شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
مجله ویستا

آیا مطبوعات ما نماینده افکار عمومی هستند


آیا مطبوعات ما نماینده افکار عمومی هستند

نگاهی کوتاه به مشکلات و معضلات پیش روی مطبوعات

روزنامه ها منسجم کننده افکار عمومی و انعکاس دهنده عملکرد نظام و بررسی کننده مشکلات جامعه و طبعا انتقال دهنده ایده های نو برای مرتفع کردن مشکلات هستند. اما گاهی خود در مبارزه با بیماریهای اجتماعی و معضلات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، دچار برخی از بیماریها می شوند و در این زمینه وای به حال جامعه ای که ـ در مثل ـ کوری عصاکش کور دیگر شود. اوضاع برخی مطبوعات ما در ایران این گونه پیش می رود. در بررسی بیماریها و معضلات مطبوعا ت در ایران باید به تعریف کلی در این زمینه دست پیدا کنیم و با طرح برخی از سئوالات، پاسخگوی نیازهای این مجموعه و ارائه دهنده راه حلهایی برای رفع آن باشیم. موریس دوورژه استاد صاحب نام دانشگاه سوربن و جامعه شناس معتقد است؛ «افکار عمومی قدرت غالباً گمنام سیاسی هستند.» و «ارکان قدرت ملی، به جای پنج پایه بر شش پایه استوار است و ششمین رکن قدرت ملی که چندان در ظاهر به چشم نمی آید، افکار عمومی می باشد.» همان طور که می دانیم بخشی از همسو کردن افکار عمومی برای پیدایش قدرت ملی در دست مطبوعات است. آیا مطبوعات ما این قدرت را دارند یا صاحبان آنها می توانند بازوی محرک برای بالفعل کردن این قدرت باشند؟

به راستی در ایران می توان گفت که مطبوعات نماینده و تبلور افکار عمومی هستند؟ در صورت پاسخ مثبت به این سئوال، ‌سئوالی دیگر مطرح می شود؛ مطبوعات ما به چه میزان توانسته اند نماینده افکار ملی و عمومی باشند؟ و به چه میزان نماینده افکار دولتمردان هستند؟ پاسخ به این سئوالات بررسی بخش عمده ای از معضلات مطبوعات در کشورمان است. برای پاسخ یه این سئوالات باید مطبوعات را تعریف کنیم. در تعریف کلی، مهمترین کار مطبوعات خبررسانی و اطلاع رسانی به مردم است؛ و بعد نماینده افکار عمومی و تجلی گر آزادی بیان بودن از دیگر کارکردهای این نظام است. با این تعریف باز هم دچار پرسش می شویم. آیا به راستی مطبوعات ما نماینده افکار عمومی هستند؟ آیا قوانینی که در مورد مطبوعات نوشته شده است اجرا می شود؟ اگر پاسخ ما مثبت است پس چرا عمدتاًً مدیران مسئول روزنامه ها و نشریات که از سوی صاحبان امتیاز مطبوعات منصوب می شوند، از جنس سیاست و بعضاً با نگاه دولتی هستند تا از جنس مطبوعات. به این مشکل بزرگ،‌ معضلی مهم تحت عنوان «اعطای امتیاز به اشخاص حقیقی و حقوقی بدون کمترین پیشینه مطبوعاتی» را هم اضافه کنید. این معضل واضح تر بیان می کند که نگاهمان به مقوله مطبوعات از سر جنس اطلاع رسانی و ذات مطبوعات نیست.

مطبوعات در ایران گاهی از سوی برخی از اشخاص که ما به آنها صاحبان رسانه های زرد می گوییم انعکاس دهنده میل و خواست آنها در تحقق اهداف شخصی یا حزبی شان است و برای این هدف حتی حاضرند اصل خبررسانی را که نقل وقایع و جریانهای راستین است ذبح کنند یا طوری گفتگو و مصاحبه داشته باشند و اشخاصی ر ا انتخاب کنند که صلاحیت حتی نظرسنجی ساده را نداشته باشند. سر منشأ این مشکلات را می توان در فضای سیاسی جامعه پیدا کرد. در جامعه ایران به دلیل ضعف موجود در عملکرد احزاب وتشکلها، ناخودآگاه بر مطبوعات فشاری وارد می شود که نقش احزاب را بازی کنند. همینجا یک تعارضی بین ذات مطبوعات و نحوه عمل آنها به وجود می آید. زیرا مطبوعات آماده اجرای چنین وظیفه ای نیستند و قاعدتا با کارشان هم منافات دارد. از طرف دیگر داشتن روزنامه ای منسوب به یک حزب، خوب است اما در سطح جامعه ما بیش از دهها حزب وجود دارد که بیان دیدگاههای این احزاب و برداشتها و سیاستگذاریهای آنها می تواند جامعه را دچار سردرگمی خبری و در نتیجه از هم گسستگی اجتماعی و سیاسی کند به فرز این مسئله کم شدن اعتماد مردم و پخش بیش از حد شایعات است که متأسفانه در زمینه های مختلف در جامعه ما نمود زیادی دارد.

مسئله بعدی که بسیار مهم است معضل آموزش روزنامه نگاران و خبرنگاران و ورود آنها به سیستم خبری است. با وجود اینکه کار خبر، کاری حرفه ای است پس ارتقای توان آموزشی و تخصصی، یک اصل محوری برای رشد مطبوعات به شمار می آید. متأسفانه تحریریه های ما در مطبوعات امروز ایران، با مشکل کار حرفه ای } و توان علمی و آموزشی نیز مواجه هستند. اشتباهات فاحش در تیتر زدنها،‌ انتخاب عکسها،‌ استناد کردن به یک منبع خبری برای یک تیتر و... البته به این مشکلات می توان مشکلات اقتصادی و مشخص کردن محدوده خط قرمز به صورت سلیقه ای را اضافه کرد. وقتی خط قرمزها به صورت سلیقه ای مشخص می شود یا اینکه بسیار دامنه وسیعی داشته باشد، روزنامه از ترس بسته شدن و بیکار شدن جمعی از روزنامه نگاران، بسیاری از خبرهای خود و حتی نقطه نظرات برخی از نمایندگان مردم را کار نمی کند تا تذکر نگیرد. ما معتقدیم رسانه ها پرچمدار و نماینده افکار عمومی جامعه هستند و باید در شأن خود فعالیت کنند. نقد سیاستها و عملکردها وظیفه ذاتی مطبوعات و رسانه هاست. ما آنها را رکن چهارم دموکراسی می دانیم اما چرا گاهی محدودیت ـ ‌حتی در تبلیغ ـ ‌را راهی برای افول بیشتر کاری آنها می کنیم. وقتی حزب به درستی در ایران کارکرد ندارد، وقتی که هر کسی با دست و پا کردن تحریریه و چندتایی به اصطلاح اهل قلم، روزنامه منتشر می کند تا جواب گروهی دیگر را بدهد، این گونه می شود که در افکار عمومی مطرح می شود هر کس که با ما نیست علیه ماست و آن زمان جنگ مطبوعاتی داخلی راه می افتند که متأسفانه نتایج بسیار ویرانگر سیاسی و اجتماعی دارد.

در کنار این معضلات، نبودن تئوری بومی در آزادی مطبوعات، نداشتن یک قانون شفاف درباره رسانه های نوینی مانند وبگاهها و سایتهای مختلف خبری که تأثیر بسیاری بر افکار عمومی دارند، از دیگر مشکلات جامعه مطبوعاتی است. هر کسی می تواند با داشتن یک آدرس و یا مدرک دانشگاهی، حرفها و نظرات کارشناسی نشده خود را بر روی صفحه اینترنت بگنجاند و با یک کیلیک کاربر روی مانیتور و با خواندن واژه ها روی افکار عمومی تآثیر بگذارد و کارکرد و نقش مطبوعات را کم رنگتر کند. در این باره نباید نقش رسانه های خارجی را ندیده گرفت. حضور این رسانه ها و قدرت آنها در جامعه بین الملل، قابل اغماض نیست. اخباری که در روزنامه های داخلی نوشته و انعکاس داده می شود در بیشتر اوقات با دروغ پردازی غرب و بزرگ نمایی مشکلات از سوی آنها و حذف واقعیات در نظر بخشی از جامعه، راست پنداشته می شود که درگیری فکری و از هم گسیختگی فرهنگی و سیاسی را به بار می آورد. دیده شده است که گاهی مردم به اخبار این بنگاههای دروغ پراکنی بیش از روزنامه های خودمان توجه دارند! از طرف دیگر می توان گفت اهم مشکلات مطبوعات و رسانه ها در شرایط کنونی، فرهنگ مطالعه مردم است. در مطبوعات ما شاهد استقبال مردم از اخبار و حوادث سیاسی، ورزشی، اقتصادی و البته نشریات زرد هستیم. برای مردم ما جالب است که فلان بازیگر و هنرپیشه کجا زندگی می کند؟

چرا ازدواج نکرده یا ازدواج کرده است؟ با توجه به این واقعیت، در صورتی که همین نشریات را هدفمند کنیم و مطالبشان را به ‌صورت کارشناسی شده و مفید در زمینه ‌های مختلف به مخاطب ارائه دهیم نشریات می توانند علاوه بر ترویج مفاهیم عالی به مردم، به تیراژ بالایی نیز دست یابند. راه حل این مشکلات، تدوین قوانینی است که مطبوعات با آنها قدرت بیشتری برای عرض اندام خبری داشته باشند. برنامه ای که همه دست اندرکاران به آن اهمیت داده و آن را قابل اجرا دانسته و اجرا کنند. قوانینی کارشناسی شده و کاربردی که می تواند مطبوعات ایران را همقدرت رسانه های خارجی کند. اطلاع رسانی دقیق رسانه های سمعی و بصری جهت نشان دادن موضع و نوع عملکرد رسانه های خارجی، یکی دیگر از راه حلهای مؤثر است. اگر ذات واقعی این رسانه ها مشخص شود مردم واقعیات را بیشتر از رسانه های داخلی شنیده و به قول آنها اعتماد می کنند.

منیره غلامی توکلی