چهارشنبه, ۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 29 May, 2024
مجله ویستا

کرسی های زمستانی سردابه های تابستانی


کرسی های زمستانی سردابه های تابستانی

تهرانی های قدیم چگونه خود را از سرما و گرما محافظت می کردند

تهرانی‌های قدیم برای محافظت از گرما و سرما برای خود وسایل خاصی فراهم کرده بودند. به طوری‌که در تابستان طاقت‌فرسای تهران به وسیله زیرزمین‌ها، سردابه‌ها (زیرزمینی در عمق هشت تا ۱۰ متری که در بعضی از آنها آب رشته قناتی از آن عبور می‌کرد)، هشتی‌ها (اتاقی در زاویه دو ردیف ساختمان خانه با سقفی بلند و دور از نور و تابش خورشید، جهت خواب و استراحت)، دالان‌ها و مسیر بادگیرها که تقریبا در همه خانه‌ها تعبیه شده بود، گرما را از خود دور می‌کردند و هنگام بیرون رفتن از خانه با خود بادبزن‌های حصیری به همراه داشتند یا پای شیرهای آب‌انبارها در گذرها یا حوض‌خانه‌ها و چاله حوض حمام‌ها و استخرهای باغات، خود را غوطه‌ور و شنا می‌کردند و شب‌ها به هنگام خواب، روی پشت‌بام‌های خنک کاهگلی رفته و استراحت می‌کردند. اما در زمستان‌ها از کرسی برای خانه و منقل برای دکان‌ها استفاده می‌شد.

● کرسی

کرسی، چهار پایه بزرگی از چوب است که در زیر آن منقلی قرار دارد و لحاف بسیار بزرگی روی آن می‌نهند، تهرانی‌های قدیمی علاوه بر لحاف، جاجیم و چادر شب سفید را برای تزیین کرسی استفاده می‌کردند که به تناسب کوچکی و بزرگی کرسی مجمعه‌ای مسی برای قرار دادن چراغ یا سماور و مثل آن رویش گذاشته و اطرافش را با پشتی می‌آراستند. معمولا در خانه‌های تهرانی‌ها یک کرسی دم‌دستی برای اهل خانواده و یک کرسی برای میهمانان در اتاق پذیرایی موجود بود که هنگام بیداری پاها را در زیرش می‌گذاشتند و به پشتی‌ها تکیه می‌دادند و موقع خواب متکا می‌گذاشتند و می‌خوابیدند. تشک پای کرسی کوتاه‌تر اما پهن‌تر از تشک خواب دوخته می‌شد، در اندازه‌ای که فقط پایه و پهنای کرسی را اندازه شود. در آن زمان‌ها برای گذاشتن کرسی باید به سعدونحس بودن ساعات توجه می‌کردند و همچنین بزرگ خانواده در آن شب باید با پاکتی شیرینی وارد خانه بشود. همچنین جای نشستن افراد در کنار کرسی به نقش‌شان در خانواده مربوط می‌شد. معمولا جایگاه بزرگسال‌ترین فرد خانواده آن پله‌ای بود که دورترین فاصله را در اتاق داشت.

● منقل

منقل که برای گرم کردن کرسی از آن استفاده می‌شد خاکستر الک‌شده در آن می‌ریختند و روی آنکه وسطش بود، گود می‌کردند و خاک زغال را درون آن ریخته و آتش زغال را باد می‌زدند تا جایی‌که آتش به خاکستر زغال می‌رسید و به صورت ملایم با کفگیر رویش خاکستر می‌پوشانیدند و خاکسترهای اطراف را دور می‌کردند. منقل را یک ساعتی در فضای آزاد می‌گذاشتند تا بوی زغالش از بین برود، سپس در زیر کرسی قرار می‌دادند و هر چند ساعت یک‌بار لایه‌ای از رویش پس زده و آتش آن را تند می‌کردند.

● چاله کرسی

بعد از منقل، از وسیله‌ای به نام چاله کرسی استفاده می‌کردند که ساخته شده از حلبی یا آهن ورق یا مفرق به اشکال گرد و هشت ترک بود که برای گرم کردن کرسی از آن استفاده می‌کردند. وجه تسمیه آن به چاله کرسی، به دلیل چاله‌ای بود که وسط اتاق کنده شده بود و دورش را گچ کشیده بودند که آتش را درست کرده و کرسی را رویش برمی‌گرداندند. اصطلاح «برمی‌گرداندند» هم از آن جهت بود که موقع آتش کردن لازم بود تا کرسی را از روی زمین برگردانده که دسترسی به چاله کرسی آسان‌تر شود.

معمولا چاله کرسی را خانواده‌های فقیر درست می‌کردند تا پول برای منقل ندهند و حتی برای غذا درست کردن از چاله کرسی استفاده می‌کردند.

● هیزم

از دیگر وسیله‌هایی که تهرانی‌ها با آن خود را گرم می‌کردند، هیزم بود که علاوه بر اجاق و پخت و پز برای گرم کردن آب حمام‌ها و پخت نانوایی‌های تافتونی، لواشی و مانند آن مورد استفاده قرار می‌گرفت. قیمت هر خروار هیزم جنگلی سه تا پنج قران بود که الاغ‌هایی بودند که هیزم‌ها را حمل می‌کردند و هیزم‌شکن‌ها با تبری که روی دوش‌شان بود به دور کوچه و گذرها می‌گشتند و فریاد می‌کشیدند و هیزم می‌فروختند. هیزم‌شکنی هم مانند قصاب‌های نذری که پوست و روده و تکه‌ای از گوشت علاوه بر اجرت با خود می‌بردند، آنان نیز علاوه بر مزد، بزرگ‌ترین تکه هیزم که از تنه درخت بود، به نام زیرتبری اختیار کرده و با خود می‌بردند.

آریا‌شیروانی