سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

شکست مدیران ورزشی در میدان عمل


شکست مدیران ورزشی در میدان عمل

تخصص مدیریتی اصل است

۱) ابراز تمایل نسبی حسین رضازاده برای حضور در فدراسیون وزنه برداری و جلوس روی صندلی ریاست این نهاد، اندکی شما را دل نگران می کند. این اتفاق، در راستای موج به سیادت رساندن تازه قهرمانان در حوزه های مدیریتی ورزش کشور، کاملاً محتمل به نظر می رسد. با این همه، گویا چنین پروژه ای فرجام خوشایندی برای تربیت بدنی کشور در پی ندارد.

۲) مدتهاست که در حوزه مدیریت ورزشی این ابهام وجود دارد که آیا لزوماً باید گردانندگان یک مجموعه ورزشی، از لحاظ سوابق اجرایی ورزشکار بوده باشند یا نه؟ در واقع عموماً به مسند رسیدن افراد غیرورزشی و آنان که به قول معروف با شورت ورزشی عکس ندارند (!) در مجموعه های مرتبط با این حوزه با انتقادهای شدید و ملامتهای عجیب رو به رو می شود.

با این حال وقایع اخیر در ورزش کشورمان نشان می دهد ارتباط تنگاتنگی بین سوابق اجرایی ورزشی و مدیریت در این حیطه وجود ندارد.

۳) با صادر شدن حکم عضویت در هیأت مدیره باشگاه فرهنگی ورزشی سایپا برای حمید سجادی، حسین رضازاده و علی دایی طی چند ماه گذشته، یکی از ورزشی ترین هیأت مدیره های باشگاهی در ایران شکل گرفت. با وجود این مسأله و با توجه به خریدهای گرانقیمت این تیم کرجی که با توجیه حضور آنها در لیگ قهرمانان آسیا شکل گرفت، انتظار می رفت روند موفقیتهای آنها به اوج خود برسد. با این همه، تیمی که تحت تولیت مهرداد هاشمی- بدون سابقه ورزشی- به عنوان قهرمانی لیگ ششم دست پیدا کرده بود، اسفبارترین روزهای خود در ادوار مختلف فوتبال حرفه ای کشورمان را می گذراند. در واقع دعوت به همکاری از اصلی ترین نخبه های دوو میدانی، فوتبال و وزنه برداری برای اداره سایپا، ارمغانی غیر از حزن و اندوه فراوان نداشته است. از سویی حذف کرجی ها از لیگ قهرمانان آسیا با آن شکست بسیار سنگین و از سوی دیگر ناکامی های متوالی در لیگ، ایام سیاهی را برای سایپایی ها ساخت. شاید بزرگترین اشتباه آنها در این بین انتخاب لیت بارسکی و نحوه انعقاد قرارداد با او بود که ماجراهای کشدار اخیر را نیز پیش کشید.

۴) نمونه دیگر، در پرسپولیس رخ داده است. موفقیت حبیب کاشانی با این تیم در لیگ هفتم در شرایطی حادث شد که این مدیر شورای شهری به دلیل عدم برخورداری از سوابق ورزشی، در آغاز کارش به شدت سرزنش می شد.

با این همه، او یک قهرمانی دراماتیک را برای سرخپوشان به ارمغان آورد. هجرت کاشانی از ساختمان قرضی پرسپولیسی ها، به آمدن داریوش مصطفوی به شدت فوتبالی انجامید. با این حال تاکنون پرسپولیس بسیار پرمهره تر و پرشماره تر از سال قبل، عملکرد بهتری نسبت به گذشته نداشته و چالشهای فراوانی را تجربه کرده است.

۵) نگاهی به فدراسیون فوتبال در ادوار اخیر نیز این فرضیه را به اثبات می رساند. اگر دوران صفایی فراهانی سیاستمدار را با ایام کفاشیان ورزشکار مقایسه کنیم، به نتایج جالبی دست خواهیم یافت که البته در مورد آن در محافل رسانه ای کشور بسیار بحث و گفتگو شده است. چه به لحاظ سیستم اداره فدراسیون و چه از دیدگاه مسایل مالی، بدون تردید صفایی دوران بسیار پربارتری از علی کفاشیان داشته است. در وضعیتی مشابه، حتی حضور محمدحسن انصاری فرد در پرسپولیس و راه آهن در دو برهه زمانی متفاوت نیز موفقیت آمیز نبوده است.

۶) نگاهی کالبد شکافانه به نمونه های واضح ذکر شده، در اولین گام اصل ارتباط مستقیم بین ورزشی بودن و موفقیت در مدیریت ورزشی را رد می کند. به نظر می رسد در حوزه ورزش نیز، «تخصص مدیریتی» حرف اول و آخر را می زند. چه اینکه یک رئیس جمهور نیز لزوماً نباید و نمی تواند در تمام زیرشاخه های کشورداری متخصص باشد، بلکه بهره بردن از مشاوران کارآزموده و نیز شم مدیریتی بالا قطعاً بهترین نتیجه را در برخواهد داشت.

رسول بهروش



همچنین مشاهده کنید