پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
شما بیشتر از سه نفر هستید
داوود غفارزادگان از نویسندگان قدیمی و پرکار کشور محسوب میشود.آخرین کار او ما سه نفر هستیم که توسط نشر ثالث منتشر شده است، مجموعهای است شامل یازده داستان کوتاه که هر کدام در فضایی خاص اتفاق میافتد.
عنصر مشترک بیشتر داستانها واقعگرا بودن آنان است. مجموعه با داستان ما سه نفر هستیم آغاز میشود.داستانی که با زاویه دید اول شخص جمع روایت میشود و بیانگر حضور سه معلم در یک روستا و تدریس آنان و حادثهای که برای آنان روی می دهد است.داستان به صورت مدور روایت میگردد.
فضا سازی بسیار خوب و استفاده از روایت ساده و پرهیز از بازیهای فرمی بیهوده باعث شده داستان با حداقل کلمات تاثیرگذاری خوبی داشته باشد.در این اثر ترکیبی از روایت مدرن با داستانهای اقلیمی و فضاهای بومی صورت گرفته است.
داستان دوم سگ نام دارد.روایتی ساده درباره بازرسی که از سگ میترسد و برای این منظور از یک معلم بهره میگیرد.از لحاظ فرمی داستان جزو داستانهای لطیفه محور محسوب میشود. داستانی که تمامی بار خود را در پایانبندی دارد.داستان با ایجاد دلهره نسبت به وضعیت معلم در برخورد با بازرس پیش میرود.استفاده هوشمندانه از راوی سوم شخص محدود به ذهن باعث شده روایت به خوبی پیش برود.
داستان سوم آشوب، بیانگر زندگی عاشیقی است که حالا پیر شده و در گوشهای دور از شهر زندگی میکند.او که زندگی محقری دارد متوجه میشود شبها مرغ هایش مورد دستبرد قرار میگیرند و حالا او به دنبال دزد میگردد. داستان در نهایت اختصار نوشته شده است.پرهیز از اطناب و بیان ساده باعث جذابیت اثر شده.داستان در دو طیف روایت خود به خوبی پیش میرود.معنای ظاهری داستان در عین حال با بیان استعاری آن و اتفاقی که در پایان اثر روی میدهد، در هنگام مواجهه با روباه و استفاده از سرنا.سرنا در عین حال که روزی مرد را میرساند در اینجا عامل مقابله او با مشکل که روباه است میشود.
مرد با حرکت پایانی و نواختن سرنا و آن هم در حالتی که روباه خشمگینانه به او خیره شده است و قصد حمله دارد اوج مشکلات مرد و دلتنگی برای نواختن را نشان میدهد.
گودال روایتگر زندگی فقیرانه و آبرومندانه خانواده ای است که پدر دیگر توانایی کار را ندارد و پسری که حالا نقش او را بر عهده گرفته است و مشغول کندن گودال و غربال کردن خاک است.
روایت با درگیری کودکانه راوی با خواهرش پیش میرود و پدری که شاهد این ماجراست.دیالوگها و فضای لطیف کودکانه در کنار وضعیت دهشتناکی که این خانواده دچار آن شدهاند عامل محرک داستان است.نقطه عطف داستان حضور مرد و عدم توانایی کار و استیصال اوست.
داستان در عین سادگی با بیان استعاری خود نمایشگر وضعیت خانواده است.گودال مانند قبری است که برای مرد و این خانواده آماده میشود و قصد بلعیدن خانواده را دارد.
داستان بدون احساسات گرایی و با روایتی کاملا خنثی باعث تحریک احساسات مخاطب میشود.
باد و انتظار داستانی است که میکوشد با روایتی ذهنی مروری تاریخی بر احوالات یک فرد و جامعه داشته باشد.داستان با انتظار یک زن و اتفاقاتی که با دیدن افراد و شنیدن زندگی آنان شکل میگیرد. داستان از نظر ژانری یک داستان مدرن است و با روایت ذهنی دارای پیچیدگیهایی است که به راحتی نمیتوان آن را درک کرد و یا با آن همراه شد.
نی مرداب داستانی است با روایتی ساده و روشن.داستان بیانگر وضعیت اجتماعی مردم در زمان قبل از انقلاب و فساد موجود در روابط میان خانها و مستشاران است.زندگی که افراد ثروتمند و پر نفوذ دارای آزادی در انجام هر کاری هستند.
ماه نگار روایت جنگ است و زخم جنگ.زخمی که بر افراد آن دوران وارد شده و بهبود نمییابد و هرچه بکوشند راهی برای رهایی از آن گویی نیست.داستان با روایتی کاملا غیرمستقیم و بدون شعار پیش می رود.روایت ساده کودک از نقاشی و ادغام آن با مشکلات پدر با دیالوگهایی به غایت حساب شده داستانی ساده اما عمیق ساخته است.
مگس روایتی ساده و سر راست دارد.
داستان با چند اشاره ساده و تاکید بر دستهای زن و نگاه مرد به او جلو میرود.
داستان چکه داستانی است که بیان تنهایی و هذیانهای یک فرد است.داستانی که تنهایی یک پیرمرد را و حرفهایش را و دلمشغولی هایش را بیان میکند.هر چند روایتهای فرد قابل اعتماد نیست اما از خلال این روایتها میتوان داستان را فهمید. اکثر نویسندگان داستانی درباره جنون از نگاه یک راوی اول شخص نوشتهاند.داستان چکه روایتگر مرد نویسنده ای است که دچار اختلال ذهنی شده و تمایز میان جهانها را نمیداند. مهمترین ویژگی این داستان راوی غیرقابل اعتماد است. داستان پایانی شب شهربند نام دارد.شب شهربند تمثیلی مدرن است.تمثیلی آخر الزمانی که به بیان تاریخ ما میپردازد.این تمثیل بیانگر جامعهای است که به دنبال ناجی میگردد و ناجی سرخورده، خود به دنبال مکانی برای آسایش میگردد.
داستان دارای دو راوی است و به نظر میرسد با توجه به محوریت معنایی و ساختار داستان بهتر بود داستان فقط با راوی سوم شخص روایت میشد.
حمید بابایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست