یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
روزنامه نگاری بر لبه ی تیغ
![روزنامه نگاری بر لبه ی تیغ](/web/imgs/16/141/oh1n61.jpeg)
در هر حرفه و پیشهای، نیاز به تعریف حدود و ثغور آن حوزه و مبانی و ملاکهای رتبهبندی شاغلان به آن حرفه، یکی از نیازهای بنیادی و اساسی محسوب میشود، به همین دلیل هم، وقتی خبر تدوین و تنظیم آییننامهی چگونگی فعالیت روزنامهنگاران، و مطرح شدن این آییننامه به بیرون درز کرد، خبرنگاران و روزنامهنگارانی که سالها در انتظار تدوین و تعریف آیین حقوق و وظایفشان بودند، لبخند رضایت بر لب آورند و احساس کنند بالاخره این انتظار پنجاه و چهار ساله که از سال ۱۳۳۴ که اولین آییننامه چگونگی فعالین روزنامهنگاران مطرح شد آغاز شده بود به پایان خواهد رسید.
اما مواد و تبصرههای آیین نامهای که اخیرا با عنوان «پیش نویس آییننامه کار حرفهای روزنامهنگاری» منتشر شده ، مختصاتی دارد که به نظر میرسد اساسا استقلال روزنامهنگاران و حرفه روزنامهنگاری را هدف قرار داده است، بهت و ناباوری تا کنون تنها واکنشی است که روزنامهنگاران و خبرنگاران حرفهای شاغل در این عرصه به این آییننامه منحصر به فرد نشان دادهاند؛ و اینگونه به نظر میرسد که نیمقرن انتظار این فعالان فرهنگی، نتیجهای تلختر از طولانی بودن این انتظار داشته است.
حتی با نگاهی سطحی و غیر دقیق به این آییننامه که ظاهرا توسط برخی اساتید مبرز روزنامهنگاری تدوین شده است، پرسشهایی جدی را به ذهن میآورد که پاسخ ندادن به آنها شاید به بروز فاجعهای ملی در عرصهی خبرنگاری بینجامد.
یکی از نخستین پرسشهایی که به ذهن متبادر میشود مستقیما به استقلال حوزهی روزنامهنگاری و خبرنگاری مربوط میشود، سوال نگارنده به عنوان یک شاغل به حرفهی خبرنگاری اینست که چطور ممکن است در عین تعیین هویت و صلاحیت روزنامهنگار و خبرنگار از سوی دولت بازهم بتوان به استقلال ذهنی، و حرفهای روزنامهنگاران از دولت خوشبین بود؟ روزنامهنگار بنا بر تعریف همین اساتیدی که ظاهرا آییننامه به تاییدشان رسیده است، ذاتا و به صورت حرفهای باید منتقد باشد، سوال اینجاست که با نظارت مستفیم و استصوابی دولت،یا اگر بخواهیم صریحتر صحبت کنیم، با توجه به اینکه بنابراین آییننامه از این پس تنها فعال ما یشا در عرصهی خبرنگاری دولت خواهد بود، چگونه میتوان در مورد از بین رفتن آزادی بیان و استقلال روزنامهنگاری نگران نبود و به بیان دیگر آیا با تصویب این آیین نامه چگونه میتوان به حضور و ظهور روزنامهنگاری انتقادی امید داشت؟
واقعیت آنست که با عملی شدن این طرح، روزنامهنگاران و خبرنگاران عملا به کارمندان دولت تبدیل میشوند و هر ماه با درج اخبار و گزارشهایی -که عملا و با توجه به متن آیین نامه، باید یا مورد پسند دولت باشد، یا حداقل ، دولت با انتشار آن مشکلی نداشته باشد- حقوقی دریافت میکنند و این خطر را همیشه بالای سر خود احساس خواهند کرد که اگر احیانا مرتکب خطایی شوند که عملکرد بخشی از دولت را نقد کرده و زیر سوال ببرد، هویت حرفهای خود را از دست میدهند و برای گذران زندگی باید به دنبال "حرفهای" دیگری برود، تا چه زمانی آییننامهای اینچنینی برای آن حرفه نیز تهیه شده و بازهم تکرار داستان. در یک جمله میتوان نخستین ایراد به این آییننامه را اینگونه خلاصه کرد : اگر قرار باشد دولت هویت " حرفهای " روزنامهنگاران را تعیین کند؛ دولتی که تاب انتقاد را ندارد با همکاری و تایید اساتید همکار در تنظیم این آییننامه، دنیای ژورنالیسم را به ورطه نابودی خواهند کشاند.
نکتهی دیگری که در مورد این آییننامه به نظر میرسد، نیاز به کمی توضیح دارد: مفاد آییننامه مذکور به دو بخش تقسیم میشود: بخشی از آن مملو از نکاتی است که اگر نگوییم اشتباه، دستکم باید بگوییم سوال برانگیز و غیر قطعی به نظر میرسند و بخش دیگر که صرفا شامل بدیهیاتی است که دوباره باز نویسی شدهاند. مواردی از قبیل « حق انتشار گزارشها و مطالب با امضای شخصی یا نام مستعار یا بدون امضا » و « حق عضویت در انجمنهای صنفی و حرفهای ملی، منطقهای و بینالمللی » از حقوق بدیهی روزنامهنگاران و خبرنگاران است که در این آییننامه به شیوهای تنظیم شدهاند که گویی از حقوقی هستند که قرار است در جهت رفاه حال روزنامهنگاران و از قبل این آییننامه و لطف دولت به آنها عنایت و عطا شود.
از سوی دیگر در همین حقوق بدیهی هم نکاتی دیده میشود که به صورت شفاف بیان نشدهاند. کلی گوییها و عباراتی نظیر « به جز مواردی که منع قانونی دارد » یا « به استثنای مواد طبقهبندی شده به موجب قانون » روشن میکند که حتی در اعطای کامل این حقوق و اجرای دقیق آن نیز باید شک کرد و عملی شدن آنها را منوط به اجرای دقیق تبصرههای تعیین شده برای آنها دانست و جالب اینکه در اکثر بندهای مربوط به بخش حقوق روزنامهنگار این عبارات تاکید شده ا ند.
در آخرین بند از بخش حقوق روزنامهنگار چنین آمده :« برخورداری روزنامهنگار از حقوق پیش بینی شده در قوانین کشور »
سوالی که برای هر روزنامهنگار و خبرنگار حتی یک کارآموز و دانشجوی این رشته پیش میآید این است که آیا یک روزنامه نگار پیش از این، از حقوق پیش بینیشدهاش در قوانین کشور نیز بی بهره بوده که حال قرار است به لطف تصویب این آییننامه از این حقوق برخوردار شود؟
هرچند همه ما شاهدیم در برخی از محافل و مراکز، همین حقوق طبیعی روزنامهنگاران نیز در نظر گرفته نمیشود و با فرض این که نویسندگان این آییننامه قصد داشتهاند با اضافه کردن این بند حقوق از بین رفته روزنامهنگاران را احیا کنند، اما سوالی که پیش میاید اینست که وقتی مسئولان امر به قوانین در نظر گرفته شده در سایر آییننامههایی که پیش از این تصویب شده عمل نمیکنند، آیا با تصویب این آییننامه قرار است از خواب هزار سالهشان بیدار شوند؟ آیا ضمانت اجرایی جدیدی برای این آیین نامه در نظر گرفته شده است؟ جالب اینجاست که در این آییننامه هیچ سخنی از مقدار و شدت مجازات کسانی که به حقوق روزنامهنگاران تعدی میکنند هیچ سخنی به میان نیامده، اما بارها به این نکته اشاره شده است که اگر خبرنگاری پایش را از گلیمی که برایش تعریف شده بیرون بگذارد، چنین و چنان خواهد شد.
سوگمندانه باید اذعان کرد اگرچه با تصویب این آییننامه عرصه روزنامهنگاری قطعا متحول خواهد شد، اما این تحول نه به سود روزنامهنگار خواهد بود و نه به سود روزنامهنگاری، آیا قصد طراحان این آیین نامه، تنها متحول کردن ژورنالیسم، بدون در نظر گرفتن فعالان این عرصه است؟
یکی دیگر از نکات عجیب این آیین نامه در بخش مسئولیتها و وظایف روزنامهنگار قابل مشاهده است، در این بخش خبرنگاران و روزنامهنگاران از مداخله نظرها و قضاوتهای شخصی در مطالب خود برای انتشار عمومی منع شدهاند. با توجه به اینکه نوشتن یادداشت یکی از انواع فعالیت روزنامهنگاری (و حتی خبرنگاری) است و نویسنده یک یادداشت ناچار است در برابر موضوع یادداشت خود موضعگیری داشته باشد و اگر این مواضع بیان نشوند، مفهوم اصلی یادداشت نویس نیز از بین خواهد رفت، سوال اینست که آیا از این پس یادداشت نویسی قرار است از عرصهی روزنامهنگاری از بین برود؟ از طرف دیگر با بستن دست خبرنگار و منع او از اظهار نظر و ادخال دیدگاه خود در تنظیم خبر، بر سر آزادی بیان و انتقال اطلاعات چه خواهد آمد؟
در جایی دیگر از همین آییننامه نیز کاریکاتوریستها روزنامهنگار محسوب شده اما پاورقینویسان و داستاننویسان را جدا از این حرفه دانسته و این دسته را هم ردیف عوامل اجرایی روزنامهها نظیر روابط عمومی و متصدیان آگهی دانستهاند! (و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...)
و بالاخره این آیین نامه مفهوم اصلی « روزنامه نگار آزاد » با رد هر گونه حقوق و تسهیلات روزنامهنگاری برای این دسته از روزنامهنگاران به کل زیر سوال برده است.
مجموع این نکات هر ناظر علاقهمند به روزنامهنگاری را به این فکر میاندازد که اساتید دست اندرکار تنظیم و تدوین این آیین نامه به عمد یا سهو ( که سهوی بودن آن، با توجه به رتبهی علمی و اعتبار این اساتید کمتر از عمدی بودنش فاجعه بار به نظر نمیرسد) با نوشتن این آییننامه و دفاع از آن؛ آیا به راستی به دنبال دفاع از روزنامه نگاری و استقلال آ بوده اند و یا اینکه بیشتر به طرفداران از بین بردن استقلال روزنامهنگاری و حذف ته مانده آزادی بیان در ایران خدمت کرده اند؟
بحث پیرامون نقصها و اشکالات وارد بر این آییننامه بسیار است و موارد فوق تنها مشکلاتی بود که در نگاه اول و با تورقی چند دقیقهای به ذهن هر روزنامهنگاری و حتی علاقهمند به روزنامهنگاری نیز میرسید.
هدف از ارائه این بحث در ادامه این خواهد بود که با استمداد از اساتید ارتباطات و جامعه شناسی و همچنین طرح نظرات موافق و مخالف این آییننامه، نخست تلاش کنیم سکوتی که پیرامون این آییننامه، شکل گرفته را بشکنیم و در قدم بعدی از این نظرات در جهت اصلاح آن استفاده کنیم تا عموم همکاران کمابیش نسبت به خطری که به جد آنان را تهدید میکنند توجه بیشتری داشته باشند. هرچند که انتظار میرفت اساتید فن زودتر از این به این مسئله رسیدگی میکردند اما هنوز میتوان امید به پیشرفتها و اصلاحاتی را حفظ کرد، هرچند که با ارسال این آییننامه به هیات دولت عملا کار کمی با سختی همراه خواهد بود اما سکوت، علاوه بر اینکه هیچگاه هیچ کمکی به هیچ کس نخواهد کرد، همیشه نیز از سوی کسانی به مثابهی نشانهای از رضایت تفسیر خواهد شد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست