چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اندیشه ایرانی در سیر تحول هنر


اندیشه ایرانی در سیر تحول هنر

هنر نقاشی در دوره سلوكیان استمرار هنر سنتی یونانیان باستان است هنر نقاشی را جز با مطالعه ظروف آن دوره نمی توان شناخت درباره نقاشی های دیواری كه بدون شك وجود داشتند, در دوره سلوكی چیزی نمی توانیم بگوییم, زیرا از آنها چیزی به دست ما نرسیده است

● بررسی تأثیر هنر هلنیسم بر هنر عصر سلوكی و اشكانی

هنر نقاشی در دوره سلوكیان استمرار هنر سنتی یونانیان باستان است. هنر نقاشی را جز با مطالعه ظروف آن دوره نمی توان شناخت. درباره نقاشی های دیواری كه بدون شك وجود داشتند، در دوره سلوكی چیزی نمی توانیم بگوییم، زیرا از آنها چیزی به دست ما نرسیده است.پایگاه خبری هنر ایران در مقاله ای به تاثیر هنر یونان بر هنر ایران پرداخته است.

به كارگیری رنگ های جالب، زنده و متنوع و وجود مفرغ های كوچك و برخی تكه های سفالینه كه آراسته به برگ نخل هستند و همچنین ظاهر شدن نقش های تمام رخ در هنر عصر اشكانی همگی از نشانه های آشكار نفوذ فرهنگ و تمدن یونانی (هلنیسم) بر هنر عصر سلوكی و اشكانی است.پس از فتوحات اسكندر در ایران، تمدن و فرهنگ یونانی در سطوح مختلف تاثیر خود را بر جای گذاشت. این تاثیر در زمینه های سیاسی، مذهبی، هنری، معماری و شهرسازی و… در دوره های سلوكی و اشكانی بر جای ماند و آثاری نیز از آن دوره ها به یادگار مانده است.شاید تاثیر فرهنگ و تمدن یونانی در ایران، در هیچ زمینه ای به اندازه هنر آشكار نباشد و حتی بازگشت به شیوه زندگی و اندیشه ایرانی را در سیر تحول هنر، بیشتر می توان یافت.

● نقاشی در دوره سلوكیان:

هنر نقاشی در دوره سلوكیان استمرار هنر سنتی یونانیان باستان است. هنر نقاشی را جز با مطالعه ظروف آن دوره نمی توان شناخت. درباره نقاشی های دیواری كه بدون شك وجود داشتند، در دوره سلوكی چیزی نمی توانیم بگوییم، زیرا از آنها چیزی به دست ما نرسیده است.از هنرهای كوچك تنها قسمتی مفرغ های كوچك و برخی تكه های سفالینه كه آراسته به برگ نخل هستند، سبك یونانی دارند.به كارگیری رنگ های جالب، جذاب، زنده و متنوع ابتكار دیگری در هنر سلوكیان است كه هیچگاه آنان این كار را از نظر دور نمی داشته اند.

● نقاشی در عصر اشكانیان:

نقاشی دیواری در زمان اشكانیان، توسعه بسیار یافته بود تا آنجا كه دانشمندان عقیده دارند كه یكنواختی نقوش برجسته این زمان ممكن است انعكاسی از نفوذ نقاشی در آن باشد.در جنوب شرقی ایران در منطقه كوه خواجه در سیستان آثاری از نقاشی های دیواری در زمان اشكانیان پیدا شده است. این نقاشی ها كه دیوارهای تالار بزرگ كاخ را تزیین می كرده است متعلق به سده نخستین میلادی است. در این نقوش، خدایان كه بخشی از پیكر هر یك از آنها پشت پیكر خدای دیگر قرار گرفته است. همه به صورت تمام رخ نقاشی شده اند.

(در این دوره برخلاف دوره های گذشته كه اشخاص را از نیم رخ نشان می داد نقش های تمام رخ در هنر اشكانی ظاهر شد.)لباس خدایان، یونانی است و یكی از آنها كلاه خودی بالدار مانند هرمس (خدای سپیده دم یونان باستان Hermes) دارد. كلاه در این تصویر دارای سه بال است كه نشانی از ورثرغنه (خدای جنگ و پیروزی veretragna) است.

یكی دیگر از خدایان، زوبین سه سر پوزئیدون (خدای دریا در اساطیر یونان poseidon) را در دست دارد كه در اینجا نشانه شیوا خدای هندی است. بزرگی هیكل خدایان و نیز چهره های افراد خانواده سلطنت همه از هنر هلنی یونان گرفته شده است و همچنین صورت های نگاشته شده بر سقف نیز شیوه یونانی داشتند از جمله آنها خدای اروس (خدای عشق) را بر پشت اسب و موضوعات دیگر یونانی كشیده بودند.در نقاشی های دوره اشكانی، خصوصیات هنر اصیل ایرانی آشكار است و اگر هنر یونان در آن اثر گذاشته باشد، زیاد نیست.

با توجه به آثار باقی مانده از كاخ اشكانی در كوه خواجه كه نقاشی های بسیار زیبا و جالبی را از آن دوره نشان می دهد و به نظر می رسد كه اینها ثابت می كنند كه جریان و نفوذ هنر یونانی در كشور ایران زنده بوده است ولی می توان گفت كه نفوذ هنر یونانی زودگذر و سطحی بوده و چیزی جز تقلید نمی توان به آن نسبت داد.هرتسفلد درباره نقاشی عهد اشكانیان تحقیقات زیادی كرده است و معتقد است كه: «نقاشی این دوره را می توان تركیب هنر نقاشی ایرانی و یونانی دانست ولی حفظ اصالت هنر ایرانی را در آثار این دوره می توان تایید كرد.»