دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

امریکا و کابوسی به نام چین


امریکا و کابوسی به نام چین

روابط چین و ایالات متحده امریکا در حال وارد شدن به عرصه جدیدی است هر چند تنش های سیاسی واشنگتن پکن تاکنون از متهم ساختن یکدیگر به دخالت در امور داخلی یا نقض حقوق بشر فراتر نرفته ولی گسترش توان نظامی چین کابوس جدید شب های برنامه ریزان نظامی پنتاگون شده است

روابط چین و ایالات متحده امریکا در حال وارد شدن به عرصه جدیدی است. هر چند تنش های سیاسی واشنگتن - پکن تاکنون از متهم ساختن یکدیگر به دخالت در امور داخلی یا نقض حقوق بشر فراتر نرفته ولی گسترش توان نظامی چین کابوس جدید شب های برنامه ریزان نظامی پنتاگون شده است. به باور بسیاری از کارشناسان مسائل بین المللی چین در حال تبدیل شدن به یک ابرقدرت جدید جهانی در عرصه معادلات بین المللی است. پکن با تزریق درآمدهای مازاد ناشی از رشد اقتصادی خود به درون ارتش چین و همچنین دستیابی به دانش فنی پیشرفته برای ساخت جنگ افزارهای جدید در حال تبدیل شدن به رقیب سرسختی برای ارتش ایالات متحده امریکاست که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق، دیگر رقیب قدرتمندی برای خود متصور نبود.

● از جاسوسی تا هک کردن سیستم های اطلاعاتی رقبا

یکی از پیچیده ترین مسائلی که چند سالی است سرویس های اطلاعاتی امریکایی و غربی با آن مواجه هستند روش های پیچیده یی است که جاسوسان چینی از آن برای نفوذ به سیستم های اطلاعاتی - امنیتی و جمع آوری اطلاعات سیاسی، اقتصادی و نظامی مورد نیاز خود استفاده می کنند. بنا بر اظهارات مقامات عالی رتبه اطلاعاتی امریکا، آژانس های امنیتی چین در میان ۱۴۰ سرویس جاسوسی خارجی که برای نفوذ به سازمان های اطلاعاتی امریکایی تلاش می کنند از پیچیده ترین روش ها استفاده می کنند و این مساله علاوه بر وارد آمدن خسارات بسیار سنگین اقتصادی باعث شده سرویس های امریکایی علاوه بر اختصاص دادن بخش زیادی از توان و نیروی انسانی خود برای مقابله با جاسوسان چینی به فکر استخدام جاسوسان و نیروهای ضد اطلاعات جدیدی در سازمان های سیا و اف بی آی بیفتند. این موضوع بعد از آن رنگ جدی تری به خود گرفت که سران پنتاگون در ماه های گذشته اعلام کردند که هکرهای چینی کامپیوتر شخصی «رابرت گیتس» وزیر دفاع امریکا را هک کرده اند. هر چند وزارت خارجه چین ادعای امریکا را تکذیب کرد ولی «آنگلا مرکل» صدر اعظم آلمان نیز در سفر خود به چین از تلاش چینی ها برای ورود به سیستم های اطلاعاتی و امنیتی آنها ابراز نگرانی کرده بود،

بنا بر اظهارات مقامات اطلاعاتی فعلی و پیشین امریکا، چینی ها از جنگ های عراق و افغانستان که سبب انحراف توجه سرویس های اطلاعاتی امریکا شده، سود برده اند و از این فرصت برای جمع آوری اطلاعات حساس در مورد بمب های هسته یی امریکا و طرح موشک ها و کشتی های جنگی امریکا استفاده کرده اند. در همین خصوص «جوئل برنز» ازمقامات عالی رتبه ضدجاسوسی امریکا می گوید؛ جنگ عراق و نبرد با تروریسم سبب شده بخش زیادی از نیروی ما صرف این مسائل شود و در همین حال چینی ها در حال بهره جستن از این موقعیت هستند. «گیت ریگن» از مقامات سابق سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (سیا) نیز که متمرکز بر مسائل چین بوده در این خصوص می گوید؛ اگر مردم امریکا می دانستند که چه تعداد از نیروهای اطلاعاتی امریکا مسوول مقابله با چینی ها هستند، وحشت می کردند. او می گوید که خشم و ناامیدی وی از کمبود ابتکار و منابع برای جاسوسی متقابل از چینی ها یکی از دلایلی بود که باعث شده وی در سال ۲۰۰۶ بعد از ۲۴ سال کار در سیا به کار خود پایان دهد. برنز نیز با تشریح فعالیت های جاسوسی چین به عنوان الگویی سخت و دردسرآفرین می گوید که از ۱۴۰ سرویس اطلاعاتی که برای نفوذ به آژانس های اطلاعاتی امریکا تلاش می کنند چین بیشترین پشتکار را دارد و از پیچیده ترین روش ها استفاده می کند. مقامات امریکایی می گویند مدارک نگران کننده یی وجود دارد که نشان می دهد چین برای به دست آوردن اطلاعات حساس نظامی و اقتصادی طرح های حساب شده یی برای استخدام هزاران جاسوس حرفه یی و آماتور دارد.

● چین تهدیدی برای امریکا و هند در اقیانوس هند

چین از سال ۱۹۹۹ به بعد آرام ولی بی صدا توان نظامی خود را در اقیانوس هند به مرحله یی رسانده که می تواند تهدیداتی جدی را متوجه ایالات متحده امریکا، ژاپن و استرالیا در این منطقه از جهان کند. این تهدیدات در صورتی تا حدودی فروکش می کنند که هند از پیوستن به مثلث واشنگتن - توکیو - سیدنی خودداری کند. همین مساله باعث شده که کارشناسان امور نظامی در هند و امریکا از گسترش سیطره چین در اقیانوس هند که اقدام به ایجاد مجمع الجزایر نظامی و اطلاعاتی در این منطقه برای کنترل تحرکات ناوهای امریکایی و هندی کرده، نگران باشند. در حقیقت واقعیت این است که هند از سال ۱۹۹۹ به بعد به واسطه گسترش روابط نظامی و سیاسی خود با ایالات متحده امریکا تبدیل به هدف شماره یک پکن شده است. این بدان علت است که چینی ها شرایطی را پیش بینی می کنند که هند در کنار دو متحد دیگر امریکا یعنی ژاپن و استرالیا قرار گیرد که در این صورت ائتلاف مذکور قادر خواهد شد از نظر زمینی، دریایی و هوایی بر ارتش چین مسلط شود. چینی ها همچنین به خوبی به این نکته واقف هستند که ارتش قدرتمند هند در صورت آغاز هر گونه جنگی بر سر شبه جزیره تایوان می تواند جبهه جنگ دومی با چین از طریق مرزهای مشترک خود با چین در رشته کوه های هیمالیا باز کند.

مساله دیگری که باعث نگرانی امریکا و هند از حضور چین در اقیانوس هند شده گسترش روابط چین و میانمار است. میانمار که از نظر صنعتی بسیار ضعیف تر از کره شمالی است از ذخایر غنی نفت و گاز برخوردار است و حدود یک هزار دانشمند هسته یی و تکنسین را برای آموزش دیدن به روسیه اعزام کرده است. در همین حال پکن در حال توسعه بندر Sittwe در این کشور به عنوان لنگرگاهی امن برای بازرگانان و کشتی های جنگی خود است و اخیراً نیز به ایجاد مکان مشابهی در بندر اقتصادی Tilawa علاقه مندی نشان داده است. گزارش های تائید نشده یی نیز مبنی بر این وجود دارند که تعدادی از شرکت های الکترونیکی چین که با ارتش چین در ارتباط هستند وارد این بندر شده اند و در جزایر مرجانی این منطقه پایگاه های شنود راه اندازی کرده اند. در همین حال چین بر خلاف قدرت های غربی که به طرز بی رحمانه یی سعی کرده اند تمایلات سیاسی خود را به سران جزایر مالدیو مبنی بر پذیرش اپوزیسیون وهابی بقبولانند، از تحمیل خواسته های سیاسی خود به سران این جزایر که در موقعیت استراتژیکی واقع شده اند، خودداری کرده است. نگرانی دیگر سران هند و امریکا گسترش سریع روابط نظامی چین و بنگلادش است. این کشور در سال ۲۰۰۵ قرارداد همکاری های هسته یی با چین منعقد کرده و تاکنون چندین هیات از سوی پکن به داکا سفر کرده اند تا اقدام به گسترش و تعمیق همکاری های نظامی چین با ارتش قدرتمند بنگلادش کنند. این مساله از آن جهت مایه نگرانی واشنگتن و دیگر رقبای چین است که به زودی کشتی های جنگی بنگلادش مجهز به موشک های چینی C-۸۰۲ می شوند که داکا می تواند از آنها علیه کشتی های کشورهایی که روابط دوستانه یی با آنها ندارد، استفاده کند.

● چین به دنبال ساخت ناوهای هواپیمابر

داشتن ناوهای عظیم الجثه هواپیمابر و تلاش برای ساخت آنها روز به روز در میان کشورهای جهان طرفداران بیشتری پیدا می کند و ایالات متحده امریکا در این میان به عنوان یکی از کشورهای پیشرو در زمینه طراحی و تولید ناوهای هواپیما بر روز به روز با رقبای سرسخت تری در عرصه بین المللی مواجه می شود. با وجودی که امریکا سرمایه گذاری بسیار عظیمی برای در انحصار نگاه داشتن قدرت هوایی دریایی انجام داده ولی چنین انحصاری ممکن است از کنترل امریکا خارج شود زیرا چندین کشور اخیراً اعلام کرده اند که برنامه هایی برای ساخت ناوهای هواپیما بر دارند که اگر برنامه هایشان به طور کامل به اجرا درآید پنتاگون مجبور خواهد بود استراتژی دریایی اش را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد. تنها دلخوشی برنامه ریزان دریایی امریکا این است که این کشور در یک یا دو دهه آینده همچنان انحصار جهانی این کلاس از کشتی های جنگی را در اختیار دارد. از ۲۱ ناو هواپیما بری که در حال حاضر در سطح جهان مشغول به فعالیت هستند ۱۱ ناو هواپیمابر متعلق به امریکا است که ۹ فروند از آنها از کلاس نیمیتز هستند. برای برنامه ریزان دریایی امریکا تنها کشورهای انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و تا حدودی هندوستان می توانند به عنوان کشورهایی دارای ناوهای هواپیمابر قابل اعتماد باشند. این در حالی است که روابط امریکا با روسیه رو به نزول است و پنتاگون افزایش قدرت نظامی چین را تهدیدی بالقوه برای خود می داند.

چین علاقه مند به داشتن ناو هواپیمابر و خواهان سود بردن از تجربه و تخصص روس ها در این زمینه است ولی برخلاف سایر کشورها رویکرد متفاوتی را در دستیابی به ناوهای هواپیمابر در پیش گرفته است. چین برای دستیابی به دانش ساخت ناوهای هواپیما بر اقدام به خرید کشتی های غربی برای مطالعه ساختار و عملکرد آنها کرده است. در واقع علاقه پکن به داشتن یک ناوگان دریایی پیشرفته پیشینه طولانی دارد و به سال ۱۹۸۵ بازمی گردد که ناو هواپیمابر استرالیایی HMAS Melbourne را خرید. پکن همچنین سه فروند از ناوهای هواپیمابر اتحاد جماهیر شوروی سابق را برای «مطالعه» از اوکراین خریداری کرده است. البته مقامات چینی هدف خود از خرید ناوهای هواپیمابر را تبدیل آنها به مجتمع های تفریحی عنوان کرده اند ولی منابعی در صنایع نظامی اوکراین، در مصاحبه هایی که در سال ۲۰۰۱ انجام دادند، تائید کردند اشخاصی که از چین برای مذاکره جهت خرید ناوهای هواپیمابر به این کشور می رفته اند کارشناسان امور تفریحی نبوده اند زیرا همگی آنها با تکنولوژی ناوهای هواپیمابر خیلی آشنا بوده اند. چین آن طور که گمان می رود ناوهای هواپیمابر را برای تبدیل آن به مجتمع های تفریحی خریداری کرده است ولی کارشناسان مسائل نظامی روسیه و غرب در گمانه زنی های خود به این موضوع اشاره کرده اند که این ناوها به احتمال بسیار زیاد سکویی برای آموزش و آزمایش ناوهای هواپیمابر چینی خواهند بود.

هر چند چین باید برای ساخت بدنه ناو هواپیمابر به روسیه متوسل شود ولی رسانه های گروهی این کشور به نقل از یک دریاسالار چینی در دهمین سالگرد کنگره ملی خلق چین اعلام کردند که این کشور در حال حاضر روی یک برنامه تحقیقاتی برای ساخت اولین بدنه بومی ناو هواپیما بر کار می کند و انتظار می رود که این برنامه ظرف سه سال تکمیل شود. تلاش چین برای ساخت ناو هواپیما بر در شرایطی صورت می گیرد که این کشور سایر تجهیزات و ادوات مورد نیاز ناوهای هواپیما بر و حتی جنگنده های سوخوی مخصوص فرود روی ناوهای هواپیما بر را از اوکراین خریداری کرده است. چین چهار سری از قلاب های دم جنگنده سوخو - ۳۳ که برای کنترل سرعت جنگنده ها روی عرشه ناوهای هواپیمابر ضروری است و سایر تجهیزات مورد نیاز برای کمک به برخاستن جنگنده ها از روی ناوهای هواپیمابر را که توسط یک شرکت روسی طراحی شده در سال گذشته به دست آورده است. به باور کارشناسان خرید چهار سری از ادوات مورد نیاز ناوهای هواپیمابر به این معنی است که چین قصد دارد از اولین سری برای بررسی ساختاری و کپی برداری های آینده، از دومین سری برای انجام آزمایش های گوناگون روی ناو هواپیمابر و از دو سری دیگر برای تجهیز ناوهای هواپیمابر آینده خود استفاده کند. به باور کارشناسان مسائل نظامی چنین خریدهایی از سوی چین نشان دهنده این مساله است که این کشور ساخت واقعی ناوهای هواپیمابر را در آینده یی نزدیک آغاز خواهد کرد.

گزارش ها در خصوص تلاش چین برای ساخت ناوهای هواپیمابر در حالی منتشر می شوند که این کشور تلاش های همزمانی را نیز برای ساخت زیردریای های هسته یی مدرن آغاز کرده است. چین در حال حاضر موفق به تولید زیردریایی های ۰۹۴ کلاس Jin شده است که مجهز به موشک های بالستیکی به برد ۸ هزار کیلومتر هستند که می توانند از قلمرو چین مستقیماً شهرهای مهمی را در امریکا و کانادا مورد حمله موشکی قرار دهند.

بنا بر اظهارات کارشناسان مسائل نظامی، چندین دهه تلاش چین برای ساخت ناو هواپیمابر و زیردریایی های مدرن و همچنین اختصاص هزینه های میلیاردی برای تحقیق در این خصوص، نه تنها نفوذ قدرتمندی به این کشور در روابط با تایوان می دهد بلکه سد بازدارنده یی نیز در برابر استقرار ناوهای امریکایی در غرب اقیانوس آرام ایجاد خواهد کرد. این در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان بر این باورند که چنین تلاش و سرمایه گذاری گسترده یی حاکی از آن است که چین می خواهد به ابرقدرتی بین المللی تبدیل شود.

● ارتش چین تحت فرمان چه کسی است

«دنیای بیرونی اطلاعات کمی از انگیزه ها، تصمیم گیری ها و قابلیت های مدرن سازی ارتش چین دارد. رهبران چین باید توضیحات کافی درباره اهداف و دلایل گسترش توانایی های نظامی چین ارائه کنند.» این عبارت بخشی از جدیدترین گزارش پنتاگون در خصوص قدرت نظامی چین است. بنا بر اظهارات کارشناسان مسائل بین المللی عادت چین به مخفی کاری، چالش ها و تهدیدات ترسناکی را در ارزیابی جاه طلبی های این کشور در درازمدت مطرح می کند. برای دولت های خارجی و تحلیلگرانی که تحولات نظامی چین را دنبال می کنند یکی از بزرگ ترین رازها این است که چه کسی واقعاً در این کشور مسوول ارتش است و آن را اداره می کند؟

از نظر اسمی و صوری «هوجین تائو» رئیس جمهور چین که همچنین رئیس کمیته مرکزی ارتش (بالاترین رده فرماندهی ارتش چین) است رئیس نیروهای مسلح این کشور است ولی تردید قابل تاملی در میان کارشناسان نظامی بین المللی درخصوص میزان قدرت و نفوذ او و سایر رهبران سیاسی روی ارتش ۳/۲ میلیون نفری قدرتمند این کشور وجود دارد. برای همسایگان چین و همچنین قدرت های نظامی منطقه یی، مخصوصاً ایالات متحده امریکا کمبود اطلاعات درخصوص چگونگی تصمیم گیری برای ارتش چین، تلاشی بیهوده برای فهمیدن زیرساختی است که می تواند توازن قدرت در آسیا را تغییر دهد.

انتقادات سران سیاسی و نظامی امریکا از گسترش توانایی های نظامی چین در حالی صورت می گیرد که مقامات ارشد نظامی پکن چنین اظهاراتی مبنی بر اینکه قوی تر شدن ارتش چین خطر بزرگی را متوجه ثبات منطقه یی می کند، رد و بر این موضوع پافشاری می کنند که هزینه های نظامی چین تنها صرف نیازهای دفاعی این کشور می شود. با این وجود برخی از تحلیلگران بانفوذ چینی می گویند که ارتش چین در سال های اخیر گام های قابل توجهی در تشریح دکترین نظامی و هزینه های نظامی خود برداشته و امیدوارند چنین روندی ادامه یابد. اما در همین حال می گویند که حمایت نظامی واشنگتن از تایوان مانع از آن می شود که چین جزئیات بیشتری درخصوص اهداف استراتژیک و ساختار ارتش خود را علنی کند.

«شن دینگلی» یک کارشناس امنیتی از دانشگاه «فودان» در شانگهای می گوید؛ ما باید به منظور حفظ قابلیت های جنگی مان اسرار مشخصی را محرمانه نگه داریم؛ ما نمی توانیم اجازه دهیم امریکا و تایوان بفهمند که چگونه می خواهیم با آنها مقابله کنیم.

این اظهارات در حالی صورت می گیرد که بعد از انهدام یک ماهواره هواشناسی توسط یک موشک چینی در تاریخ ۱۱ ژوئن تردید تحلیلگران در خصوص اینکه چه کسی واقعاً ارتش را در این کشور کنترل می کند قوت بیشتری گرفت زیرا واکنش مقامات عالی رتبه وزارت خارجه چین به گونه یی بود که کاملاً نشان می داد از طرح ارتش برای انهدام یک ماهواره هواشناسی از کارافتاده توسط یک موشک ضدماهواره یی هیچ اطلاعی نداشتند. این موضوع از آنجایی حائز اهمیت است که با وجود اعتراضات گسترده یی که در جامعه بین المللی نسبت به این آزمایش موشکی صورت پذیرفت دو هفته طول کشید تا وزارت خارجه چین این آزمایش را تائید کند.

عده یی دیگر از تحلیلگران نیز در اظهارات خود به واقعه ماه اکتبر اشاره می کنند که در جریان آن یکی از جدیدترین زیردریایی های متعارف چین توانست بدون اینکه شناسایی شود خود را به نزدیکی ناو هواپیمابر «کیتی هاوک» و کشتی های جنگی اطراف آن برساند و تنها هنگامی که در نزدیکی یکی از آنها از آب بیرون آمد، شناسایی شود. مقامات امریکایی این اتفاق را کوچک شمردند ولی برخی از کارشناسان به این موضوع اشاره می کنند که آیا رهبران سیاسی چین چنین اقدامات تحریک آمیزی را تحریم کرده اند یا خیر؟از نظر تعدادی از تحلیلگران این دو اتفاق را می توان نمایشی آشکار از رشد توانایی های نظامی چین برای واشنگتن تفسیر کرد. می توان حتی به آن به چشم مدرکی نگریست دال بر اینکه برخی عناصر در ارتش آزادیبخش خلق چین(PLA) بر خلاف همتایان غیرنظامی خود نگرانی زیادی از عواقب دیپلماتیک اقدامات خود ندارند.

محمدصادق امینی