پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
پشت شماره ها هیچ کس نیست
برای درک زیبایی و کمال یک شعر، تنها یک راه وجود دارد: باید بیواسطه با آن روبهرو شد. میپذیرید که سخن گفتن از چند و چون یک تابلوی نقاشی هم هرگز جای دیدن آن را نخواهد گرفت. به این ترتیب، لابد از این گزارش توصیفی، انتظار نخواهید داشت که حظی همسنگ خواندن شعر یک شاعر را برآورده کند!
«نام تو زخم من است»، دومین دفتر از سرودههای آزاده طاهاییاست که با ۶۲ شعر، بهتازگی از سوی انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. نخستین مجموعه از سرودههای این شاعر، ۲ سال پیش با نام «روی پل آلما چه میکنید خانم؟!» روانه کتابفروشیها شده بود. آزاده طاهایی با زبانی ساده ولی عمیق میسراید. تنیدگی شایسته تصاویر و مفاهیم ژرف در این بیان ساده، همپای تناسب فرم و محتوا، سرودههای طاهایی را به صمیمیتی نزدیک کرده است که برای عموم دلنشین و برای مخاطبان خاص شعر دلچسب باشد. تکنیک بر تن شعر او زار نمیزند و هرگز عریان هم سخن نمیگوید. با اینهمه، این راست است که آزاده طاهایی در همه سرودههایش در پی فریاد زدن دردی یا افشای حقیقتی است بیآنکه از کمال هنری کلامش غافل شده باشد. شعرها اسکلتی معقول دارند. رغبتانگیزی آغاز شعرها، گرهافکنی در میانه و ضربهای پایانی برای درگیر نگهداشتن مخاطب و حک کردن جانمایه سخن در ذهن او، در غالب شعرها دیده میشود. فرم در بسیاری از شعرهای طاهایی، عصای روایت را زیر بغل گرفته است؛ روایتی غیرخطی و بُعدمند که مانند کالبدی، بهانه به دست شاعر و مخاطبش میدهد برای تجلی جان شعر. در این روایتهای شاعرانه، شخصیتها (هرکه یا هرچه که باشند) نیز یکبعدی نیستند؛ شعر طاهایی به همان اندازه که به طبیعت کلام و طبیعت زندگی نزدیک شده، طبیعت نقشآفرینان شعرش را نیز ـ انگار از درون آنها ـ درک و بیان کرده است. شهود شعرهای طاهایی از زندگی واقعی پیرامون ما در همین زمان و همین زمانه نشأت گرفته و نشئه همین حیات را بازتابانده است. شاید تنها موارد سوررئال شعرها، گرگ شطرنجباز (بازی، ص۳۰) و دیوانه چسبیده به سقف (دیوانه، ص۹۶) باشند.
آزاده طاهایی در شعرهایش بیش از آن که با مخاطب سخن بگوید، در حال حرف زدن با خویشتن است؛ حتی زمانی که با پیرامون گفتوگو میکند، در حقیقت، گرم کلنجار رفتن با خود است. در مواقعی «خود» شاعر در شعرها ظهوری عریانتر دارد؛ ما در شعر او با نمونههایی چون سرزنش خویش (شلیک حماقت بر پیشانی خود در شعر جرم، ص۷) و حسرت و پشیمانی (تأخیر، ص۱۲) و مرور گذشتههای دردناک (کم طاقت، ص۱۴ و آرایشگر، ص۱۰۱) روبهروییم.
پس از خواندن دفترهای شعر آزاده طاهایی درمییابیم که او از معدود شاعرانی است که از جهانبینی سامان یافتهای برخوردار است. از همینرو، طرز نگاه و زاویه دید او در هر مورد و در هر فضایی رویکردی یگانه دارد؛ و این یعنی اینکه نخی نامرئی از جهانبینی طاهایی را میتوان در قریب به اتفاق شعرهای او سراغ گرفت. اما فرازهایی هم در شعرهای او هست که نمود فلسفی بارزتری دارد؛ به عنوان نمونه: ایده صدرایی «اتحاد وجود علم و عالم» (آکنده شدن از خاک و مدفون شدن در خویش در هنگام دیدار از گورستان، در شعر همنامهای خاک، ص۶)
نکته: آزاده طاهایی در شعرهایش بیش از آن که با مخاطب سخن بگوید، در حال حرف زدن با خویشتن است؛ حتی زمانی که با پیرامون گفتوگو میکند، در حقیقت گرم کلنجار رفتن با خود است
صد سال به عقب، صد سال به جلو، / فرقی نمیکند./ شمارش اعداد / در قبرستان،/ مثل شمردن دانههای خاک/ بیهوده است. / از قبری به قبر دیگر،/ چیزی از جنس خاک / در درونمان جان میگیرد/ و ما را در خود فرو میبرد/ پیش از آنکه در خود دفن شویم/ بگو! / راه گریز از این قبرستان کجاست؟
در کنار این موارد فلسفی آشکار، شعرهای آزاده طاهایی گاهی هم مضامینی را میپرورد که یادآور مباحث عرفان نظری است. مثلا ما در شعر «حضور، ص۷۳» با روایتی عرفانی از زندگی و مرگ روبهروییم که در آن مرگ، ادامه هستی و عین هستیاست، و در پایان، «من» و «تو» و «او» وجودی یگانه مییابند. یا در شعر «جدایی، ص۸۹» میبینیم که فقدان عشق، منجر به وابستگی انسان به اشیا میشود.
در شعرهای آزاده طاهایی، انسان بشدت تنهاست. این تنهایی، چه از منظر اجتماعی و چه از حیث فلسفی، در شعرهایی مثل: «انتظار، ص۱۶ / تنها، ص۳۶ / اعتماد، ص ۴۵ / دایرهی پنجم، ص۷۵ / پیوند، ص۸۷» کاملا هویداست: پشت شمارهها هیچکس نیست / حتی در میان شمارههای تلفن / بعضی شمارهها از بقیه / تنهاترند / رابطه بوق و اعداد و صدا / ریزش اضطراب در خط/ ریزش نفس در حرف/ و تنهایی / که آخرین شماره است/ بوق ممتد/ تمام.
اما شاید مرگ در سرودههای آزاده طاهایی بارزترین جلوه را داشته باشد. به نظر میرسد که دغدغه مرگ در سرودههای او بیشتر وجهی فلسفی دارد. کتاب با شعری آغاز میشود که ما را همراه با شاعر به گذر از لابهلای قبرهای بیپایان گورستان پرلاشز میبرد. ما خود را گمشده در میان گورها مییابیم و با خواندن نام مردگانی فرهیخته در جستوجوی راه گریز از گورستانیم (همنامهای خاک، ص۵) ما در شعر «کمطاقت، ص۱۴» نیز صحنهای از خودکشی را میبینیم که شاعر از آن با عنوان «حقارت تن» یاد کرده است؛ سقوط جسم، همپای سقوط اعتبار. در جایی دیگر نیز میبینیم که فردای مرگِ شخص فراموششدهای که در بستر احتضار است، با دیروز فراموششدگی او برابر شمرده میشود (تأخیر، ص۱۲). اگر مرگ واقعی در قاموس طاهایی عین فراموشی است، این را نیز باید گفت که نوشداروی بازگشت به زندگی نیز از نظر او فراموش کردن مرگ و راه رفتن زیر باران است (بوی ترس، ص۷۱).
در اشعار طاهایی، هنگامی که ما میمیریم، یاد و خاطرهمان در ذهن دیگری، موجودیتی زنده دارد (شبح، ص۱۰) و یادِ فردِ مُرده، آنچنان در ذهن فرد زنده واقعیت مییابد، که فردِ زنده در حالی که زنده است، میمیرد، و فردِ مُرده در حالی که مُرده است، به زندگی ادامه میدهد! (سوگ، ص۱۹). درواقع، مرگ در شعرهای «سوگ، ص۱۹» و «شبح، ص۱۰» قطعیتی حقیقیاست اما زندگی پس از مرگ در یاد دیگری نیز به همان اندازه حقیقت دارد؛ آن قدر که ظرف زنده خود را حقیقتا در عین زندگی میکشد. با این قرائت، به شعر «حضور، ص۷۳» نیز تأویل دیگری افزوده میشود. با اینهمه، مرگ بالاخره فرا خواهد رسید، زیرا حتی اگر ما پس از مرگ، در ذهن دیگری زنده باشیم، باز هم سرانجام با مرگ او خواهیم مُرد (شبح، ص۱۱) و (غیبت، ص۱۰۴). القصه... از هرآنچه که در پیرامون ماست و آزاده طاهایی در شعرش به ما نشان میدهد، انگار فقط همین مرگ زنده است و بس؛ تنها چیزی که نام حقیقیاش را میدانیم و چهرهاش را نمیشناسیم (فراموشی، ص۵۲).
محمدجواد آسمان
شاعر و برگزیده پنجمین جشنواره شعر فجر
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست