جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
عراق, از حضور ایران تا دخالت سعودی
به تازگی خبری منتشر شد كه هم اصل خبر و هم واكنش! آمریكا به آن، در نوع خود قابل تامل است؛ خبر آن بود كه تعدادی از تروریستهای دستگیر شده در عراق تصریح كردهاند كه از عربستان وارد عراق شدهاند و همچنین اعتراف كردهاند كه صدها نفر از دانشمندان و بزرگان كربلا و نجف را به قتل رساندهاند. و این امر در حالی است كه پیش از این برخی از مقامات عربستان از برملا شدن ترورها به دست اتباع كشورشان در عراق ابراز نگرانی كرده بودند.
در كنار این خبر، خبر دیگری است ساخته و پرداخته رسانههای آمریكایی در متهم كردن ایران به ایجاد ناامنی در عراق، كه تقریبا از نخستین روزهای اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ تا كنون مرتبا تكرار شده است؛ و از همه مهمتر آنكه آمریكاییها ادعا دارند علت تقاضای مذاكره با ایران، بازداشتن ایران از دخالت در ایجاد نا امنی در عراق است.
گرچه ایران بارها این اتهامات را رد كرده است و تنها حمایت ایران از مردم عراق (نه تروریستها) را ـ آن هم حمایتهای معنوی نه نظامی و لجستیكی و فیزیكی ـ عنوان كرده است اما آمریكا هیچگاه این اعلان را نپذیرفته و همواره در صدد اثبات دخالت ایران در اعمال تروریستی بوده است.
با امعان نظر در این خبر، سوالاتی عمیق در ذهن نقش می بندد كه یافتن پاسخ آن، هم به مردم منطقه و عراق از شناخت دقیق اهداف آمریكا كمك میكند و هم حقانیت و مظلومیت ایران را در جنگ رسانهای و تبلیغاتی نابرابر هویدا می سازد و از طرفی مسئولان سیاست خارجی ایران را وا میدارد تا تصمیم درستی در قبال تغییر تاكتیكهای مختلف آمریكا اتخاذ كنند و خصوصا اكنون كه به تقاضای خود آمریكا باب مذاكره با ایران گشوده شده است، به اهداف پیدا و پنهان غرب از این شطرنج سیاسی وقوف كامل یافته و سپس پای میز مذاكره بنشینند.
به راستی چرا آمریكا مرتبا ایران را به ایجاد نا امنی در عراق متهم میكند و چرا از دیگر سوی به صدور علنی تروریستها توسط كشورهایی همچون عربستان واكنش جدی نشان نمی دهد و بلكه حمایت هم میكند؟
برای یافتن پاسخ، ابتدا باید سیبلهای هدف در اقدامات تروریستی ایران! در عراق (به ادعای آمریكا) را مشخص كرد
و باید دید سیبلهای هدف تروریستهای واقعی دیگر (عملا) در عراق چه كسانی هستند؟
به ادعای آمریكا، ایران در عراق برعلیه سربازان و تجهیزات نظامی آمریكایی دست به عملیات میزند.
اما به تصریح خود تروریستهای صادراتی از عربستان، اهداف آنان صرفا دانشمندان، مردم بیگناه و غیر نظامیان عراقی است؛ تروریستهایی كه معتقدند كشتن شیعه بهشت را بر آنان واجب میكند و از این نظریه اعتقادی به یچوجه عدول نخواهند كرد. تا كنون هزاران نفر از دانشمندان و مردم بیگناه عراق توسط این تروریستها به قتل رسیدهاند اما حتی یك خبر موثق مبنی بر قتل یك فرد بیگناه توسط ایران یا تروریستهای! ادعایی حمایت شده توسط ایران مخابره نشده است.
اصل ایراد اتهام و سپس پردازش رسانهای آن نیز در جای خود جالب توجه است؛ اتهامی كه به ایران وارد میكنند در وهله اول رساندن تجهیزات ضد زره توسط ایران و حملات جادهای علیه سربازان آمریكایی است اما آنچه مرتبا در رسانهها بر روی آن مانور داده میشود، اتهام ایجاد مطلق نا امنی در عراق است كه آخرین موردش توسط بوش به هنگام دیدار نوری المالكی با رهبر معظم انقلاب اعلام شد و به صراحت گفت «ایران در منطقه یك عامل بی ثباتی است».
در پای میز مذاكره نیز وقتی در یكی از اضلاع میز،طرف عراقی نشسته است، آمریكاییها نمی خواهند فقط ایران را به كشتن نیروهای خود به دست ایرانیها یا (به قول خودشان) ترورریستهای مورد حمایت ایران متهم كنند،بلكه هدف انها در عمل بازداشتن ایران از دخالتهای ادعایی خود در رساندن كمك به حملهكنندگان به سربازان آمریكایی است و مهمتر از آن،در بعد رسانهای و جهانی هدف آن است كه بگویند نهایتا این مردم عراق هستند كه از اقدامات ایران ضرر می بینند و انگشت اتهام همه جنایتها را به طرف ایران نشانه روند كه باید كسانی كه پای میز مذاكره مینشینند با آیندهنگری این مهم را مورد توجه قرار دهند.
هوشمندانهترین موضع را در این زمینه رهبر دوراندیش انقلاب اتخاذ كردند كه هدف از تن دادن ایران به مذاكره با آمریكا را تفهیم وظایف اشغالگران در لزوم تامین امنیت در عراق خواندند، موضوعی كه باید مذاكرهكنندگان، فقط به ظاهر عبارت نگاه نكنند و با تمام وجود و دوراندیشی این اصل مهم را با حكمت و تدبیر و عزت و مصلحت فعلی جامعه، به پیش ببرند و در كنار تامین و تضمین منافع عراق،از منافع ایران كه بخشی از آن در اصل تامین امنیت كشور همسایه نهفته است غافل نباشند
البته آمریكا از مذاكره با ایران اهداف زیادی را دنبال میكند كه توسط تحلیلگران بارها به آن پرداخته شده است اما باید در كنار آن تحلیلها،نیم نگاهی هم به این نیت شوم وی از عدم قصد جدی برای ایجاد امنیتی باثبات وپایدار در عراق داشته باشیم.
بیایید یك بار دیگر این دو خبر و موضعگیری متفاوت آمریكا را در هر دو مورد مرور كنیم:
۱) عربستانیها اعتراف كردهاند كه در قتل مردم عراق شركت دارند و آمریكا تاكنون موضع منفی آشكار و محكمی در این باره اتخاذ نكرده است.
۲) ایران هرگونه دخالت در ایجاد نا امنی در عراق را رد كرده است و مقامات عراقی نیز بر آن صحه گذاشتهاند اما آمریكا همواره ایرانیها را به ایجاد نا امنی متهم میكند.
خوشبینانهترین برداشتی كه از این دو واقعه و از نحوه موضعگیری آمریكاییها میتوان گرفت، آن است كه منظور از اعمال تروریستی در عراق از نگاه آمریكاییها، اعمالی است كه جان سربازان آمریكایی و منافع متجاوز را به خطراندازد و لا غیر.
برداشت دوم آن است كه منافع آمریكا فعلا در ایجاد امنیت پایدار در عراقی كه حكومت آن بر اكثریت شیعه استوار است متمركز نشده است و اگر ببیند اعمال تروریستی صرفا به كشته شدن مردم بیگناه عراق منجر می شود واكنش جدی نشان نخواهد داد و چه بسا از آن حمایت نیز بنماید.
نتیجه خطرناكی كه از چنین تفكر و هدف استكباری بیرون می اید آن است كه آمریكا در صدد حمایت از دولت قانونی و مردمی عراق در راستای ایجاد امنیت واقعی و پایدار نیست و آن روی سكه این ادعاهای ظاهری هیچ تصویری جز نا امید كردن مردم عراق از حكومت شیعی و خستگی مردم از حكومت و نهایتا تن دادن به تغییر حكومت در عراق،چه توسط مردم عراق یا با حمایت از جریانات حامی آمریكا در ایجاد تغییری كودتا گونه نمی تواند نقش بسته باشد.
هدفی كه برای آمریكاییها جز با افروخته شدن آتش انفجارات و موج ترورها در عراق و صدور تروریستهایی كه در راستای منافع آمریكا حركت كننند به دست نخواهد آمد.
در كنار این اخبار، در روزهای گذشته خبری نیز مبنی بر تصمیم انگلیسیها به خروج از بصره و واگذاری امنیت آن به آمریكاییها مخابره شد.
این در حالی است كه از زمان اشغال تا كنون در مقایسه كیفیت ایجاد امنیت توسط نیروهای آمریكایی و انگلیسی، تقریبا مناطق تحت تسلط انگلیس از امنیت نسبی بیشتری برخوردار بوده است.
سؤال جدی كه مطرح میشود آن است كه چطور انگلیسیها توانستهاند از ورود تروریستها به این مناطق جلوگیری كنند اما آمریكاییها در جلوگیری از اعمال تروریستی در مناطق تحت سیطره خود ناتوان بودهاند؟ آیا پاسخ جز آن است كه آمریكا در آن مناطق تمایل به ایجاد امنیت پایدار ندارد؟ اما اینكه چرا این ایجاد نا امنی را در مناطق تحت كنترل انگلیس دنبال نمیكند نیز به خوبی آشكار است زیرا آمریكا نمیخواست نزدیكترین یار خود یعنی انگلیس را كه با محوریت «بلر» به چنگ آورده بود، از دست بدهد چرا كه هرگونه ایجاد نا امنی در این منطقه به صدمه دیدن پشتیبان اصلی خود منجر میشد و تركش آن به سربازان انگلیسی هم اصابت میكرد و در نتیجه دودش به چشم بوش و بلر میرفت و حامی خود را زودتر از اینها از دست میداد اما اكنون و با روی كار آمدن «گولدن براون» كه ادعا كرده نمی خواهد دنباله رو سیاستهای سلف خود باشد، تصمیم دارد امنیت! بصره را نیز خود به دست گیرد.
گرچه از طرفی چارهای جز این ندارد اما باید منتظر بود و دید آیا با آمدن آمریكا به این مناطق امنیت حاكم خواهد شد یا تروریستهای صادراتی از برخی كشورهای عربی در حاشیهای امن، به قتل و انفجار در عراق مبادرت خواهند كرد.
از طرفی همانگونه كه اشاره شد شاید آمریكا واقعا می پندارد كشته شدن سربازانش در عراق ـ كه همواره افت و خیزهایی داشته اما در یك نگاه كلی رو به رشد بوده است ـ با حمایتهای ایران به سرانجام میرسد و لذا از راه مذاكره با ایران قصد دارد هم به حفظ جان سربازان خود كمك كند و هم با معكوس كردن موضوع، نا امنیهای عمومی در عراق را به ایران نسبت دهد و از انجا كه این مذاكرات زیر ذره بین خبرسازان غربی است با آب و تاب آن را به افكار عمومی دنیا مخابره كند و از دیگر سو دست تروریستهای رسمی كه دستشان به خود صدها هزار عراقی بیگناه الوده است را باز بگذارد تا در كمال خونسردی سرمایههای عراق را از این كشور مظلوم و در بند بگیرند.
در چنین وضعیتی اگر ایران به این نتیجه برسد كه در این مذاكرات می تواند حقی از ملت مظلوم عراق را به آنها برگرداند باید با قدرت و جدیت آن را ادامه دهد و از هیاهوهای خارجی و داخلی در این زمینه ابایی نداشته باشد و مذاكره كنندگان چه در عراق و چه در جای دیگر از بازی با كلمات خارج شوند و به جد به دنبال احقاق حقوق واقعی و فوری عراقی باشند كه به نظر می رسد آبستن حوادث متفاوتی شده است كه حمایت مدبرانه ایران از او میتواند تامین كننده منافع دراز مدت هر دو كشور باشد.
اگر تا چندی پیش برخی از تحلیلگران سادهاندیش، ایجاد نا امنی در عراق را به نفع ایران میپنداشتند (گرچه این مواضع بارها از طرف مسئولان ایران رد شد) اما اینك ضعف چنین تحلیلهایی به خوبی آشكار میشود.
یقینا كنار رفتن دولت شیعی و جایگزینی آن با حكومتی دیكتاتور و متحجر شبیه طالبان كه مورد حمایت برخی سران خودفروخته عرب نیز باشد،در همسایگی ایران هیچ دستاورد مثبتی برای ایران محسوب نمیشود.
ر ـ ثرایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست