چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا

زندگی دوباره بعد از طلاق


زندگی دوباره بعد از طلاق

جدایی دردناک است و حقیقتی تلخ محسوب می شود, مگر اینکه شخص از نظر احساسی بسیار سرد و غیرصمیمی باشد

جدایی دردناک است و حقیقتی تلخ محسوب می‌شود، مگر اینکه شخص از نظر احساسی بسیار سرد و غیرصمیمی باشد. از دست ‌دادن همسر و عزیزان همواره یکی از بدترین تجربه‌های انسان در زندگی است. شخص دوست دارد در چنین شرایطی به گوشه‌ای برود و با خودش تنها باشد. شاید گریه‌کردن ساده‌ترین کاری باشد که در چنین مواقعی می‌توان انجام داد. شخص نیاز به زمان دارد، زمانی برای غلبه بر سختی‌ها و التیام نسبی زخم‌ها. کارشناسان این زمان را زمان سوگواری می‌نامند. اگر فرد پس از زندگی مشترک از همسرش جدا شود، نیاز به این زمان سوگواری دارد.

واقعیت این است که برخی افراد خود را در کارشان غرق می‌کنند، برخی دیگر در خانه می‌مانند و غصه می‌خورند، و برخی دیگر نیز به افراط و تفریط در کارها می‌پردازند. اما بهترین راه علاج چیزی است که به جایگزین‌درمانی معروف است، به این معنی که فقدان یا کمبود عشق و محبت را با فعالیت یا کار دوست‌داشتنی دیگر جایگزین کنیم. برای مثال، با تغذیه مناسب و فعالیت‌های ورزشی به جسم خود محبت کنیم. اما اینکه چگونه کار را آغاز کنیم مهم است. بیشتر زنان ایرانی پس از گذراندن دوره سوگ نمی‌توانند به سرعت به جامعه بازگردند.

طلاق بسیار دردناک است و شاید زخم‌های زیادی از آن بر روح و روان طرفین بماند. تیلور، یکی از استادان دانشگاه استنفورد، معتقد است ورزش یکی از شیوه‌های موثر برای خروج از افسردگی است. به تاثیرات مثبت ورزش بر بدن همواره توجه می‌شود،‌ اما تحقیقات مشخص کرده است

ورزش با کاهش استرس و افزایش احساس شادابی موجب احساس بهتر و رضایت بیشتر در افراد، صرف‌نظر از وضعیت زندگی و مشکلات، می‌شود.

به جای انزوا و دوری از جمع باید روابط دوستانه را گسترش داد، اما بیشتر زنان ایرانی تنهایی و انزوا را انتخاب کرده‌اند، در حالی که در روابط دوستانه مهر ورزیدن وجود دارد و همین برای آنها بسیار مفید خواهد بود. دوستی‌ها شادی‌ها را مضاعف و غم‌ها را تقسیم می‌کند.

زندگی پس از جدایی موضوعی است که هر زن و مردی پیش یا پس از جدا شدن از همسرش به شکل جدی به آن فکر می‌کند. اولین تاثیر چنین وضعیتی بر ذهنیت افراد این است که برای ادامه زندگی تصمیم می‌گیرند دیگر سراغ ازدواج نروند و باقی‌مانده زندگی خود را تنها بگذرانند. چنین شیوه‌ای میان زنان مطلقه بسیار رواج دارد. چه آنها که فرزند دارند و چه آنها که صاحب فرزند نشده‌اند، تا سال‌های سال مجرد می‌مانند.

معمولا در مردانی که از همسران خود جدا می‌شوند پس از مدتی تمایل زیادی برای ازدواج مجدد وجود دارد، اما زن‌ها پس از شکست عاطفی، معمولا به دور خود حصاری می‌کشند و تا مدت‌ها ارتباط تازه‌ای نمی‌پذیرند.

برخی از بانوان ایرانی به دنبال تحصیل می‌روند و آن را سر‌لوحه زندگی جدید خود قرار می‌دهند. با خواندن مطلب آموزشی، ادبی یا علمی فکر خود را پرورش می‌دهند. با آرامش و پاک‌کردن فکر خود از مسائل ناخوشایند یا نشستن کنار رودخانه یا دریا به روح خود عشق می‌ورزند و به شادابی آن کمک می‌کنند. ویلیام شکسپیر می‌گوید آنچه آسیب دیده به تدریج بهبود می‌یابد. پس با خود مهربان باشید و بدانید غم‌ها به آرامش می‌رسند. پس خواهان رضایت و شادی باشید و به گذشته فکر نکنید، چون حالا فقط امکان حرکت به آینده وجود دارد.

زن طلاق‌گرفته با مشکلات عدیده‌ای روبه‌روست. اگر بخواهد با خانواده‌اش زندگی کند، ممکن است رفت و آمدهایش کنترل ‌شود و خانواده‌ برای حفظ آبروی خود سعی می‌کنند از معاشرت‌هایش به دلیل حساسیت‌های جامعه جلوگیری کنند. اگر بخواهد مستقل زندگی کند، پیدا کردن یک محل مسکونی و صاحب‌خانه‌ای که مایل به خانه دادن به زن مطلقه باشد کاری دشوار است. حتی اگر چنین خانه‌ای هم بیابد، باز باید با همسایگانی برخورد ‌کند که او را تنها به چشم نابود‌کننده زندگی خود می‌بینند‌.

کاش آدم‌های جامعه ما به زنان طلاق گرفته به شکل بیمار جزامی نگاه نمی‌کردند "هرچند که جزام هم بیماری نیست که مورد انزوا واقع شود" و به آنها حق زندگی دوباره می‌دادند.»

برای برخی زنان مطلقه خواستگارهایی پیدا می‌شود که پیش از آن ازدواج نکرده‌اند. چنین خواستگارهایی معمولاً با این نوع انتخاب‌ها تلاش می‌کنند برخی کمبودهای شخصیتی خود را پوشش دهند و به نوعی شخصیت خود را رشد‌یافته نشان دهند، اما زنان ایرانی معمولا تمایلی به ازدواج مجدد ندارند،

نکته قابل تامل دیگر اینکه زن و شوهر بعد از جدایی، برای ازدواج بعدی خود دچار حساسیت‌های خاصی می‌شوند. به همین دلیل، زنان در ازدواج‌ دوم بسیار آسیب‌پذیرند. شاید بتوان گفت یکی از بزرگ‌ترین تفکرات غلط در مورد زنان مطلقه رواج روزافزون ازدواج موقت در مردان متاهل باشد. در بیشتر موارد، زنان مورد نظر از میان زنان طلاق‌گرفته‌ای هستند که تنها به علت مشکلات بسیاری که پس از طلاق به آنها فشار آورده تن به این‌گونه زندگی مشترک می‌دهند‌.

برای حمایت از زنان طلاق‌گرفته به فرهنگ‌سازی و لایه‌برداری از تفکرات کهنه و خرافه‌پرستی که این روزها بدبینی هم چاشنی آن شده نیاز است. غبارزدایی از این تفکرات از تدوین هرگونه قانون، تبصره و ماده‌ای مهم‌تر است.

باید پذیرفت که زن طلاق‌گرفته بعد از تحمل فشار روحی و روانی در خانه همسر سابق خود، حق دوباره زیستن و داشتن یک زندگی آرام را دارد.

یکی از مهمترین نیازهای افرادی که واقعه بزرگی مثل طلاق را پشت سر گذاشته اند، داشتن کسی است که به حرف هایشان گوش بدهد. کسی که آنها را قضاوت نکند و با دلسوزی با آنها همدردی کند. از دوستان و نزدیکانتان بخواهید که بدون اظهار نظر پای درد دل شما بنشینند و فقط گوش بدهند. لازم نیست شما را نصیحت کنند و یا نظرشان را راجع به احساسات تلخ شما ابراز کنند.

پس خجالت نکشید و خواسته خود را ابراز کنید و تقاضای کمک کنید. اگر چنین شخصی در اطرافیان شما وجود ندارد می توانید از یک مشاور کمک بگیرید .

سعی کنید به جای ملامت کردن طرف مقابل ، نقش خود را در کل ماجرا پیدا کنید و با شجاعت خطاهایتان را بپذیرید. به انتخاب های اشتباهتان فکر کنید. چه کارهایی را می توانستید متفاوت انجام دهید؟ آیا اگر دوباره در همان شرایط قرار بگیرید، عکس العملتان متفاوت خواهد بود؟ این بازنگری را با هدف توانمند کردن خود انجام دهید. به خاطر داشته باشید که شما قربانی این ازدواج نبوده اید و حتما سهمی در اشتباهات یا مسیری که به جدایی ختم شده است ، داشته اید. این فکر به شما اعتماد به نفس می دهد و توانمندتان می کند .

هم خود و هم همسر سابقتان را ببخشید. به این فکر کنید که هر دوی شما نسبت به میزان آگاهی و تجربه خود بهترین عملکرد را در شرایط بحران انجام داده اید و حتی اگر یکدیگر را آزار هم داده اید به خاطر بدجنسی و توهین نبوده بلکه شرایط این گونه اقتضا می کرده است و شاید هم به خاطر دفاع و حفظ خود در آن لحظات مجبور به بروز چنین رفتارهایی شده اید. بخشش شما را از قید تنفر و افسردگی و ملامت آزاد می کند؛ البته نباید انتظار داشته باشید که بخشش و فراموشی آسان حاصل شود. بخشش به تمرین نیاز دارد، تمرین مداوم و روزانه ، به همسر سابقتان فکر کنید و او را برای همه چیز ببخشید.

فرآوری: کهتری