراث اسلامی را بر عهده دارید؛ خواهشمندم ما را با خط مشی و اهداف و برنامه‏های این مرکز آشنا فرمایید.

تماس کاری چند ده ساله‏ام با کتابخانه‏های بزرگ و کوشش‏های تحقیقی و تألیفی که داشته‏ام, مرا با مشکلات محققان آشنا ساخت و بر آن داشت که گامی برای رفع بعضی نیازهای آنان بردارم. این، انگیزة اصلی تأسیس «مرکز احیای میراث اسلامی» بود که با همکاری دفتر مرجع والامقام, حضرت آیت الله العظمی سیستانی انجام شد. در سال ۱۳۷۴ش آغاز به کار کردیم و نخست به عکس‏برداری نسخه‏‏های خطی از کتابخانه‏های داخل و خارج کشور مشغول شدیم و به تدریج, کار را توسعه دادیم و بخش‏های مختلفی پایه‏گذاری شد. این بخش‏ها هم‏اکنون فعال است:

۱) بخش نسخه‏های خطی؛ در این بخش حدود ۵۷۰۰ نسخه گردآوری شده است. بسیاری از نسخه‏ها به خط مؤلفین یا با تاریخ قدیم از سدة پنجم به بعد یا دارای اجازات علما است. نسخه‏های تزیینی ممتازی نیز تهیه شده که دارای سرلوح و مجالس نقاشی و جلدهای روغنی با نقش و نگار است و از این دید پر ارزش است. فهرستی برای این نسخه‏ها می‏نگارم که جلد نخست آن به چاپ رسیده و در این روزها مشغول به نگارش جلد چهارم هستم.

۲) بخش نسخه‏های عکسی؛ برای عکس‏برداری از کتاب‏های ممتاز، در داخل کشور به کتابخانه‏های شخصی و شبه شخصی پرداخته‏ایم که اطّلاعی از آن‏ها در اختیار همگان نیست یا وسایل عکس‏برداری ندارند و محققان نمی‏توانند از این گنجینه‏های فراموش شده بهره برند. اما از خارج کشور نسخه‏هایی از کتابخانه‏های انگلستان, آلمان, روسیه, ایتالیا, پاکستان و بعضی از کشورهای اسلامی دیگر، عکس گرفته شده و کوشش کرده‏ایم کتاب‏هایی انتخاب شوند که در ایران یافت نمی‏شوند. در این بخش, بیش از ۲۵۰۰ نسخه تهیه شده و فهرست‏نگاری آن‏ها را دو فرزندم, سیّدجعفر و سیّدصادق, انجام می‏دهند و جلد نخست آن چاپ شده است.

۳) کتاب‏های چاپ سنگی؛ چون این کتاب‏ها در معرض تلف‏اند و بدان‏ها توجه نمی‏شود و بیش‏تر آن‏ها دیگر چاپ نمی‏شوند ـ با این‏که بعضی از آن‏ها کتاب‏های نادر و مفید است ـ در بخشی مخصوص به گردآوری آن‏ها پرداختیم. از هر یک نسخه‏ای تهیه می‏شود و اگر کتابی چند بار چاپ شده, نسخه‏های چاپ‏های مختلف را تهیه می‏کنیم. در این بخش, بیش از ۱۵۰۰ جلد کتاب چاپ سنگی ایران, عراق, هند, مصر و ترکیه خریداری شده و فهرستی خاص با مشخصات لازم برای این کتاب‏ها می‏نگارم که با خواست پروردگار متعال چاپ می‏شود.

۴) غرفة محققان؛ منابع اصلی و مهم در علوم مختلف اسلامی و ادبیات و تاریخ و مانند این‏ها، در این غرفه به ترتیب موضوعی تنظیم می‏شود تا محقق, خود بدون اتلاف وقت از این غرفه به صورت قفسه باز استفاده کند. این بخش افزون‏بر صرفه‏جویی در وقت, کتاب‏هایی را ارایه می‏دهد که محقق از آن‏ها اطّلاع ندارد و بدین وسیله منابعی ممتاز به وی معرفی می‏شود. برای این بخش, بیش از پنج‏هزار کتاب خریداری شده است.

مخزن کتاب‏های مختلف؛ ضمن خریداری چند مجموعه، کتاب‏هایی گرد آمده که منابع اصلی نیستند ولی می‏توانند کمکی برای محقق باشند. این کتاب‏ها که حدود هفت‏هزار جلد است، دارای فهرست اجمالی خواهد بود تا هنگام نیاز در اختیار مراجعه‏کنندگان باشد.

۵) بخش رایانه؛ فهرست‏های متنوع تفصیلی و اجمالی نسخه‏های خطی و عکسی در فایل‏های رایانه‏ای این بخش ذخیره شده و بسیاری از نمونه‏های نسخه‏های موجود نیز بر روی رایانه آمده است. جهت دست‏یابی کاربران خارجی یا داخلی در محیط خود، با استفاده از شبکة اینترنت, فهرست نسخه‏های عکسی و خطی با توضیحات لازم کتاب‏شناسی و نسخه‏شناسی و نمونه‏های انتخاب شدة آن‏ها، عرضه می‏شود.

من عقیده دارم سرمایه‏گذاری‏های کلان برای به وجود آمدن و تداوم مؤسسات فرهنگی کشورمان، فقط برای خدمت به علم و فرهنگ است, نه برای تشخص و تجارت. باید راه بهره‏گیری از این ذخایر غنی و پربار را برای همة محققان و دست اندرکاران تألیف و تدوین, هموار کرد و آنان را از سرگردانی نجات داد. معاملة بیش‏تر کتابخانه‏های بزرگان با مراجعه کنندگان، مایة بسی رنج و شرمساری است؛ مخصوصاً مراجعه‏کنندگان به نسخه‏های خطی و عکسی. دوستی از دانشمندان برجستة سوریه، که چندی در ایران سرگرم تحقیق و مقابلة کتابی بود، به من می‏گفت: چرا هر وقت به کتابخانة ... می‏روم گویی که عزراییل حضور یافته و اخم‏ها درهم می‏رود؟!

در «مرکز احیای میراث اسلامی»، برای تأمین نیازهای عزیزانمان, دو نکتة مهم مد نظر است:

۱) سرعت سرویس‏دهی؛ باید بدون هیچ‏گونه تشریفات دست و پاگیر مرسوم در مراکز و کتابخانه‏های دیگر، عکس با کیفیت مطلوب در اختیار خواهان گذاشته ‏شود. یک مرکز تحقیقی, سی و چند نسخه از ما عکس خواست که در مدت یک هفته تحویل داده شد.

۲) هزینة ناچیز؛ چون بیش‏تر محققان دارای امکانات مالی بالایی نیستند، هزینة عکس‏برداری بسیار ناچیز لحاظ شده است.

▪ ارزیابی شما از کارهای خاورشناسان در زمینة احیای آثار مکتوب اسلامی چیست؟

ـ در سدة نوزدهم و بیستم میلادی، دنیای علم و پژوهش, شاهد حرکت بسیار گسترده‏ای در راستای دانش‏های اسلامی و شرقی بوده است. شرق‏شناسان اروپایی کتاب‏های فراوانی از آثار مخطوط فارسی و عربی را با شیوة خاصی به چاپ رساندند و دری فراخ برای آشنایی با آن‏چه مربوط به تاریخ و آیین ماست گشودند و بدون شک, از این دید, به فرهنگ ما خدمت کرده‏اند. در علوم ریاضی, تاریخ, جغرافی, پزشکی و بعضی دانش‏های دینی, کتاب‏هایی نشر دادند که ما در عصرهای اخیر آن‏ها را به فراموشی سپرده بودیم و برای نسخه‏های نفیس آن‏ها در کتابخانه‏هایمان ارج چندانی نمی‏نهادیم و شاید آن‏ها را زاید و مزاحم می‏پنداشتیم. آن‏ها برخی از این نوع کتاب‏ها را چاپ و زنده کردند و دنیای دانش را بدان‏ها توجه دادند و حتی ما را از خواب غفلت بیدار کردند و چشممان را به ارزش میراث غنی‏مان باز نمودند. البته این خدمتی است گران‏بها که باید همواره تشکر کنیم و ارج نهیم.

کتاب‏هایی که مستشرقان چاپ کرده‏اند، دارای دو روش تحقیقی و تصحیحی است: روشی التقاطی که چند نسخه را برای مقابله به کار می‏گیرند و آن‏چه را که از هر یک از نسخه‏ها صحیح به نظر می‏رسد, متن قرار می‏دهند و بقیة فرق‏ها را در پانوشت صفحه‏ها می‏آورند؛ و روشی مقید به نسخة مخصوصی که متن قرار داده می‏شود, گر چه دارای غلط باشد؛ و به اختلاف نسخه‏های دیگر در پانوشت توجه می‏دهند. هر دو روش, همان کار ثبت نسخه بدل‏هایی است که در نسخه‏های خطی قدیمی‏مان مشاهده می‏کنیم و در حقیقت, این کاری است که از خودمان آموخته و به رخمان می‏کشند.

اشکال اساسی کار مستشرقان این است که از فرهنگ شرقی ‏دورند و بسیاری از اصطلاحات دانش‏هایمان را کاملاً نمی‏شناسند و به واژه‏ها و رموز ادبی لغاتمان, آن طور که باید و شاید آشنا نیستند و در ریشة افکارمان نمی‏توانند غور کنند؛ و از این‏رو, بسیاری از کلمات و جمله‏ها را صحیح نمی‏خوانند و خوانده‏های ناصحیح خود را گاهی به گونه‏ای توجیه می‏کنند که انسان را به شگفتی وا می‏دارد و تعجب می‏کند که چگونه متن را خوانده‏اند و چه توجیه نامربوطی می‏کنند. یکی از مستشرقان معروف که مخصوصاً در ادبیات و تاریخ عرب شهرت فراوان دارد, مرگلیوث است. از کارهای مهم او, تصحیح و نشر کتاب معجم الأدباء یاقوت حموی است، این کتاب به قدری غلط دارد که دانشمندان عرب نمی‏توانند با اطمینان بدان استناد کنند و گاه در نوشته‏های خود نادرستی‏های او را تذکر می‏دهند.

▪ تأثیر کارهای تحقیقی و تصحیحی مستشرقان در کارهای مسلمانان چگونه بوده است؟

ـ گذشته از ضعفی که در پاره‏ای از کارهای مستشرقان دیده می‏شود و بدان اشاره کردم، آنان را به سه گروه یا دسته تقسیم می‏کنیم:

الف) گروهی مخلص‏اند و انگیزه‏ای جز نشر علم و دانش ندارند؛ دانش دوست هستند و در شرق‏شناسی با اخلاص کوشیده‏اند و با مسائل اسلامی با ذهنیت علمی برخورد می‏کنند و با دانش, آن‏گونه که باید بررسی کرد, بدون انحراف فکری برخورد دارند.

ب) گروهی در حقیقت, دنباله‏رو همان جنگ‏های صلیبی هستند که با ژست علمی ظاهر می‏شوند ولی غرضی جز برانداختن مفاخر اسلام ندارند و با همکاری یهودیان موذی, کارشان تشکیک در مسلمات تاریخی, علمی و دینی‏ ما است. گاه کتابی قطور می‏نویسند یا تحقیقی گسترده انجام می‏دهند برای این‏که مسئله‏ای را از مسیر صحیحش منحرف سازند و آن‏گونه که می‏خواهند مطرح کنند و نتیجه گیرند.

ج) گروهی وابسته‏های مراکز جاسوسی هستند و به کشورهای ما می‏آیند و بیش‏تر در مسائل اجتماعی و کشوری‏مان تحقیق می‏کنند تا راه را برای استعمارگران هموارتر کنند. اینان، انگیزه‏ای جز شناسایی ملت‏ها و منابع خیرات کشورها و خصوصیات اخلاقی و ویژگی‏های اجتماعی آنان ندارند.

این مسائل را که به صورت علمی مدرن تدوین می‏کنند, به مراکز مهم جاسوسی تحویل می‏دهند و آن‏ها هم آن‏چه را که صلاح بدانند, با دست‏کاری لازم به عنوان یک تحقیق علمی نشر می‏دهند. برای اطّلاع بیش‏تر در این زمینه, به کتاب المستشرقون از نجیب عقیقی مراجعه کنید که در سه جلد در قاهره چاپ شده است.

متأسفانه بیش‏تر طبقة به‏اصطلاح روشن‏فکر ما، دانسته یا ندانسته، آگاه یا ناخودآگاه، دنباله‏رو مطلق مستشرقان هستند. در واقع تحت تأثیر فراورده‏های فن‏آوری اروپا قرار گرفته‏اند. با دیدن پیش‏رفت صنعتی و علمی آنان, گمان می‏کنند آن‏چه که می‏گویند صددرصد صحیح است و باید از آن پیروی کرد. و روشن‏فکری را تقلید کورکورانه از افکار و اندیشه‏های آنان و پیروی از گفته‏ها و نوشته‏هاشان می‏دانند.

حقیقت روشن‏فکری آن است که ما دقیقاً فرهنگ اصیل خودمان را ارزیابی کنیم و آن‏چه را که دیگران می‏گویند, با میزان عقل و علم بسنجیم و درست و نادرست آن را تشخیص دهیم؛ گفته‏های صحیح را بپذیریم و ناصحیح را دور بیفکنیم؛ خود باخته نباشیم و با چشم حقارت به میراث فرهنگی‏مان نگاه نکنیم.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید