چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

پهلوی دوم و چالش امنیت ملی


پهلوی دوم و چالش امنیت ملی

با توجه به اولویت امنیت برای هر نظام سیاسی, می توان رخداد و پیروزی انقلاب را به معنای ناتوانی رژیم ساقط شده پیشین از تمهید و تامین امنیت ملی آن دانست ازاین رو, برسی سازوكارهای امنیتی و ساختار آنها می تواند الگویی آسیب شناختی از مسیرهای دستیابی به امنیت ملی ارائه نماید

با توجه به اولویت امنیت برای هر نظام سیاسی، می‌توان رخداد و پیروزی انقلاب را به معنای ناتوانی رژیم ساقط‌شده (پیشین) از تمهید و تامین امنیت ملی آن دانست. ازاین‌رو، برسی سازوكارهای امنیتی و ساختار آنها می‌تواند الگویی آسیب‌شناختی از مسیرهای دستیابی به امنیت ملی ارائه نماید. پرداختن به این موضوع، امری مهم می‌باشد كه كمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. در نوشتار پیش‌رو، به صورت اجمالی سازوكارهای فوق‌الذكر در رژیم پهلوی دوم بررسی شده است كه فی‌نفسه گام اولیه در شناخت و تبیین الگوی امنیت ملی و لذا تحلیل امنیتی سقوط آن رژیم به‌شمار می‌آید.

در دوران سلطنت رضاشاه اداره تامینات و آگاهی شهربانی كه تحت عنوان پلیس سیاسی هم از آن یاد می‌شود، مهم‌ترین، و می‌توان گفت، تنها تشكیلات عهده‌دار وظیفه اطلاعاتی و امنیتی در اقصی نقاط كشور بود. با این احوال به‌دنبال بركناری رضاشاه از سلطنت، دستگاه اطلاعاتی و امنیتی او نیز كه سابقه سوء و به‌شدت تاسفباری در نقض حقوق اساسی مردم ایران از اقشار و گروههای مختلف داشت، به‌سرعت رو به ضعف گرایید و در همان حال تا سالها بعد، سازمان اطلاعاتی ــ انتظامی و امنیتی كارآمد و درعین‌حال انسجام‌یافته‌ای در كشور به‌وجود نیامد. در این میان، بعضی از نیروهای نظامی و انتظامی كشور، نظیر ارتش و ژاندارمری، به سازماندهی تشكیلات اطلاعاتی محدودی در حیطه فعالیت خود اقدام كردند و برخی واحدهای نظامی و امنیتی دیگر نیز در برهه‌های مختلف و برحسب ضرورت و مقتضیاتی كه پیش می‌آمد، عهده‌دار وظایف اطلاعاتی ــ امنیتی و پلیسی ــ انتظامی شدند و حتی در مقاطعی بعضی از نخست‌وزیران در وضعیت فقدان سازمانی انسجام‌یافته و كارآمد در عرصه امور اطلاعاتی و امنیتی، انحصاراً به تشكیل نیرویی محدود همت گماردند كه صرفاً از شخص آنان تبعیت می‌كرد. ضمن‌آنكه برخی تشكیلات امنیتی و انتظامی كمترشناخته‌شده نیز كه انحصاراً خود را به تبعیت و خدمات‌رسانی به بخشی از دولت و حاكمیت موظف می‌دانستند، چندسالی در عرصه كشور فعال شدند. اما به‌تدریج و به‌ویژه پس از كودتای بیست‌وهشتم مرداد ۱۳۳۲، تشكیلات اطلاعاتی و امنیتی وابسته به نیروهای انتظامی و نظامی (نظیر ارتش، شهربانی، ژاندارمری و چندین واحد مستقل دیگر) به سرعت تقویت و گسترش كمی و كیفی چشمگیری پیدا كرد و در همان حال، حكومت وقت اساساً برای تثبیت و تحكیم موقعیت خود در مقابل مخالفان و نیز در جهت منافع حامیان خارجی خود (امریكا و سپس انگلستان) باز هم دستگاهها و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی خود را تقویت كرد. مهم‌ترین این اقدامات تاسیس ساواك در سال ۱۳۳۵.ش بود. با عنایت به مطالب فوق، مقاله‌ حاضر قصد دارد به این پرسشها پاسخ دهد: ۱ــ اصولاً تشكیل و فعالیت سازمانهای اطلاعاتی و انتظامی ایران پس از سقوط رضاشاه چه فرایندی را پشت سر گذاشت؟ ۲ــ این دستگاههای اطلاعاتی ــ انتظامی و پلیسی چه ارتباطی با یكدیگر داشتند؟ ۳ــ هدف حكومت از تشكیل این سازمانهای عمدتاً موازی، چه بود و چه نتایجی در پی داشت و چه تاثیراتی بر فعالیت آنها گذاشت؟ پاسخ به این پرسشها نیز بر واقعیات زیر استوار خواهد بود: ۱ــ با سقوط رضاشاه كه مقارن بود با اشغال ایران به دست نیروهای متفقین، تا مدتها كشور از خلأ یك نیروی كارآمد و انسجام‌یافته اطلاعاتی ــ امنیتی و انتظامی رنج می‌برد و همین امر خود موجب شد بعضی واحدهای اطلاعاتی نه‌چندان مهم از سوی بخشهایی از حاكمیت ایجاد شود؛ ۲ــ بالاخص پس از كودتای بیست‌وهشتم مرداد ۱۳۳۲ كه شاه آشكارا به روش استبدادی و خودكامانه حكومت روی آورد، همزمان با تشكیل سازمانهای اطلاعاتی ــ امنیتی و پلیسی ــ انتظامی جدید، تشكیلات اطلاعاتی و امنیتی پیشین هم به منظور حمایت از حكومت در برابر مخالفان پرشمار از اقشار و گروههای مختلف سیاسی تقویت شدند؛ ۳ــ در همان حال شاه، همچنان‌كه مطلوب می‌پنداشت، هیچ‌گاه درصدد برنیامد فعالیتهای این سازمانهای چندگانه امنیتی و انتظامی را در تشكیلاتی واحد، متمركز و درعین‌حال كارآمدتر ادغام کند یا حتی مانع شود كه رقابت و اختلاف درونی میان آنها به‌وجود آید؛ پدیده‌ای كه به‌ویژه در واپسین سالهای عمر حكومتش موقعیت او و رژیمش را در برابر مخالفان، سخت آسیب‌پذیر ساخت.

هنگامی‌كه ساواك تشكیل شد، چند دستگاه اطلاعاتی ــ امنیتی و پلیسی دیگر در كشور فعالیت داشتند، ولی برخلاف آنچه انتظار می‌رفت، با آغاز فعالیت ساواك محدودیتی در كار آنها به‌وجود نیامد و در حیطه عمل آنها نیز تغییری داده نشد. بدین‌ترتیب و به رغم تمام مشكلاتی كه هر از چندگاه به‌وجود می‌آمد تا پایان دوران سلطنت محمدرضاشاه همزمان با ساواك چند سازمان اطلاعاتی ــ امنیتی دیگر هم به‌طور موازی فعالیتهایی مشابه داشتند كه هرچند در حد و اندازه و حیطه عمل ساواك ظاهر نشدند، همان اندازه فعالیت محدود ولی همسو و موازی هم، گاه برای ساواك مشكلاتی پدید می‌آورد. با این احوال شخص شاه، كه البته از این فعالیتهای موازی آگاهی بسنده‌ای داشت، هیچ‌گاه برای از میان برداشتن آن اقدامی نكرد و درواقع خود این‌گونه فعالیتهای موازی را تشویق می‌کرد تا با رقابتی كه میان رؤسا و مدیران این تشكیلات متنوع به‌وجود می‌آورد از اقدامات رقابت‌آمیز آنان به نفع حكومت و موقعیت خود در راس هرم قدرت بهره‌مند شود. گزارشات و اسناد متعددی وجود دارد كه حاكی از نارضایتی ساواك از تداخل وظایف و حیطه عمل سایر دستگاههای اطلاعاتی ــ امنیتی و پلیسی كشور در حوزه فعالیت آن است.[۱] شاه كه از اوایل دهه ۱۳۴۰ بدان‌سو دیگر از شرّ رجال و نخست‌وزیران قدرتمند و صاحب‌رایی نظیر قوام‌السلطنه، مصدق و حتی حسین علاء رهایی یافته بود و با گماردن افراد ضعیف‌الاراده و بدون شخصیت مستقل سیاسی به ریاست دولت و سایر دوایر دولتی و حكومتی، در راس حكومت احساس قدرت می‌كرد، اساساً با گماردن افراد و رجال مخالف و رقیب به ریاست ارتش، ساواك، شهربانی و دوایر دیگر، دشمنی میان آنان را شدت می‌بخشید و به دنبال آن رقابتی پایان‌ناپذیر در آن میان شعله‌ور می‌شد. بدین‌ترتیب بود كه تشكیلات موازی ساواك هیچ‌گاه از میان برداشته نشدند و نیز در حیطه عمل هیچ یك از آنان نیز محدودیت خاصی برقرار نشد تا حكومت برای شاه لذت‌آفرین‌تر از پیش شود.[۲] بهره‌گیری از این سیاست، اساساً روش حكومتی محمدرضاشاه بود و این‌گونه رقابت‌افكنی میان دستگاهها و دوایر حكومتی فقط در مورد تشكیلاتی نظیر ساواك، شهربانی و ارتش اختصاص نداشت. او همیشه از افراد و شخصیتهای باكفایت متنفر بود و امید داشت با ایجاد اختلاف و رقابت میان رجال حكومت و دوایر مختلف دولتی و حكومتی با اطمینان بیشتری (كه البته به شدت فسادانگیز می‌نمود) به حكومتش تداوم بخشد. به همین دلیل او: «با هر فردی كه كفایتی داشت مخالفت می‌كرد. در نتیجه تحمل شخصیتهای با اراده و صاحب مسلك و درستكار را نداشت. نسبت به آدمهای درستكار و اصولی تحقیر و نفرت داشت. از دورویی و تذبذب برخوردار بود؛ یعنی با اشخاص خوشرویی نشان می‌داد، ولی حقیقت نداشت. همین ترس و سوءظن باعث می‌شد كه در دستگاههای دولتی و ارتشی و دستگاههای امنیتی تقسیم و تجزیه به‌وجود بیاید؛ برای اینكه بتواند همه را كنترل كند. همه با هم رقیب بودند و این رقابت را شاه تشویق می‌كرد. ارتش را به واحدهای مختلف تقسیم كرده بود و با هر فرماندهی، جداگانه ارتباط داشت و آنها در حال رقابت با هم بودند. همه سازمانها از ساواك بیمناك بودند. با همه اینها شاه دستگاه امنیتی دیگری در مقابل ساواك قرار داده بود؛ بازرسی شاهنشاهی ــ شهربانی ــ ركن ۲ ستاد ارتش كه مستقیماً به شاه گزارش می‌دادند و در اكثر مواقع گزارش یكدیگر را خنثی می‌كردند. در زمان سپهبد بختیار و سرلشگر پاكروان در ساواك كوشش می‌شد افراد درست و بی‌غرضی را وارد بكنند كه گزارش نادرست ندهند، ولی در زمان نصیری و عامل فعالش، پرویز ثابتی، رعایت هیچ اصولی را نمی‌كردند كه تجاوزات و تعدیات فراوان شد. دست به كشتارها و تصفیه‌ها زده شد... .»[۳]

اما برخلاف آنچه شاه تصور می‌كرد در بلندمدت این‌گونه رقابت‌افكنی و ایجاد دستگاههای موازی اطلاعاتی ــ امنیتی نفعی برای او نداشت و هنگامی كه قهر انقلابی مردم ایران بساط سلطنت استبدادی و غیردموكراتیك او را، كه در زوایای مختلف دچار فسادی درمان‌ناپذیر شده بود، با تهدیدی جدی مواجه ساخت، همین تشتت در نظام اطلاعاتی كشور خود عاملی شد برای مغفول‌ماندن حكومت از مجموعه تحولاتی كه در كشور رخ می‌داد. در دوران انقلاب، طی سالهای ۱۳۵۶ــ۱۳۵۷، هم این دستگاههای اطلاعاتی و موازی با ساواك هیچ‌گاه نتوانستند به وحدت عمل معقولی دست یابند. رقابت درونی روسای دوایر انتظامی و اطلاعاتی موازی با ساواك، در دوران انقلاب، رژیم پهلوی را بیش از پیش در مواجهه با بحران پیش‌آمده متحیر و سرگردان ساخت.

● دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی بعد از رضاشاه

پس از خروج رضاشاه از کشور، دستگاه اطلاعاتی ــ امنیتی او نیز، كه عمدتاً در شهربانی متمركز بود، به فتور و نابسامانی دچار شد. اداره آگاهی و پلیس سیاسی (اداره تامینات) كه عمده وظیفه اطلاعاتی ــ امنیتی را عهده‌دار بود، بسیاری از فعالیتهای روا و ناروای پیشین را به كناری نهاد، و حداقل تا اواخر دهه ۱۳۳۰ و اوایل دهه ۱۳۴۰ كمتر شاهد اعمال بی‌قاعده و نااندیشیده اداره آگاهی شهربانی هستیم. با این حال، دستگاه اطلاعاتی شهربانی دیگر هیچ‌گاه كارآمدی لازم را نداشت. سازمان دیگری كه از همان دوران رضاشاه امور اطلاعاتی و ضدجاسوسی را انجام می‌داد ركن ۲ ارتش بود كه در دوره رضاشاه به‌ندرت اقدام خاصی در این باره انجام داد و حیطه فعالیت و عمل آن نیز چندان وسیع نبود. پس از سقوط رضاشاه، ركن ۲ ارتش مهم‌ترین تشكیلات اطلاعاتی ــ امنیتی و ضدجاسوسی كشور محسوب می‌شد. بااین‌حال ركن ۲ ارتش تشكیلاتی كوچك بود و آن‌چنان كه انتظار می‌رفت، نمی‌توانست وظایف یك دستگاه اطلاعاتی ــ امنیتی و ضدجاسوسی انسجام‌یافته و كارآمد را انجام دهد و این هم كه در دهه ۱۳۲۰ و اوایل دهه ۱۳۳۰، حزب توده توانست بسیاری از افسران و اعضای ریز و درشت ارتش را جذب كند و بدین‌طریق از افشای فعالیتهای آن سازمان جلوگیری نماید، تا حد زیادی از كاستی در حیطه عمل و فعالیت دستگاه اطلاعاتی ــ امنیتی و اطلاعاتی كشور حكایت می‌كرد. بدین‌ترتیب ركن ۲ ارتش، كه عهده‌دار وظیفه اطلاعاتی و ضدجاسوسی بود، حتی نمی‌توانست نفوذ مخالفان سیاسی را در بدنه ارتش تحت كنترل و مراقبت جدی قرار دهد و كشف نماید، و فقط پس از كودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود كه فرمانداری نظامی بر این مهم دست یافت و دریافت كه شمار بسیاری از افسران ارتش از سالها قبل در حزب توده عضویت داشته‌اند. سپهبد محسن مبصر در خاطرات خود (با اندكی اغراق) درباره ركن ۲ ارتش و وظایف اطلاعاتی و ضدجاسوسی آن در دهه ۱۳۲۰ چنین نوشته است: «از رویدادهای شهریورماه سال ۱۳۲۰ تا خیزش بیست‌وهشتم مردادماه سال ۱۳۳۲، ركن دوم ستاد ارتش تنها سازمانی بود كه نیازهای اطلاعاتی ارتش شاهنشاهی و چه‌بسا همه سازمانهای كشور ایران را برمی‌آورد. این سازمان افزوده بر آنكه كسب اطلاعات نظامی درون‌مرزی و برون‌مرزی را به عهده داشت، كار سازمانهای ضداطلاعات به‌طوركلی ضدجاسوسی را نیز كم و بیش انجام می‌داد. به دیگر سخن، در سنجش با سازمانهای گوناگون و رنگارنگ كشورهای امریكا و انگلستان و اتحاد جماهیر شوروی پیشین و...، اگر این كشورها از دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی مانند انتلیجنس‌سرویس MI۶ و MI۵ و دستگاههای اطلاعاتی و ضداطلاعاتی ارتش انگلستان و CIA و FBI و دستگاه اطلاعاتی و ضداطلاعاتی ارتش امریكا و...، سود می‌جستند، در كشور ایران كار همه آن سازمانهای عریض و طویل را تنها ركن دوم ستاد ارتش با سازمان بسیار كوچك، و توانایی‌ها و اختیارات قانونی محدود به عهده گرفته بود. بی‌گمان انجام بی‌كاستی همه آن وظایف و مسئولیتهای بزرگ، با سازمان كوچك و توانایی‌های ناچیز ركن دوم، بسیار دشوار و چه‌بسا نشدنی می‌بود... .»[۴]

ركن ۲ ارتش، كه پس از تغییر و تحولاتی در ساختار سازمانی ارتش به اداره دوم تغییر نام یافت، پس از كودتای بیست‌وهشتم مرداد ۱۳۳۲ هم كماكان به فعالیتش ادامه داد. اما چنان‌كه مطلوب مسئولان امر بود، نتوانست به جایگاه مهمی در نظام اطلاعاتی ــ امنیتی كشور دست یابد و گویا وقتی آشكار شد که پس از پایان كار فرمانداری نظامی (در سالهای ۱۳۳۲ــ۱۳۳۵) از توان و امكانات لازم برای گسترش كمی و كیفی حیطه فعالیت و عمل برخوردار نخواهد شد، طرح تشكیل ساواك به‌طور جدی مورد بررسی و توجه قرار گرفت.[۵]

بااین‌احوال ركن ۲ ارتش (اداره دوم) تا پایان دوره سلطنت محمدرضا پهلوی كماكان عضوی از خانواده اطلاعاتی ــ امنیتی و ضدجاسوسی كشور باقی ماند و فعالیتهای آن موازی (كه گاه مشكلاتی را نیز پدیده می‌آورد) با ساواك و سایر تشكیلات اطلاعاتی ــ امنیتی تداوم پیدا كرد.

از واحدهای اطلاعاتی ــ پلیسی مهم كشور تا هنگام تشكیل ساواك فرمانداری نظامی بود كه ریاست آن را تیمور بختیار بر عهده داشت و بلافاصله پس از سقوط دولت دكتر مصدق به منظور تعقیب، دستگیری و سركوب مخالفان سیاسی حكومت فعالیتش را آغاز كرد و تا هنگامی كه ساواك سروسامان یابد و فعالیتش آغاز شود، فرمانداری نظامی با شدت و حدّت تمام، وظایف محوله را انجام می‌داد. طی دوره تقریباً سه‌ونیم‌ساله فعالیت فرمانداری نظامی تحت امر تیمور بختیار بزرگ‌ترین شبكه مخفی حزب توده در نیروهای انتظامی و ارتش كشف و از میان برداشته شد و به حزب توده آسیبهایی جدی وارد آمد و در همان حال سایر مخالفان سیاسی، مذهبی حكومت نیز به‌شدت سركوب شدند.

مظفر شاهدی

پی‌نوشت‌ها

[۱]ــ آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواك، ج۲، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی، چ اول، ۱۳۸۰، صص۵۴۵ــ۵۴۴

[۲]ــ جهانگیر آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوی، ترجمه: اردشیر لطفعلیان، تهران، مركز ترجمه و نشر كتاب، چ اول، ۱۳۷۵، صص۲۵۹ــ۲۵

[۳]ــ مصطفی الموتی، ایران در عصر پهلوی، ج۱۰، لندن، پكا، مهر ۱۳۷۰/ اكتبر ۱۹۹۱، ص۴۲۵

[۴]ــ محسن مبصر، پژوهش: نقدی بر كتاب خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست و گزیده‌هایی از یادمانده‌های نویسنده، امریكا، كتابفروشی ایران، ۱۳۷۵/۱۹۹۶، ص۲۳۴

[۵]ــ همان، صص۲۳۸ــ۲۳۶

[۶]ــ فرد هالیدی، دیكتاتوری و توسعه سرمایه‌داری در ایران، ترجمه: فضل‌الله نیك‌آیین، تهران، امیركبیر، چ اول، ۱۳۵۸، ص۸۵

[۷]ــ همان، ص۸۴

[۸]ــ منوچهر هاشمی، داوری؛ سخنی درباره ساواك (خاطرات منوچهر هاشمی آخرین مدیركل اداره كل هشتم ساواك)، صص۲۶۸ــ۲۶۷

[۹]ــ حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی: جستارهایی از تاریخ معاصر ایران، (خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست)، ج ۲، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، چ دوم، ۱۳۷۰، صص۴۸۷ــ۴۸۶

[۱۰]ــ جهانگیر تفضلی، خاطرات جهانگیر تفضلی، به كوشش یعقوب توكلی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی (حوزه هنری و دفتر ادبیات انقلاب اسلامی)، چ اول، ۱۳۷۶، صص۸۰ــ۷۹

[۱۱]ــ غلامرضا مصور رحمانی، كهنه سرباز: خاطرات سیاسی و نظامی سرهنگ ستاد غلامرضا مصور رحمانی، ج۳، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، ۱۳۶۶، ص۶۳

[۱۲]ــ سعیده لطفیان، ارتش و انقلاب اسلامی: بررسی ساختار ارتش ایران و تاثیر روند انقلاب در گرایش ارتش به انقلاب اسلامی، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامی، چ اول، ۱۳۸۰، صص۱۰۶ــ۱۰

[۱۳]ــ اسدالله علم، یادداشت‌های علم، ج۲، به كوشش علینقی عالیخانی، تهران، مازیار و معین، ۱۳۷۷، ص۱۰۴

[۱۴]ــ همان.

[۱۵]ــ یحیی افتخارزاده، نظمیه در دوره پهلوی (شهریور ۱۳۲۰ــ آبان۱۳۵۵): خاطرات سرلشكر بازنشسته پلیس یحیی افتخارزاده، تهران، اشكان و هیرمند، ۱۳۷۷، صص۳۷۱ــ۳۷۰؛ شجاع جوادی، تاریخ سیر پلیس در قم، قم، كتابفروشی علامه قم، ۱۳۵۵، صص۴۵ــ۴۳

[۱۶]ــ د. امینی، تاریخ دوهزاروپانصدساله پلیس ایران، بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا، صص۱۰۴ــ۱۰۳ و صص۱۱۷ــ۱۱۳

[۱۷]ــ همان، صص۱۶۴ــ۱۶۰

[۱۸]ــ دكتر علی امینی به روایت اسناد ساواك، ج ۳، بخش اول، تهران، مركز بررسی اسناد تاریخی، چ اول، ۱۳۷۹، ص۱۹۸

[۱۹]ــ روزنامه كیهان، ش۱۰۷۰۱، سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۸، ص۳

[۲۰]ــ حسین فردوست، همان، ج۱، صص۳۹۹ــ۳۹۷

[۲۱]ــ همان، ص۴۰۱

[۲۲]ــ محسن مبصر، همان، صص۲۴۱ــ۲۴۰

[۲۳]ــ همان، صص۲۴۶ــ۲۴۲

[۲۴]ــ همان، ص۹

[۲۵]ــ حسین فردوست، همان، ج۱، صص۲۶۹ــ۲۶۸

[۲۶]ــ اردشیر زاهدی، بیست‌وپنج‌سال در كنار پادشاه، خاطرات اردشیر زاهدی، ص۲۷۲

[۲۷]ــ همان، صص۲۷۳ــ۲۷

[۲۸]ــ حسین فردوست، همان، ج۱، صص۴۰۷ــ۴۰۳

[۲۹]ــ همان، صص۴۸۰ــ۴۷۹

[۳۰]ــ محمدعلی سفری، قلم و سیاست، ج۳، تهران، نامك، ۱۳۷۱، صص۲۱۸ــ۲۱۳؛ محمد اختریان، نقش هویدا در تحولات سیاسی ــ اجتماعی ایران: بهمن ۴۳ ــ مرداد ۵۶، تهران، علمی، ۱۳۷۵، صص۱۶۹ــ۱۶۵

[۳۱]ــ عبدالمجید مجیدی، خاطرات عبدالمجید مجیدی، صص۱۷۳ــ۱۷۰


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.