جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

بازار به تب و تاب افتاده است


بازار به تب و تاب افتاده است

جنب و جوش برای خریدهای نوروزی

در کمدها را یکی پس از دیگری باز می کند. به خود می گوید: اول از همه، لباس ها؛ کیپ تاکیپ هر قسم، هر مدل، همه رنگ، یکی از دیگری نوتر، دستی روی همه لباسها می کشد. بعد سرتکان می دهد: «نه! رنگ و جلایی برای عید ندارند.» کمد دیگر، کفش ها و کیف ها است.

چندین جفت کفش از صندل تا بی پاشنه، پاشنه بلند، نیم چکمه و ساقه بلند به رنگ های مختلف ردیف شده اند. شاید هر یک بیش از یک ماه به طور پیاپی پا نشده اند. این ها همین امسال خریده شده اند. زمزمه می کند: «این ها رو همه جا پوشیدم، با هر یک از لباسام ست کرده بودم.» مادر از سرسرای پذیرایی دخترش را صدا می زند: «کجایی؟... چیکار می کنی؟!... بیا پرده ها را اندازه بگیریم.» دختر نزد مادر می رود: «مامان، امسال همه دیوارها رو رنگ گل بهی کنیم. خونه خاله سوری رو دیدی چه رنگ محشری زدند.» مادر: «هر سال که نباید رنگ زد. بیا فکر کنیم چه تابلوهایی بگیریم. چشام از دیدن این تابلوها خسته شده.» دختر: «تابلوهای مینیاتوری با رسم عید نوروز«فیت» می شه.» او به ساعت مچی بزرگش نگاه می کند: «پس کو بابا! ... مگه قرار نذاشتیم امروز سرکار نره بریم خرید. کلی خرید دارم.» مادر: «سرساختمونه. تا پیش از عید قراره به خریدارها تحویل بده.»

شاید عید و سال نو برای خیلی از مردم بهترین بهانه و فرصت افراط در خریدهایی می شود تا برخی از وسایل خانه و مبلمان و پوشاک و ظروف کاملاً قابل مصرف را کنار بگذارند و لوازم مدل جدید و نو بگیرند...

کاهش قیمت ها

● مردم با اطمینان خرید کنند

طی هفته های اخیر براساس گفته های مسئولان ارشد دستگاه های ذیربط از جمله وزارت خانه های بازرگانی و صنایع و معادن و هماهنگی سایر تشکل های تولیدی- توزیعی، نرخ اقلام متعددی از فرآورده های مصرفی از جمله حبوبات و برنج وارداتی و نیز کالاهای صنعتی کاهش یافته است به طوری که وزیر صنایع و معادن اخیراً اعلام کرده است» قیمت بسیاری از کالاهای اصلی و مواد اولیه به کف و تعادل رسیده و قیمت محصولات متناسب با آن کاهش یافته است و مردم می توانند با اطمینان به قیمت های واقعی، خرید کنند.»

«محرابیان» در جمع خبرنگاران، همچنین با بیان این که بررسی ها نشانگر آنند که قیمت بسیاری از کالاهای صنعتی تقلیل چشمگیری یافته یادآور شده است: «به رغم کاهش تولید در غرب، تولید در کشورمان رونق خوبی دارد که با خرید مردم، تولید بیشتر رونق می گیرد.»

● دلال ها مانع می شوند

گفته مقام ارشد وزارت صنایع و معادن، همچنین حاکی از آن است که بعضاً مشاهده می شود واحدهای تولیدی قیمت محصولات خود را کاهش می دهند اما برخی در بخش توزیع و واسطه ها مانع می شوند مردم این کاهش قیمت ها را لمس کنند. بنابراین باید در این باره فکری کرد به ویژه آن که عواید بعضی از واسطه ها، بیشتر از تولیدکننده است.

● اجبار دستوری کاهش نرخ ها

از سوی دیگر، پیشتر وزیر بازرگانی، درباره تحلیل نرخ کالاها با اشاره به برگزاری جلسات سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان با تشکل های ذیربط به منظور کاهش کالاها گفته است، مجبور به کاهش قیمت کالاها به صورت دستوری هستیم.

«میرکاظمی» با اشاره به این که به صورت دستوری، قیمت کالاهای مختلف در کشور را تغییر داده ایم می گوید: «روند پایین آمدن قیمت ها از مرداد سال جاری درکشور آغاز شده است.» بر این اساس، سازمان حمایت از مصرف کنندگان و تولیدکنندگان سعی داشته است با جلساتی که با تشکل ها برگزار می کند آن ها را مجاب کند قیمت ها را کاهش دهند.

● تجملات؛ وداع با آسایش

اگر بپنداریم هر چه زیورآلات بر گردن زندگی مان بیشتر بیاویزایم امنیت خاطر و آرامی فکر و روان افزونتر خواهد شد، دست کم در حق ایمنی حیات و آرامش و حتی طول عمر خویشتن بی لطفی کرده ایم. رویکرد به تجمل زدگی و زیاده روی بی مهار در جنبه های گوناگون زندگانی فردی، خانوادگی و اجتماعی را می توان نوعی بندگی مادی شمرد. اگر چه طبع بشر گزاف طلبی است لیکن می دانیم هر قدر مال اندوزی بی حد و رویه مناسب، آز و توقعات مادی در هر جامعه سیر صعودی داشته باشد و از این رهگذر احساس آسایش و رفاه حاصل شود ولی این شیوه و سیر نه همواره موجب ایمنی اندیشه آدمی بوده و می شود که غافل از فشارهای ضبط و ربط و نگهداری و از طرف دیگر نگرانی ناگزیر از آسیب دیدن تجملات مفرط، به صورت پنهانی بر روان، اعصاب و آرامش وجود انسانی تاثیر ژرف می گذارد. چند هفته پیش خبری منتشر می شود مبنی بر این که یکی از ثروتمندان کلان پرآوازه یکی از کشورهای پیشرفته غربی به دلیل کاهش بازار مصرف تولیدات کارخانه اش متاثر از بحران اقتصادی فراگیر، به یک نقطه خلوت شهر می رود و خودکشی می کند.

این اتفاق تازگی نداشته و می تواند در هر جای جهان برای چنان افرادی رخ دهد.

رشد فرهنگ افراط گری در مصرف نزد برخی از مردم و به گمان آن که راحتتر زندگی کنند، غفلت و پدیده ای است که لذت و هنر بهره مندی از هر آنچه لوازم متعادل در اختیار دارند را کمتر قدر می دانند. این قبیل افراد به هر بهانه ای مثلاً سال نو بخشی از لوازم قابل استفاده در محل مسکونی شان را خسته کننده می شمارند و با تعویض آن ها به مدل های جدید، طرحی نو در سال نو در بافت زندگی مادی خود درمی اندازند. چه بسا از این افراد چند صباحی که می گذرد، حرص تجمل بارگی شان سر برمی آورد و روز از نو و سال از نو...

«اسکندری» دانش اندوخته جامعه شناسی در خصوص تجمل گرایی، نقطه نظراتش معطوف به فرهنگ مداری جامعه است. او معتقد است «جامعه ای که مقهور پدیده های مدزدگی و تجمل گرایی و تبلیغات بی رویه می شود به نوعی از اصالت و بافت فرهنگ اصیل زندگی عدول می کنند. وی می گوید:«در برخی جوامع تفکرات محور مصرف گرایی سوق یافته است، تنوع مدرنیزه در مایحتاج اولیه زندگی با چاشنی تبلیغات گیج کننده و متقاعد کننده قشرهای مردم در حقیقت به نوعی موج سواری و جا به جا کردن ذائقه اقتصادی خانواده ها به سمت تجملات و افراط در مصرف محسوب می شود. آنان در استمرار چنان شیوه های تغییر فرهنگ تعادل در نیازشان جنبه زیاده طلبی خود را رها نمی کنند لیکن پس از مدتی احساس می کنند آن نیاز درونی که آسایش روان است برآورده نمی شود. از طرف دیگر چه بسا خانواده ها از سر غفلت زیر بار قرض و قسط های سالانه می روند و همواره نگران بازپرداخت تجملات و افراط خود می شوند و این طرز تفکر یعنی خداحافظی با آرامش اعصاب.»

به گفته این کارشناس، جامعه ای داریم که شیوه های ساده زیستن و آسودگی در زندگی بدون دغدغه در فرهنگ، ادبیات و مذهب در دسترس عمومی است. این روش های حکیمانه در فرهنگ ملی راهکارهای فواید زندگی فارغ از تنش افراط و تجمل گرایی را توصیه می کنند. او می گوید: «باور داشته باشیم اسراف و زیاده خواهی کلاً در حوزه مادیات، بیش از آنچه رافع نیازها و افزونی امکاناتی که در اختیار داریم، شود، هیچ گاه تامین کننده ماندگاری رضایت ضمیرمان نخواهد بود.»

این فارغ التحصیل جامعه شناسی، تاکید دارد:

« دستگاه های مسئول فرهنگی و مدیریت های ذیربط با مسائل جامعه به طرق گوناگون و از سطوح دبستانی تا مقاطع بالا و در سطح خانواده های جامعه روش های قناعت معقولانه و ثمرات آن و نیز در مقابل، زیان های مادی و روانی حرص و توقعات بیش از قدرت خریدمان را مطرح کنند. به عنوان مثال، مباحث و نمونه های واقعی و حقیقی از تفاوت های فاحش زندگی های ساده همچنین اشرافی گری و افراط در تجملات را به جامعه ارائه دهند. او می گوید چه بسیار مردمی که شیرازه زندگی مشترکشان در اثر فشار افراط گری از هم پاشیده شده است،اما ناگفته نگذارم که نظرم اصلاً مبلغ آن نیست و نخواهد بود که خوب زندگی نکنیم. طوری باشد که آرامش و بهره مندی از پیشرفت ها و امتیازات وسایل متعارف و اصل هدف زندگی فراموش نشود و افراط حاکم نباشد.»

این روزها در پاساژها و مغازه های سطح شهر جنب وجوش ویژه انبوه مردم برای تدارک و تهیه مایحتاج عید نوروز چشمگیر است. در همین حال سیل خانواده ها به سمت بازار بزرگ تهران که از میدان ۱۵ خرداد (سبزه میدان) تا میدان مولوی یکسره ادامه دارد، موج می زند...

دریغم می آمد چنانچه مطرح نکنم بازسازی معماری و سنگفرش شدن سطح خیابان مقابل بازار، حد فاصل انتهای خیابان ناصرخسرو تا تقاطع خیابان خیام چه آرامش و آسایشی برای تردد و مردم پیاده رو به وجود آورده است. ساختار بنایی این محدوه نیز نشانه هایی از ساختار معماری سابق ایرانی خود را تداعی می کند. در این خیابان بجز یک مسیر مخصوص تردد وسایط نقلیه موتوری مجاز (حمل و نقل شهری) بخش اعظم خیابان سنگفرش شده فقط برای پیاده روندگان است. یکی از محاسن این اتفاق، ایجاد آرامش و آسایش مردم و بدون هیچ نگرانی از عبور و مرور ماشین و موتور است. انبوه جمعیت پس از تهیه لوازم موردنیاز به مناسبت عید نوروز، هریک با تعدادی کیسه نایلونی حاوی اقلام مختلف از بازار بیرون می آیند و برخی دقایقی با نشستن روی سکوهای حاشیه خیابان سنگفرش شده، خستگی ساعات صرف انتخاب مایحتاج خود را درمی کنند. در آن بعدازظهر پنجشنبه خیلی ها با یک ساندویچ یا کیک و برخی خانواده ها با پیش تهیه ناهار در منزل، روی نیمکت ها و لبه جدول خیابان مشغول تناول هستند. اما خستگی در چهره ها کاملاً مشخص است آنقدر که برخی تمایل به گفت وگو ندارند. آنان در همین حال از خریدهاشان مسرورند. یک شهروند جوان، تنها روی یک سکوی حاشیه خیابان پر ازدحام نشسته است. چند کیسه نایلونی بزرگ و بسته بندی حاوی چند قلم کالا کنارش است. خود را «نیک بخت» و کارمند معرفی می کند. او تهیه لوازم نو خانگی به مناسبت عید نوروز را بخشی از فرهنگ مردمی می خواند که اقدام به عوض کردن وسایل زندگیشان فرآیند این حکم است و این رسم تنها به خاطر سال نو نیست. اما فرهنگ همواره خرید اجناس را ضمن آن که یک عادت -ولو در بی نیازی- می داند، مغایر صرفه جویی اقتصادی قلمداد می کند.

● عادت به تهیه وسایل نو ولو غیرضروری

به وی می گویم به سلامتی برای سال نو لوازم خانگی تهیه کره اید... می گوید: چند قلم وسیله ضروری برای مراسم عروسی (ازدواج) است. نظرش را درباره خریدهای شب عید می پرسم اینکه مثلاً به مناسبت سال جدید حتماً باید برخی از وسایل خانه که هنوز قابل استفاده هستند را عوض کرد و یا حتماً لباس تازه پوشید؟... پاسخ او را می خوانیم: «متأسفانه این فرهنگ مردم است حکم می کند که به فکر خرید کردن و تهیه وسایل نو می افتند ولو آن که ضرورتی نداشته باشند. فرهنگ ما ایجاب می کند به فکر خریدن برخی چیزها بیفتیم. این رسم و عادت را تنها به مناسبت سال نو، نمی بینیم.» می پرسم: نظرتان به این است که آنچه به عنوان لازمه شب عید است و مردم تهیه می کنند را قبول ندارید؟

وی می گوید: «این خرید کردن های مخصوص عید، خلاف صرفه جویی هستند. در حالی که سبب مشوش کردن فکر و عدم تعادل متعارف نیازها در زندگی می شوند و تورم کاذب به وجود می آورند.» بنا بر نظر او عدم فرهنگ حاکم بر خرید و مصرف کردن یا در اختیار نداشتن فلان کالایی که اینک اقدام به تهیه آن می شود، موجب سلب آسایش خیال شخص یا خانواده می شود و فقط جنبه افراط دارد و همین شتاب های تفریط در خریدن های شب عید، می تواند خود به افزایش کاذب برخی نرخ ها بیانجامد. ادامه صحبت های «نیک بخت» معطوف به حراج یک مغازه می شود: «الان ما از یک مغازه- با دست، یکی از فروشگاه های روبروی آن سوی خیابان که کالایش را حراج کرده است نشان می دهد- غیر از تهیه دیگر اجناس، یک نوع شامپو هم خریداری کردیم به قیمت چهارهزار و پانصد تومان. بعد از خریدمان از آن مغازه، در یک مغازه دیگر با فاصله حدود ۳۰۰ متر دورتر از همین مغازه، همین نوع شامپو را بدون حراج کردن، به قیمت چهارهزار تومان می فروشد.»

● رویکرد عمومی به تهیه مایحتاج

عامل تورم و ناآرامی های روحی وی معتقد است رویکرد جمعی در یک مقطع زمانی جهت تهیه انواع کالاها- در هر مقطع و به هر مناسبت گسترده و ضمناً بدون هیچ کنترل و نظارت بر قیمت ها- در جابه جایی نرخ ها، تورم و به نوعی ایجاد التهاب کاذب روانی، اثرگذار است. او می گوید: «در چنین موارد ما تقصیرها را به گردن دولت می اندازیم. مردم به جای این که در یک مدت زمان فشرده و محدود، مایحتاج و یا آنچه که می خواهند برای سال نو تهیه کنند، چند ماه زودتر اقدام کنند تا این آشفتگی در نرخ ها و خستگی و شتاب و ازدحام عمومی اتفاق نیفتند.»

● تهیه لوازم به حد نیاز

یک خانم به نام «مقدم» که کالاهایی براساس لیست از قبل تهیه شده خود، خریداری کرده و روی سکوی جدول خیابان و مقابل دهانه بازار نشسته است، مثل بعضی دیگر از مردم به دلیل خستگی از ازدحام درون بازار تمایل ندارد به سؤالم پاسخ دهد. می گوید که خریدهایش همه اش لازم است و به آنچه تهیه کرده اشاره می کند و می افزاید: «تنها یک قلم از کالاها که وسیله ظرف شویی است جزو لیست اش نبوده است.» او اضافه می کند: «اما بعضی ها جنس هایی که لازم و یا مورد مصرف در ایام عید نیست را حالا تهیه می کنند.» او از آن گروه مردم است که در خریدهایش تا آنجا که ممکن است و بتواند افراط نمی کند و برابر نیاز و ضرورت کالا خریداری می کند.

حسن آقایی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.