یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
سوم تیر آزمون اصولگرایی
سوم تیر سال ۸۴ برای کشور ما روزی تاریخی و حماسی است که توسط ملت ایران آفریده شد. در حالی که در آستانه برگزاری نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بدخواهان نظام تمام توان و تلاش خود را مصروف بیمیل کردن مردم جهت حضور پای صندوقهای رای کرده بودند اما دیدیم ملت همیشه در صحنه ایران با اقتدا به رهبر معظم انقلاب لبیکگویان در پای صندوقهای رای حاضر شدند و علاوه بر خلق یک حماسه به یک انتخاب بزرگ و تاریخی نیز دست زدند. این منتخب بزرگ و تاریخی کسی نبود جز محمود احمدینژاد که در پوسترهای تبلیغاتیاش او را استاد دانشگاه و شهردار تهران معرفی کرده بودند. انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری یکی از رقابتیترین انتخاباتهای کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی بود. انتخاباتی که در آن با درایت خاص مقام معظم رهبری تقریبا همه احزاب، گروهها و گرایشهای قانونی سیاسی نامزد انتخاباتی داشتند.
حضور آقای هاشمی رفسنجانی پس از مدتها گمانهزنی رونقی خاص به این انتخابات بخشید. تکثر کاندیداهای ریاست جمهوری آرا راشکست و باعث شد انتخابات به دور دوم بکشد. آقای محمود احمدینژاد را میتوان پدیده این انتخابات دانست. کاندیدایی متفاوت و حتی متضاد با برخی نیروهای داخلی نظام. از منظر مقام معظم رهبری ملت در انتخابات نهم موجب روی کارآمدن دولتی گردید که شعارهای احیاگر رهبر فرزانه انقلاب و آحاد ملت را فریاد کرده است؛ یکی از ویژگیهایی که دکتر احمدینژاد را از سایر کاندیداها متمایز میکرد، همین شعارهای انقلابی او بود که برای مردم از جذابیت خاصی برخوردار بود.
مردم با رای خود به احمدینژاد اثبات کردند که حتی با گذشت دو دهه و نیم از پیروزی انقلاب هنوز به آرمانها و ارزشهای آن دل بستهاند و خواستار تحقق آنها بخصوص عدالت هستند. محمود احمدینژاد حتی اگر در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری موفق به کسب اکثریت آرای مردم ایران نمیشد اما این خدمت بزرگ را به انقلاب کرد که با حضورش بار دیگر شعارها و آرمانهای انقلاب را یادآوری کرد و آنها را در فضای عمومی کشور منتشر نمود. از منظر مقام معظم رهبری، ملت در انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری موجب روی کار آمدن دولتی گردید که شعارهای اصلی انقلاب، شعارهای اساسی و اصولی اوست. گو اینکه از نظر معظمله گفتمان انقلاب اسلامی رایجترین، معتبرترین و غالبترین اندیشه و گفتمان در ایران اسلامی است.
مردم در انتخابات نهم احمدینژاد را بهترین گزینه برای رفع دغدغههایشان درخصوص ارزشهای انقلاب یافتند. تجربه ۸ سال دولت سازندگی که تکیه بر توسعه اقتصادی داشت و تجربه ۸ سال دولت اصلاحات که تکیه بر توسعه سیاسی داشت اما از توسعه ارزشها و معنویت و بسط گفتمان عدالتخواهی فاصله گرفته بودند، این دغدغه را در میان ملت انقلابی ایران به وجود آورده بود که ادامه روند فوق تبعات جبرانناپذیری برای کشور و انقلاب اسلامی در پی خواهد داشت. به همین دلیل بود که بسیاری بر این عقیده بودند که دولت نهم در جمهوری اسلامی، دولتی اصولگرا و پایبند به آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی خواهد بود، چرا که نارضایتی از عملکرد یک و نیم دهه اخیر دولتها در این قضیه کاملا مشهود بود و میشد تشخیص داد که در انتخابات نهم مردم به دنبال شخصیتی هستند که به گفتمان عدالتخواهی و گفتمان انقلاب اسلامی پایبند باشد و برنامههای خود را در راستای این آرمانها و اهداف کلان طراحی و ارائه کرده باشد.
به همین دلیل است که احمدینژاد در دوران تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به دانشجویان میگوید تردید نکنید که در انتخابات آینده یک دولت تمام اصولگرا به معنی حقیقی کلمه بر سر کار خواهد آمد و این انتخابات تنها یک آزمون اصولگرایی است. این پیشبینی دکتر احمدی نژاد در پیش از برگزاری انتخابات نشاندهنده شناخت و درک صحیح او از افکار عمومی و مطالبات خاص آنان است. درک و شناختی که برخی تحلیلگران غربی و غربگرا به دلیل فاصله گرفتن از مردم و ناآشنایی با جامعه ایرانی از داشتن آن محروم بودند. آنان بر این تصور بودند که مردم در انتخابات نهم ریاست جمهوری خواستار دموکراسیخواهی (به معنای غربی آن) و تداوم راه اصلاحات هستند اما رای مردم در سوم تیر خط بطلانی برتمام نظریهپردازیها و پیشبینیهای آنان ازتحولات سیاسی- اجتماعی ایران پس از دوران اصلاحات بود. تحلیلگران زبده سیاسی و ژورنالیستهای غربی و غربگرا که تا قبل از ۲۷ خرداد ۸۴ با ظاهری کاملا دموکراتیک و با نشان دادن چهرهای آرام و گرفتن ژستهای روشنفکرانه به تحلیل و ارائه رهنمودهای دموکراتیک در صحنه شطرنج انتخابات میپرداختند، ناگهان پس از اعلام نتایج دور اول انتخابات و در حالی که همه چیز مطابق قواعد بازی دموکراتیک به پیش میرفت آنچنان برآشفته و پریشان شدند و سخنانی بر زبان و قلم جاری کردند که یادآوری سخنان، تیترها و مقالههای آنان برای خودشان هم اکنون مایه تاسف است. سوم تیر همه آنان را در حیرت و سردرگمی فرو برد همانطور که انقلاب اسلامی در سال ۵۷ بزرگترین نظریهپردازان و اندیشمندان علوم اجتماعی را در سردرگمی فرو برد. به همین دلیل میتوان ادعا کرد که سوم تیر یک پدیده مهم اجتماعی در تاریخ معاصر ایران خصوصا سالهای پس از انقلاب اسلامی است.
این اتفاق نه تنها در چارچوب امکانات تحلیلی و تبینی موجود غرب نمیگنجد بلکه صحت مطلق و کارآمدی آنها را در پیشبینی تحولات جهانی به چالش بزرگی میطلبد. متاسفانه درداخل نیز برخی به بیراهه رفتند و از تحلیل واقعیت سوم تیر عاجز ماندند و به جای پذیرش واقعیت، به ارائه تحلیلهایی دست زدند که پذیرش آنها از سوی مردم و نخبگان کشور غیرقابل پذیرش است. عدهای برای راحت کردن خیال خود و دادن تسکین و آرامش به خود گفتند که در انتخابات تقلب صورت گرفته و با دلایل غیرواقعی و برآمده از خیال، سلامت انتخابات حماسی سوم تیر را زیرسوال بردند تا شاید شوک وارد آمده به خود را بتوانند تحمل کنند. این تحلیل مشکلی از مشکلات آنان را حل نخواهد کرد و پیامد خطرناک آن فرو بردن آنان در جهل مرکب است. فرافکنی در عرصه اجتماعی غلط و اشتباه بزرگی است که متاسفانه به دلیل سنگینی شوک وارد آمده در سوم تیر عدهای از تمسک به آن ناچار شدند چرا که راه دیگری را برای تسلی خود و حفظ پرستیژ باقیمانده خود نیافتند. عدهای دیگر تحلیل جالبی ارائه کردند. آنها گفتند که سوم تیر جزء وقایع غیرقابل تبیین استثنایی تاریخ است که به ندرت و شاید یک بار برای همیشه و بدون هیچ نوع منطق و قانونمندی به وقوع میپیوندند و پس ازمدتی به حاشیه وانزوا فرستاده خواهند شد.
پس از سوم تیر صداهای گوناگونی از گوشه و کنار بلند شد که میگفتند جریان پیروز در انتخابات جریانی بیریشه است که تصادفا به پیروزی رسیده و بزودی افول خواهد کرد. خطاب به این دسته از افراد و همه آنانی که به دنبال تحلیل صحیح پدیده سوم تیر هستند باید گفت این نوع مواجهه با سوم تیر نه تنها ما را از تمرکز علمی و نظری بر آن باز میدارد بلکه از جایگاه تاثیرگذار آن در جریان نظریهپردازی بومی اجتماعی- سیاسی پرده بر میدارد. سوم تیر از چنان عظمت و قدرت تاثیرگذاری برخوردار است که بسیاری از ذهنهای خفته را بیدار کرده و بسیاری از تحلیلگران غیرمغرض و حقیقتیاب را به خود جلب کرده و لذا اینگونه تحلیلها مشتری چندانی ندارد و دردی را از طراحان آن دوا نخواهد کرد.
به هرحال ملت بزرگ ایران در حالی ۳۰ سالگی انقلاب خود را تجربه میکنند که در راس قوه مجریه دولتی احیاگر قرار دارد که به آرمانها و اهداف این انقلاب پایبند است و برای تحقق آنها سرازپا نمیشناسد و با تمام وجود در راه اعتلای آن تلاش میکند. دولتی که در راس آن شخص دکتر احمدینژاد دینداری، عدالتطلبی، آبادانی و تعالی همهجانبه ایران را سرلوحه کار خود قرارداده است. رئیس جمهور و مسئولین در مشی اجرایی خویش پیاده نمودن عدالت، مردمی بودن و شکست رانتهای عدالتسوز را پیشه خود کردهاند و با سیاستها و اقداماتی تکلیفگرایانه نوعی انقلابیگری و روحیه جهادی را به نمایش گذاشتهاند. یکسال به پایان کار دولت نهم باقی مانده است. امید میرود دولت نهم در فرصت باقیمانده حداقل اقدامات خدمات و انجام شده طی سه سال گذشته را به صورت مبسوط به ملت ایران گزارش دهد. هیچ کس نمیتواند در تلاشهای بیامان و خستگیناپذیر دولت و شخص رئیس جمهور که بحق خادم ملت است شک کند. این زحمات درخور تقدیر و شناساندن است.
عباس خسروانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست