پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
كتاب,پر
● پرده اول
چرا كالاهای فرهنگی در سبد خرید خانوار ایرانی جزو اولویتها محسوب نمیشوند؟ اكثر كسانی كه در مقابل این پرسش قرار میگیرند، تنگناهای اقتصادی، ضرورت پاسخگویی به نیازهای اولیهء خانواده را به عنوان عامل اصلی كمتوجهی مردم به كالاهای فرهنگی عنوان میكنند اما این پاسخ به دلیل این كه بین قیمتكالاهای فرهنگی و كالاهای مصرفی هیچ مقایسهای وجود ندارد و كالاهای فرهنگی از قبیل كتاب و نشریه هنوز نسبت به سایر كالاها، قیمت نسبتا پایینی دارند، نمیتواند پاسخ قانعكنندهای باشد، باید ریشهء این مساله را در عوامل دیگری از جامعه تا خانوادهها جستوجو كرد.
كوچكترین اما مهمترین نهاد اجتماعی، یعنی «خانواده» عامل اساسی در گسترش و ترویج فرهنگ و استفاده از كالاهای فرهنگی محسوب میشود. خانواده در هر شرایطی میتواند با مدیریت مالی صحیح، هزینهء لازم را برای خرید كالای فرهنگی اختصاص دهد. در این موضوع، نقش و جایگاه خانوار شهری متمایز از خانوار روستایی است. قصهء شهرنشینی در ایران هم حكایتی دارد. پیشتر باور بر این بود كه عاملهای رشد جمعیت و گسترش فرهنگ شهرنشینی كه از عوامل توسعه به شمار میروند، میتواند تاثیر مستقیم و مثبتی بر فرهنگ مطالعه و كتابخوانی داشته باشد، اما آرتور لوییس یكی از پرآوازهترین نظریهپردازان توسعه، رشد جمعیت را برای جوامع توسعه نیافته فاجعه میداند.
طبق آخرین آمارها سرانهء مطالعه در ایران هشت دقیقه در روز است، كه اگر آمار مربوط به دانشآموزان و دانشجویان را از آن كسر كنیم چیزی در حدود دو دقیقه در روز میماند و اما ماجرا ادامه دارد.
● حكایت بازار و خانه
قدرت خرید مردم، یارانهء كاغذ، تكیه بر كتابهای درسی و ... مسایلی است كه ناشران و توزیعكنندگان كتاب به آن اشاره میكنند. مدیر نشر آرتا بر این باور است كه چون فرهنگ كتابخوانی به صورت عام از پیشینیان به عنوان یك میراث منتقل نشده است بنابراین نمیتوان انتظار داشت كه خانوادههای كنونی هزینهء جداگانهای را برای این كالا در نظر بگیرند. امروزه كتاب تنها در میان بخشی و طبقهای خاص از جامعه جایگاه دارد كه میتوان از روی شمارگان كتاب به این مساله پی برد. او در ادامه تاكید میكند كه همین فرهنگ به كودكان فردا هم سرایت خواهد كرد.
خانوادهها تنها یك روی سكه هستند، روی دیگر پرسشی است كه ناشران باید پاسخگو باشند; آنها باید به صراحت بگویند تا چه اندازه در پی شناخت نیاز خانوادهها هستند؟ پاسخ به این پرسش میتواند به عنوان یكی از اساسیترین راهبردهای ایجاد انگیزه و مطالعه باشد. مشروط بر این كه در اجرا، تنها به سمت بازار منحرف نشد. مدیر یكی از انتشارات كه در عرصهء كتاب كودك فعال است در این مورد میگوید: «مصرف خانوارهای كشور، تنها از دیدگاه كمی دگرگون نشده، بلكه از نظر كیفی نیز تغییرات زیادی را تجربه كرده است.» وی مثالی در این مورد میزند كه جای تامل و تاسف دارد. «با توجه به اینكه خانوادهها در خرید كتاب كودك تنها به قیمت و رنگ و لعاب آن بها میدهند همین عاملی شده است تا برخی از ناشران به صورت غیرحرفهای به تولید آثاری بپردازند كه نه از نظر محتوا، نه طراحی و نه كاغذ متناسب با سن كودكان نیست. آنان از بسیاری از هزینهها صرفنظر میكنند تا قیمت تمام شده به حداقل برسد. حالا خود قضاوت كنید با توجه به این بیمبالاتی چه بر سر ادبیات و فرهنگ این ملك خواهد آمد؟ ادبیات نسل آینده چگونه رقم خواهد خورد؟»
یكی از فروشندگان كتاب هم در پاسخ به این پرسش كه میزان استقبال خانوادهها و جایگاه كتاب در نظر آنها چگونه است؟ میگوید: «نمیتوانم بین كتاب و خانواده رابطهای برقرار كنم چون اغلب انفرادی كتاب میخرند شاید كتاب برای یك خانواده یك كالای تجملی و یا یك هزینهء اضافی باشد!»
بنیانگذار سونی جملهء مشهوری دارد: «من در خدمت بازار نیستم، بلكه آنها را میآفرینم.» شاید اگر این مساله به صورت علمی مورد توجه تولیدكنندگان قرار میگرفت میتوانست مخاطبان را بیشتر راغب و مایل به كتابخوانی كند. درك درست ذائقهء مخاطب میتواند معجزهآسا باشد به طور مثال میتوان از دوران طلایی مطبوعات یعنی سالهای ۱۳۷۷ تا ۷۹ نام برد كه در آن دوره نشریات مكتوب هم به لحاظ تنوع و هم شمارگان با اقبال عمومی مواجه بود. چرا خانوادهها هزینههای لازم را برای خرید كتاب اختصاص نمیدهند؟ شاید آنها با دسترسی به جهان اطلاعات از طریق رایانه، پاسخگوی نیازهای خود هستند. پس كتاب با همهء مشكلات موجود رقیب جدی و سرسختی دارد و برون رفت از این ماجرا به تدبیر مسوولان و ناشران بستگی دارد.
● كتاب خواندن یا نخواندن، مساله این است
برای بهتر روشن شدن عمق و دامنهء مساله یا فاجعه، نگاهی اجمالی به آمار چاپ و نشر در چند كشور توسعه یافته و مقایسهء آن با كشورمان مفید خواهد بود. كشورهای توسعه نیافته نزدیك به _۸۰ درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، اما كمتر از ۳۰ درصد كتابهای مصرفی جهان را تولید میكنند و كمتر از این نسبت نیز به كتابخوانی مشغولند. این در شرایطی است كه كشورهای توسعه یافته با جمعیتی حدود ۲۰ درصد جمعیت جهان ۷۰ درصد كتابهای مصرفی جهان را تولید میكنند. اروپا در سال ۱۹۹۱ به ازای هر یك میلیون نفر، ۸۰۲ عنوان كتاب منتشر كرد، اما قارهء آسیا در همان سال به ازای هر یك میلیون نفر، ۷۰ عنوان و قارهء آفریقا ۲۰ عنوان منتشر كرده بودند. در فرانسه با ۵۵ میلیون نفر جمعیت هر روز ۳۵۰ هزار جلد كتاب به فروش میرسد، اما در كشور ما هر ایرانی در هر هزار و ۸۹۲ روز فقط یك كتاب میخواند. آمارها به روشنی نسبت مستقیم توسعهء اقتصادی و اجتماعی را در رونق و ركود بازار نشر و كالاهای فرهنگی نشان میدهد.
● نتایج یك تحقیق
بررسی مصرف كالاهای فرهنگی، سابقهء چندانی در جهان و ایران ندارد. این مساله برای اولین بار توجه یونسكو را در نوزدهمین اجلاس در نایروبی ۱۹۶۷۷) به خود جلب كرد و مسالهء توسعهء فرهنگی به صورت توصیه به مشاركت گستردهء مردم در زندگی فرهنگی مطرح شد.
بر اساس پژوهشی كه با موضوع «پایگاه اقتصادی اجتماعی و مصرف كالاهای فرهنگی» انجام شده است عوامل موثر بر مصرف برخی از كالاهای فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفته است. در پژوهش مذكور به دو مدل توجه شده است:
الف) ویژگیهای جمعیتی اقتصادی - اجتماعی اعضای خانوادهء نمونه
ب) ویژگیهای تسهیلات فرهنگی خانوادهء نمونه.
در این مطالعه مصرف كالاهای فرهنگی و پایگاه اقتصادی - اجتماعی با توجه به ابعاد چندگانه، با روش پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج تبیینی مصرف كل كالاهای فرهنگی برای دو فرضیه به این صورت بود.
▪ فرضیهء اول: مـصـــــرف كالاهـــــای فرهنگی _و پایگاه اقتصادی - اجتماعی
بین مصرف مجموع كالاهای فرهنگی و پایگاه اقتصادی - اجتماعی به میزان ۳۸ درصد رابطهء مثبت و معنیدار وجود دارد. مشاهدهء همبستگی اجزای كالاهای فرهنگی نشان داد كه بین تئاتر، ورزش، مطالعه، كتاب، ویدئو، روزنامه، سینما، موسیقی و ماهواره با پایگاه اقتصادی - اجتماعی رابطهء مثبت و معنیدار وجود دارد، اما تلویزیون، رادیو و فعالیت هنری رابطهء معنیداری نشان نمیدهند. در مورد فعالیت هنری لازم به ذكر است كه رابطهء منفی با ۹۴ درصد اطمینان به دست آمد. بنابراین با قدری تسامح میتوان گفت با بالا رفتن پایگاه اقتصادی - اجتماعی از بهرهمندی از فعالیتها و كلاسهای هنری كاسته میشود.
در مرحلهء بعد با انجام تحلیل عاملی، كالاهای فرهنگی به پنج گروه تقسیم شد. گروه اول شامل تئاتر، كتاب، ویدئو و موسیقی است. گروه دوم ورزش و روزنامه، گروه سوم تلویزیون و سینما، گروه چهارم رادیو و گروه پنجم شامل فعالیتهای هنری است. گروه اول نسبت به چهار گروه دیگر با پایگاه اقتصادی - اجتماعی رابطهء بیشتری نشان داد. گروه دو با ۲۸ درصد و گروه سه با ۱۸ درصد با پایگاه اقتصادی - اجتماعی رابطهء مثبت و معنیدار نشان دادند. این رابطه در مورد گروه چهار و پنج تایید نشد.یافتهها نشان میدهد مصرف پایگاه بالا نزدیك به چهار برابر (پنج به ۱۹) گروه پایین است و در مقایسه با پایگاه متوسط دو برابر (پنج به ۳/۹) است. این تفاوت در گروه دوم و سوم كالاهای فرهنگی نیز دیده میشود، اما نسبت به تفاوت گروه اول بسیار اندك و با اختلاف یك امتیاز بین طبقات است.
▪ فرضیهء دوم: مصرف كالاهای فرهنگی _و شاخصهای پایگاه اقتصادی - اجتماعی
مجموع كالاهای فرهنگی با شاخصهای پایگاه اقتصادی - اجتماعی شامل منزلت اجتماعی با ۳۹ درصد و منزلت اقتصادی با ۳۰ درصد رابطهء مثبت و معنیدار نشان میدهد. گروه اول (تئاتر، مطالعهء كتاب، ویدئو و موسیقی) و گروه دوم (ورزش و مطالعهء روزنامه) كالاهای فرهنگی با منزلت اقتصادی و منزلت اجتماعی رابطهء مثبت و معنیدار نشان میدهد. در گروه چهارم رابطه با توجه به هیچ یك از شاخصهای پایگاه اقتصادی - اجتماعی تایید نمیشود. بر این مبنا این فرضیه برای كالاهای فرهنگی دستهء اول و دوم تایید میشود، در گروه سوم رابطه با منزلت اجتماعی و اقتصادی برقرار است و اما گروه چهارم هیچ رابطهای با تكتك شاخصها نشان نمیدهد. مصرف ماهواره در بین گروههای منزلت اجتماعی و همینطور اقتصادی به طور جداگانه و با توجه به آزمونهای آماری تفاوت معنیدار نشان میدهد.
● پرده آخر
عدم جدی گرفتن مطالعه در خانوادههای ایرانی از سه دیدگاه مهم و اساسی قابل بررسی است; دیدگاه جامعهشناختی، روانشناختی و اقتصادی كه میتوان آنها را در
الف) نارساییهای سیستم آموزش رسمی در مهم جلوه دادن كتابهای درسی و جلوگیری از مطالعهء متون غیردرسی و آزاد،
ب) عدم آگاهی از اهمیت مطالعه در پیشرفت روحی و اجتماعی افراد،
ج) كم انگیزه بودن نسل جوان نسبت به خواندن و ناشناخته بودن عادتهای مطالعه،
د) تورم، تنگناهای اقتصادی و عدم اختصاص هزینهء معین و مناسب از سوی خانوادهها،
و) فقدان عادت مطالعه در خانواده و عدم اختصاص زمان مشخص به آن،
هـ) فقدان برنامهریزی مالی در خانواده برای خرید كتاب كه با اندك توجهی در این زمینه به راحتی میتوان آ ن را محقق كرد،
ی) اولویت ندادن به خرید كالاهای فرهنگی بالاخص كتاب كه با حداقل صرفهجویی در خرید برخی كالاهای غیرضروری امكانپذیر میشود مورد مطالعه و بررسی قرار داد.
نباید به سادگی از كنار مساله عبور كرد چرا كه امروز سخن از «مرگ كتاب» در میان است. البته این موضوع بیشتر متوجه كشورهای توسعهنیافته خواهد بود چون از سویی همواره درگیر چالشهای اقتصادی و اجتماعی هستند و از طرف دیگر تكنولوژیهای مدرن ارتباطی را در حالی وارد جامعه میكنند كه اصلا دقت و مطالعهء كافی، دربارهء تطابق آن با فرهنگ جامعه یا نیازمند بودن به آن را انجام نمیدهند. به هر حال برونرفت از وضع موجود نیازمند به همگامی دو بخش حاكمیت و نهاد خانواده دارد یعنی حمایت دولتی و فرهنگسازی در خانواده; تنها در این صورت میتوان جایی برای كالاهای فرهنگی در سبد خانوادهها باز كرد.
▪ گام اول: تعیین بودجهء ماهانه برای خرید كتاب،
▪ گام دوم وجود یك كتابخانهء ثابت در خانه به ویژه اتاق بچهها، گام سوم...
سامان عابری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست