دوشنبه, ۱۱ تیر, ۱۴۰۳ / 1 July, 2024
عفت کلام
عمران بن نعمان نقل کرده است: حضرت صادق(ع) دوستی داشت که همیشه همراه حضرت بود. روزی در رکاب امام در بازار کفاش ها می رفتند و غلام این شخص که اهل «سند» بود، به دنبالش می رفت، همین طور که می رفتند، آن شخص به عقب سرش نگاه کرد و غلام خویش را ندید. چند بار برگشت و نگاه کرد، باز او را نیافت. خیلی عصبانی و ناراحت شده بود، ناگهان مشاهده نمود که غلام با سرعت می آید (گویا مغازه یکی از کفاش ها نظر غلام را جلب کرده و مدتی در آنجا به نظارت ایستاده بود). وقتی غلام نزدیک شد، یار امام به آن غلام گفت: کجا بودی مادر فلان؟ حضرت تا این کلام را شنید از تعجب دست به پیشانی زد و فرمود: سبحان الله مادرش را به زنا متهم می کنی؟ من خیال می کردم تو خوددار و پارسایی! و اکنون می بینم که ورع و پارسایی نداری!
عرض کرد: قربانت گردم مادرش زنی است از اهل «سند» و مشرک است. حضرت فرمود: مگر نمی دانی که هر ملتی برای خود ازدواجی دارد؟ از من دور شو دیگر نمی خواهم با تو باشم. حضرت این را فرمود و از آن مرد دور شد.
عمران بن نعمان به نقل از این داستان می گوید: «دیگر هرگز حضرت را با آن مرد ندیدم که راه برود و همنشین باشد.»(۱)
۱) اصول کافی، ج ۴، ص ۱۶
انتخابات ریاست جمهوری سعید جلیلی انتخابات مسعود پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری 1403 ایران پزشکیان انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مجلس شورای اسلامی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ انتخابات 1403 ریاست جمهوری
قتل هواشناسی زلزله تهران شهرداری تهران آموزش و پرورش پلیس سازمان هواشناسی طلاق خانواده محیط زیست آلودگی هوا
قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو دولت سیزدهم دلار خودرو حقوق بازنشستگان قیمت سکه بازار خودرو بورس بازنشستگان بازار سرمایه
علیرضا قربانی تخت جمشید سینمای ایران سینما تلویزیون بازیگر رسانه ملی کتاب دفاع مقدس سید ابراهیم رئیسی سریال موسیقی
هوش مصنوعی دانش بنیان وزیر علوم ماهواره باتری
فرانسه رژیم صهیونیستی فلسطین ترکیه غزه جو بایدن روسیه جنگ غزه دونالد ترامپ لبنان چین ترامپ
یورو 2024 فوتبال استقلال پرسپولیس لیگ برتر باشگاه پرسپولیس علیرضا بیرانوند باشگاه استقلال بازی آلمان نقل و انتقالات تیم ملی آلمان
الکامپ ربات نخبگان نمایشگاه الکامپ اپل عیسی زارع پور اینترنت فناوری وزیر ارتباطات
عینک آفتابی کاهش وزن دیابت چشم سرطان ویتامین گرمازدگی قند خون سکته مغزی چاقی