یکشنبه, ۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 26 January, 2025
مجله ویستا

آیا امام علی ع قاتل خود را بیدار کرد


آیا امام علی ع قاتل خود را بیدار کرد

بشر در گذشته تاریخ خود , برای نجات از ترس از موجودات و حوادث بیرونی و یا توهمات و تصورات درونی خود , خدایانی در حد اعلای تصور خود از موجودی قوی با همه ویژگیهای افسانه ای و دست نایافتنی , ساخته و به آن پناه برد

بشر در گذشته تاریخ خود ، برای نجات از ترس از موجودات و حوادث بیرونی و یا توهمات و تصورات درونی خود ، خدایانی در حد اعلای تصور خود از موجودی قوی با همه ویژگیهای افسانه ای و دست نایافتنی ، ساخته و به آن پناه برد .

و از آنجا که خود را کوچکتر از آن می دانست که بتواند حتی با آن خدایان رازی را بگوید و یا خواسته ای را بیان کند ، واسطه هایی از جنس خود ولی در هیبت خدایان و با همه اوصاف آنها ، قرار داد و هر روز در رقابت با دیگران ، معجزات و کرامات بیشتری را به آنها نسبت داد .

اما با گذشت زمان و بالغتر شدن در علم و فهم و عقل ، دیگر آن خدایان و یا واسطه ها ، رنگ چشمگیری نداشتند .

به همین روست که خداوند حکیم ، محمد (ص) را با معجزه ای از جنس علم و تعقل ، به رسالت برگزید و قرآن را هدایت افکار غیرپریشان ۱ و انسانهای اندیشمند و حقیقت طلب ۲ خواند .

و اگر محمد (ص) را الگوی حسنه ای برای ره یافتن و ره پیمودن می داند ۳ ، بدان سبب است که کسی از جنس بشر بوده ، با همان ویژگیها و توانائیهای جسمی و روحی او ۴ .

و چنین است برای دیگرانی چون عظمتی به نام امام علی (ع) .

باید توجه داشت که جایگاه والای ایشان در ذهن تاریخی مردمان مسلمان و غیرمسلمان ، نه به وقایع غیرواقعی و غیر قابل تکرار در سرنوشت او و حتی دیگران است و نه به ویژگیهای اغراقی که در اندیشه عقلانی انسانی ، نامطلوب و غیرمنطقی است ۵ .

بلکه به درجه تعالی در تکامل روحی ۶ و اعتلای اخلاقی در رفتار و گفتار ۷ و ثبات در عدالتخواهی و مردمداری ۸ بوده که هر کس دیگری را نیز میسر بوده و علی (ع) را الگو و شاخص این مسیر قرار داده است .

یکی از بیشمار نسبتهای افراطی غلوآمیزی که به امام داده شده است ، کیفیت ضربت خوردن و رفتار ایشان قبل و بعد از آنست ، که در این مجال قصد پرداختن به آن را داریم . *

نسبتهای غیر واقعی و غیر منطقی به امام علی (ع) :

۱- آیا امام علی (ع) در شب ۱۹ رمضان ، هنگام سحر به مسجد آمد ؟

۲- آیا در مسجد ، ابن ملجم را بیدار کرد و گفت : برخیز ، میدانم زیر جامه خود چه پنهان کرده ای ؟

۳- آیا امام پس از ضربت خوردن ، از خاک محراب برداشت و بر زخم سر خود ریخت و فرمود : منها خلقناکم و فیها نعیدکم و منها

نخرجکم تارة اخری ۱

قبل از بررسی موضوع از منابع تاریخی موثق ، ابتدا چند سوال و ابهام اساسی زیر باید مد نظر قرار گیرد :

۱- آیا جایز است که امام مقدمات قتل خود را فراهم کند ؟

۲- با توجه به سرمشق بودن عمل امام ، آیا جایز است مردم ، وسایل کشتن خود را فراهم کنند ؟

۳- اگر جایز نیست ، چرا می گویند : امام چنین اقدامی کرد ؟ و اگر جایز است ، چرا می گویند : اقدام به خودکشی حرام است ؟

۴- آیا با آن اهمیتی که اسلام برای بهداشت قائل است ، جایز است که امام خاک را با همه میکربها یش بر زخم خود بریزد ؟

برای بررسی کامل این مطلب ، باید از قدیم ترین منبع تاریخی که در این باره نوشته شروع کنیم و به حال برسیم .

قدیم ترین منبع موجود ، کتاب " طبقات از محمد بن سعد " است که نویسنده آن در زمان حضرت رضا (ع) می زیسته است .

او می نویسد :

" عبدالرحمن بن ملجم و شبیب بن بجره برخاستند و شمشیرهای خود را گرفته آمدند و در مقابل درب ورودی که امام همیشه از آن می آمد نشستند .... آنگاه که علی (ع) از در خارج شد ندا در داد : ای مردم نماز ، نماز و این عادت وی بود که هر روز برای نماز صبح چنین می کرد .....

سپس ابن ملجم و شبیب جلو او درآمدند . یکی از حاضران گفت : من برق شمشیر را دیدم و شنیدم کسی می گوید : " ای علی حکم برای خداست نه برای تو " . سپس شمشیر دیگری را دیدم . در این لحظه هر دو نفر با شمشیر به علی (ع) حمله کردند . شمشیر ابن ملجم به جلو سر امام خورد و پیشانی او تا وسط سرش را شکافت و به مغز رسید ولی شمشیر شبیب به طاق ( سردرب ) خورد و شنیدم علی (ع) گفت : این مرد را بگیرید که فرار نکند " .۲

در قرن دوم هجری جریان ضربت خوردن امام با این کیفیتی که نقل کردیم بین مورخین ، شایع بوده به طوری که ۲۵ منبع موثق تاریخی دیگر نیز از همین منبع و با همین کیفیت نقل کرده اند . از جمله :

• طبری در تاریخ کبیر جلد ۴ ص ۱۱۱ ( قرن سوم )

• ابوحنیفه دینوری در کتاب آلخبار الطوال ص ۱۹۷ ( قرن سوم )

• مسعودی در مروج الذهب جلد ۲ طبع بولاق ص ۳۲ ( قرن چهارم )

• ابن اثیر در کامل جلد ۳ ص ۳۱۲ ( قرن هفتم )

• ابن خلدون در تاریخ خود جلد ۲ ص ۱۱۳۳ ( قرن هشتم )

• علامه مجلسی در بحار جلد ۴۲ ص ۲۰۶ و ۲۳۰ ( قرن یازدهم )

• حاج شیخ عباس قمی در تتمه المنتهی چاپ دوم ص ۲۴

با توجه به آنچه در بالا ذکر شد ، مطالب زیر قابل ملاحظه است :

۱- ابن ملجم و رفیقش نزدیک درب ورودی کمین کرده بودند که امام را هنگام ورود به مسجد غافلگیر کرده و به قتل برسانند .

۲- هنگام ورود امام به مسجد ، به صورت غافلگیرانه مورد حمله ابن ملجم واقع شد و ضربت خورد .

۳- چون حمله غافلگیرانه بود ، امام فرصتی برای برای گفتگو با ابن ملجم پیدا نکرد .

۴- با توجه به مطلب مذکور ، امام به ابن ملجم نفرموده : برخیز می دانم زیر جامه خود چه چیز پنهان کرده ای ؟

۵- ابن ملجم از سمت روبرو به امام ضربت زده و از این جهت پیشانی ایشان هم آسیب دیده است . در حالیکه اگر آنچه می گویند : " ابن ملجم از پشت سر ، در بین سجدتین به سر امام ضربت زد " ، صحیح بود ، باید ضربت به پشت سر امام خورده باشد نه به پیش سر و پیشانی ایشان .

۶- امام در حال ایستاده ضربت خورده است . ۳

۷- این حادثه پس از طلوع فجر وقتی که امام یرای نماز صبح آمد اتفاق افتاده است نه هنگام سحر .

۸- در هیچ یک از ۲۵ کتاب مذکور ، ذکر نشده که امام از خاک محراب بر زخم خود ریخته باشد .

پس شایعات فوق از کجاست ؟

شایعه اول ( بیدار کردن ابن ملجم توسط امام (ع)) برای اولین بار در تاریخ ابن اعثم کوفی نوشته شده و این در حالیست که ابن اعثم تاریخ نویس مسامحه کاری است که مورد اعتماد علمای مذهب نبوده است .

شایعه دوم ( خاک ریختن بر زخم ) به اضافه شایعه اول در یک کتاب مجهول المولف و مجهول التاریخ که نویسنده آن ، مطالب تاریخی را با افسانه های خیالی بهم درآمیخته است نوشته شده و علامه مجلسی آنرا بصورت یک داستان طفیلی بدون آنکه به آن اعتماد کند در بحار جلذ ۴۲ طبع جدید ص ۲۸۱ و ۲۸۲ از آن کتاب مجهول الحال نقل کرده است و نویسنده ناسخ التواریخ این دو شایعه را از تاریخ ابن اعثم و بحار گرفته و با قدری اصلاح در ص ۶۲۸ از کتاب ناسخ ( چاپ امیر کبیر ) درج کرده است و باید گفت که شهرت کامل این دو مطلب پس از تالیف ناسخ التواریخ بوده است.

محمد صالحی

*: کتاب مجموعه مقالات – ص ۱۱۷ تا ۱۲۳ – مرحوم آیه اله صالحی نجف آبادی

زیر نویسها :

۱- سوره بقره آیه ۲ - کتاب قرآن که شک در آن راه ندارد؛ مایه هدایت تقواپیشگان است. - ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین

۲- سوره عنکبوت – آیه ۶۹ - و آنها که در راه ( یافتن ) ما تلاش کنند، قطعاً به راه‏های خود، هدایتشان خواهیم کرد ؛ و خداوند با نیکوکاران است - و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا و ان الله لمع المحسنین

۳- سوره احزاب – آیه ۲۱ - محققا که رسول اکرم (ص) برای آن کس که مقصد الهی را برگزیند الگو و شاخص نیکویی است .- لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله

۴- سوره کهف – آیه ۱۱۰ - همانا من بشری مانند شمایم - انما انا بشر مثلکم

۵- نهج البلاغه - خطبه ۱۲۷ - به گفته امام (ع) : به زودی دو گروه با توجه به ( نوع رابطه با ) من هلاک می‏گردند : دوستی که ( در بیان ویژگیهای اخلاقی و معنوی و توانائیهای من ) افراط کند و ( نتیجتا ) به غیر حق کشانده شود ، و دشمنی که در کینه‏توزی با من زیاده‏وری کرده ،به راه باطل درآید ، بهترین مردم نسبت به من گروه میانه‏رو هستند . - وسیهلک فی صنفان : محب مفرط یذهب به الحب الی غیرالحق، و مبغض مفرط یذهب به البغض الی غیر الحق و خیرالناس فی حالا النمط الاوسط.

۶- اصول کافی، ج ۱، ص ۱۹۷ - به گفته امام (ع) : من کسی نیستم که پروردگارِ ندیده را بپرستم.- ما کُنْتُ أَعْبُدُ رَبّا لَمْ أَرَهُ

۷- نامه امام به مالک اشتر – ۵۳ - توصیه امام (ع) به مالک اشتر : بپرهیز که در بزرگی خود را همانند خداوند پنداری ، و در شکوه خداوندی همانند او دانی ، زیرا خداوند هر سرکشی را خوار می‏سازد، و هر خودپسندی را بی‏ارزش می‏کند . - ایاک و مساماة الله فی عظمته، و التشبه به فی جبروته، فان الله یذل کل جبار، و یهین کل مختال .

۸- نامه امام به مالک اشتر – ۵۳ - توصیه امام (ع) به مالک اشتر : مهربانی با مردم را پوشش دل خویش قرار ده، و با همه دوست و مهربان باش. مبادا هرگز، چونان حیوان شکاری باشی که خوردن آنان را غنیمت دانی ، زیرا مردم دو دسته‏اند، دسته‏ای برادر دینی تو، و دسته دیگر همانند تو در آفرینش می‏باشند . - واشعر قلبک الرحمة للرعیة، و المحبة لهم، و اللطف بهم، ولا تکونن علیهم سبعا ضاریا تغتنم اکلهم، فانهم صنفان: اما اخ لک فی الدین، واما نظیر لک فی الخلق .

۹- سوره طه – آیه ۵۵ : ما شما را از آن ( خاک ) آفریدیم؛ و در آن بازمی‏گردانیم؛ و بار دیگر(قیامت) شما را از آن بیرون می‏آوریم!

۱۰- کتاب طبقات – جلد ۳ – چاچ بیروت - ص ۳۶ و ۳۷ - فقام عبد الرحمن بن ملجم و شبیب بن بجرة فأخذا أسیافهما، ثم جاءا حتی جلسا مقابل السدّة التی یخرج منها علی. قال الحسن بن علی: وأتیته سحراً، فجلست إلیه فقال: إنی بتّ اللیلة أوقظ أهلی، فملکتنی عینای وأنا جالس، فسنح لی رسول الله صلّی الله علیه وسلّم فقلت: یا رسول الله، ما لقیت من أمت من الأود واللّدد! فقال لی: " ادع علیهم " ، فقلت: اللهم، أبدلنی بهم خیراً لی منهم، وأبدلهم بی شراً لهم منی، ودخل ابن النّبّاح المؤذن علی ذلک، فقال: الصلاة، فأخذت بیده فقام یمشی، ابن النّبّاح بین یدیه، وأنا خلفه. فلما خرج من الباب نادی: أیها الناس، الصلاة، الصلاة، کذلک کان یصنع فی کل یوم یخرج، ومعه درّته یوقظ الناس، فاعترضه الرجلان، فقال بعض من حضر ذلک: فرأیت بریق السیف، وسمعت قائلاً یقول: لله الحکم یا علی، لا لک، ثم رأیت سیفاً ثانیاً، فضربا جمیعاً، فأما سیف عبد الرحمن بن ملجم فأصاب جبهته إلی قرنه ووصل إلی دماغه، وأما سیف شبیب فوقع فی الطاق، وسمع علیاً یقول: لا یفوتنّکم الرجل

۱۱- در کتاب " قرب الاسناد به نقل از بحار جلد ۴۲ ص ۲۰۶ " آمده است که : فوقع علی رکبتیه – علی بزانو در افتاد .