شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
مجله ویستا

واکاوی آسیب های اجتماعی به تحکیم خانواده کمک می کند


واکاوی آسیب های اجتماعی به تحکیم خانواده کمک می کند

یکی از مهم ترین اولویت های متولیان هر جامعه ای کنترل و مبارزه با آسیب های اجتماعی است, اما پیچیدگی مسائل اجتماعی به قدری است که هر نوع تصمیم گیری و سیاست گذاری, مستلزم استفاده از دانش متخصصان امر است

یکی از مهم ترین اولویت های متولیان هر جامعه ای کنترل و مبارزه با آسیب های اجتماعی است، اما پیچیدگی مسائل اجتماعی به قدری است که هر نوع تصمیم گیری و سیاست گذاری، مستلزم استفاده از دانش متخصصان امر است. واقعیت این است که جامعه ایران در گذار از سنت به مدرنیته تغییرات وسیعی را شاهد است که پیش بینی عواقب این تغییرات کار بسیار دشواری است. تغییرات ناشی از پدیده های تاثیرگذار بر جامعه ایرانی و درون فضای خانواده و بیرون از آن به دلیل آمادگی نداشتن نظام اجتماعی تابع منطق و اصول خاصی نیست. به نظر می رسد در یک بازه زمانی آسیب های اجتماعی متنوع و متکثر می شود و فضای کلی جامعه را تحت تاثیرقرار می دهد. از آن جا که این بحث به طور مستقیم سلامت فرد و تحکیم خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد، پای صحبت چند نفر از کارشناسان این حوزه نشستیم.

● لزوم نگرش جدی به آسیب های اجتماعی

هیچ کس تردیدی ندارد که جامعه ایران در حال حاضر درگیر بسیاری از مسائل اجتماعی است. سیدحسن موسوی چلک در گفت وگوی اختصاصی با خراسان به اهمیت و عمق پدیده های اجتماعی که فضای جامعه را متاثر می کند، اشاره و تاکید می کند: در حوزه مسائل اجتماعی مطالبه گر نیستیم و هنوز برای بسیاری از مسئولان ما مسائل اجتماعی دغدغه نیست.

واقعیت این است که اگر می خواهیم به ریشه های معضلات اجتماعی بپردازیم، باید نگاهمان را به این موضوعات تغییر دهیم و غور در مسائل اجتماعی را به کسانی واگذار کنیم که دانش این کار را دارند. در این حوزه مددکاران اجتماعی افرادی هستند که می توانند بر سلامت اجتماعی مردم نظارت کنند و با ارتقای مستمر کیفیت زندگی مردم و ارتقای شاخص های سلامت اجتماعی، بسیاری از حوزه های زندگی مردم را برای پیدا کردن راه های پیش گیری و کنترل آسیب ها رصد کنند. وی با اشاره به این که ساخت واحدهای مسکونی چند صد واحدی در محله های مختلف شهری بی گمان تبعاتی در پی دارد، می گوید: کسانی که می توانند این تبعات را پیش بینی و آن را مدیریت کنند، مددکاران اجتماعی هستند. آن ها قادرند با رصد کردن شرایط زندگی اقشار مختلف، مسئولان را نسبت به این خطرات آگاه کنند. یا به عنوان مثال شرکت های مخابراتی در رقابت شدید با یکدیگر تسهیلات ویژه ای برای کاربران که از ۱۲ شب تا ۶ صبح از تلفن های خود استفاده کنند، قائل می شوند.

اما کسی نمی پرسد کدام قشر از جامعه در این ساعات از شب از تلفن استفاده می کند و چه استفاده هایی از تلفن در این ساعت از شب می توان کرد؟ این ها پرسش های مهمی است که کسی پاسخ گوی آن نیست و گویی همه در خواب هستیم و یا خود را به خواب زده ایم.به گفته وی، در این حوزه ورود متخصصان مربوطه که به سلاح دانش اجتماعی مجهز و به پیچیدگی آن مسلط هستند، ضروری است تا جامعه را از خطرات تهدید کننده آگاه کنند. تحلیل کوتاهی بر پرونده های ورودی به سیستم قضایی و آمار طلاق های عاطفی و پدیده هایی نظیر سالمندی طی سال های آینده نشان می دهد که در چه وضعیتی قرار داریم و به کجا می رویم.وی می افزاید: پیش گیری در این حوزه در ۳ سطح انجام می شود؛ سطح اول اطلاع رسانی و آگا ه سازی است. به این معنا که آن قدر اطلاعات مردم را افزایش دهیم تا دچار مشکل نشوند. در سطح دوم این بحث مطرح است که هر قدر هم اطلاعات مردم زیاد باشد باز نمی توان از بروز معضلات اجتماعی جلوگیری کرد و اعتیاد، طلاق و ... رخ می دهد. در این سطح خدمات باید تخصصی، به موقع و در دسترس باشد. تنها فعالیتی که بر مبنای این ۳ مولفه طراحی شد، اورژانس اجتماعی بود که هنوز با ایده آل ها فاصله زیادی دارد. در سطح ۳ نیز بازتوانی فرد معتاد، مطلقه، زندانی و افراد آسیب دیده مطرح می شود.

● طعم تلخ معضلات اجتماعی

وی درباره یکی از تلخ ترین معضلات اجتماعی که تحت عنوان جرایم جنسی مطرح می شود، چنین اظهارنظر می کند: موضوعی که طی چند هفته اخیر در سطح گسترده در رسانه ها منعکس شده است، موضوعی نیست که برای بار اول رخ داده باشد و آخرین بار هم نخواهد بود. نکته این جاست که وقتی چند رخداد از نظر زمانی پشت سر هم اتفاق می افتد، بیشتر جلب توجه می کند. واقعیت این است که جرایم جنسی همیشه بوده و خواهد بود، به نظر می رسد در وهله اول باید اطلاع رسانی و آموزش را در دستور کار قرار دهیم سپس به تحلیل روانی افراد متجاوز بپردازیم و ریشه ها را شناسایی کنیم. موضوع این است که همواره در چنین مواردی احساسی برخورد کرده ایم و هیچ زمان مسائل اجتماعی را جدی نگرفته ایم. باید دانست که بسیاری از جرایم جنسی به علت جهل افراد رخ می دهد و اگر علمی و سنجیده با این موضوع برخورد نکنیم، نمی توانیم ریشه های آن را شناسایی کنیم.

● آموزش و تابویی که باید شکسته شود

شکی نیست که جرایم جنسی به بحث بزرگ تری تحت عنوان انحرافات جنسی بر می گردد. بنابراین وقتی می توانیم نگاه جامعی به این پدیده داشته باشیم که انحرافات جنسی در جامعه را رصد کنیم و به تحلیل روانی شخصیت های درگیر بپردازیم و ریشه های فرهنگی و اجتماعی آن را شناسایی کنیم. بنابراین به نظر می رسد به جای اظهارنظر احساسی و مقطعی درباره قربانیان تجاوز باید دلایل واقعی رشد چنین جرایمی را مورد بررسی قرار دهیم. به نظر می رسد محرک های درونی نقش مهمی در گرایش به جرایم دارد و کسی نمی تواند تمام تقصیر را به گردن مسائل اجتماعی و فرهنگی بیندازد.

دکتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس خانواده و عضو پژوهشگاه تعلیم و تربیت با بیان این مقدمه در گفت وگو با خراسان تاکید می کند: نبود آموزش و تربیت جنسی در کشور ما به دلیل تابو بودن این مسائل، ضربه بزرگی به سلامت روح و روان جامعه زده و تبعات آن بیش از گذشته بر ما آشکار شده است؛ اما هنوز هیچ سازمان و نهادی خود را موظف به متولی گری در این امر نمی داند. نتیجه این می شود که افسار رفتار جنسی رها شده است و سازمان های فرهنگ ساز که وظیفه انتقال دانش و تغییر نگرش نسبت به این پدیده ها را دارند، در سکوت کامل به سر می برند. بنابراین عامه مردم اطلاعات خود را با یکدیگر تبادل می کنند و طبیعی است که نسل نیازمند آموزش این مسائل، نمی تواند سره را از ناسره تمیز دهد و پایه اطلاعات صحیحی از این امر ندارد.

بنابراین آموزش مسائل جنسی نه بر اساس قواعد غربی بلکه بر اساس آموزه های دینی و فرهنگی و ارزشی خود ما باید در راس کار قرار بگیرد. از سوی دیگر، هیچ ساز و کار مناسبی در ساختار جامعه ما برای کسانی که به هر دلیلی نمی توانند ازدواج کنند، وجود ندارد و از نبود این ساز و کار تمام جامعه صدمه می خورد. همچنین تحلیل دقیق و جامعی از سوی متخصصان درباره عوامل و ریشه های جرایم جنسی انجام نشده است. بی گمان تا زمانی که مستندات اجتماعی و صحیحی از این معضل فراهم نکنیم؛ نخواهیم توانست تمامی ابعاد این پدیده را شناسایی کنیم. از طرف دیگر، به اندازه کافی متخصص و مشاور در این حوزه تربیت نکرده ایم و همواره پنهان کاری کرده ایم و پنداشته ایم که پاک کردن صورت مسئله کمک کننده است.دکتر شریفی افزود: تا زمانی که به مسائل جنسی به عنوان یک راز مگو یا بحث غیرقابل ورود نگاه کنیم، نخواهیم توانست مانع رشد علف های هرز در این حوزه شویم. موسوی چلک نیز با تایید این نکته که آموزش را باید در اولویت کارهایمان قرار دهیم، تاکید می کند: این مسائل برای نسل جوان بیش از هر چیز دیگر یک نیاز، سوال بزرگ و پرابهام است و این وظیفه ماست که اطلاعات صحیح را در اختیار آنان قرار دهیم.

نباید فراموش کرد که رسانه ای کردن پرونده های تجاوز اگر به منظور هشدار باشد، مناسب است اما پردازش آن به حدی که قبح موضوع ریخته شود، کار درستی نیست. همچنین دکتر مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی ایران با تاکید بر این که ریشه یابی مهم ترین راهکار برای مقابله با پدیده هایی نظیر جرایم جنسی است، به خراسان می گوید: به طور کلی وقتی در جامعه ای انواع فشارهای اقتصادی، روانی، اجتماعی و فرهنگی به فرد وارد شود، باید منتظر بروز آسیب های نوپدید اجتماعی باشیم. متولیان و سیاست گذاران جامعه باید شاخص های سلامت روانی مردم را رصد و تلاش کنند تبعات ناشی از آن را بر زندگی فردی و اجتماعی افراد پیش بینی کنند.

● بدبینی، استرس و افسردگی پیامد خواندن مداوم صفحه حوادث روزنامه است

اشتغال ذهنی، بدبینی، استرس و افسردگی از عوارض خواندن مکرر صفحات حوادث است و به والدین توصیه می شود: خواندن صفحات روزنامه ها را محدود و همچنین از بازگو کردن آن ها برای کودکان و نوجوانان زیر ۱۸ سال پرهیز کنید. دکتر شهربانو قهاری در گفت‌وگو با ایسنا، در باره علت خواندن روزنامه حوادث از سوی افراد، افزود: حس کنجکاوی در همه وجود دارد، با این حال بسیاری از افراد با انگیزه سرگرم شدن و همچنین اطلاع از محیط و اطراف خود روزنامه ها را برای خواندن صفحات حوادث آن خریداری می کنند.

وی افزود: بعضی از افرادی که پیگیر مطالب حوادث هستند، به دنبال بیان کردن آن برای دیگران و در نتیجه جلب توجه هستند. در این بین برخی از افراد نیز ممکن است دست به همزاد پنداری و الگو برداری از شخصیت های خطرناک بزنند. وی افزود: کودکان و نوجوانان زیر ۱۸سال به هیچ عنوان نباید صفحات حوادث روزنامه ها و سایت ها را بخوانند و دنبال کنند، همچنین خانواده ها نیزاز بازگو کردن این نوع از حوادث برای کودکان و نوجوانان خود بپرهیزند چراکه احساس بدبینی و ناامنی را به دنبال خواهد داشت. اگر خواندن بیش از حد صفحات حوادث روزنامه ها کنترل نشود و این امر به یک عادت رفتاری در فرد منجر شود، اشتغال ذهنی کل زندگی او را دربرمی گیرد، بنابراین بهترین کار محدود کردن خواندن مطالب فقط برای هوشیاری است.

نویسنده: عظیمی مروی