جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جمعیت و بازار مناسب برای سرمایه گذاری


جمعیت و بازار مناسب برای سرمایه گذاری

زیر گذر بازارچه

هر چه قدر غربی های متمدن در کنترل جمعیت موفق نشان داده اند و با تلاش فراوان، رشد جمعیت را کند و گاهی متوقف کرده اند، در این سوی دنیا قباحت دارد اگر تعداد فرزندان کمتر از سه و چهار باشد. این که در حال حاضر با محدودیت هایی در تامین منابع انرژی، غذایی و بهداشتی روبه رو هستیم، توسعه آموزش هزینه بر است و به کندی صورت می گیرد و امنیت مقوله ای جدی محسوب می شود، از جمله سخنانی است که در این سوی دنیا مخاطب چندانی ندارد و به سادگی با ذکر جمله روزی دست خداست و توکل باید کرد به فراموشی سپرده می شود. فراموش کرده اند که:

گفت پیغمبر به آواز بلند

با توکل زانوی اشتر ببند!

و بی توجه به بسیاری از احتیاجات طبیعی و غیرطبیعی، بازار مصرفی می سازند که تامین مایحتاج آن با خداست!

آنچه در اینجا سعی در بیان آن داریم، یافتن رابطه ای میان میزان رشد جمعیت، مصرف محصولات حاصل از تکنولوژی اطلاعات و امکان سرمایه گذاری در سال های آتی در کشورهای هم جوار است. در ابتدا توجه خود را به جمعیت و میزان احتمالی رشد جمعیت کشوهای هم جوار طی چند سال آینده معطوف می کنیم و در آخر به موضوع سرمایه گذاری خواهیم پرداخت.

● اول دنیا

براساس آمارهای منتشرشده متوسط ضریب رشد جمعیت در دنیای خاکی در سال ۱۹۵۰ حدود ۱.۵ درصد بود که ظرف پنج سال تا ۱.۸ درصد افزایش یافت. این میزان در سال ۱۹۶۰ به ۱.۴ درصد رسید و در فاصله یک سال تا ۲.۳ درصد افزایش یافت. از آن به بعد بود که این روند با شیبی ملایم رو به کاهش گذاشت و در ابتدای دهه ۹۰ میلادی دوباره به همان ضریب ۱.۵ درصد سابق بازگشت. هم اکنون متوسط ضریب رشد جمعیت دنیا در حدود ۱.۲ درصد است و در حوالی سال های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ به یک درصد خواهد رسید. پیش بینی شده است که ضریب رشد جمعیت در حوالی سال ۲۰۵۰ میلادی به نیم درصد خواهد رسید و شیب نمودار این گونه نشان می دهد که این ضریب در یک قرن آینده صفر خواهد شد. واضح است که ضریب رشد جمعیت کشورهای جهان های سوم، چهارم، پنجم و بقیه کمتر از ۳ درصد نیست و جالب اینجاست که کشورهای توسعه یافته و از آن سو افتاده دنیا دارای ضرایب منفی در رشد جمعیت هستد.

یک نتیجه گیری ساده می کنیم، بدین صورت که با توجه به متوسط ضریب رشد جمعیت، در هر سال به طور متوسط بین ۷۰ تا ۸۰ میلیون نفر به جمعیت دنیا اضافه می شود. بیشتر این اضافه جمعیت به طور مشخص مربوط به همان کشورهای جهان سوم است و اگر بگوییم حداقل پنجاه، شصت میلیون نفر از آن هفتاد تا هشتاد میلیون نفری که هر ساله وارد این دنیا می شوند در کشورهای نیمه فقیر و فقیر قدم می گذارند؛ پر بیراه نگفته ایم.

آمارها نشان می دهد که جمعیت دنیا از سه میلیارد نفر در سال ۱۹۶۰ میلادی، به شش میلیارد در سال ۲۰۰۰ میلادی رسیده و ظرف دو سه سال آینده به هفت میلیارد نفر خواهد رسید.

در بحث پیش رو، جمعیتی برای ما اهمیت خواهد داشت که در حال حاضر و در آینده ای محتوم به عنوان مصرف کننده محصولات تکنولوژی اطلاعات یا دیجیتال شناخته می شوند. به طورحتم امر تولید و سرمایه گذاری در این وادی بدون دانستن ابعاد بازار محصولات دیجیتال و پیش بینی تحولات آتی آن امکان پذیر نیست. کشورهای توسعه یافته هیچ فعالیتی را بدون طرح ریزی (Planning) آغاز نمی کنند، چرا که طرح ریزی و برنامه ریزی، توانایی پیش بینی را به زعمای کشور هدیه می دهد. از سوی دیگر امکان پیش بینی دقیق لازمه ای برای طرح ریزی آینده است و همین طور این چرخه تا به آخر ادامه خواهد داشت. جمعیت حاضر در جهان سوم که به اختصار آنها را جمعیت حاشیه دنیا می نامیم از لحاظ میزان تقاضا بیشترین و از لحاظ تنوع تقاضا بهترین مخاطب محصولات دیجیتال کنونی هستند. مشکل کار این است که بازاری که جمعیت حاشیه به گرد آن جمع شده اند، هرچه قدر هم وسوسه انگیز باشد، به دلیل عدم قابلیت پیش بینی برای سرمایه گذاری با خطرات فراوانی همراه است.

● مخاطب اصلی محصولات دیجیتال

برای روشن شدن بحث، سری به آمار و ارقام در جامعه توسعه یافته آمریکا می زنیم. در سال ۱۹۸۴ حدود ۸.۲ درصد خانوارهای آمریکا در منزل خود کامپیوتر داشتند. این تعداد در سال ۱۹۸۹ به ۱۵ درصد و در سال ۱۹۹۳ تا ۲۲.۸ درصد خانوارها را شامل شد. روند خرید کامپیوتر در خانوارهای آمریکایی سرعت گرفت و تعداد خانه هایی که در آنها کامپیوتر یافت می شد، سال ۱۹۹۷ تا ۳۶.۶ درصد، سال ۱۹۹۸ تا ۴۲.۱ درصد، سال ۲۰۰۰ تا ۵۱ درصد، سال ۲۰۰۱ تا ۵۶.۳ درصد و سال ۲۰۰۳ تا ۶۱.۸ درصد افزایش یافت. نکته جالب این است که ۵۴.۷ درصد از ۶۱.۸ خانوارها به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند. در حال حاضر می توان پیش بینی کرد بین ۷۲ تا ۷۶ درصد خانه های آمریکای دارای کامپیوتر است. به بیان دیگر سه چهارم آمریکایی ها در منزل خود کامپیوتر دارند.

ارائه آمارهای بعدی مسائل جالب تری را نمایان خواهند ساخت، زیرا اگر جمعیت زیر ۱۸ سال جامعه آمریکا را از لحاظ دسترسی به محصولات دیجیتال مورد بررسی قرار دهیم در می یابیم که به طور متوسط حدود ۹۰ درصد افراد بین ۶ تا ۱۸ سال به نوعی به کامپیوتر دسترسی دارند. به طور متوسط ۷۵ درصد همین افراد در همین محدوده سنی درمنزل به کامپیوتر دسترسی دارند و ۹۰ درصد نیز در مراکز آموزشی با کامپیوتر سر و کار دارند.

آیا آمارهایی این چنین دقیق در کشور ما یا کشورهایی با بازار گسترده و قابل توجه در منطقه یافت می شود؟ خیر و به همین دلیل پیش بینی امکان پذیر نیست و سرمایه گذاری را می توان خیراتی برای باقیات الصالحات قلمداد کرد!

به هر روی این نتیجه حاصل می شود که افراد ۶ ساله و حتی کمتر را نیز باید در زمره مخاطبان اصلی محصولات دیجیتال قرار داد تا حدثیاتی که بعدها پیش بینی نام خواهند داشت واقعی تر جلوه کند.

آمار مخاطب اصلی محصولات دیجیتال نسبتی مستقیم با رده های سنی دارد. اهمیت بسیار آمارهای مربوط به حضور کامپیوتر در منزل، محل کار یا مراکز آموزشی، به این دلیل ساده است که کامپیوتر در عصر حاضر نقش مادر را در بین دیگر محصولات دیجیتال ایفا می کند. کامپیوتر نقشی محوری در بین این همه محصول جور واجور پیداکرده است و باید هم که پیدا کند، بالاخره باید مرکزی باشد که سر و سامانی مختصر به این همه دستگاه و قطعه و امکانات بدهد. اما از بحث و دور نشویم که باید نسبتی بین تنوع محصولات دیجیتال با رده های مختلف سنی در حال حاضر و آینده برقرار کنیم.

● برقراری نسبت مستقیم

اگر بخواهیم دقیق تر بیان کنیم، باید بین رده های سنی از لحاظ جنسیتی نیز تفکیک قائل شویم، چرا که نوع سلیقه و احتیاجات زن و مرد، تفاوت هایی با یکدیگر دارد و این موضوع در فرآیندهای طراحی و تولید محصولات دیجیتال نقش مهمی ایفا می کند. از طرف دیگر تفاوت هایی نیز در احتیاجات رده های مختلف سنی وجود دارد.

دسته بندی محصولات دیجیتال به غیر از خود کامپیوتر و قطعات اصلی آن در چند حوزه مشخص مانند ثبت و ضبط و پخش صدا و تصویر، امکانات ذخیره سازی، فراهم کردن سرگرمی، ایجاد ارتباطات، ارائه کردن امکانات آموزشی و خدماتی و سندسازی قرار می گیرند. مشخص کردن نسبت رده های مختلف سنی انسان از دو جنس با هر دسته از این محصولات، ابعاد بازار محصولات دیجیتال را در حال و آینده مشخص می کند. در ادامه نگاهی مختصر و مفید به شکل جمعیتی چند کشور هم جوار خواهیم انداخت. قبل از ادامه بگویم که در تحلیل جمعیت لازم است توجه ویژه ای به هرم جمعیتی کشورها داشته باشیم، چرا که تحلیل زمانی آن هنگام صحیح است که تغییرات هرم جمعیتی در طی زمان لحاظ شود.

● شکل هرم حاشیه خلیج فارس

کشورهای عراق، کویت، بحرین، امارت، عربستان، قطر و عمان برای این بررسی برگزیدیم. هرم جمعیتی این کشورها تنها در عراق و عمان شباهتی با هرم واقعی (مثلثی) دارد. بنابراین جمیت جوان در دهه آینده بر دیگر رده های سنی غالب خواهد شد.

اگر از عراق به عنوان کشوری که هنوز به ثبات مالی و پایداری اقتصادی نرسیده است صرف نظر کنیم، اوضاع و احوال دیگر کشورهای منطقه کاملا مشخص است. ثروت به معنی نقدینگی از سر و کول این کشورها بالا می رود و خرج کردن از لذت های بدیهی زندگی فرض می شود. در عراق کنونی هم میزان تقاضا کم نیست، هرچند نوع تقاضا نسبتی با نیازها ندارد و نوعی مصرف زدگی خاص در این کشور رایج شده است. در دیگر کشورها نیمه عمر استفاده از محصولات دیجیتال بسیار کوتاه است و حتی می توان گفت که این محصولات اصلا مصرف نمی شوند، اما این موضوع بسته به نوع محصول و جایگاه آن در زندگی افراد دارد. براساس آخرین آمار، عراق با ۲۸.۸ میلیون نفر، کویت با ۲.۶ میلیون نفر، بحرین با ۱ میلیون نفر، امارات با ۴.۵ میلیون نفر، عربستان با ۲۴.۵ میلیون نفر، قطر با ۸۰۰ هزار نفر و عمان با ۲.۵ میلیون نفر در مجموع ۶۵ میلیون نفر را درخود جای داده اند که ۲۵ میلیون نفر آن را جمعیت زیر ۱۸ سال و ۲۰ میلیون نفر آنها نیز بین ۱۹ تا ۴۰ سن دارند. به بیان دیگر درحال حاضر حدود ۴۰ میلیون نفر مصرف کننده بالفعل در بازار این کشورها وجود دارند.

از یک سو می توان فرض کرد که نیمی از مصرف کنندگان کنونی ۱۹ تا ۴۰ ساله حال حاضر در ۱۰ سال آینده نیز پیگیر تحولات و تازه های بازار باشند، از دیگرسو حداقل حدود ۲۰ میلیون نفر از جمعیت زیر ۱۸ سال نیز به این جمع اضافه شده و براساس پیش بینی جمعیت حداقل ۱۰ میلیون نفر در همین ۱۰ سال به عنوان مصرف کننده بالقوه وارد هرم جمعیتی خواهند شد. بدین ترتیب در ۱۰ سال آینده بازاری با ۳۰ میلیون مخاطب فعال و حدود ۱۰ میلیون مخاطب بالقوه در انتظار محصولات دیجیتال خواهند بود.

بازار کشورهای حاشیه خلیج فارس تجمل گراست و می توان حال مشتریان این بازار را به بی قراری در خرید و مصرف تعبیر کرد! و این یعنی تقاضای بالا برای کالای جدید و متنوع.

به همین علت است که می توان بازار این کشورها را برای سرمایه گذاری مناسب قلمداد کرد.

● حاشیه خزر و ماوراء النهر

کشورهای قزاقستان، آذربایجان، ترکمنستان و تاجیکستان را در این محدوده در نظر می گیریم. براساس آمارهای منتشر شده قزاقستان با ۱۴.۸ میلیون نفر، آذربایجان با ۸.۴ میلیون نفر، ترکمنستان با ۴.۸ میلیون نفر و تاجیکستان با ۶.۵ میلیون نفر مجموعه ای با ۳۵ میلیون نفر را تشکیل می دهند. در این میان هرم جمعیتی دو کشور قزاقستان و آذربایجان نشان می دهد که از میزان رشد جمعیت آنها در سال های اخیر کاسته شده است. وضعیت هرم جمعیتی دو کشور تاجیکستان و ترکمنستان به صورت هرم کامل (است)، بدین معنی که میزان افزایش جمعیت جوان بیشتر خواهد شد. جمعیت زیر ۱۸ سال این کشورها بالغ بر ۱۴ میلیون نفر و جمعیت بین ۲۰ تا ۴۰ سال این مجموعه نیز بالغ بر ۱۰ میلیون نفر گزارش شده است. از آنجایی که رشد جمعیت دو کشور پرجمعیت این مجموعه کاهش یافته، تصور نمی شود طی ۱۰ سال آینده بیش از ۱۰ میلیون نفر به جمعیت این کشورها افزوده شود.

توان خرید در این کشورها قابل مقایسه با کشورهای عربی نیست، بنابراین بازار ۴۰ میلیونی کشورهای عربی حاشیه بارها فعال تر از بازار ۲۴ میلیون نفری مجموع این کشورهاست. کشورهای ترکمنستان و تاجیکستان با مشکلات معیشتی بسیاری دست به گریبان هستند و تصور نمی کنم بازار مطمئن و فعالی برای سرمایه گذار محسوب شود. البته آذربایجان و قزاقستان شرایط بهتری از لحاظ درآمد سرانه دارند. برای قیاس می توانید جایگاه بیست و نهم ایران در فهرست درآمد سرانه کشورهای جهان را با جایگاه هفتاد و دوم آذربایجان مقایسه کنید. آذربایجان نفت دارد و قزاقستان نیز به تکنولوژی باقیمانده از شوروی سابق می بالد. بنابراین اوضاع این دو کشور از وضعیت کشورهای مبتنی بر کشاورزی و دام ترکمنستان و تاجیکستان بهتر است. بی دلیل نیست که سال گذشته نمایشگاهی مینیاتوری از سبیت در باکو برگزار شد.

به طور کلی فرصت های کنونی و آینده در این کشورها برای توزیع کنندگان محصولات دیجیتال چندان دل ربا نیست، هرچند در بحبوحه رقابت، همین فرصت های محدود نیز هوس انگیز خواهد بود. از لحاظ سرمایه گذاری این منطقه متوسط ارزیابی می شود.

● منطقه هند و سند

اگر افغانستان را هم جزو منطقه سند به حساب بیاوریم مجموع جمعیت این منطقه شامل هندوستان، پاکستان و افغانستان بالغ بر یک میلیارد و ۱۲۳ میلیون نفر خواهند بود. به دو دلیل درآمد سرانه فوق العاده پایین و فقر فرهنگ استفاده از تکنولوژی می توان از افغانستان صرف نظر کرد. هرچند بسیاری از دوستان ممکن است با این ایده مخالف باشند، اما خطرات بالای سرمایه گذاری و عدم تضمین در بازگشت سرمایه موضوعی نیست که بتوان به سهولت از آن صرف نظر کرد. پاکستان با داشتن ۹۰ میلیون جمعیت زیر ۱۸ سال فرصت فوق العاده ای است محسوب می شود. البته جمعیت ۵۵ میلیونی بین ۲۰ تا ۴۰ ساله چندان با محصولات دیجیتالی همراهی نمی کنند، اما رشد فوق العاده بالای جمعیت، آینده فوق العاده ای را نوید می دهد. طی ده سال آینده بیش از ۴۰ میلیون نفر به جمعیت زیر ۱۸ سال افزوده خواهد شد. توجه داشته باشید که پاکستان از لحاظ میزان جمعیت در رتبه ششم دنیا قرار دارد. تکلیف هندوستان هم که مشخص است. جمهوری خلق چین حدود ۱۹.۸۵ درصد جمعیت جهان و هندوستان ۱۷ درصد جمعیت جهان را مدیریت می کنند. هندوستان در رتبه بندی درآمد سرانه جهان در جایگاه دوازدهم قرار دارد. توجه داشته باشید که کشورهای هندوستان و پاکستان جمعیتی معادل چین را مدیریت می کنند.

تعداد افراد زیر ۱۸ سال منطقه سند در حدود ۵۵۰ میلیون نفر و افراد بین ۲۰ تا ۴۰ سال در حدود ۴۲۰ میلیون نفر تخمین زده می شود. بنابراین بازار کنونی و بازار ۱۰ سال آینده این منطقه برای سرمایه گذاری فوق العاده محسوب می شوند. البته بازار محصولات دیجیتال در داخل شبه قاره هند یک دست نیست، بلکه سرمایه گذار هوشمند باید منطقه مناسب را به درستی شناسایی کند. دانستن این نکته هم بد نیست که در جوار هندوستان، کشورهای پرجمعیت، اما فقیری همچون بنگلادش قرار دارد که هم اکنون بازار مناسبی محسوب نمی شوند، اما طوفان هند آنها را با خود خواهد برد.

پاکستان نیز اگر بر امنیت خود بیفزاید و سرمایه گذاری خارجی را تضمین کند، برای سرمایه گذاری جای بدی نیست. اما شرایط سرمایه گذاری در این کشور قدری پیچیده است و نیاز به بررسی و مداقه بیشتری دارد.

این نکته را به یاد داشته باشید که صنعت نرم افزار هندوستان سهم قابل توجهی از بازار نرم افزار جهان را به خود اختصاص داده است و سخت افزار به عنوان بستر این صنعت نیازمند توسعه است!

● حاشیه مدیترانه و شامات

میزان رشد جمعیت در کشورهای عربی حاشیه دریای مدیترانه فوق العاده بالاست. در این میان وضعیت ترکیه به وضوح متفاوت بوده و برنامه های کنترل جمعیت دولت اردوغان به نتیجه رسیده است. هرم جمعیتی ترکیه نشان می دهد که در آینده جمعیتی کمتر به جمعیت کنونی ترکیه افزوده خواهد شد.

مصر با ۷۵.۴ میلیون نفر، الجزایر با ۳۳.۸ میلیون نفر، تونس با ۱۰.۳ میلیون نفر، لیبی با ۶.۱ میلیون نفر، مراکش با ۳۱.۲ میلیون نفر، لبنان با ۴ میلیون نفر، سرزمین های اشغالی با ۷.۲ میلیون نفر، ترکیه با ۷۰.۵ میلیون نفر، سوریه با ۱۹.۹ میلیون نفر و اردن با ۵.۹ میلیون نفر جمعیتی بالغ بر ۲۶۵ میلیون نفر را شامل می شوند. اگر از سرزمین های اشغالی به دلیل وضعیت خاص آن صرف نظر کنیم، می ماند ۲۵۸ میلیون نفر خالص!

ترکیب جمعیت کمتر از ۱۸ سال در کشورهای عربی حدود نیمی از جمعیت کشور است، اما در کشوری مانند ترکیه حدود یک سوم جمعیت کل را شامل می شود. در میان کشورهای فوق تنها ترکیه در فهرست ۲۰ کشور اول صندوق بین المللی پول و بانک جهانی قرار گرفته و بهترین رتبه از آن مصر با جایگاه ۵۲ است. البته در ده سال آینده جمعیت فوق العاده ای به کشورهای حاشیه مدیترانه افزوده خواهد شد. در این میان امید چندانی به اردن و لیبی و لبنان و مراکش نمی رود، اما اوضاع مصر، ترکیه و الجزایر بد نشان نداده است و به طور حتم بازارهای خوبی در انتظار این کشورهاست. ترکیه به دلیل احتمال حضور در اتحادیه اروپا شرایط کاملا متفاوتی دارد، به همین دلیل شرایط سرمایه گذاری در آن با کشورهای دیگر منطقه تفاوت هایی دارد. البته کشورهای شمال آفریقا شرایط ویژه ای دارند که در نوشتاری دیگر درباره آن به طور مفصل خواهم نوشت.

آن بی قراری خریدی که گفتیم در ساکنان حاشیه خلیج فارس رایج است، در میان کشورهای دیگر عربی حاشیه جنوبی و شرقی مدیترانه دیده نمی شود. شاید نزدیکی به اروپا و تبادل فرهنگی موجب این اتفاق شده باشد. به هرحال کشورهای مصر، تونس و مراکش به دلیل سیاست های خاص دولت و پایداری نسبتا بهتر دولت ها برای سرمایه گذاری گزینه مطلوب قلمداد می شوند. نزدیکی به اروپا، دسترسی به دریای آتلانتیک، قرابت بیشتر با آمریکا و البته هزینه های بسیار کمتر سرمایه گذاری، بدون شک فرصت مناسبی برای سرمایه گذاران در یکی دو دهه آینده خواهد بود.

شکل جمعیتی سوریه و اردن اما شباهت بسیاری به اعراب خلیج فارس دارد، با این تفاوت که توان خرید در این کشورها محدودتر است و بازاری که برای آن می توان تصویر کرد کاملا معمولی است. در باره ترکیه باز هم تاکید می کنیم که جمعیت اروپامنش این کشور به خوبی با محصولات دیجیتال آشنا هستند و مصرف کننده خوبی برای آن محسوب می شوند، اما رعایت قواعد بازار ترکیه به راحتی بازارهای دیگر کشورهای شرقی نیست.

● و بالاخره ایران

ایران در فهرست کشورهای صاحب جمعیت دنیا مقام هفدهم را با ۷۱ میلیون نفر کسب کرده است و دولت آن حدود یک درصد جمعیت دنیا را اداره می کند. براساس آمارهای اعلام شده حدود ۲۰ میلیون نفر از جمعیت کنونی کشور زیر ۱۸ سال سن دارند و جمعیت بین ۲۰ تا ۴۰ سال آن در حدود ۲۵ میلیون نفر هستند. البته برنامه های کنترل جمعیت موجب کاهش رشد جمعیت شده است. هم اکنون بیشترین جمعیت کشور به رده سنی بین ۱۵ تا ۲۹ سال اختصاص دارد. یعنی ۲۳ میلیون نفر از جمعیت کنونی ایران بین ۱۵ تا ۲۹ سال سن دارند. در ۱۰ سال آینده تنها ۱۰ میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه خواهد شد. پس کاری که باید صورت بگیرد، مهیا ساختن بازاری ۳۰ میلیون نفری است.

وضعیت ایران از یک طرف به ترکیه و هندوستان شباهت دارد، چرا که درصد بالایی از جمعیت جوان کشور در دانشگاه ها مشغول به تحصیل هستند و به نوعی مصرف کننده ای هوشمند تلقی می شوند، اما از سوی دیگر عدم برنامه ریزی در زمینه تولید، واردات و توزیع محصولات دیجیتالی، عدم توجه به نفوذ فرهنگ صحیح مصرف در جامعه و رها شدن مدیریت فرآیندهای رایج در بازار از مشکلاتی است که هم مردم و هم سرمایه گذار علاقه مند را گرفتار کرده است.

در ابتدا گفته شد که برنامه پذیری از خصیصه های مهم و مورد توجه در کشورهای توسعه یافته است. تا وقتی که این موضوع در کشور نهادینه نشود و به صورت ذاتی در سیاست های کلان مورد توجه قرار نگیرد، امکان جذب سرمایه در این حوزه به طور حتم کاهش خواهد یافت و در این صورت باید سودای سرمایه گذاری برای آیندگان را از سر بیرون کرد. سرمایه گذاری در زمینه محصولات دیجیتال کم از حوزه انرژی ندارد. وجود نسبت های متعدد سیاسی با خارج از یک طرف و هزینه های بالای تولید و حضور در بازار داخلی از سوی دیگر محدودیت هایی برای جذب و تضمین سرمایه گذاری ایجاد کرده که قابل اغماض نیستند.

● موخره

زمانی می توان به این پرسش که کدام منطقه یا کشور برای سرمایه گذاری مناسب است، پاسخ داد که بدانیم قصد سرمایه گذاری در چه حوزه ای را داریم. شاید آذربایجان، مصر یا ایران گزینه های مناسبی باشند، اما غیر از جمعیت مناسب، موضوعات دیگری نیز واجد اهمیت هستند. از لحاظ جمعیتی، پاکستان، آذربایجان و مصر موارد قابل توجهی محسوب می شوند، اما ریسک سرمایه گذاری در پاکستان بالاست و آذربایجان هم کشور چندان توسعه یافته ای نیست. مناسبات با مصر هم که معلق است. اما اگر محلی برای سرمایه گذاری جستجو می شود که کاهش هزینه بیش از جمعیت اهمیت داشته باشد، باید جایی را در تونس، مراکش یا حتی الجزایر پیدا کرد که به طور حتم در دهه آینده مورد توجه شرکت های بزرگ قرار خواهد گرفت.

هر کجا مصرف کننده وجود داشته باشد، سرمایه گذاری اتفاق می افتد مثل واحه ای که هزاران نفر را به دلیل آب گردهم می آورد. بزرگان بریتانیای کبیر از سال های قبل معتقد به حمایت از مصرف کننده خوب هستند، یعنی مصرف کننده ای که خوب می خرد و تقاضاهایی نیز برای فردای خود دارد. از این منظر کشورهایی مانند ایران، مصر، پاکستان، ترکیه و کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس به دلایل جمعیتی و نوع تقاضا در دسته مصرف کننده خوب قرار می گیرند.

نویسنده: جواد زارعی