پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ادبیات برای جهانی فرانژادی


ادبیات برای جهانی فرانژادی

متنی که در ادامه می خوانید درباره دو کتاب تازه منتشرشده در آمریکا است به نام های دیگری نوشته ریشارد کاپوشچینسکی و نویسنده به مثابه مهاجر نوشته ها جین شب انتخابات آمریکا انگار بخشی از مشکلا ت مان, اگر نگوییم همه اش, حل شده بود

در زمانه اوباما چطور درباره موضوعاتی مثل مهاجرت و <دیگری> می‌نویسیم؟ متنی که در ادامه می‌خوانید درباره دو کتاب تازه منتشرشده در آمریکا است به نام‌های <دیگری( >نوشته ریشارد کاپوشچینسکی) و <نویسنده به مثابه مهاجر( >نوشته ها جین.) ‌ شب انتخابات آمریکا انگار بخشی از مشکلا‌ت‌مان، اگر نگوییم همه‌اش، حل شده بود. حتی علی‌رغم هشدار رئیس‌جمهور منتخب که در سخنانش گفت قسمت سخت ماجرا هنوز نرسیده است اما آیا از این طرف و آن طرف آوای این به گوش‌مان نرسیده بود که نامزدی انتخابات قدم به دنیایی فرانژادی گذاشته است؟ و آیا به نظر ممکن نمی‌رسید اصولی که این اتفاق تاریخی بر آنها صحه زده بود یعنی دموکراسی، مشمولیت و چندفرهنگی، باقی دنیا را ملهم از خود کند که صبوری و شفقت بیشتری در پیش بگیرند؟ آن هم درست در همان شبی که گروهی از کودکان سفیدپوست در حال خواندن ترانه <اوباما> بودند، یک مرد جوان سیاه‌پوست را در نیویورک کتک بزنند و در شهر اسپرینگ فیلد، کلیسایی که سیاه‌پوستان مراجعه‌کنندگان غالبش بودند آتش بگیرد. روزنامه فردای آن شب را که باز کردیم، به یادمان آوردند که آتش جنگ‌های فرقه‌ای در مناطق پرتشنج دنیا همچنان شعله‌ور است.

بسیار محتمل است که تعصب، ناشکیبایی و ملی‌گرایی - همان طور که مسیح به مسکینی گفت- همیشه با ما باشد. و در این صورت این دو کتاب تازه که هر دو به‌طرز برجسته‌ای پرمغز و فشرده‌اند و هر دو نویسنده‌های فوق‌العاده‌ای داشته‌اند و موضوع هر دو اثر، شکاف بین فرهنگ‌های غیرمتجانس است همچنان مناسب حال و زمان باشند و باقی بمانند. ریشارد کاپوشچینسکی، روزنامه‌نگار لهستانی در طول پیشرفت حرفه‌ای پرآوازه‌اش (که با مرگش در سال ۲۰۰۷ خاتمه یافت) از طیف وسیعی از محل‌های دورافتاده از اتیوپی گرفته تا گواتمالا‌، از نیجریه تا ایران گزارش تهیه کرد. برای توصیف قابلیت ادبی و حتی رمان‌پردازی او در توصیف یک منظره و یا به تصویر کشیدن یک شخصیت یا به‌طور مثال شرح امور بغرنج حلقه داخلی امپراتور هیل سلا‌سی و یا شرایطی که به سقوط شاه ایران منجر شد، عبارت‌های <روزنامه‌نگاری> و <رپرتاژ> توصیف‌های به‌دردبخوری نیستند. کتاب <دیگری>، مجموعه سخنرانی‌هایی است که کاپوشچینسکی در استرالیا و لهستان ایراد کرده است. سخنرانی‌های فصیحی که او تاریخ، حال و آینده روابط ما با دیگری را مورد توجه قرار می‌دهد.‌<دیگری> عبارتی است که او برای جداکردن اروپایی‌ها از غیراروپایی‌ها یا غیرسفیدپوست‌ها به کار می‌برد و کاملا‌ آگاه است که برای غیرسفیدپوست‌ها هم به همان اندازه، اروپایی‌ها <دیگری> به حساب می‌آیند. در ترجمه شفاف آنتونیو لوید جونز که کتاب را به انگلیسی برگردانده است، این اندیشه‌ها به تقسیم‌بندی‌هایی برمی‌گردد که مانع گسترش یک رابطه دوجانبه سودآور بین نژادها و ملت‌ها شده‌اند؛ اینکه چطور مذهب و رنگ پوست، میراث استعمارگرایی، زخم‌های ناشی از تاخت و تازها و اشغال کردن‌ها خطی بین ما و دیگران می‌کشد ‌و به اینها اضافه کنید این حقیقت را که <همه تمدن‌ها به نوعی تمایل به خودشیفتگی دارند و هر چه تمدنی قوی‌تر باشد این تمایل شفاف‌تر بروز می‌کند... خودشیفتگی‌ای که همه نوع نقاب لفاظی را به خود زده و می‌زند؛ لفاظی‌هایی که اغلب دم از نژاد برگزیده بودن یا به دوش داشتن بار رسالت رستگاری دیگران‌ و یا ترکیب این دو می‌زنند. ‌

کاپوشچینسکی در سرتاسر کتاب ‌بر ضرورت گفت‌وگو و همکاری تاکید می‌کند و درباره آن لحظه‌های تاریخی نادری می‌نویسد که مردمی با پس‌زمینه‌های متفاوت <اندیشه و ایده و کالا‌ مبادله می‌کردند، ‌تجارت و بازرگانی می‌کردند، متحد می‌شدند و پیمان می‌بستند، اهداف و ارزش‌های مشترک پیدا می‌کردند. و آن وقت بود که آن فرد متفاوت دیگر، دیگر معنی غریبه و دشمن، یا تهدید و شر نمی‌داد. و هر کس درون خود حداقل بخش کوچکی از آن <دیگری> را کشف کرده بود، به آن باور پیدا کرده و با این باور زیسته بود.>

در کتاب <نویسنده به مثابه مهاجر>،‌<ها جین> که متولد چین است و رمان <انتظار>ش برنده جایزه کتاب ملی آمریکا در سال ۱۹۹۹ شد، راه‌هایی را بررسی کرده که ملیت و فرهنگ، تبعید و مهاجرت بر زندگی و مسیر حرفه‌ای نویسنده و آثارش تاثیر می‌گذارند. نمونه‌هایی را که <ها جین> مورد توجه قرار داده، مثال‌زدنی و یگانه‌اند؛ مثل جوزف کنراد و ولا‌دیمیر ناباکف که هر دو به زبان دوم‌شان می‌نوشتند (مثل خود ها جین)، و دیگرانی مثل الکساندر سولژنیتسین، که مجبور به ترک سرزمین بومی‌شان شدند و به خلسه‌ای فرو رفتند که هیچ‌گاه از آن بهبود کامل نیافتند. او با تحسین و ظرافت درباره نویسندگان گوناگونی مثل وی. اس. نایپول و دابلیو.جی. سبالد می‌نویسد. در فصل درخشانی از کتابش، شعری از سی.پی. کاوافی به تاملی بر موضوعات سرزمین مادری و بازگشت در افسانه اودیسه می‌انجامد. تعجبی ندارد که اغلب قطعات ارزشمند کتاب، به قدرت نوشتن می‌پردازند. ‌ها جین در بخشی از کتاب از نقص جدی‌ای در آثار لین یوتانگ، نویسنده چینی، حرف می‌زند: <رمان او جزئیات خوبی در جواهرات، ‌البسه، مبلمان، باغها و غذاها نشان‌مان می‌دهد اما همراه آن حسی است که انگار نویسنده اینها را با خواندن کتاب‌های دیگر و نه مشاهدات شخصی و یا تخیلش به دست آورده است. ... و نتیجه هم این شده که نثر به این متمایل است که در سطح چیزها باقی بماند و بافتی ندارد که به‌قدر کفایت بتواند تامین‌کننده احساس مناسب باشد.>

با وجودی که هر دو کتاب بیش از ۱۰۰ صفحه ندارند، سنگینی‌شان بیشتر از آن است که به نظر می‌آید. این دو اثر را باید آهسته خواند و چشید. ممکن است هنگام خواندنشان ببینید بارها خواندن را متوقف کرده‌اید و درباره مشاهده دقیقی تامل می‌کنید و یا سخاوت و هوشمندی‌ای را تحسین می‌کنید که این دو نویسنده با آن به کمک ما آمده‌اند تا بفهمیم چه چیز است که ما را از دیگر مردمان متمایز و یا به آنها شبیه می‌کند. مردمانی که با آنها در جهان ارزشمند و جذاب‌مان زندگی می‌کنیم. ‌

فرانسیس پروز‌

ترجمه: مریم مومنی

منبع: خبر آنلا‌ین

‌نویسنده واشنگتن‌پست