چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

سیستم های هرمی


سیستم های هرمی

تصور می رفت که کابوس شبکه های هرمی با منهدم شدن قدرتمندترین نماینده خود گلد کوئست در ایران از پا در آمده است اما انگار این بار قدرتمندتر و خلاقانه تر بازگشته و متاسفانه هوادارانی نیز یافته است این وظیفه اجتماعی هر فردی است که در این زمینه تحقیق کرده و حاصل کار خود را در اختیار بقیه بگذارد تا با استناد به مطالب و اطلاعات در مورد چنین سرمایه گذاری هایی بیشتر تامل شود

تصور می رفت با از بین رفتن باند یکی از بزرگترین عاملین این نوع تجارت در کشور(گلد کوئست) پرونده سیستم های هرمی در کشور ما به کل بسته شده باشد اما زهی خیال محال ...

اصراری در بازگو کردن جزئیات و تکرار مکررات نیست اما در نهایت ناباوری شبکه های هرمی دوباره در کشور ما جان گرفته و این بار با ترفند ها و شیوه های جدید و گمراه کننده تر بازگشته اند...

یکی از سیاست های به راه اندازی چنین طرح هایی، از هم متفاوت جلوه دادن آنهاست. صرف هزینه و وقت برای طراحی اشکال جدید، نتیجه بخش است و این به دلیل سود آوری بیش از حد چنین طرح هایی است. (تصور کنید شرکت گلد کوئست هنگ کنگ در کشور هند یک سکه ی طلای ۶ گرمی با نقش پرنسس دیانا، پاپ یا مسیح را به قیمت ۲۵۰۰۰ روپیه به فروش می رساند، قیمت طلا برای هر گرم ۸۰۰ روپیه است که با ضرب آن در شش به رقم ۴۸۰۰ می رسیم یعنی گلد کوئست برای هر سکه، سود کثیفی معادل ۲۰۰۰۰ روپیه دریافت می کند!)

به لحاظ ساختاری، این سیستم ها معمولا به کشورهای فقیر و جهان سومی حمله می کنند. کشورهایی که قبلا با تبلیغات مسموم و نفوذ فرهنگی کشورهای توسعه یافته که برای استثمار دیگران از هیچ ترفند و سیاستی رو گردان نیستند، مصرفی می شوند یعنی میل به ثروتمند شدن و داشتن شرایطی شبیه زندگی آرتیست ها در فیلم های ساخت کشورهای توسعه یافته در آنها افزایش پیدا می کند و به دلیل حجم بالای این گونه تبلیغات رسانه ای، تحت لوای عناوین معصومی چون هنر و ... کم کم این فرهنگ سازی ملکه ذهن افراد می شود.

یکی از بزرگترین تبعات مصرفی شدن، بالا رفتن سطح توقع و در نتیجه دلخوری افراد از زمین و زمان خواهد بود. از نظر این افراد اولین مقصر برای فقر و دور ماندن از شرایط طلایی خیالاتشان، دولتِ بی مسئولیت و بی کفایتی سردمداران آن است و به تبع این مردم، بخاطر ظلم و عداوت جمشید به خارج از دروازه های شهر رفته و خود ضحاک را وارد قصه می کنند تا داد آنها را بستاند! این مردم هرگز به هشدارهای دولت، مبنی بر صدمات جبران ناپذیر خروج ارز بر بدنه اقتصادی کشور و تاثیر آن بر حال و آینده خودشان، اعتماد نخواهند کرد.

در عین حال دوستان ما در راس این سیستم های فلج کننده اقتصادی، با استفاده از مدرن و کارآمدترین تکنیک های روان شناسی و شیوه های از پیش اندیشیده شده به قشر آسیب پذیر جامعه (جوانان که بواسطه جوانی، بی تجربه، کم آگاه و جاه طلب هستند و همگی امید و آرزوی رسیدن به ثروت و قدرت رویایی شان آن هم یک شبه و بدون زحمت را دارند) حمله کرده و آنها را با خیالات واهی و فریب هایی از این قبیل که با ورود به این سیستم، هم خودشان به سود می رسند و هم به دیگران در راه رسیدن به آرزوهایشان کمک می کنند، داوطلبانه به عضویت ارتش ضحاک در می آورند!

به غیر از اهداف سودجویانه اقتصادی، مضرات اجتماعی این ترفند کثیف تجاری، بی شمارند که از اولین نمونه های آن می توان به مشاجرات میان اعضای نزدیک خانواده و دوستان قدیمی اشاره کرد زیرا در سطح اولیه، به این افراد آموزش داده می شود که زیردستان خود را از بین دوستان و اقوام نزدیک خود انتخاب کنند و کافی است شما ناظر این باشید که فردی به خاطر پولی که شما با زحمت به دست آورده و پس انداز کرده اید، سود می برد اما شما به هر دلیلی شاید اشباع شدن جامعه و شاید امتناع دیگران از خرید، امکان رسیدن به پولتان را هم ندارید، از طرف دیگر، فردی که شما را به سیستم معرفی کرده تا رسیدن به رویاهای دور و دراز خود راه طولانی را در پیش دارد و ارزش شما برای وی تنها سود کمی است که فقط بخشی از سرمایه اولیه اش را برمی گرداند، اینجاست که دشمنی بالا گرفته و کینه ای که منجر به ایجاد دشمنی و به تبع از میان رفتن اتحاد و همدلی میان مردم یک جامعه است، شکل می گیرد. آمار درگیری های از این دست که به سطوح بالای قضایی نیز کشیده شده اند شاهد خوبی برای این ماجرا است.

در سطح بالاتر، می توان به پرونده قتل های سریالیِ سرانِ هرم اشاره کرد که با شیوه های کاملا حرفه ای و برنامه ریزی شده صورت گرفته اند و همه کم و بیش از جزئیات آن با خبرند. این امر موید این مطلب است که اگر به سود رسیدن این افراد به واسطه متضرر شدن زیردستانشان از لحاظ اخلاقی و وجدانی مشکلی برایشان ایجاد نکند، امنیت جانی شان را به مخاطره خواهد انداخت.

عضویت در این شبکه ها چه آگاهانه و چه ناآگاهانه، به معنی وارد شدن به شبکه های عظیم پول شویی جهانی و مافیای اقتصادی استثمارگران خودی و بیگانه است که سرانِ آن بیشتر به کابوس ها و قهرمانان فیلم های وحشتناک شباهت دارند تا منجیان شریفی که به یکباره تصمیم گرفته اند حالا که خودشان به ثروت و موقعیت دلخواه رسیده اند، مردم فقیر و رنج کشیده کشورهای جهان سوم را هم بی نصیب نگذارند!

در دو سمت این سیستم جنایتکار، چه به سود برسید و چه نرسید، چیزی نیست جز ورود و تایید یکی دیگر از مانورهای استثمار، آدم خواری و به شیشه کردن خون هم وطنان زحمت کش و ناآگاهتان و ارسال این خون در بسته بندی های شیک و رنگین اینترنتی برای دیو صفتانی که دور از گود نشسته اند و بخاطر داشتن مستخدمین مخلص و وفادار که با مزدی اندک سود کلانی عاید آنان می کنند، به خود می بالند.

به امید رسیدن به سطحی از درک و آگاهی که کسی نتواند با فریب کثیفی در بسته بندی زیبا حتی موجی در دریای بیکران اندیشه ما ایجاد کند.

نوشته ژاله فراهانی

منابع :http://answers.yahoo.com/question/index?qid=۲۰۰۶۰۹۱۱۰۴۳۰۲۱AAgqJv۳



همچنین مشاهده کنید