دوشنبه, ۱۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 3 March, 2025
مجله ویستا

بزرگترین حماسه جنگ


بزرگترین حماسه جنگ

سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر

خرمشهر ماهها قبل ازآغاز رسمی تجاوز عراق، دستخوش بحران سیاسی - امنیتی شده بود. عراقی ها از مدت ها قبل اقدام به سازماندهی نیروهای وابسته به خود در داخل خرمشهر نموده و با توزیع سلا ح و مهمات و تشدید تبلیغات سیاسی - روانی، زمینه را برای بهره برداری از نیروهای موسوم به "خلق عرب" آماده کردند.

درگیری های مرزی که در گذشته هم کم و بیش رخ می داد، در شش ماهه اول سال ۵۹ شکل جدیدی به خود گرفت و در حجم و فواصل آن تغییرات محسوسی به وجود آمد و همین مساله سبب اعزام بخشی از نیروهای سپاه به مرز خرمشهر شد.

در پی طرح ریزی تهاجم نظامی عراق به ایران، لشکر تقویت شده ۳زرهی عراق، پس از آنکه تیپ ۳۳ نیروی مخصوص نیز تحت امر آن قرار گرفت، در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به دنبال ۱۰ روز درگیری در مرز خرمشهر و همزمان با حمله سراسری عراق، حمله خود به خرمشهر را آغاز کرد. ماموریت تصرف و پاکسازی خرمشهر به گردان های هشتم و نهم از تیپ ۳۳ نیروی مخصوص واگذار شده بود. این نیروها بر مبنای توجیهات فرماندهی سپاه سوم، مدافعان شهر را اندک و فاقد روحیه پنداشته و تصور می کردند که ماموریت پاکسازی را حداکثر طی چند ساعت و با موفقیت به پایان خواهند رساند. گردان هشتم نیروی مخصوص و به دنبال آن، گردان نهم پس از چند روز درگیری، در تاریخ ۵۹/۷/۷ به پانصد متری پل نو رسیدند.

اولین مقاومت های شدید رزمندگان ایران در این منطقه، ضایعات و خسارات قابل توجهی به نیروهای دشمن وارد ساخت. ایجاد موانع متعدد و به دنبال آن کمندی در پیشروی، موجب شد تا دشمن، گردان هشتم را مامور تثبیت منطقه نموده و ادامه پیشروی در خرمشهر را به گردان نهم محول کند.

لشکر ۳ عراق، برای عبور از رودخانه کارون در انتظار پیشروی تیپ ۳۳ نیروی مخصوص و گردان تانک الحسن به سمت خرمشهر و تامین جناح چپ لشکر بود. موفق نبودن تیپ ۳۳ در انجام ماموریت خود از یک طرف و ضرورت پیشروی سریع تر به سمت خرمشهر از طرف دیگر فرماندهان دشمن را به تشکیل جلسه ای در تاریخ ۵۹/۷/۸ وا داشت. در این جلسه که پیش از طلوع خورشید برگزار شد، آشنا نبودن به شهر، نداشتن برآورد صحیح از استعداد نیروهای موجود و نیز مقاومت رزمندگان اسلا م، به عنوان عوامل موثر در عدم تحقق اهداف تیپ ۳۳ شناسایی شد.

بدین ترتیب گردان هشتم حمله خود را به سوی بندر خرمشهر آغاز کرد. حضور نداشتن مدافعین در بندر، موجب سهولت پیشروی نیروهای دشمن در ابتدای حمله به این محور شد. مدافعین، بلا فاصله پس از اطلا ع از تحرکات جدید دشمن، بخشی از نیروهای خود را به داخل بندر اعزام و به حمله و مقاومت مبادرت کردند.

رزمندگان ایران در این مقطع باحمله به نیروهای دشمن موجب عقب نشینی آنها تا پل نو شدند. در این وضعیت فرمانده نیروهای دشمن در خرمشهر، ضمن تقاضای کمک از لشکر ۳، در اجرای ماموریت خود اظهار ناتوانی کرد که این درخواست از جانب لشکر سوم اجابت شد. بدین ترتیب نیروهای تقویت شده دشمن، در حالی که پیشاپیش آنها گردان تانک الحسن حرکت می کرد، موفق به ورود به مدخل شهر شدند. درهمین زمان، نیروی دشمن در داخل بندر نیز همچنان به تلا ش برای پیشروی ادامه داد. ورود دشمن به دروازه خرمشهر، سبب تغییر محورهای مقاومت شد. طوری که بخشی از نیروها در کشتارگاه و بخشی دیگر در ساختمان های کوی طالقانی و بخشی نیز در راه آهن درگیر شدند. تصور دشمن تا این زمان این بود که با ورود به دروازه های خرمشهر، مقاومت مدافعان شهر در هم شکسته، شهر سقوط خواهد کرد.

روز دهم مهر برای مدافعین ، روز موفقی محسوب می شود. در این روز، جنگ "تن و تانک" درآستانه خرمشهر درگرفت. در میدان راه آهن، مدافعین شهر چون صاعقه بر تانک های دشمن فرود آمده و با پرتاب نارنجک و کوکتل مولوتف آنها را یکی پس از دیگری منهدم کردند و دشمن که با تقویت نیروهایش، در نظر داشت با یک خیز بلند، شهر را تصرف کند، علی رغم تصرف کشتارگاه وورود به میدان راه آهن، مجددا متحمل شکست شد و اقدام به عقب نشینی کرد.

در پی پیدایش وضعیت جدید، فرمانده قوای دشمن به منظور تقویت نیروها به استقرار و سازماندهی آنها در مواضع جدید دست زد.

پس از این مرحله، تلا ش اصلی دشمن بر ممانعت از توقف به هر شکل ممکن، متمرکز شده بود. به این منظور دشمن مصمم بود پیشروی را هرچند در قالب خیزهای کوتاه ادامه دهد. لذا براساس طرح جدید، در سپیده دم ۵۹/۷/۱۳ تهاجم سنگینی را آغاز کرد و پس از تلا ش فراوان ، تنها موفق به ۵۰ متر پیشروی در داخل بندر شد و این بار نیز تحمل ضایعات فراوان از یک سو و یورش مدافعان به قرارگاه تیپ ۳۳ از سوی دیگر دشمن را از پیشروی باز داشت.

درپی این وضعیت دشمن با بررسی علل توقف مجدد یگان هایش به شکل جدیدی از تهاجم دست زد. ویژگی اصلی این مرحله از تهاجم، استفاده دشمن از آتش پشتیبانی پر حجم، همزمان با آغاز حمله در ۵۹/۷/۱۶ بود. اجرای آتش سنگین، خسارات فراوانی را بر خرمشهر وارد کرد و ستون های عظیم دود حاصل از آتش سوزی های متعدد، آسمان را سیاه کرد. طی این مرحله نیروهای دشمن ضمن پیشروی در داخل بندر به مرکز شهر نیز نزدیک شده و ساختمان های پیش ساخته را به تصرف درآوردند. اما جاده خرمشهر - اهواز، همچنان در تصرف نیروهای خودی قرار داشت. دشمن بین روزهای ۱۴ تا ۱۶ مهر پس از تقویت نیرو و سازماندهی جدید، توانست به داخل شهر نفوذ کند ولی مسجد جامع شهر به صورت پایگاه مقاومت و سازماندهی نیروها همچنان در اختیار رزمندگان ایرانی بود.

پل خرمشهر نیز به عنوان محل اتصال بخش های غربی و شرقی شهر جهت تامین عقبه نیروهای خودی، در تسلط مدافعین شهر قرار داشت. پیشروی دشمن با خیزهای کوتاه با وجود تحمل خسارت و ضایعات سنگین ادامه داشت و مدافعین شهر علی رغم تغییر مواضع همچنان مقاومت می کردند. عراقی ها تا ۱۹ مهر، همچنان در مدخل خرمشهر و حوالی آن درگیر بودند. گرچه مقاومت در داخل خرمشهر، نیروهای عراقی را با تلفات زیاد و کندی در پیشرفت رو به رو ساخت ولی در عین حال عدم تقویت نیروهای خودی و نبودن آتش پشتیبانی و ... موجب گردید که دشمن به هنگام عبور از رودخانه کارون، خود را از تهدید قوای ایرانی در امان دانسته و با اطمینان از رودخانه عبور کند.

روز ۲۲ مهر به عبارتی روزی سرنوشت ساز برای خرمشهر به شمار می رود زیرا موقعیت دشمن بیانگر سقوط قریب الوقوع شهر بود دشمن با تسلط بر ساختمان های کوی طالقانی و استقرار در ابتدای خیابان چهل متری و مسافت زیادی از خیابان را که به مرکز شهر ختم می شد، در تیررس خود داشت.

نیروهای دشمن امکان تحت کنترل گرفتن جاده کمربندی را نیز داشتند و علی رغم آنکه مقاومت در تمامی محورها از جمله بندر و پلیس راه همچنان ادامه داشت ارتباط نیروهای مستقر در پلیس راه با توجه به حضور دشمن در ساختمان های بلند کوی طالقانی دشوار شده، حضور نیروهای ایرانی رو به کاهش گذارده بود. با آغاز پیشروی نیروهای عراقی به داخل شهر در ۲۳ مهر ۵۹ از مقاومت بندر و پلیس راه کاسته شد و پادگان دژ نیز به طور کامل سقوط کرد. این در واقع مقدمه کنترل کامل دشمن بر منطقه شمال پلیس راه و جاده کمربندی بود.

نیروهای دشمن با پیشروی در عمق شهر به مسجد جامع نزدیک شدند قلب شهر در معرض تهاجم و یورش قرار گرفت. تاکنون همه مسائل در مسجد جامع حل و فصل می شد عقبه نیروها و محل تدارک، سازماندهی، استراحت و مداوای مجروحین در مسجد جامع واقع شده بود.

به عبارت دیگر مسجد جامع با قدرتمندی، نقش ستاد عملیات و فرماندهی و مرکز پشتیبانی و تغذیه کننده روحی و معنوی رزمندگان ایران را ایفا می کرد. از این پس مدافعین شهر برای مقاومت با دشواری های بسیاری مواجه بودند به نیروهای داخل شهر نه تنها افزوده نمی شد بلکه تدریجا با شهادت و مجروح شدن نیروهای موجود، هر لحظه از تعداد آنها کاسته می شد. در این وضعیت مقاومت قدم به قدم سلحشوران مسلمان ادامه یافت تا روز ۲۴ مهر ماه که خرمشهر شهرخون شد و «خونین شهر» نام گرفت. اخباری که از داخل به خارج شهر منتقل می شد همگی حکایت از وضعیت بحرانی و سقوط قریب الوقوع شهرداشت.

در دوم آبان ۱۳۵۹ دشمن با قوای بسیار اقدام به پیشروی کرد و علی رغم خالی شدن مسجد جامع از مدافعین این محل تا مدتها از تعرض مصون ماند پل خرمشهر به کل مسدود شد. از این پس نه تنها ورود به شهر امکان پذیر نبود بلکه راه خروج از شهر نیز مسدود شده بود. در این اوضاع نیروها با استفاده از بلم و با عبور از زیر جداره های پل خرمشهر تردد می کردند. با مسدود شدن پل فرماندهی دشمن روز دوم آبان را روز اشغال خرمشهر اعلا م کرد و این درحالی بود که هنوز مقاومت نیروها ادامه داشت و دشمن نتوانسته بود بر تمامی شهر تسلط یابد.

بدین ترتیب مدافعین خرمشهر تا آخرین لحظات با دشمن جنگیدند و با مقاومت، ایثار و جانفشانی خود حدیثی حماسی و انقلا بی را رقم زدند. دشمن بعثی که در ابتدا تصرف خرمشهر را بسیار ساده و در دسترس پنداشته و بر همین اساس تنها دو گردان از نیروی مخصوص را جهت اجرای ماموریت و تصرف شهر اختصاص داده بود عملا مجبور شد که به منظور مقابله با مدافعین سلحشور خرمشهر بیش از ۲ لشکر را به کار گیرد.

از زمان تجاوز و سرانجام زمین گیر شدن دشمن در مناطق اشغالی تا آغاز تهاجم گسترده رزمندگان ایران که به آزادسازی مناطق اشغالی منتهی شد یک سال و نیم طول کشید. طی این مدت اساسا تداوم حضور نیروهای اشغالگر در مناطق اشغالی بر این فرض استوار بود که نیروهای نظامی ایران، فاقد قابلیت و توانایی لا زم برای انهدام و بیرون راندن آنها از مناطق متصرفه هستند. ضمن این که طی این مدت تحرک چشمگیری که منجر به آزادسازی این مناطق بشود صورت نگرفت و همین امر در شکل گیری ذهنیت دشمن موثر بود. بنابراین تحولا تی که منجر به آزادسازی مناطق اشغالی شد از یک سو باورها و امیدهای دشمن را که اساسا با تکیه به آنها بر تداوم حضور در مناطق اشغالی تاکید داشت درهم ریخت و از سوی دیگر وضعیتی را به وجود آورد که دشمن می بایست در مورد تداوم حضوردرمناطق اشغالی یا عقب نشینی از این مواضع تصمیم مقتضی را اتخاذ می کرد.

پس از حذف بنی صدر، زمینه عملی شدن این طرح با نام «عملیات ثامن الا ئمه» به وجود آمد و در تاریخ ۶۰/۷/۵ اجرا شد. بدین ترتیب اولین همکاری سپاه و ارتش در این عملیات و در مقیاس وسیع به منصه ظهور رسیده و تحقق یافت. انهدام و پاکسازی شرق رودخانه کارون از نیروهای دشمن و شکستن محاصره آبادان، بخشی از نتایج و دستاوردهای عملیات ثامن الا ئمه به شمار می رود. تداوم محاصره آبادان برای دشمن از ارزش سیاسی بالا یی برخوردار بود و ازمقاصد عمده رژیم عراق برای به تسلیم کشاندن ایران محسوب می شد. با این عملیات دشمن علا وه بر این که یک امتیاز با ارزش سیاسی را از دست داد، از نظر روحی - روانی و نیز نیروی انسانی و تجهیزات متحمل خسارات سنگینی شد.

عملیات طریق القدس دوماه پس از عملیات ثامن الا ئمه طراحی شد و در تاریخ ۶۰/۹/۸ به اجرا درآمد. دشمن اگر چه شکست نیروهایش در عملیات ثامن الا ئمه را ناشی از « نحوه استقرار ناقص نیروها» و «محدود بودن عقبه آنها به دوپل روی رودخانه کارون» عنوان کرد، لیکن در عملیات طریق القدس، نظر به این که از لحاظ نظامی توجیهی برای شکست خود نداشت مجبور به پذیرش واقعیات جدیدگردید. بنابراین از یک سو شکل گیری تاکتیک جدید عملیاتی و از سوی دیگر تغییر ذهنیت غلط دشمن و باور کردن توانایی رزمی رزمندگان اسلا م از عواملی بود که تاثیرات خود را در صحنه های نبرد آتی باقی گذاشت.

دشمن از این پس با شک و تردید به ادامه حضور خود در مناطق اشغالی می نگریست، زیرا استقرار ناقص نیروهای عراقی آنان را در برابر توانایی جدید رزمندگان و حمله های احتمالی آنان، در معرص انهدام و آسیب پذیری جدی قرار داده بود. از این پس تهاجم و ابتکار عمل در صحنه نبرد در اختیار رزمندگان ایران قرار گرفت. تداوم عملیات و سرعت عمل در اجرا مهمترین عامل در مختل کردن سیستم تصمیم گیری دشمن بود. دشمن از این پس نیاز به زمان و حفظ وضع موجود برای اتخاذ تصمیم نهایی درمورد ادامه استقرار در مناطق اشغالی یا فرار و عقب نشینی داشت، لذا به طور خلا صه به چنین اقداماتی دست زد: حمایت از نیروهای ضد انقلا ب داخلی، تلا ش برای ایجاد تاخیر و تعویق در عملیات آتی رزمندگان ایرانی و ارائه پیشنهاد صلح!

با پیدایش شرایط جدید، بر نگرانی دشمن افزوده شد، لذا در پیشنهادهای جدید خود که به صورت مخفیانه ارائه می کرد، در خصوص عقب نشینی با شرط حذف تعیین متجاوز، موافقت کرد.

اما سلسله عملیات رزمندگان ایران همچنان ادامه یافت. حلقه بعدی این زنجیر، عملیات فتح المبین بود. تعجیل و شتاب درطراحی واجرای این عملیات اساسا مبتنی بر این تحلیل انجام گرفت که فرصت لا زم برای «تصمیم گیری» و «تجدید سازمان» و نیز «تقویت مواضع پدافندی» از دشمن گرفته شود. لذا نیروها پس از بازسازی فراخوانی شده، براساس ماموریت های جدید توجیه و سازماندهی می شدند.

افزایش حضورنیروهای مردمی، گسترش همکاری ارتش و سپاه، تجارب مناسب نظامی بر پایه تاکتیک های جدید و ... موجب شد تا عملیات فتح المبین درتاریخ ۶۱/۱/۲ آغازشود. دشمن که پیش از این برای ایجادتاخیر در اجرای عملیات تلا ش های گوناگونی انجام داده بود، در برابر وسعت تهاجم رزمندگان تسلیم شده، تن به شکست داد و با فرار از صحنه نبرد، بخشی از نیروهای خود را از مهلکه نجات داد. به موازات کسب پیروزی نظامی در جبهه های نبرد که از نیمه دوم سال ۶۰ آغاز شد و با عملیات فتح المبین به اوج رسید. موقعیت سیاسی - نظامی کشور در سال ۶۱ در وضعیت جدیدی قرار گرفت. تدریجا موج گسترده ترور از سوی منافقین فروکش کرده و متقابلا تلا ش هایی به منظور انهدام بقایای ضد انقلا ب در داخل کشور طرح ریزی و اجرا شد که نقش مهمی در شکست قطعی منافقین در این مرحله داشت.

تلاش سپاه پاسداران انقلا ب اسلا می برای برقراری امنیت شهری در تهران، سبب شکسته شدن جو رعبی شد که منافقین با انجام ترورهای متعدد، قصد ایجاد آن را داشتند. اقدام یاد شده، عملکرد ضد انقلا ب را با بن بست جدی مواجه ساخت، ضمن اینکه با اجرای طرح جمع آوری اطلا عات مردمی، خانه های تیمی منافقین نیز در معرض شناسایی قرار گرفت. علا وه بر این، اجرای عملیات روی خانه های تیمی که طی چند نوبت در اسفند سال ۶۰ و فروردین و اردیبهشت ۶۱ انجام گرفت به کشته شدن برخی از کادرهای اصلی منافقین منتهی شد. بدین ترتیب، سازمان که در توجیه نیروهایش، جمهوری اسلا می را ناتوان و فاقد سیستم اطلا عاتی وتوانایی عملیاتی ارزیابی می کرد در مواجهه با روند وسیع عملیات روی خانه های تیمی در تهران و سایر شهرستان ها غافلگیر شده و بلا فاصله اقدام به خروج کادرهای خود از کشور کرد. اجرای سلسله عملیات آفندی علیه دشمن که شامل «ثامن الا ئمه» در منطقه شرق رودخانه کارون. «طریق القدس» درغرب منطقه اهواز و «فتح المبین» در منطقه عمومی شوش می شد نتایج مهمی به بار آورد. بر این اساس، انتخاب منطقه عمومی غرب رودخانه کارون برای آزادسازی خرمشهر، طی یک روند تکاملی صورت پذیرفت. در مرحله جدید جنگ مشکل اصلی دشمن، غافلگیری در برابر تاکتیک های ابتکاری رزمندگان اسلا م بود. دشمن در برابر تفکرات کلا سیک خود، اساسا نیروهای مسلح ایران را فاقد توانایی برای اجرای عملیات ارزیابی می کرد.

طرح ریزی عبور از رودخانه کارون، علا وه بر اینکه به کلی در تفکرات کلا سیک دشمن و ارزیابی ای که از توان نیروهای مسلح جمهوری اسلا می داشت نمی گنجید، بلکه برای رزمندگان اسلا م نیز پذیرش عبور از رودخانه کارون قدری دشوار بود. طی بحث های بسیاری که در این زمینه صورت گرفت، سرانجام در میان فرماندهان در مورد «سرپل گیری» و گسترش آن وحدت نظر حاصل شد. رعایت غافلگیری و سرعت عمل درتوسعه سرپل موضوعی بود که به هنگام طرح ریزی عملیات مورد تاکید قرار می گرفت. دشمن در غرب کارون، اقدام به احداث یک خط ممتد در فاصله هفت کیلومتری رودخانه کرده بود. این اقدام ضمن اینکه به عنوان نشانه هوشیاری دشمن در مورد سمت اصلی تک ارزیابی می شد می توانست موجب بروز مشکلا تی به هنگام عبور و پیشروی نیروهای خودی شود.

لذا در طرح مانور ضمن اصرار بر رعایت غافلگیری، بر تسریع وتعجیل دراجرای عملیات نیز تاکید شده بود. به دنبال ۲۵ روز تلا ش پیگیر و مداوم برای آماده سازی مقدمات عملیات «بیت المقدس»، سرانجام با آغاز اردیبهشت ۱۳۶۱ قرارگاه ها و یگانها، آخرین جلسات بررسی مانورعملیات را برگزار کردند. التهاب و شور و نشاط زایدالوصفی سراپای نیروهای رزمنده را فرا گرفته بود. به ویژه باقیمانده رزمندگانی که با تهاجم سبعانه دشمن به خرمشهر، به مقابله با آن برخاستند و طی ۳۵ روز نبرد و مقاومت مظلومانه، بسیاری از طرح های او را به شکست کشاندند اکنون بی صبرانه در آرزوی ورود به خرمشهر لحظه شماری می کردند.

قرارگاه مرکزی دراوج التهاب ناشی از حساسیت عملیات در آستانه شروع آن، از بررسی مسائل سیاسی غافل نبود. به همین جهت اوضاع سیاسی منطقه و اوج گیری مساله فلسطین مورد بحث قرار گرفت. جمع بندی اوضاع سیاسی منطقه و نیز تایید متقابل حرکت رزمندگان ایران بر مبارزات ضد اسرائیلی، قرارگاه رابه این نتیجه رساند که نام «بیت المقدس» رابرای عملیات برگزیند. نهم اردیبهشت ۶۱، در حالی که ساعت، گذشت ۱۵ دقیقه از نیمه شب را نشان می داد آیاتی از سوره مبارکه فتح تلا وت شد و سرانجام ۳۰ دقیقه پس از نیمه شب فرمانده قرارگاه کربلا با قرائت رمز «یاعلی ابن ابی طالب(ع)» فرمان آغاز عملیات بیت المقدس را صادر کرد.

تقریبا سه ساعت پس از آغاز عملیات کلیه یگان ها با دشمن درگیر شده بودند. در پایان روز اول وضعیت کلی عملیات به این ترتیب بود که قرارگاه های نصر و فتح، سرپلی به مساحت ۸۰۰ کیلومتر مربع در غرب کارون را تصرف کرده بودند و نیروهای قرارگاه قدس به غیر از دو محور، در بقیه محورها موفق به عبور از رودخانه کرخه کور نشدند. با این وصف، در پی وارد کردن اولین ضربه تعادل دشمن برهم خورد و پس از آن هرگز در این عملیات نتوانست ابتکار عمل را به دست گیرد.

مرحله دوم عملیات در ساعت ۲۳ و ۳۰ دقیقه روز ۶۱/۲/۱۶ با هدف رسیدن به مرز بین المللی و محاصره خرمشهر آغاز شد. در ساعت ۳بامداد برخی از یگان ها رسیدن به مرز بین المللی را اعلا م کردند. به هنگام پیشروی نیروها ابتدا به خاکریز بزرگی که در حد فاصل جاده تا دژ مرزی وجود داشت رسیده و اعلا م کردند به دژ مرزی رسیده اند. لیکن به آنها دستور پیشروی داده شد با شروع مرحله دوم عملیات نیروهای دشمن در غرب جاده اهواز - خرمشهر، اقدام به عقب نشینی نمودند. در این مرحله فرماندهی دشمن بین دو امر «تلا ش برای حفظ منطقه اشغالی و خرمشهر» یا «حفظ بصره» دچار ابهام در انتخاب شد. اگر دشمن تصمیم می گرفت منطقه اشغالی و خرمشهر را حفظ کند، با توجه به وضعیتی که داشت علا وه برانهدام نیروهایش بصره را نیز از دست می داد و اگر تصمیم به حفظ بصره می گرفت می بایست سریعا برای نجات نیروهای خود در مناطق اشغالی اقدام می کرد.

در این راستا نیروهای عراق دست به یکسری تک پراکنده و پیشروی های محدود زدند که در نهایت به عقب نشینی و استقرار در شلمچه انجامید. مرحله سوم عملیات با هدف آزادسازی خرمشهر، در ساعت ۲۲ مورخ ۶۱/۲/۱۹ آغاز شد. اما حضور پر حجم دشمن در شلمچه و نیز خستگی نیروها مانع از پیشروی در این منطقه شد. نیروهای ایران یکبار دیگر در تاریخ ۶۱/۲/۲۰ به دشمن حمله ور شدند که نتیجه مطلوب را در بر نداشت. پس از عدم توفیق مرحله سوم، مرحله چهار عملیات، با هدف محاصره و آزادی خرمشهر درساعت۲۲ و بیست وپنج دقیقه ۶۱/۳/۱ آغاز شد، یگان های قرارگاه فتح پس از درگیری با دشمن و پیشروی موفق شدند که با روشن شدن هوا در پلیس راه خرمشهر، دشمن را منهدم کنند. همچنین نیروهای قرارگاه فجر با عملیات خود توانستند پل نو را تصرف کنند و به سمت شط العرب پیشروی نمایند. نیروهای قرارگاه نصر نیز در امتداد مرز پیشروی کردند و با پاکسازی و انهدام دشمن، به سمت جنوب به حرکت درآمدند. بدین ترتیب محاصره خرمشهر کامل شد، اما همچنان نیروهای دشمن در داخل شهر مقاومت می کردند.

روز ۶۱/۳/۲ حلقه محاصره خرمشهر تنگتر شد و بخشی از نیروهای عراق به اسارت درآمدند. در این حال، "احمد زیدان" فرمانده نیروهای مستقر در خرمشهر، روی مین رفت و کشته شد. برخی از نیروهای دشمن با استفاده از هر وسیله ممکن نظیر تیوپ چرخ ماشین و کلمن آب برای عبور از رودخانه اروند تلا ش می کردند. طولی نکشید که صدای رزمندگان ایران از بلندگوها پخش شد و باقیمانده نیروهای دشمن را دعوت به تسلیم کرد. رزمندگان ایران در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ برخلاف تصور دشمن که از دروازه های شرقی و شمالی در کمین آنها بود، از دروازه های غربی - از همان جایی که دشمن وارد خرمشهر شده بود - شهر را آزاد کردند. بدین ترتیب خرمشهر که پس از ۳۴ روز مقاومت در برابر دشمن سقوط کرده بود، بعداز ۵۷۵ روز اشغال، ظرف کمتر از ۴۸ ساعت آزاد و به طور کامل از لوث وجود اشغالگران پاکسازی شد.خبر آزادی خرمشهر در ساعت ۱۴ روز سوم خرداد، از رادیو اعلا م شد و این فصل پایان بزرگترین حماسه جنگ بود: فتح یک حماسه!

نویسنده : فریبا خرم