جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

ارمغان لیبرال دموکراسی غرب


ارمغان لیبرال دموکراسی غرب

زمانی که جان لاک در قرن ۱۷ میلادی لیبرالیسم را با توجه به نظریه «حقوق طبیعی» پایه گذاری کرد و در کتاب «گفتاری درباره حکومت مدنی» از «اصالت فرد» دفاع کرد و در محدودیت قدرت و تفکیک قوه مجریه و مقننه, «حق شورش» را به رسمیت شناخت, شاید تصور نمی کرد قرن ها بعد همین اصالت دادن به افراد بدون توجه به انگیزه های خدامحوری انسان ها, گریبان بشر عصر مدرن را در دوران تلألو حکومت های لیبرال دموکراسی گرفته و عامل قتل عام دست جمعی گروهی از دانش پژوهان در یک محیط دانشگاهی نه میدان جنگ شود

زمانی که جان لاک در قرن ۱۷ میلادی لیبرالیسم را با توجه به نظریه «حقوق طبیعی» پایه گذاری کرد و در کتاب «گفتاری درباره حکومت مدنی» از «اصالت فرد» دفاع کرد و در محدودیت قدرت و تفکیک قوه مجریه و مقننه، «حق شورش» را به رسمیت شناخت، شاید تصور نمی کرد قرن ها بعد همین اصالت دادن به افراد بدون توجه به انگیزه های خدامحوری انسان ها، گریبان بشر عصر مدرن را در دوران تلألو حکومت های لیبرال دموکراسی گرفته و عامل قتل عام دست جمعی گروهی از دانش پژوهان در یک محیط دانشگاهی - نه میدان جنگ - شود.

شاید جان لاک و دیگرانی که مبلغ این مکتب بودند، به درستی می دانستند مکتبی که با معنای «آزادیخواهی» معرفی می شوند و هم خانواده واژگانی همچون «Libertin» و «Libertinage» یعنی هرزگی، افسارگسیختگی، باده گساری و عیاشی است، کشتار ۳۲ دانشجو در یک محیط دانشگاهی برای آن امری عادی است و نباید آفرینندگان چنین رفتارهای جنون آمیزی را تقبیح کرد.قتل عامی که در دانشگاه ویرجینیای آمریکا صورت گرفت و یک دانشجو آزادانه و در بستر قانونی حمل سلاح، همکلاسی های خود را در دو محیط متفاوت دانشگاه به خط کرده و آنان را به رگبار بست، صرفنظر از هرگونه تحلیل روانشناسانه، ناشی از آموزه های مکتبی است که «فردگرایی» و «اصالت دادن به فرد» در آن مبنا بوده است. این نخستین و آخرین باری نیست که چنین حادثه ای در آمریکا اتفاق می افتد.

مگر دو سال پیش یک نوجوان آمریکایی، دوستان خود را در یک مدرسه به رگبار نبسته بود و یا فلان دانش آموز با گروگانگیری تا مدت ها وحشت بر دستگاه تعلیم و تربیت کشوری که دولتمردان آن خود نیز با حملات وحشیانه، وحشت به جان ملت های مظلوم عراق، افغانستان، پاناما و ... می اندازند، نینداخته بود؟!

اگر رفتار خشونت آمیز این دانشجو را در حادثه کشتار دانشجویان دانشگاه ویرجینیای آمریکا به درستی کالبدشکافی کرده و ریشه های آن را جدا از پرداختن به اصل ماجرا، مورد بررسی قرار دهیم، چند نکته را می توان در آن دریافت:

۱) طبیعی است مکتبی که امروز خود را در زرورق «لیبرال دموکراسی» قرار داده تا مکاتب زاییده درون خود همچون فاشیسم، نازیسم -که درواقع از موالید شناخته شده آن است را پنهان کند- باید چنین رفتارهای خشونت آمیزی در آن رشد کرده باشد. موسولینی زمانی روی کار آمد و اندیشه های فاشیستی اش را مطرح کرد که از منظر او لیبرالیسم کلاسیک وظیفه تاریخی خود را که اعتراض علیه دولت های مطلقه بود، به پایان رسانده است. از این رو موسولینی معتقد بود لیبرالیسم کلاسیک باید جای خود را به دولتی که بیانی دیگر از خودآگاهی و اراده مردم است، بسپارد.

جالب آن که موسولینی در ابتدا توسط نمایندگان لیبرال پارلمان ایتالیا مورد حمایت قرار گرفت و این نمایندگان قصد داشتند از این حمایت برای تغییر قوانین انتخاباتی استفاده کنند. این بود که موسولینی فاشیست مورد حمایت لیبرال های سودجو و معتقد به اصالت فرد، از بستر بهره گیری قوانین وضع شده سال های ۲۶-۱۹۲۵ توانست قدرت دیکتاتوری خود را بنیان گذارد و بشر را ابزار دست رفتارهای خشونت آمیز خود قرار دهد.

۲) آنچه در مکتب لیبرال دموکراسی ادعا می شود آن است که آزادی دارای ارزش مطلق است. اگر آزادی را دارای ارزش مطلق پنداشته و همراه با آن بخواهیم قانون را در کشور ساری و جاری کنیم، به صراحت باید گفت؛ این اندیشه ای خام است. چرا که قانون و آزادی به طور مطلق با هم قابل جمع نیستند. یعنی قانون گرایی مطلق و آزادی خواهی مطلق با هم سازگار نبوده و میان آن دو قطعاً تناقض وجود دارد و طبیعی است که گستره آن دو، یکدیگر را محدود می کند. بحران هایی که امروز در جامعه آمریکا بروز می کند ناشی از همین تفکر است که هم آزادی را به طور مطلق برای شهروندان خواهان است و هم قصد دارند قانون را بدون نقص و مطلق در کشور اجرا کنند.

۳) از مهمترین تفکرات مکتب لیبرالیسم که از آن می توان به مکتب اصالت دلخواه تعبیر کرد، این است که به عقیده پایه گذاران این مکتب، مروت و انصاف مفاهیمی هستند که بشر از روی ضعف به آنها روی آورده است. انسان مختار است هر کاری که می خواهد انجام دهد مگر این که احساس کند آزادی او موجب بحران اجتماعی می شود. به نظر می رسد دولتمردان کاخ سفید با چنین اندیشه هایی که در مکتب لیبرالیسم وجود دارد نمی توانند فلان دانشجو، دانش آموز یا شهروند خود را محکوم کنند که چرا رفتارهای خشونت آمیزی از خود بروز می دهند، چرا که ممکن است در هیچ کدام آنها این احساس به وجود نیامده باشد که کشتن یا گروگانگیری دوستانشان موجب بحران اجتماعی می شود.

حسن رشوند



همچنین مشاهده کنید