یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

از پروانه ساخت تا مشاغل دیگر


از پروانه ساخت تا مشاغل دیگر

در این چهار سال بر سینما چه رفته است

اغلب هنرمندان اساسا علاقه ای به وارد شدن در مباحث سیاسی ندارند، اما در پاره ای از مواقع به دلیل مشکلات موجود در کشور آن ها نیز ناگزیر به اعتراض می شوند که اصولا این اعتراض ها شکل شسته، رفته سیاسی به خود نمی گیرد و بی پروا به بیان مشکلاتی می پردازد که البته این مشکلات با مطرح شدنش توسط این هنرمندان در این چهار سال اخیر راه به جایی نبرده است. در انتخاباتی که تاکنون در کشور ما صورت پذیرفته است بدون اغراق انتخابات دهم ریاست جمهوری دومین دوره ای است که اکثر هنرمندان به صورت کاملا شفاف موضع خود را مشخص کرده و به طور رسمی از کاندیدای مورد علاقه خود حمایت کرده اند.

داریوش مهرجویی که تا کنون صرفا به کار هنری اش مشغول بوده و نگارنده هرگز به یاد ندارد در دوره های قبل از هیچ کاندیدایی حمایت کرده باشد و حتی در بحث انتخاباتی شرکت کرده باشد، در حال حاضر یکی از فعالان سیاسی است که طی نامه هایی دلایل حمایت خود و عکس العملش را در انتخابات توصیف کرده است; این بحث را مطرح کردم تا به مشکلاتی برسم که در یادداشت قبلی به آن اشاره کردم.

در یادداشت اول به دو مبحث مهم از جمله قاچاق سی دی و توقیف فیلم هایی که از ارشاد پروانه ساخت دریافت کردند، اشاره شد.

فیلم سینمایی "سنتوری" آخرین ساخته داریوش مهرجویی نیز اسیر تصمیمات ناهمگون تصمیم گیرنده هایی شد که هرگز در چند سال اخیر با هم تفاهم نداشتند.

عده ای تحت عنوان "شورای صدور پروانه ساخت" گرد هم جمع می شوند که طبیعتا باید در این شورا از کارگردانان برجسته و حتی تهیه کنندگان کاربلد نیز استفاده شود که در واقع در چهار سال اخیر معنی "شورای صدور پروانه ساخت" به هم ریخته است و صرفا دولتی ها می توانند تصمیم بگیرند که چه فیلم نامه هایی قابلیت گرفتن پروانه ساخت و تصویری شدن را دارند، البته چندی پیش با جدی شدن بحث خودی و غیرخودی سینماگران و با اعتراض کانون کارگردانان "محمد برزیده" به عنوان نماینده این کانون در شورای صدور پروانه ساخت حضور یافت که طبق شنیده ها این حضور راهی به جایی نبرد.

اما بحث از تعریف "شورای صدور پروانه ساخت" و هیئت تشکیل دهنده آن عمیق تر است; نکته نگران کننده در این سیستم ها نداشتن تفاهم میان اعضا و حتی همگون نبودن آنهاست که این اختلاف نظرها در نهایت به فیلم ساز ضررهای جدی وارد می کند و در پاره ای از مواقع حتی شاهد هستیم ضرر مالی و روانی این آثار به قدری عمیق است که سازنده پس از عدم موفقیت اکران فیلمش، تا مدت ها افسرده می شود.

بسیاری از فیلم نامه ها در ابتدای راه، موفق به دریافت پروانه ساخت می شوند و فیلم ساز با متحمل شدن مشکلات عدیده مالی و معنوی فیلمش را به سرانجام می رساند، اما کسانی که باید پروانه نمایش را صادر کنند اشکالات اساسی از مضمون داستان می گیرند و هیچ کس پاسخگوی این مسئله نیست که اگر فیلم به لحاظ مضمونی مشکلاتی را داراست، چرا پروانه ساخت دریافت می کند؟!

این سوال بی پاسخی است که فیلم هایی مانند سنتوری و نقاب "راست گفتار" چوب آن را به حدی خوردند که عوامل این فیلم ها تا مدت ها افسرده بودند.

نکته قابل تامل این است که پس از تلاش های داریوش مهرجویی و فرازمند "تهیه کننده" سنتوری سرانجام توانست پروانه نمایش بگیرد و پس از طراحی پوسترها و ساخت آنونس فیلم آخرین ساخته داریوش مهرجویی بی هیچ دلیل قانع کننده ای اجازه اکران نیافت و حتی وزیر ارشاد آن را توقیفی ندانست و صرفا توضیح دولت بر عدم اکران سنتوری نامناسب دانستن آن برهه از زمان برای اکران فیلمی با مضمون سنتوری بود.

ذکر این نکته حائز اهمیت است که پس از انقلاب این نخستین باری است که فیلم با وجود پروانه نمایش و نصب پوسترها در شهر بدون این که توقیف شود، اجازه اکران نیافت.

به هر حال این بلاتکلیفی آن قدر ادامه پیدا کرد تا سرانجام سی دی قاچاق سنتوری در همه کشور پخش شد و هیچ کس پاسخگوی ضررهای مالی و معنوی این فیلم نبود. همه این مشکلات که در این مدت بر مهرجویی و سنتوری اش رفت او را ناگزیر کرده که امروز سکوت را بشکند و موضع صریح خود را در مقابل کاندیداتوری ریاست جمهوری اعلام کند.

"نقاب" ساخته کاظم راست گفتار نیز که در نوع خود فیلم غافلگیرکننده و جدیدی در ژانر سینمایی ما محسوب می شد، بی هیچ دلیل قانع کننده ای مدت ها در توقیف ماند و پس از رفع توقیف حتی در کف اکران نیز اجازه خودنمایی نیافت و باز هم مسئولان دولت نهم بی هیچ دلیل واضحی اجازه اکران را در کمتر از ده روز از این فیلم سلب کردند، که باز هم قاچاق این فیلم باعث شد کاظم راست گفتار کارگردان ایران را ترک کرده و ساکن مالزی شود و علی آشتیانی پور تهیه کننده ابراز افسردگی کند و شرایط موجود را برای ادامه فعالیت های هنری نامناسب بخواند.

در این چهار سال اخیر نه تنها فیلم نامه ها مشکلات بی شماری برای تصویری شدن داشته اند که سینماگران نیز مجبور بودند مطابق سلیقه هر کدام از اعضای صدور پروانه ساخت اساس فیلم نامه را به بهانه ممیزی برهم بریزند.

شرایط موجود بر سینما و بر فیلم سازان مهم کشور ما در دولت نهم به گونه ای بوده است که بعضی از مواقع هنرمندان هنر را رها کرده و به سراغ مشاغل دیگری رفتند به امید این که دوباره به هنر و هنرمندان احترامی که شایسته شان است گذاشته شود تا آنها هم بتوانند به عرصه مورد علاقه شان بازگردند.

نویسنده : سعیده خدابخش



همچنین مشاهده کنید